فصل اول
کلیات تحقیق
مقدمه
هرچه بیشتر از قرن بیست و یکم میگذرد بیشتر شاهد جهانی شدن، تغییر در سبک زندگی مردم و صنعتی شدن هستیم که یکی از نتایج این پیشرفتها تغییر در الگوی بیماریهاست. تا چندی پیش بیماریهای واگیر به عنوان بزرگترین مشکل بهداشتی کشورهای جهان سوم به شمار می رفت اما در حال حاضر افزایش نقش بیماریهای غیر واگیر در مرگ و میر، مخصوصاً در کشورهای در حال توسعه تهدیدی جدی محسوب می شود از جمله بیماری های مهم این گروه دیابت است.
دیابت یک بیماری مزمن غده درون ریز می باشد که ویژگی آن سوء عملکرد در سوخت و ساز گلوکز ناشی از اشکالاتی در تولید یا بهره گیری از هورمون انسولین است. این بیماری سه شکل اصلی دارد.
1- نوع I وابسته به انسولین (IDDM)[1]
2- نوع II یا غیر وابسته به انسولین ([2]NIDMM (
3- دیابت بارداری (زارع شاه آبادی، حاجی زاده، میمندی، ابراهیمی صدرآبادی 1389). خطرهای دراز مدت بیماری قند برای سلامت بی نهایت جدی و شدیدند که از قبیل مرگ زود هنگام، نابینا شدن از دست دادن یک عضو در صورت عدم کنترل قانقاریا، و ناتوانی جنسی هستند. بیمارانی بیش از همه در معرض خطر چنین مشکلاتی قرار دارند که برای درمان به انسولین نیازمندند و بیماریشان در کودکی، دوران بلوغ یا اوان بزرگسالی شروع شده است.(سارافینو[3] ، 1387).
با افزایش تعداد بیماران دیابتی هزینههای اقتصادی این بیماری از اهمیت ویژه برخوردار می شود. دیابت و عوارض آن در حال حاضر بعد از اختلالات ذهنی پرهزینه ترین بیماریهای مزمن محسوب می شود(حیدری ،نوری، شیرازی،سالمی،سنجری، 1387).دیابت در بسیاری از کشورها درسنین 20- 70 سالگی علت اصلی کوری وسردسته علل قطع عضو ونارسایی مزمن کلیه محسوب می شود (هاریسون[4]،1384).دراثر این بیماری ،امید به زندگی دربیماران میانسال 5 تا 10 سال کاهش یافته وتعداد بیمارانی که به علت دیابت در بیمارستان بستری می شوند نسبت به سایر بیماری ها ی مزمن 4/2 برابر بیشتر می باشد (جون ، 1381). این بیماری مستلزم رفتارهای خود مراقبتی در تمام طول عمر است ،یکی از مهمترین عواملی که در کنترل مطلوب بیماری ، بهبود فرایند وپیامد درمان در بیماران دیابتی موثر است پیروی از درمان و رژیم های درمانی می باشد(سارافینو، 1387). رفتار خود مراقبتی، یک مفهوم کلیدی در ارتقا سلامت است و به تصمیمها و اقداماتی اشاره دارد که یک فرد میتواند اتخاذ کند تا از عهده یک مشکل سلامتی برآید یا سلامتش را بهبود بخشد، اشاره دارد.
در حالت کلی خود مراقبتی به آن دسته از رفتارها گفته میشود که بر سلامت افراد تاثیر میگذارند. جستجوی اطلاعات مربوط به حیطه سلامت، مراجعه به پزشک بر یک مبنای منظم، ورزش کردن، بیشتر استراحت کردن، تغییرات در سبک زندگی، پیروی از رژیمهای غذایی کم چرب، نظارت برعلایم حیاتی و حساس شدن نسبت به وضعیت بیماری خود، از جمله رفتارهای خود مراقبتی هستند (بام[5]، نیومن[6]،وینمن[7] ،وست[8]، 1997).
بیماری دیابت در حقیقت یک بیماری خود مدیریتی است چنانچه بیمار نخواهد و یا قادر نباشد بیماری خود را کنترل کند به هیچ عنوان نمیتوان به او کمک کرد (اسنوک و اسکینر، 2006).
