پایان نامه جهت اخذ درجه کارشناسی در رشته
روانشناسی عمومی
چکیده:
پژوهش حاضر با مقایسه سطح افسردگی و سلامت روان در بین دانشجویان فنی و مهندسی و روانشناسی می پردازد، سئوال اصلی پژوهش حاضر این می باشد که آیا بین افسردگی و سلامت روان دانشجویان فنی و مهندسی و روانشناسی تفاوت وجود دارد یا خیر؟
به همین منظور از میان کلیه ی دانشجویان فنی و مهندسی و روانشناسی 100 نفر به صورت نمونه گیری طبقه ای انتخاب گردید.
برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه افسردگی بک که دارای 21 سوال 4 گزینه ای می باشد، استفاده گردید و پرسشنامه سلامت عمومی که شامل 28 سوال 4 عبارتی می باشد استفاده شد.
برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از آزمون t مستقل استفاده گردید.
فصل اول
کلیات تحقیق
مقدمه:
موضوع سلامتی از بدو پیدایش بشر در قرون و اعصار متمادی مطرح بوده است اما هرگاه ازآن سخن به میان آمده عموماً بعد جسمی آن مد نظر قرار گرفته و کمتر به سایر ابعاد سلامتی بخصوص بعد روانی آن توجه شده است. سازمان جهانی بهداشت، ضمن توجه دادن مسئولین کشورها در راستای تامین سلامت جسمی، روانی، اجتماعی افراد جامعه همواره بر این نکته تاکید دارد که هر یک از این سه بعد بر دیگری برتری ندارد طبق گزارشات این سازمان، جهان در طول دو دهه آینده شاهد تغییرات عمده ای در زمینه اییدمیولوژی بیماری ها ونیازهای بهداشتی افراد است. به گونه ای که بسیاری غیر واگیردار هم چون بیماری های روانی به سرعت جای گزین بیمارهای عفونی و واگیر دار گردیده و در صد عوامل ایجاد کننده ناتوانی و مرگ های ز ودرس قرار می گیرند. طبق برآوردهای این سازمان، این در حالی است که در برنامه ریزی های توسعه اجتماعی واقتصادی پایین ترین اولویت به آن ها داده می شود.( نور بالا،1380)
موضوع بهداشت وسلامتی و روانی از زمانی که بشر وجود داشته و خصوصاً از زمانی که اجتماع را شرح کرده، مطرح بوده است . زیرا انسان همواره سلامتی خویش را دوست می داشته ، تمهیدات فراوانی را در پیش گیری از ابتلا به انواع بیماری ها و گرفتاری های روانی که آرامش را به هم می زد، فراهم می ساخته ، و جهت مقابله با فشارهای روانی که آرامش را به هم می زد، فراهم می ساخته،و جهت مقابله بافشارهای روانی هم می کرده است . ( فقیمی، 1384)
پس یکی از شایع ترین عواملی که موجب اختلال در سلامت روانی یعنی افسردگی می باشد
می پردازیم.
افسردگی یکی از رایج ترین بیماری های روانی است که باعث مراجعه به روانشناسان ودیگر متخصصان بهداشت روانی می گردد اگر چه افسردگی از دیر باز به عنوان یکی از نابه سامانی های عمده شناخته شده است ، اما در دو دهه اخیر این دو بیماری، هم از حیث رنج وآزاری که مبتلایان آن را تحمل می کنند و هم از لحاظ بار سنگینی که این ناراحتی بر منابع درمانی ملتها تحمل
می نماید، پیش از پیش مود توجه قرار گرفته است (مهریار،1382)
بیان مسئله :
اصطلاح سلامت روانی اصطلاحی است که از آن برای بیان اظهار کردن هر نظامی برای جامعه استفاده می شود. هر فرهنگی بر اساس معیار های خاصی به دنبال سلامت روانی است. هدف هر جامعه ای این است که شرایطی را که سلامت اعضای جامعه را تضمین می کند، آماده نی نماید. سلامت روان بخشی از سلامت عمومی است . منظور از سلامت روان ، سلامت ابعاد خاص از انسان مثل: ذهن ،حالت و فکر می باشد.
