مقدمه:
مراد از آموزش و پرورش، به حرکت درآوردن فرایند توسعه همه جانبه بشر است که در طول زندگانی انسان ها با هدف شکوفایی فکری- جسمی- احساسی- اخلاقی و معنوی صورت می گیرد. وظیفه آموزش و پرورش تنها انتقال اطلاعات، تربیت ارزش ها و دیگر عوامل سازنده فرهنگی نیست بلکه پرورش خلاقیت همراه با استقلال، هدف های آن محسوب می شود.
آموزش و پرورش با تربیت افراد به نوبه خود در فرهنگ سازی ها تاثیر می گذارد و افراد بشر را در ورود بهتر به حیات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی یاری می دهد و از این طریق به پرورش منابع انسانی که تمامی انواع توسعه اعم از مادی و معنوی به آن بستگی دارد، کمک می رساند. عصر کنونی عصر تنوع و پیچیدگی و تکنولوژی است که مردم برای آشنایی با این پیچیدگی نیاز به مشاوره و راهنمایی دارند تا در سایه مشاوره و راهنمایی مفید، کشورها بتوانند صاحب شخصیت های رشد یافته، مغزهای اندیشمند، دست های ماهر و توانا و مغزهای متفکر و صاحب نظر و تحلیلگر شوند زیرا توسعه و افتخار هر ملتی به پرورش صحیح مغزها و توسعه فرهنگی مرتبط است و منابع انسانی هر جامعه موتور حرکت و کلید مشکلات و سرمایه توسعه و تعالی آن کشور است لذا بعد از خانواده و همراه با خانواده این مسئولیت عظیم بر عهده نهاد مدرسه می باشد. اکثر مدارس امروزی به کلیه امکانات رفاهی مجهز و از وسایل ارتباط جمعی در حد بالا استفاده می کنند و علوم مختلف در رابطه تنگاتنگ با تعلیم و تربیت، متصدیان امر را در جهت شناخت بهتر استعدادها و توانایی های دانش آموزان یاری می دهند. پس با توجه به این پیشرفت ها تنها از راه آموزش و پرورش بنیادی و اصیل و نیروهای مجرب و تواناست که می توان انسان هایی را تربیت نمود که قادر باشند با کمک ایمان و دانش و کاربرد صحیح مهارت ها و نگرش های آموخته شده اقدام به حل و فصل مسایل فردی و اجتماعی کنند.
راه های اجرایی مشارکت دانش آموزان در مدرسه
مدرسه اجتماع کوچکی است که افراد متشکله آن دانش اموزان خود را برای مشارکت جویی و مسئولیت پذیری در جوامع واقعی و بزرگتر آماده می کنند. همه صفات پسندیده یک شهروند جامعه مدنی را باید در مدرسه آموزش داد. این آموزش می تواند عملی و اجرایی باشد، نه تئوری و نظری محض. دانش آموزان می توانند با عضویت در قالب شوراهای انتخابی مسئولیت های جدی را در اداره امور مدرسه بپذیرند و در برابر اختیارات محولانه مسئولانه پاسخگو باشند. مسئولین مدرسه باید دانش آموزان را در حیطه قرار داده و با دادن مسئولیت های متفاوت و متناسب با توان و ظرفیت به افراد آنان را وادار به مواجه با مسائل کنند تا خود به حل مشکلات و چاره جویی برسند.
از روش تحسین و تشویق هر کس، در هر حیطه مسئولیتی که باشد مسئول نظافت و آراستگی محیط کار و آموزش خود باشد. مثلا دانش آموزان هر کلاس می توانند با هم در پایان مساعدت آموزش بصورت گروهی به نظافت کلاس خود یا محیط مدرسه اقدام کنند. مشارکت واقعی و قلبی دانش آموزان در امر نظافت مدرسه، مستلزم دخالت دادن نظریات آنان در اداره محیط آموزشی است با بکارگیری و ملحوظ داشتن نظریات و سلایق بچه ها و جوانان حس تعلق خاطری نسبت به مدرسه پیدا می کنند و اثر گذاری تعلیمات آموزشی و پرورشی نیز بر این افراد بیشتر است.
