پایان نامه جهت دریافت مدرک روانشناسی بالینی
مقدمه
بیماری های روانی از بدو پیدایش بشر وجود داشته و هیچ فردی، از هیچ طبقه اقتصادی- اجتماعی خاص در مقابل آنها مصونیت نداشته و خطری است که بشر را مرتباً تهدید می کند. خوشبختانه نهضت بهداشت روانی در پنج قرن اخیر، افکار غلط و خرافات در مورد این بیماریها را کنار گذاشته و نشان داده اند که اولاً بیماری های روانی، قابل پیشگیری بوده و ثانیاً در صورتی که مانند سایر بیماریها به موقع تشخیص داده و تحت درمان قرار گیرند به همان نسبت از فرض شدن و عوارض آنها کاسته خواهد شد.
در راستای همین ایده، بهداشت روانی که جزئی از بهداشت عمومی محسوب می شود به پیگیری موارد زیر می پردازد.
افزایش سطح بهداشت روانی از طریق ارتقاء آگاهی های جامعه در مورد بیماری های روانی
شناسایی و تشخیص زودرس اختلالات روانی و درمان آنها
پیشگیری از عوارض و عود بیماری و توانبخش بیماران
پیشگیری از بروز بیماریهای روانی از طریق پیشگیری و درمان بیماری های جسمی
یکی از دغدغه های مهم انسانها در همه دوره های تاریخ، سلامت روانی در کنار سلامت جسمانی بوده است، عالمان دینی، پزشکان و مربیان اخلاق بیشتر این تلاشها را برای بررسی علمی سلامت روانی و ملاکها و راه های نیل به آن مبذول نموده اند و روان شناسان و روان پزشکان در اوایل قرن بیستم سلامت و بهداشت روانی را با مبانی و روش های جدیدتری بررسی و به تعبیری نهضت جدید بهداشت روانی را پی ریزی کردند، بی تردید آموزه های دینی تاثیر مهمی در تعریف سلامت روانی و راه های نیل به آن داشت، بلکه یکی از اهداف مهم ادیان الهی تامین سلامت روانی انسانها محسوب گردیده است. از نظر روان شناسان آرامش روانی و احساس رضایت از زندگی از ویژگیهای اساسی در افراد سالم و بهنجار است. بررسی حالات و روحیات فرد با ایمان نیز حاکی از آرامش خاطر و صفای درونیشان است و درون فرد مومن روشن از نور حقیقت و سرشار از لذت معنوی است. (مطهری، 1357)
آیات قرآن کریم نیز بر این نکته صحه می گذارند به عنوان مثال در سورهی مبارکه رعد آیه 28 آمده است که ... الذین آمنوا تطمئن قلوبهم بذکر الله الّا بذکرالله تطمئن القلوب. آنها به خدا ایمان آورده و دل هایشان به یاد خدا آرام می گیرد، آگاه باشید تنها یاد خدا آرام بخش دلهاست. قرآن کریم حالت تعارض و اضطراب و افسردگی و سرگردانی و خود باختگی (که مخرب سلامت روان هستند) را که به انسان فاقد ایمان دست می دهد چنین بیان می کند.
کسی که به خدا شرکت می ورزد (در عجز و بیچارگی) بدان ماند که از آسمان در افتد و مرغان در فضا بدنش را با منقار قطعه قطعه بربایند تا تند بادی او را به مکانی (دور از هر وسیله نجات) در افکند.
ویلیام جیمز که لقب پدر روانشناسی را به خود گرفته معتقد است عشق و نیروی مذهبی به وقار و سنگینی و صبر و شکیبایی و اعتماد و اطمینان در فرد منجر می شود و احساسات مذهی در نزد هر کس که باشد نیروی روزافزونی در کار و زندگی او وارد می سازد و هنگامی که در نبرد زندگی همه امیدها به با درود و دنیا به آدمی پشت کند احساسات مذهبی دست به کار شده و در مکتب اسلام تکامل شخصیت در افزایش خودآگاهی و شناخت عقلانی است که در انتها آرامش و اطمینانی را به انسان می بخشد که این اطمینان وجه تسمیه عالی ترین مرحله تکامل شخصیت یعنی نفس مطمئنه است. (نراقی، 1376)
تمرین ایمان و شهامت را باید از جزئیات کوچک زندگی روزانه شروع کرد. اولین قدم این است که ببینیم در کجا و چه وقت ایمان مان را از دست داده ایم و دلیل تراشی های خود را برای توجیه از دست رفتنایمان خویش مورد بررسی قرار دهیم تشخیص بدهیم در چه مواردی ترسو بوده ایم و چگونه با دلیل تراشی ترس را توجیه کرده ایم باید درک کنیم از دست دادن ایمان ضعف می آورد و ضعف وقتی زیاد شد بی ایمانی شدیدی تولید می کند و به همین ترتیب دور باطل اجتناب ناپذیری ایجاد می شود. (اریک فروم کتاب هنر عشق ورزیدن)
بیان مسئله
اصطلاح مذهب و جهت گیری مذهبی اصطلاحی است که در زندگی فرد نقش بسزایی دارد و افراد به وسیله آن به اهداف آن در زندگی دست می یابند. هدف هر جامعهی اسلامی این است که شرایطی را فراهم سازد تا افراد در زیر سایه اسلام و مذهب به اهداف خود برسند. مذهب به طور کلی سلامت اعضای جامعه و نیز سلامت روان که قسمتی از سلامت کلی است را تضمین می کند مذهب و به ویژه نوع جهت گیری که افراد به کار می گیرند تاثیر بسزایی بر باورهای مثبت بر بیماری و سلامت جسمانی و روانی انسان می گذارد و تحقیقات نشان دهندهی این واقعیت است که افرادی که دارای جهت گیری مذهبی درونی و بالایی هستند و مذهب مورد اعتماد خود را درونی می سازند و آن را در زندگی به کمال خود می رساند و بر طبق دستورهای مذهبی تلاش می کنند تا بر عوامل اضطراب زا در زندگی غلبه کنند همواره با کاهش اضطراب روبرو می شوند و اضطاب کمی را تجربه می کنند.