ازطرف دیگر سلامت روانی بر سلامت جسمانی هم تاثیردارد. بسیاری از پژوهش های اخیر مشخص شده است که یک سری اختلال های فیزیکی و جسمانی به شرایط خاص روانی مرتبط هستند. در زمینه تعریف بیماری روانی و سلامت روانی نظریات و دیدگاه های بسیاری ارائه گردیده است. روان پزشکی و روان شناسی نوین رفتار نابهنجار را معادل سلامت روانی و رفتار نابهنجار و غیرعادی را معادل بیماری روانی به کار برده است.( نور بالا،1380)
در این بررسی به یکی از دلایل شایع در اختلال سلامت روان می پردازیم افسردگی یکی از اختلالات شایع روانی است این بیماری که در کار کرد شناختی وعاطفی و رفتاری فردی و اجتماعی فرد تاثیر عمیق دارد. زندگی او را نیز با خطر جدی مواجه می سازد. پدیده افسردگی و آثار آن از دیدگاه های مختلف مورد بحث قرار گرفته است. از دیدگاه پزشکی افسردگی
پدیده ای است که بر اثر ناراحتی ، غم وحزن و اندوه به وجود می آید. از دیدگاه روان شناسی نیز افسردگی حالت غم انگیز و اندوهباری است که بر اثر اضطراب و فشار روانی به وجود می آید. این حالت علاقه انسان را نسبت به تمام فعالیت های روزمره کاهش داده و احساس نا امیدی،ناتوانی،عدم اعتمادبه نفس،دلهره،نگرانی،بی حوصلگی، بدبینی وزودرنجی را بر روح و روانش مستولی می سازد.( فقیمی،1384)
ضرورت تحقیق:
با توجه به این که سلامت روان یکی از عوامل ایجاد کننده رضایت وموفقیت در ابعاد گوناگون زندگی می باشد، آثاری از میزان شیوع آن خصوصاً در بین دانشجویان، افرادی که در آینده در قسمت های مختلف اجتماع به خدمت مشغول می شوند ضرورت دارد تا در مورد پیشگیری و کمک به بهبود آن قدمی برداشته شود .
با توجه به این که افسردگی از شایع ترین اختلالات سلامت روان است به بررسی هم زمان افسردگی با سلامت روان پرداخته ایم.
تاثیر اختلال در سلامت روان در کارکرد اجتماعی و خانوادگی و نتیجتاً ایجاد تعارض زناشویی و حتی طلاق و جدایی و ایجاد نارضایتی از محیط کار ونهایتاً اخراج از کار و پیامدهای اقتصادی منفی .
تاثیر اختلال سلامت روان در کار کرد تحصیل واجتماعی دانشجویان.
اهداف پژوهش:
هدف کلی : بررسی میزان افسردگی و سلامت روانی بین دانشجویان روان شناس و فنی مهندسی.
اهداف ویژه :
بررسی سلامت روان دانشجویان روان شناسی
بررسی سلامت روان دانشجویان فنی مهندسی
بررسی سطح افسردگی دانشجویان فنی مهندسی
بررسی سطح افسردگی دانشجویان روان شناسی
سوالات تحقیق:
1- آیا بین سطح افسردگی دانشجویان روانشناسی دختر با روانشناسی پسر تفاوت معنی داری وجود دارد؟
2- آیا بین سطح سلامت روان دانشجویان روانشناسی دختر با روانشناسی پسر تفاوت معنی داری وجود دارد؟
3- آیا بین سطح افسردگی دانشجویان روانشناسی پسر با فنی مهندسی تفاوت معنی داری وجود دارد؟
4- آیا بین سطح سلامت روان دانشجویان روانشناسی پسر با فنی مهندسی تفاوت معنی داری وجود دارد؟
تعاریف نظری:
افسردگی: بالغ طبیعی آدمی به فشارهای زندگی است که گاه با اضطراب همراه است به طور کلی حالت ناشادی که تحمل آن برای فرد دشوار بوده دو مشخصه اصل افسردگی ناامیدی و غم گینی است.( راحین،1383)
سلامت روان: در روان شناسی بهداشت روان به معنی استمرار روان برای هماهنگی خوشایند و موثر کار کردن برای موقعیت های دشوار و انعطاف پذیر بود برای ارزیابی تعادل خود توانایی داشتن است.(شاملو،1370)
تعاریف عملیاتی اصلاحات:
افسردگی: نمره ای که فرد در آزمون افسردگی یک کسب می کند.
سلامت روان: نمره ای که فرد در پرسش نامه سلامت عمومی کسب می کند.
