فصل اول
مقدمه:
افراد جامعه کنونی بیش از پیش نسبت به تنیدگی و پیامدهای آن هوشیار شده اند. والدین و فرزندان می دانند که هسته خانوادگی دگرگون شده زندگی عصر ما چنان است که در اغلب خانواده ها پدر و مادر هر دو باید کار کنند تا بتوانند هزینه های روز افزون را تامین کنند. هشیاری فزاینده افراد نسبت به رویدادهای ضربه آمیز زندگی لزوم توجه را به واکنشهای افراد و شیوه ای که در رویارویی با عناصر نتیدگی را اتخاذ می کنند ضروری کرده است.
سازمان جهانی بهداشت، بهداشت روانی را چنین تعریف می کند: بهداشت روانی در دوران مفهوم کلی بهداشت جای می گیرد و بهداشت یعنی توانایی کامل برای ایفای نقشهای اجتماعی، روانی و جسمی، بهداشت تنها نبود بیماری باعث عقب ماندگی نیست.
معیار اصلی قضاوت درباره بهداشت روانی شخص این است که او بتواند با محیط خود مبادلات هماهنگ داشته باشد.
انسان سالم توانایی را دارد که به طور دائم به دنبال رفع نیازهای خود برود و در محیط به جستجو بپردازد. برای نیل به این هدف او به همکاری دو عنصر حیاتی نیاز دارد: شخص و محیط.
اگر خود شخص را کنار بگذاریم هرچه در اطراف باقی می ماند محیط محسوب خواهد شد. بنابراین برای هر شخص محیط های مختلفی وجود دارد: مدرسه، محیط کار، محل سکونت و غیره.
می توان عوامل تشکیل دهنده محیط کار را به دو گروه عمده تقسیم کرد: عوامل فیزیکی و عوامل انسانی.
جای تردید نیست که هر دو عامل می توانند بر بهداشت روانی مدیران اثر مثبت یا منفی داشته باشند.
امروزه استرس به عنوان مهمترین فاکتور به وجود آورنده امراض روحی، جسمی و رفتاری انسانها توجه پزشکان روانشناسان و دانشمندان علوم رفتاری و مدیریت را به خود معطوف نموده به طوری که باید عنوان نمود که فشارهای عصبی نقش مهمی در فراهم نمودن مشکلات روحی و جسمی در انسانها ایفا می کند.
مدیران به واسطه سختی کار و مسئولیت زیاد عوامل تحت فشار می باشند، استرس بازده مدیران را کاهش می دهد و براساس یافته های مطالعات متعدد، استرس ضمن کاهش بازدهی کار مدیران لذت زندگی را از افراد سلب می کند. در نتیجه بر بازده کل نظام آموزشی اثر می گذارد.
بیان مسأله
عدم سازش و وجود اختلالات رفتار در جوامع انسانی بسیار مشهود و فراوان است. در هر طبقه و صنفی و در هر گروه وجهی، اشخاص نامتعادلی زندگی می کنند. بنابراین در مورد همه اعم از کارگر، محصل، پزشک و مهندس، زارع استاد دانشگاه و غیره خطر ابتلا به ناراحتی های روانی وجود دارد. به عبارت دیگر هیچ فرد انسانی در برابر امراض مصونیت ندارد. البته دانستن اینکه هر شخص ممکن است گرفتار ناراحتی روانی شود خود به خود کافی نیست زیرا که بهداشت روانی فقط منحصر به تشریح علل اختلالات رفتار نبوده بلکه هدف اصلی آن پیشی گرفتن از وقوع ناراحتی ها می باشد. پیش گیری به معنای وسیع آن، عبارت می باشد از به وجود آوردن عواملی که مکمل زندگی سالم و نورمال است. به علاوه درمان اختلالات جزئی رفتار، به منظور جلوگیری از وقوع بیماری های شدید روانی است.
در سالهای اخیر در کشور ایران مانند سایر کشورهای جهان علاقه مخصوصی هم از طرف مقامات دولتی و هم از جانب مردم به امر بهداشت روانی نشان داده شده است. اگرچه هنوز مدت زمانی از این توجه و علاقه نگذشته ولی اثرات آن در بهبود اوضاع بیمارستان های روانی و به کار بردن روش های صحیح در پیشگیری مشاهده می گردد. با وجود این پیشرفت های محسوس می توان گفت که مردم ما هنوز از فهم و درک صحیح ماهیت و علل اختلالات روانی به درستی آگاهی ندارند. و متأسفانه آمارهای دقیق مربوط به این موضوع نیز در دسترس نیست. برحسب آمارهایی که کشورهای مختلف ارائه داده اند معلوم شده است که تعداد بیماران روانی به طور مداوم رو به ازدیاد می باشد. بعضی از تحقیقات ابتدائی در ایران نیز رشد روزافزون بیماری های روانی را تایید می کند.
گذشته از کسانی که در بیمارستان ها بستری شده اند ما به تعداد زیادی از بیماران روانی بر می خوریم که تحت هیچگونه درمانی قرار نگرفته و اغلب در میان خانواده ها و اجتماعات به سر می برند.»
احتیاج یعنی کششی که فرد را به عملی وادار می کند. احتیاج نه تنها جسمانی است بلکه دارای جنبه روانی نیز میباشد. در این صورت شدت احتیاج حالت روانی نیز شدید می گردد. هنگامی که احتیاج ارضاء شود، تنش کم شده حالت عاطفی آرامی، جانشین غلیان قبلی خواهد شد.