این عامل اساسی در پیش بینی پیامد درمان می تواند متاثر از عوامل متعددی همچون تیپ های شخصیتی افراد باشد بی تردید اصطلاح شخصیت یکی از بحث برانگیزتر÷ین و در عین حال جذابترین مفاهیمی است که در علم روان شناسی وجود دارد. شخصیت مجموعه ای پایدار از ویژگی ها و گرایش هاست که مشابهت و تفاوت های رفتار روانشناختی افراد (افکار، احساسات، اعمال) را که دارای تداوم زمانی بوده و ممکن است به واسطه فشارهای اجتماعی و زیست شناختی موقعیت های بلاواسطه شناخته شوند و یا به آسانی درک نشوند را مشخص می کند (شیخی ساری،اسماعیلی فر،1389).بر این اساس هدف ازاین مطالعه ،بررسی رابطه بین تیپ های شخصیتی با رفتارهای خود مراقبتی وپیامد درمان دربیماران دیابتی بوده است.
بیان مسئله:
بیماری دیابت یکی از مهمترین اختلالات داخلی است که بشر با آن روبروست. طبق برآوردهای سازمان بهداشت جهانی تا سال 2025 تقریباً 300-200 میلیون نفر در سرتاسر جهان به دیابت مبتلا خواهند شد. به عبارت دیگر سالانه در حدود 6 میلیون نفر به تعداد این بیماران افزوده می شود. دیابت سومین علت مرگ و میر ناشی از بیماری ها محسوب می شود به خصوص اینکه بیماریهای قلبی عروقی به عنوان یکی از عارضه های بلند مدت این بیماری در میان آنها شایع است. تحرک بدنی کم، رژیم غذایی پرچربی و استرس که نتیجه شهرنشینی و صنعتی شدن جوامع امروزی است موجب افزایش شیوع این بیماری در سالهای اخیر شده است (حاتملوی سعدآبادی، 1388).
. بیماری دیابت ناشی از نقص پانکراس درتولید انسولین کافی برای انجام فرایند های طبیعی سوخت وساز غذا است . این مشکلات معمولا به تاثیر دیابت بر عملکرد روزمره ی زندگی بیمار ونیز آثار ناشی از ترکیب روشهای خود مدیرییتی دیابت با باورها وسبک زندگی موجود بیمارارتباط دارند . تشخیص دیابت تاثیرات مهمی بر عملکرد روانی واجتماعی بیماران می گذارد و بیماران باید دقت وانرژی زیادی را برای خود مدیریتی بیماری اختصاص دهند . موفقیت بیماران درادغام رویکرد خود مدیریتی با سبک زندگی موجودشان به این موضوع بستگی دارد که رویدادهای مختص به دیابت تاچه حد با باورها، افکار احساس ها ورفتارهای موجود بیمار تعامل دارند. دیابت اغلب با مشکلات واختلال های روانی همراه است و متاسفانه این مشکلات توانایی بیمار رابرای خودمدیریتی بیماری کاهش میدهند. کاهش توانایی بیماران درکنترل دیابت مشکلات روانی آنان را تشدید می کند و باعث می شود بیماران در یک چرخه معیوب گرفتارشوند. حتی ممکن است این مشکلات باواکنشهای روانی بیماران که بر تجربه ی علائم دیابت تاثیر منفی دارند شدیدتر شوند این تاثیرات متقابل که درآن دیابت روی سلامت روانی تاثیر می گذارد ومشکلات روانی نیز به نوبه خود بر توانایی افراد دراجرای روش خود مراقبتی تاثیر دارند.بنابراین رفتارخودمراقبتی تحت تاثیرعوامل گوناگون قرارمی گیرد ( ا.وایت[9] 2010 ؛ترجمه مولودی و فتاحی ،1389). بطور تجربی ثابت شده است بین دو فردی که به لحاظ پزشکی و آسیب وارده در شرایط یکسانی بسر میبرند از نظر واکنشها و ناتواناییهایی که بروز میدهند و همچنین عملکرد اجتماعی و فیزیکی تفاوت بارزی وجود دارد. یکی از عواملی که در تبیین این تفاوت میتواند حیاتی باشد مؤلفه های روانشناختی نظیر افکار و باورهای زیربنایی افراد است. پژوهش ها نشان میدهند که افرادی که نگرش منفی نسبت به بیماری خود دارند و آنرا جدی، غیر قابل کنترل و مزمن میدانند، بسیار منفعلانه عمل میکنند، عملکرد اجتماعی بسیار ضعیفی داشته و ناتوانیهای زیادی از خود نشان میدهند (وایت، 2001). بنابراین انتظار میرود. که تغییر در شناختها، باورها و نگرشهای افراد به ایجاد یکسری تغییرات رفتاری در جهت افزایش رفتارهای خود مراقبتی منجر شود.