پژوهشگران در این زمینه بیان می کنند که اگر ادراکات و باورهای انسان از مذهب با یک مفهوم مثبت همراه باشد نه تنها در اداره جذر و مد زندگی روزانه بلکه در کنار آمدن با حوادث بسیار استرس زا و اضطراب زا و تهدید زای زندگی به افراد کمک می کنند. از سالهای پایانی سدهی نوزدهم دین به عنوان یک موضوع مهم مورد توجه رشتههای علوم اجتماعی و تا اندازهای روانشناسی قرار گرفته است. بنیامینراش Benyamin Rush بر این باور بود که دین تا آنجا برای پرورش و سلامت روحی آدمی اهمیت دارد که هوا برای تنفس، پژوهش های انجام شده در چند دههی گذشته با تمایز بین مذهبی که زندگی اسلام را به انسان عرضه می کند و دیگر مذاهب نقش موثر و جایگاه ویژه آن را در زمینهی بهداشت روانی و نیز کارایی آن را در پیشگیری و درمان بسیاری از بیماریهای روانی نشان داده اند. بررسی نشان دهندهی همبستگی مثبت بین مذهبی بودن بالا با سلامت روانی بوده اند.
بدیهی است که جهت گیری مذهبی بر سلامت روان و بهداشت روان دانشجویان تاثیر می گذارد و با توجه به آن این موضوع پیش می آید که چرا گروهی از مردم زندگی سخت و پرفشاری دارند و از اضطراب بیشتری برخوردارند.
ضرورت و اهیمت تحقیق
بنا به اهمیت و نقش بهداشت روانی در زندگی فردی و اجتماعی، سازمان جهانی بهداشت و آن را به عنوان یکی از اولویت های کاری خود قرار داده و درصدد برنامه ریزی های کلان در این زمینه بر آمده است.
امروزه بسیاری از رفتارهای فردی و اجتماعی به خصوص جنبه هایی از بزهکاری، استرس و کارکردهای خانواده با اصطلاحات بهداشت روانی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. این امر نشان دهنده اقبال مردم به ویژه جامعه علمی به مباحث بهداشت روانی است.
رسول خدا (ص) در کلامی کوتاه و پر معنی، فلسفه رسالت خود را پرورش و به فعلیت رسانده فضایل اخلاقی بر شمرده و پرده ای از اهمیت و نقش صفات اخلاقی در بهداشت روانی برداشته است.
دین از عوامل مهم و تاثیر گذار در سلامت روان است. دین چهره جهان را در نظر فرد دیندار دگرگون می سازد و طرز تلقی او را از خود، خلقت و رویدادهای پیرامون تغییر می دهد. فرد دیندار خود را تحت حمایت و لطف همه جانبهی خداوند، بزرگترین نیروی موجود می بیند و بدین ترتیب احساس اطمینان و آرامش و لذت معنوی عمیقی به وی دست می دهد. او خداوند را منشا خیر و برکت می داند. بنابراین در نظر چنین فردی همه رویدادها حتی بلایا و مصائب نعمت، آزمایشی از جانب خداوند تلقی می شوند. او خود را موظف می داند که سختیهایی که با قدرت عقل قابل توجیه نیستند، با ایمان تحمل نماید تا به تکامل دست یابد.
چنین فردی به واسطهی ناملایمات و ناکیهای زندگی دچار ناامیدی و اضطراب نمی گردد، زیرا خداوند را حامی خویش می داند. او اطمینان دارد که این حوادث و رویدادها هستند و او پاداش صبر خود را خواهد گرفت. فرد دیندار با همنوعات خود و اطرافیان خود رابطهی خوب و مبتنی بر احترام متقابل و محبت برقرار می کند.
