فصل اول
طرح تحقیق
مقدمه
بیان مسئله
اهمیت و ضرورت تحقیق
هدفهای کلی تحقیق
فرضیه ها
متغییر های تحقیق
تعاریف عملیاتی متغییرها
مقدمه
امروزه رشد نیروی انسانی از طریق آموزش و پرورش بیش از پیش مورد توجه و تأکید سازمانها قرار گرفتهاست. تأکیدی که در کوششهای مدیریت نوین، تحولی چشمگیر بهشمار میآید. به بیان دیگر اکنون آموزش و پرورش کارکنان در ردیف اساسیترین وظایف هر مدیر قرار گرفته است. در این راستا مهمترین وظیفه مدیر آن است که با تدوین مستمر برنامههای آموزشی، راه دگرگون شدن و بهبود کار را هموار نماید. آموزش، کاراترین ابزار و قویترین فرآیند موجود برای انتقال دانش و مهارت به نیروی انسانی و آماده تقویتنمودن آنان برای انجام وظایف میباشد. امروزه اغلب کشورهای توسعهیافته برای بقاء، رشد و تداوم توسعه، بخش قابل توجهی از درآمد ناخالص ملی خود را به طرق مختلف صرف آموزش و تربیت نیروی انسانی مینمایند و با تعلیم مهارتهای ضروری به کارکنان، میزان بهرهوری کار را افزایش میدهند. به علاوه، اجرای برنامههای آموزشی در سازمان، پرورش استعدادها، ژرفبینی، جامعنگری و پایبندی افراد به ارزشهای سازمانی را تقویت مینماید.
این مقاله تأثیر آموزش ضمن خدمت بر افزایش کارآیی نیروی انسانی در اداره دارایی استان اصفهان را مورد توجه و ارزیابی قرار میدهد. نویسندگان مقاله در پی پاسخگویی به این پرسش اصلی هستند که آیا گذراندن دورههای آموزش ضمن خدمت کارآیی کارکنان را افزایش میدهد؟ همچنین آیا آموزش ضمن خدمت قادر است نیروی انسانی را برای انجام بهتر وظایف محوله پرورش دهد؟ گذراندن این دورهها، چگونه برنامهریزی مدیریت، تخصص، خلاقیت، رضایت شغلی و طرز برخورد کارآموزان با ارباب رجوع را تحت تأثیر قرار میدهد؟ آیا عملکرد کارکنان را افزایش میدهد؟
به منظور پاسخگویی به پرسشهای یادشده، آثار و نتایج آموزش ضمن خدمت مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت و به این منظور ابتدا رابطه بین دو عامل آموزش ضمن خدمت و کارآیی مشخص میگردد. سپس میزان تأثیر این دو عامل بر یکدیگر سنجیده میشود و از این طریق معیار ارزیابی دقیقی در اختیار مدیران قرار میگیرد. معیاری که دقت عمل مدیران در تصمیمگیری و اختصاص بودجه به آموزش را بهبود میبخشد.
واژههای عملیاتی اصلی بکار گرفتهشده در این مقاله شامل «آموزش ضمن خدمت»، «رضایت شغلی»، «کارآیی» و «ارتباط» میباشد. معانی عملیاتی هر کدام از این واژهها عبارتست از اینکه «آموزش ضمن خدمت» به دورههای کوتاه مدت اطلاق میشود که کارکنان اداره دارایی اصفهان جهت افزایش دانش و مهارت خود طی میکنند، «کارآیی»، دستیابی به اهداف سازمانی با حداقل هزینه و دستمزد است، «رضایت شغلی»، میزان خرسندی تجربه شده در زمانی است که یک خواسته برآورد میشود، «ارتباط» همبستگی در رابطهای است که بین آموزش ضمن خدمت و کارآیی وجود دارد.