رفتار خود مراقبتی که یک مفهوم کلیدی در ارتقاء سلامت است به تصمیم ها و فعالیتهایی اشاره دارد که یک شخص می تواند برای سازگاری با مشکل سلامتی یا بهبود سلامت خویش بکار برد. رفتارهای خود مراقبتی موجب پیشگیری از عوارض زودرس و دیررس بیماری گردیده، زندگی طولانی مدت را برای بیمار تضمین می کند(دیماتئو ؛ترجمه موسوی اصل، سالاری فر،آذربایجانی، عباسی، هاشمیان،1378). خود مراقبتی در دیابت یکی از مهمترین عوامل برای تحت کنترل درآوردن بیماری است. توانمندی و قدرت پذیرش وضعیت از عوامل شخصیتی هستند که بر روی وضعیت بیماران اثر میگذارند و قدرت آنها را جهت برخورد با مشکلات از جمله بیماریها افزایش میدهند.طبق بررسیهای موجود مهمترین عامل زمینهساز مرگومیر بیماران دیابتی عدم انجام خود مراقبتی میباشد(بقایی،زندی، وراث،مسعودی،ادیب،1387).
مطلوب نگه داشتن قند خون، اساس مراقبت دردیابت است و از بروز عوارض دیابت می کاهد. فدراسیون بین المللی دیابت توصیه می کند که بیماران برای کنترل مطلوب قند خون تدابیر خود مراقبتی را به کار گیرند .این تدابیر عبارتند از: 1- پیروی از یک رژیم غذایی سالم 2- مصرف منظم داروها 3- فعالیت ورزشی منظم 4 – پایش قند خون. هرچند اجرای این موارد برای پیشگیری از عوارض مرگ ومیرساده به نظر می رسد، بسیاری ازبیماران دیابتی به توصیه های پزشک خود برای خود مراقبتی دردیابت جامعه عمل نمی پوشانند (شکیبازاده، رشیدیان، لاریجانی، شجاعی زاده، فروزانفر، کریمی، شاهنجرینی 1388). از سوی دیگرتنظیم قند خون و رفتار خود مراقبتی در بیماران دیابتی با برخی ویژگیهای شخصییتی در ارتباط است ،خطرات کمتر در این مورد با ویژگی خصومت[10] پایین در مردان مبتلا به دیابت و همچنین با ظرفیت لذت بردن از زندگی[11] بالا در مردان و زنان مبتلا به دیابت در ارتباط است (اریکسون[12]،گستافسن[13]، هیلدینگ[14]، گراناس[15]، اکبام[16]، استنسون[17]، 2011 ). بنابراین با توجه به نقش تیپهای شخصیتی در رفتار خود مراقبتی بیماران مبتلا به دیابت، مساله مورد نظر در این پژوهش این است که آیا بین تیپ های شخصیتی و خود مراقبتی وپیامد درمان در بیماران دیابتی رابطه وجود دارد؟
اهمیت و ضرورت تحقیق :
گزارش سازمان جهانی بهداشت که براساس داده های مطالعات اپیدمیولوژی در 75 منطقه از 32 کشور عضو سازمان ملل متحد بدست آمده است. نشان می دهد که به طور کلی در دنیا از سال 1995 تا سال 2035 شیوع این بیماری در جمعیت با سنین (بالای 20 سال) 64 درصد افزایش می یابد و شیوع دیابت از 4 درصد در سال 1995 به 4/5 درصد در سال 2025 خواهد رسید و تعداد افراد دیابتی 122 درصد افزایش خواهد داشت؛ بطوری که از 135 میلیون نفر در 1995 به 300 میلیون نفر در سال 2025 خواهد رسید. افزایش این نسبت در کشورهای در حال توسعه بیشتر است بطوری که در کشورهای پیشرفته با 42 درصد افزایش از 51 میلیون به 72 میلیون و در کشورهای در حال توسعه با 170 درصد افزایش از 84 میلیون به 228 میلیون نفر خواهد رسید.
گزارش سال 1373 وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در مورد اپیدمیولوژی دیابت در ایران نشان می دهد که حدود 2 درصد افراد جامعه مبتلا به دیابت بوده و این رقم در افراد 30 سال به بالا به حدود 3/7 درصد می رسد به عبارتی دیگر حدود 000/240/1 نفر در ایران مبتلا به دیابت بوده اند در حالی که در سال 1377 این تعداد به 5/1 میلیون نفر رسیده است. طبق آمار انجمن دیابت ایران در سال 1385 بیش از 4 میلیون نفر در ایران مبتلا به بیماری دیابت بودند. و این در حالی است که هر 15 سال یک بار این آمار 3 برابر می شود (حریریان و همکاران 1386).