سوالات تحقیق
آیا اعتقادات مذهبی در کاهش بحرانهای روحی – روانی تاثیر گذار است؟
آیا بالا بودن سن افراد و افزایش شناخت مذهبی در آرامش روحی- روانی افراد تاثیر گذار است.
فرضیه های پژوهش
بین سلامت روان و اعتقادات مذهبی رابطه وجود دارد.
بین اعتقادات مذهبی و جنسیت رابطه وجود دارد.
بین سلامت روان و جنسیت رابطه وجود دارد.
بین سن و اعتقادات مذهبی رابطه وجود دارد.
بین سن و سلامت روان رابطه وجود دارد.
اهداف پژوهش (هدف کلی- هدف جزئی)
هدف کلی از تحقیق حاضر بررسی رابطه میزان اعتقادات مذهبی و سلامت روانی در بین دانشجویان
هدف جزئی
بررسی کلی اعتقادات مذهبی و سلامت روان در بین دانشجویان دختر
بررسی کلی اعتقادات مذهبی و سلامت روانی در بین دانشجویان پسر
بررسی تفاوت اعتقادات مذهبی و سلامت روانی در بین دانشجویان دختر و پسر
تعاریف و مفاهیم
بهداشت روان در روانشناسی و روانپزشکی دو اطلاق عمده دارد، گاهی به معنای حالت روان شناختی انسان و گاه به معنای علم و رشته تخصصی دربارهی این حالت روان شناختی بحث می کند.
عبارت بهداشت و سلامت روانی معادل با mentalhealth و Sanitg در انگلیسی و گاه معادل بهداشت روانی که از mental hygiene استفاده می شود.
بهداشت روان، عبارت است از قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با یکدیگر، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضاد با تمایلات شخصی به طور منطقی، عادلانه و مناسب. نتیجه آنکه مفهوم بهداشت روانی عبارت خواهد بود از تامین رشد و سلامت روانی فردی و اجتماعی و پیشگیری از ابتلا به اختلال روانی، درمان مناسب و ناتوانی آن.
فرهنگ بزرگ روان شناسی لاروس، بهداشت روانی را چنین تعریف می کند: استعداد روان برای هماهنگ، خوشایند و موثر کار کردن، برای موقعیت های دشوار انعطاف پذیر بودن و برای بازیابی تعادل خود، توانایی داشتن سلامت روانی هنگامی وجود دارد که انسان رفتار صحیح و متناسب با جامعه خود داشته باشد. این رفتار برخاسته از اندیشه منطقی و واقع گرا، درک صحیح و عکس العمل مناسب است، لذا فرد سالم با جامعه رابطه سالمی برقرار می کند. فرد سالم نگرانی و رضایت منطقی دارد می تواند فشارهای زندگی را تحمل کند و خشم و ترس و اضطراب خویش را کنترل و تسلط داشته باشد.
فرهنگ لغت کورسینی، سلامت روانی را چنین تعریف می کند: وضعیت روانی با ویژگیهای بهزیستی عاطفی رهایی نسبی از اضطراب و علایم بیماریهای ناتوان کننده و توانایی برقراری ارتباط سازنده و کنار آمدن با مقتضیات و فشارهای معمول زندگی.
تعاریف عملیاتی
لوینسون Levinson و همکارانش (1962) سلامت روان را این طور تعریف کرده اند. سلامت روان عبارت است از این که فرد چه احساس نسبت به خود دنیای افراد محل زندگی و اطرافیان (مخصوصاً با توجه به مسئولیتی که در مقابل دیگران دارد) چگونه سازش با درآمد خود و شناخت موقعیت مکانی و زمانی خویشتن دارد.
کارن مین جر karl Menninger می گوید: سلامت روانی عبارت است از سازش فرد با جهان اطرافش با حداکثر امکان به طوری که باعث شادی و برداشت مفید و موثر به طور کامل شود.
طبق تعریف واتسون wajson موسس مکتب رفتارگرایی رفتار عادی نمودار شخصیت سالم انسان عادی است که موجب سازگاری او با محیط و بالنتیجه رفع نیازهای اصلی و ضروری او می شود.
اصول اساسی سلامت و بهداشت روان
احترام فرد بر شخصیت خود و دیگران
شناخت محدودیتها در برخورد افرد دیگر
دانستن این حقیتق که رفتار انسان معلول عواملی است.
آشنایی با این که رفتار هر فرد تابع تمامیت وجود اوست.
شناسایی نیازها و محرکهایی که سبب ایجاد رفتار و اعمال انسان می شود.
تعریف مذهب
مذهب عبارت خواهد بود از تجربه و احساس رویدادهایی که برای هر انسان در عالم تنهایی و دور از همهی وابستگیها روی می دهد به طوری که انسان از این مجموعه در می یابد که بین او و آن چیزی که او آن را امر الهی می نامد رابطه ای برقرار کرده است. (به نقل از خدایاری فرد و همکاران، 1380)