کلید واژه :
آموزش ضمن خدمات ، اثربخشی ، معلمان
بیان مسئله :
بررسی نقش و تاثیر آموزش ضمن خدمات بر اثر بخشی کار معلمان ، در این پژوهش با بررسی تاثیر آموزش ضمن خدمات به بررسی اثرات و نقش آن بر کارآیی معلمان در مقطع تحصیلی خود خواهیم پرداخت ، آموزش و پرورش نیروی انسانی در سازمان تا پیش از پیدایش مکتب مدیریت علمی در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، به صورت منظم و علمی مورد توجه نبوده است. با رشد سریع شهرها، بزرگتر شدن ادارات دولتی و پیچیدهتر شدن اداره امور عمومی در اوایل قرن بیستم، توجه به آموزش کارکنان مورد اهمیت قرار گرفت. نخستین نشانههای آموزش منظم نیروی انسانی در مکتب مدیریت علمی مشاهده میشود.[1]
تا پس از جنگ جهانی دوم، در کشورهایی مانند انگلستان برنامههای آموزشی جامع و مناسبی برای کارکنان سازمانهای دولتی وجود نداشت. لیکن پس از جنگ، اداره کل کارآموزی و آموزش وابسته به وزارت خزانهداری تأسیس شد و برنامههای آموزشی خود را برای حل مسایل مربوط به توسعه ملی آغاز نمود. چند سال بعد در فرانسه نیز برای اولی بار مرکز آموزش جدیدی به نام مدرسه ملی امور اداری تأسیس گردید. این مرکز به منظور ارتقاء کیفیت و کارآیی نیروی انسانی در سازمانهای دولتی بر اجرای برنامههای آموزشی جامع همت گمارد. دولت آمریکا نیز در سال 1958 با تصویب اولین قانون در کنگره این کشور، راه را برای آموزش نیروی انسانی در بخش دولتی باز کرد.[2]
تحولات سیاسی و اجتماعی در ایران نیز توجه دولت را به امر آموزش نیروی انسانی در بخش دولتی معطوف کرد. چنانکه در تهیه قانون استخدام کشوری مصوب 1345، فصل جداگانهای به امر آموزش کارکنان اختصاص داده شد. این اقدام نقطه آغازی در امر آموزش نیروی انسانی در سطح گسترده و منظم تلقی گردید. تأسیس مرکز آموزش مدیریت دولتی در سال 1348 و آغاز فعالتیهای آموزشی این مرکز جهت آموزش گسترده و منظم در دورههای کوتاهمدت و بلندمدت، علاوه بر فراهمنمودن زمینههای آموزش کارکنان دولت، اهمیت موضوع را بیش از پیش آشکار نموده و راه را برای تجدید بنای نیروی انسانی در سازمانهای دولتی باز کرد
اهمیت و ضرورت تحقیق :
عملیات آموزش و بهسازی از فعالیتهای ضروری و مستمر برای تطبیق نیروی انسانی با شرایط متغیر سازمان و محیط میباشد و آموزش، ابزاری است که به وسیله فنون و روشهای مختلف، مدیران را در اداره سازمانها یاری میرساند. ایجاد یک نظام اداری مطلوب و مناسب، تا اندازه زیادی به کمک آموزش و ارتقاء توانمندیهای نیروی انسانی امکانپذیر است. تسلط روزافزون انسان بر طبیعت و شناخت و آگاهی از ناشناختهها و پژوهش برای یافتن تکنیکها و ابزارهای جدید به منظور حل مسائل و مشکلات جامعه به ویژه در کشورهای در حال توسعه، مسأله آموزش نیروی انسانی را بیش از پیش مهم و مؤثر نمودهاست. با توجه به اینکه ایران نیز سالهاست برای نیل به رشد و توسعه مطلوب در تکاپوست، یکی از اهداف استراتژیک و بلندمدت مدیران بلندپایه آن رهانمودن اقتصاد کشور از درآمدهای نفتی و اتکاء به درآمدهای غیر نفتی به عنوان مهمترین منبع درآمد و مؤثرترین ابزار توسعه میباشد. در این راستا آموزش نیروی انسانی و ارزیابی آثار آن بر افزایش عملکرد آنان، فوقالعاده حایز اهمیت است. آموزش صحیح نیروی انسانی، ضمن اینکه در سطح سازمانهای دولتی باعث ارتقاء عملکرد کارکنان و سازمان میگردد زمینههای برخورد مناسبتر کارکنان با مراجعان را نیز فراهم مینماید. رابطهای که متأسفانه هنوز از جایگاه مطلوبی برخوردار نیست. با توجه به موارد یادشده و با عنایت به اینکه در این زمینه تاکنون پژوهشهای کاربردی قابل توجهی انجام نگرفته است، اهمیت و ضرورت انجام این پژوهش و ارایه نتایج آن در مقاله حاضر آشکار میگردد.
هدف تحقیق :
هدف از این پژوهش بدست آوردن یک رابطه مشخص میان آموزش ضمن خدمت و اثر بخشی کارکنان میباشد .
فرضیه ها :
فرضیه اصلی:
آموزش ضمن خدمت کارآیی نیروی انسانی را افزایش میدهد.
فرضیههای فرعی:
1- آموزش ضمت خدمت مهارتهای شغلی نیروی انسانی را افزایش میدهد 2- آموزش ضمن خدمت مهارتهای مدیران در ایفای وظایف مدیریت را ارتقاء میبخشد 3- آموزش ضمن خدمت رضایت شغلی نیروی انسانی را افزایش میدهد
تعاریف عملیاتی متغییر های تحقیق :
آموزش ضمن خدمات :
بهبود نظامدار و مداوم کارکنان از نظر دانش ، مهارتها و رفتارهایی که به رفاه آنان و سازمان کمک میکند. ( جان اف می – به نقل از ابطحی 1375)یا بعبارتی نوعی کوشش نظامدار است که هدف اصلی آن هماهنگ کردن علائق و نیازهای آتی افراد با نیازها و اهداف سازمان در قالب کارهایی که از افراد انتظار میباشد. ( پییر و گاتر – به نقل از هس 1989فرآیند اکتساب نظامدار مهارتها ، قوانین و نگرشهایی است که منجر به بهبود عملکرد افراد در محیط کار میشود. ( گولدستین 1993)
اثر بخشی :
اثربخشی (معادل عبارت انگلیسی Effectiveness ) عبارت است از درجه و میزان نیل به اهداف تعیین شده. به بیان دیگر اثربخشی نشان میدهد که تا چه میزان از تلاشهای انجام شده نتایج مورد نظر حاصل شده است. این واژه کاربرِی زیادی در تعریف و اندازه گیری بهرهوری دارد
فصل دوم
الف : ادبیات تحقیق
ب : مروری بر تحقیقات انجام شده مرتبط با موضوع در داخل یا خارج کشور
مقدمه :
در گذشته نه چندان دور، سرعت تغییرات در زندگی و مدیریت ها کند و ساده بوده است. این روند ادامه داشت تا اینکه مشکلات و مسایل مربوط به مدیریت و سازمان پیش روی مدیران سازمانها قرار گرفت. مسایلی چون، چگونگی کنترل هزینه ها، بررسی چرایی تولید محصولات با کیفیت پایین، چگونگی حضور در بازارها و شکست در مقابل رقبای کاری. اما یکی از مسایلی که بسیاری از متخصصان علم مدیریت نظریه های متنوعی درباره آن ارائه داده اند، مسأله توجه به منابع انسانی در سازمان از تمام ابعاد می باشد.