با وجود پیشرفتهایی که در سالهای اخیر در زمینه درمان این بیماری بوجود آمده است هنوز هم بسیاری از بیماران دیابتی دچار عوارض مهلک و مخرب این بیماری می شوند و همین امر می تواند منجر به پایین آمدن کیفیت زندگی و کاهش طول عمر این افراد شود (اندرسون و فانل ، 2004 ). [18]
ضمناً این عوارض می تواند هزینه های قابل توجهی ایجاد کند. هزینههای درمانی بیماران دیابتی را در امریکا در سال (1992) 100 بیلیون دلار تخمین زدهاند. این رقم شامل هزینههای مستقیم و غیرمستقیم است که صرف ناتوانی و مرگ زودرس میشود. در ایران نیز سالانه 900 میلیون تومان برای بیماران دیابتی هزینه می شود که بیشتر این هزینه ها مربوط به هزینه های عوارض این بیماری از جمله عوارض چشمی، کلیوی، عروقی و عصبی می باشد و این در حالی است که بسیاری از این عوارض در صورت انجام توجهات دقیق در ارتباط با کنترل بیماری قابل پیشگیری هستند (رجب، 1385).
پژوهشهااکثراحاکی ازمشکل اکثربیماران درپیگیری توصیه های مراقبت ازخوداست باتوجه به چندبعدی بودن رژیم درمانی دیابتیک ها مشکلات پایبندی به درمان بامولفه های رژیم دیابتی ،که مستلزم تغییردرسبک زندگی است ظاهر میگردد .روانشناسان سلامت علاوه برارزیابی مسایل پیش به افزایش درک وفهم عوامل روانشناختی مرتبط با سازگاری با دیابت می توانند تغییرات رفتاری موردنیازبرای یک پیامد بهینه را تسهیل نمایند(لورنس[19] ،اسمیت[20]،استیفن[21]، 2005 ).ولی مسئله ای که در این زمینه وجود دارد این است که از میان کسانی که سعی در کنترل دیابت خود دارند تنها تعداد معدودی می توانند قند خون خود را به سطح دلخواه برسانند و تنها 5 درصد آنها میتوانند قند خون خود را در این سطح حفظ کنند. البته این بدان معنی نیست که آنها به آموزشهایی در خصوص دیابت دسترسی نداشته و یا از فواید آن آگاه نیستند و یا اینکه دارای ویژگیهای شخصیتی مجزا و متمایز از بقیه بیمارانی هستند که قادرند دیابت خود را کنترل کنند، بلکه آنچه این امر را برای آنها مشکل می سازد نگرش منفی نسبت به دیابت همراه با احساس ناامیدی و خود اثر بخشی پایین است. درواقع به نظر میرسد آنها باور ندارند که می توانند یکسری تغییرات رفتاررا که برای کنترل قند خون ضرورت دارد در خود ایجاد کنند. یکی از دلایل این امر این است که وقتی افراد در کنترل قند خون خود شکست می خورند یکسری افکار منفی نظیر «من هرگز نخواهم توانست دیابتم را کنترل کنم» به آنها هجوم می آورد. چنین افکاری موجب احساسهای منفی چون ناکامی، خشم، ناامیدی و افسردگی میشود که نتیجه آن چیزی جز کاهش رفتارهای خود مراقبتی نیست و این چرخه و دور باطل همین طور ادامه مییابد. بنابراین اولین قدم برای افزایش رفتارهای خود مراقبتی که مهمترین بخش در درمان دیابت محسوب میشود شکستن این دور باطل است. برای اینکار ضروری به نظر میرسد که عوامل تأثیرگذار بر رفتارهای خودمراقبتی همچون عامل های شخصیتی بررسی و شناسایی شود و نیز با توجه به اینکه پژوهشی در مورد بعضی از ابعاد متغیرهای فوق که جدیداً به آنها افزوده شده، صورت نگرفته است. لذا پژوهش حاضر بر آنست تا با پرکردن خلاء اطلاعاتی و افزایش دانش در این حیطه، زمینه را برای انجام اقدامات لازم در جهت آموزش و کاهش احتمال بیماری دیابت فراهم کند که از این طریق میتوان گامی مؤثر در جهت افزایش بهداشت روانی برداشت.