در صورت رفع نکردن احتیاج، حالت شدید هیجان روانی ادامه پیدا خواهد کرد. این هیجان تاثیرات مختلفی روی دستگاه های عضوی دارند. برای اینکه به درستی بتوانیم ماهیت احتیاجات روانی را بفهمیم باید اطلاعاتی در مورد دستگاه خود کار اعصاب داشته باشیم. زیرا این دستگاه وظیفه مهمی در ایجاد رفتار هیجانی دارد. در حالات شدید هیجانی، دستگاه مذکور به حالت آمده باش در می آید و اگر حالات هیجانی، مداوم و مزمن باشد این دستگاه فعالیت مداوم پیدا می کند و این وضع باعث خستگی می شود.
عواطف و افکار، نزدیکی زیادی با هم دارند، بدین معنی که طرز فکر افراد احساساتی و زودرنج، تحت تاثیر احساسات و عواطف آنها قرار گرفته، نحوه تفکر ادراک آنها را تغییر می دهد و اغلب آنها را از تفکر و تعقل صحیح و دقیق دور می نماید.
هدف تحقیق
بی گمان به مدیران و مسئولان سازمان ها به دنبال تحقق اهداف سازمانی خود می باشند و در این راستا کارکنان سازمان نقش مهمی جهت به ثمر رساندن این اهداف خواهند داشت، یکی از شرایطی که قادر است ضامن دستیابی به اهداف سازمانی باشد تاثیر سلامت روانی مدیران در رضایت شغلی کارکنان و معلمان می باشد تا کارایی و بازده کار آنها را افزایش دهد.
مدیرانی که از سلامت برخوردار نیستند برای سازمان تهدید محسوب می شوند زیرا در رضایت شغلی سایر کارکنان تاثیرات منفی می گذارند. هدف کلی از این تحقیق بررسی سلامت روانی مدیران در رضایت شغلی معلمان در مدارس ابتدایی می باشد.
فرضیات تحقیق
فرضیه اصلی: بین سلامت روانی مدیران و رضایت شغلی معلمان رابطه معنی دار وجود دارد.
فرضیات فرعی:
آیا بین سلام روانی مدیران با نحوه و خروج معلمان در مدرسه رابطه وجود دارد؟
آیا بین سلامت روانی مدیران با عملکرد معلمان با دانش آموزان رابطه وجود دارد؟
آیا بین سلامت روانی مدیران با عملکرد آنان در بعد تهیه و تجهیزات آموزشی رابطه وجود دارد؟
آیا بین سلامت روانی مدیران با عملکرد آنان در بعد اداری ومالی رابطه وجود دارد؟
آیا بین سلامت روانی مدیران با مشارکت دادن معلمان در امور مدرس رابطه وجود دارد؟
«اهمیت و ضرورت تحقیق»
ضرورت این تحقیق در راستای افزایش بازدهی لازم است و در جهت عملکرد مدیران صورت می گیرد. رفتار موجود بشر تابع تمامیت وجود اوست بدین معنی که روان تابع تن است و هر فرد انسانی بر اثر ارتباط خصوصیات روانی و جسمی موجود دست به عملی می زند. زیرا سلامت روانی مدیر در رضایت شغلی معمان تاثیر بالایی دارد و یکی از عللی که سبب می شود معلمان با روحیه وارد کلاس شوند و انگیزه بالاتری داشته باشند این است که مدیر از سلامت روانی برخوردار باشد و یکی از عللی که سبب می شود معلمان کم روحیه باشند و با انگیزه کمتری وارد کلاس شوند و کلاس کارایی لازم را نداشته باشد و وجود کلاس برای آنها غیرقابل تحمل باشد این است که مدیران از سلامت روانی برخوردار نیستند و در این صورت است که سازمان کارایی و بازده لازم را نخواهد داشت.
«پیشینه تحقیق»
از میان انواع مدیریت، مدیریت آموزشی با اهمیت ترین و ظریفترین نوع مدیریت است که موضوع آن (انسان) است. انسانی که در مدارس وموسسات آموزشی وارد شده و نیازمند تعلیم و تربیت رشد ابعاد جسمانی عاطفی، اجتماعی، عقلانی و اخلاقی است.
عظمت توجه به مدیریت آموزشی تا آن حد است که در قرن بیست و یکم، هنر و علم اداره کردن گروه های کوچک و بزرگ انسانی، از شاخص ها و خصوصیات عمده تمدن معاصر اعلام شد. و این دانش در زمره یکی از رشته های تخصصی علوم انسانی درآمده است. در ایران نیز توجه به مدیریت آموزشی، و سرمایه گذاری در تربیت مدیران شایسته در سطوح عالی، میانیو اجرایی ضرورت دارد. (صافی، 1379، ص1)
جمشید نژاد (1375) تحقیقی تحت عنوان «بررسی و مقایسه استرس شغلی و رضایت شغلی در مدیران مدارس ابتدائی و متوسطه شهر اهواز» به عمل آورده که در آن از دو پرسشنامه سنجش استرس شغلی مدیران و رضایت شغلی برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است.
در این تحقیق اطلاعات جمع آوری شده پس از تجزیه و تحلیل نتایج زیر را مشخص کرده است:
اکثر مدیران شغل خود را به عنوان مدیر مدرسه زیاد و یا خیلی زیاد استرس آور ارزیابی کرده اند که کمی بیش از این تعداد از شغل خود خشنود نبوده اند.
یادگاری، فردوس، بررسی تاثیر بهداشت روانی مدیران بر عملکرد معلمان، 1369 پایان نامه کارشناسی ارشد،
موسوی ده مدردی، علی، رابطه خشنودی شغلی را انگیزه پیشرفت با سلامت روانی سال 1377، کارشناسی ارشد.
یادگاری خندایی، فردوس، بررسی تاثیر بهداشت روانی مدیران بر عملکرد معلمان، سال 11370، پایان نامه کارشناسی ارشد