فصل دوم
پیشینه تحقیق
مقدمه :
تاریخچه سلامت روان[1] با توجه به وجود بیماری های روانی از زمانی که بشر بوده با او همراه بوده است بنابراین پیدا کردن شروع یک نهضت بخصوص نهضت اصلاحی و علمی به علت داشتن منابع گوناگون و چند جانبه مسئله مشکل است.در حقیقت روان پزشکی را می توان قدیمی ترین چون بیماری های روانی از قدیم وجود داشته اند و تازه ترین علم برای این که تقریباً از سال 1930بعد از تشکیل اولین کنگره بین الملی بهداشت روانی بود که روان پزشکی جزعی از علوم پزشکی بود.(میلانی فر، 1382)
از شایع ترین اختلالات روانی اختلالات خلقی است که عبارتند ارز انواع افسردگی از جمله مانی، شیدایی، سرگویی، به طور خلاصه خلق افسرده درجاتی از ناخشنودی و غمگینی را در یک فرد وجود می آورد که دامنه آن از یک اندوهگینی(مالیخولیایی) متوسط شروع شده و ناامیدی شدید در نوسان گزارش شده است. پاسخ برخی افراد نسبت به استرس از طریق بالا رفتن خلق و خوی که خود عامل اجتماعی شدن فوق العاده و با احساس سرخوشی افراطی و عدم رضایت خاطر از خویش است و افراد افسرده در بخشی از زندگی خود حیاتی نیمه فعال از خودشان می دهند. افسردگی به صورت حمله های ناگهانی در طی چند هفته یا حتی روز ناگهان عارض می شود. به نهایت ناامیدی. تعاملات خانوادگی در ارائه خدمات به کودک است. افسردگی در مادران موجب ناکارآمد شدن تعاملات مادر کودک و کاهش رشد کلامی کودک می گردد.(همان منبع)
مادران کودکان در دوره زندگی تفاوت هایشان را با سایرین لمس می کنند و دچار استرس زیادی می شوند. (میلانی فر، 1382)
نقش تفاوت های جنسیتی در سلامت روان:
احتمال ابتلای زنان به حملات وحشت زدگی،دو برابر مردان است . احتمال بروز اختلالات عاطفی درآن ها چهار برابر مردان و احتمال ابتلای زنان به اختلات خوردن نه برابر مردان است.از هر سه زن یک نفر در طول زندگی دچار افسردگی می شود، در حال که این نسبت برای مردان، یک نهم است. همچنین ،زنان دو تا چهار برابر بیشتر از مردان احتمال دارد که در کودکی مورد بهره کشی جنسی قرار گرفته باشند در واقع ، مطالعات اخیر نشان می دهد که یک چهارم زنان بزرگسال، بیش از هجده سالگی ، گرفتار رویارویی غیر داوطلبانه جنسی شده اند. (میرخشی،1375)
اگر چه زنان و مردان اغلب تشخیص روان پزشکی یکسانی دریافت می کنند عوامل به وجود آورنده هر موقعیت معین هردو جنس کاملاً متفاوت است.هم چنان که آثار آن روی دو جنس متفاوت است. به عنوان مثال اختلال فشار روانی پس آسیبی در زنان بیشتر ممکن است از تجاوز جنسی، زنا با محارم و بهره کشی خانوادگی سرچشمه گرفته باشد تا از جنگ نظامی یا ترور، که علت رایج بروز این اختلال در میان مردان است در گذشته نه چندان دور، تصورات قالبی فرهنگ در مورد زنان، به عنوان افرادی به شدت عاطفی وغیر عاطفی روانپزشکان را بر آن داشته بود تا بر اختلال جسمی زنان و به خصوص اختلال هایی که تشخیص آن ها مشکل بود پرچم علایم هیستری یا خود بیمار انگاری.(همان منبع)
تشخیص هیستری به عنوان یک بیماری، قدمت زیادی ندارد، اما روان پزشکان فمنیست معتقدند که مقوله های تشخیصی جدید،هنوز هم در جهت زدن برچسب های نا مطلوب به زنان است و به علایم بیماری های زنان بر چسب رفتارهای بیمارگونه روانی می زنند، در صورتی که این رفتارها فقط حاکی ازتلاش زنان برای کنار آمدن با مشکلات است. از میان این مقوله های تشخیصی مشکوک می توان مورد زیر را به عنوان نمونه نام برد: (میرخشی، 1375)
اختلال شخصیت مرزی،نمایشی، اختلال شخصیت چهارگانه و اختلال جسمانی کردن. این تشخیص به طور دایم برای زنان مطرح شده است. براساس بعضی انتقادات که فمنیست ها مطرح کرده اند بهتر است. همه این علایم به عنوان نوع دیگری از اختلال استرسی پس آسیبی تلقی شود. در واقع درصد بالایی از زنان که این تشخیص ها درباره آن ها صورت می گیرد افرادی هستند که مود بهره کشی جسمی وجنسی قرار گرفته اند.حتی در مورد افسردگی، روان درمانگران فمنیست بیشتر روی تفاوت های فرهنگی تکیه می کنند تا روی تفاوت های میان زنان و مردان و این امرمی تواند نقطه آغاز متفاوتی برای درمان این بیماری باشد.آن ها یادآور می شوند،جامعه ای که خود بسندگی را صفاتی بیش از سایر صفات میان خودی ارتقا می دهد، تمایل زنان به ارزش دادن به ((صمیمیت))بیش از ((استقلال)) یک ضعف محسوب می شود و فرد را به سوی از دست دادن عزت نفس ودر بسیاری موارد، افسردگی سوق می دهد. (همان منبع)