امروز بسیاری از مدیران ارشد سازمانها بر این ادعا هستند که نیروی انسانی آنها سرمایه های واقعی در سازمانهایشان هستند. اما با مطالعه ای ساده می توان پی برد که چندان بر این اعتقاد خود پایبند نیستند، در یک بنگاه کوچک توجه به نیازهای نیروهای انسانی از شاخصهای مهم آن بنگاه است. اگر نیازهای عاطفی، مادی و ارتباطاتی نیروی انسانی را محور اصلی این مطلب قرار دهیم، یکی از نیازهای اساسی کارکنان در سطح سازمانها، نیاز به آموزش است، چرا که برخلاف گذشته سرعت تغییرات در سازمانها و مدیریتها بسیار سریع و پیچیده شده است و این پیچیدگی و سرعت باعث می شود تا نه تنها کارکنان صف بلکه نیروهای ستادی نیز که شامل مدیران درتمام سطوح می شود به امر آموزش مستمر خود توجه جدی نمایند و خود را با شرایط و تغییرات جاری در دنیای امروز تطبیق دهند.
در اثربخشی آموزش تردیدی راه ندارد اما برای انجام آموزشهای اثربخش شرایطی لازم است تا سازمانها ضمن تطبیق با شرایط پیچیده بتوانند با تغییرات برخورد منطقی نمایند و سازمانهای خود را درجهت موفقیت حرکت دهند.
به همین علت و به منظور بررسی و مطالعه عوامل موثر در اثربخشی آموزشهای کاربردی، چگونگی آماده سازی بستر اجرای آموزش در سازمانها، تحلیل نیازهای آموزشی، ارزیابی، پایش و بهبود فرایند آموزش، آموزش از راه دور و چگونگی آموزش مدیران و کارشناسان برای افزایش اثربخشی و کارآمدی آنها در سازمانها، کارشناسان و مدیران آموزش در ایران در گردهمایی که از سوی شرکت فناوری اطلاعات آرنگ برگزار شد حضور یافتند تا درباره محورهای ذکر شده بالا با یکدیگر به تبادل نظر و ایده بپردازند.
سخنران نخست این گردهمایی آقای مهندس رضا سیف الهی بود که سخنان خود را درباره استاندارد آموزش 10015، ISO این گونه بیان کرد: در زمان تغییرات، رویکردهای معمول و روشهای روتین، دیگر نمی توانند در حل بهینه مسایل موثر باشند. اما تجربه کشورهای شرق آسیا بویژه ژاپن یا کشورهای اروپایی و آمریکا نشان داده است که روش کایزن در ژاپن، تولیدناب در اروپا و مهندسی مجدد در آمریکا یا شیوه هایی چون چرخه دمینگ، 5S، کاربرد فناوری اطلاعات، روشهای خلاق حل مسأله، الگوبرداری و امروز مدیریت دانایی، در مقابله و غلبه بر تغییرات بسیار کارآمد هستند. وی در ادامه سخنان خود ویژگیهای سازمانهای موفق را این گونه بیان کرد: سازمانهای موفق دارای رهبران واقعی و مشتری گرا هستند، رویکرد سیستمی به مدیریت در آنها حاکم است، به طورمداوم درحال بهبودند، تمامی افراد سازمان در موفقیت سهیم هستند، رابطه سودمند دوطرفه با پیمانکارانشان دارند و برمبنای تجزیه و تحلیل اطلاعات تصمیم گیری می کنند. اما سازمانها برای نمایش تعهد به پیشرفت می بایست استراتژی برای بهبود شایستگی های پرسنل خود داشته باشند. در این میان استاندارد 10015،ISO می تواند راهنمایی برای سازمانها در شناسایی و تحلیل نیازهای آموزشی پرسنل شان، طراحی و برنامه ریزی، ارائه آموزش، ارزیابی خروجی و پایش و دستیابی به بهبود موردنظر آنها باشد.