برکات و فواید مشارکت دانش آموزان در امور مدرسه
1- عامل بروز شکوفایی افکار، ایده ها و استعدادهای تازه می گردد.
2- موجب افزایش حس تعلق به مدرسه و محیط آموزشی می شود و اهداف دانش آموزان را با اهداف مدرسه همسو و هماهنگ می کند.
3- احساس عزت نفس و کرامت را در دانش آموزان به وجود می آورد.
4- باعث روحیه اجتماعی شدن و دور شدن از انزوا و فرد گرایی می شود.
5- روحیه استبداد و خودکامگی و اطاعت کورکورانه را از بین می برد و روحیه انتقاد پذیری و پرسشگری را تقویت می کند.
بیان مساله
اساس و پایه فکری و شخصیتی هر فردی در سنین کودکی و نوجوانی شکل میگیرد و در این میان آموزههای مدرسه تاثیر فراوانی در شکلگیری معرفت انسان دارد.
اگر تا دیروز تکیه آموزههای مدرسه بیشتر روی مهارت خواندن و نوشتن بوده اما امروز مهارتهای دیگر زندگی از جمله چگونه فکرکردن، مقابله با خطرها، فراگیری کامپیوتر و زبان و.. نیز به آن افزوده شده و دانش آموزان برای زندگی آینده خود نیاز به کسب این مهارتها دارند. پیشرفت فناوری جامعه اکنون به نقطهای رسیده است که انسان برای زندگی بهتر راهی جز فراگیری مهارتهای جدید ندارد و با توجه به سرعت تحولات ، بیاعتنایی به این مساله سالها پیشرفت و توسعه جامعه را کند خواهد کرد.
اگرچه گفته میشود که خانواده در تعلیم و تربیت کودک نقش بیشتری دارد اما به دلیل ناهمگونی آموزههای خانواده و متفاوت بودن امکانات، این تعالیم نمیتواند کودکان و نوجوانان را برای جامعه آینده آماده کند.
هرجامعهای برای آموزش و تربیت نسل آینده، نظام آموزش و پرورش و تشکیلات دانشگاهها و علوم را تاسیس میکند تا کودکان و نوجوانان از آموزش و تربیت یکسان بهرهمند شوند.
اصلاح و تغییر نظام آموزشی کشور به همان دلیلی که در این مقال گفته شد یک ضرورت انکار ناپذیر است زیرا اکنون دیگر نمیتوان با داشتن مهارت خواندن و نوشتن آموزش و پرورش سنتی، در جامعه آینده و حتی فعلی زندگی کرد.
ایجاد تغییرات در نظام آموزشی همواره با مقاومتهایی در جوامع سنتی روبرو میشود و مشکلاتی نیز بوجود میآورد.
اهمیت و ضرورت پژوهش
در سالهای اخیر چند طرح در آموزش و پرورش برای اصلاح امور آموزش و پرورش به اجرا در آمده که مقاومتهایی نیز در پی داشته است.
طرحهای آموزش و پرورش معمولا توسط کارشناسان و معلمان طرح و تدوین و سپس برای ارزیابی و تحقیق به پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش ارسال میشود.
طرح ارزشیابی توصیفی (حذف نمره صفر تا ۲۰)ازجمله طرحهایی است که پس از سه سال اجرای آزمایشی، مجددا دو سال دیگر برای اجرای آزمایشی تمدید شده است اما همچنان آموزش و پرورش از طرحهای نوین برای ارتقا فرآیند آموزشی و پرورشی با کاستیهایی روبرو است.
تدوین راهکارهایی برای مشارکت فعال دانش آموزان در کلاس و برنامههای درسی همواره از دغدغههای کارشناسان و صاحبنظران برنامه ریزی آموزشی بوده و هست اما این مهم کمتر در برنامهریزیهای این دستگاه مورد توجه قرار گرفته است.
کتابهای درسی باید به گونهای تدوین شود که در میان دانش آموزان پرسش ایجاد کند و معلمانی نیز تربیت شوند که توانایی پاسخ به این پرسشها را داشته باشند.
ایجاد پرسش در دانش آموز و فراگیر، نخستین حرکت به سمت دانایی است و متاسفانه مدارس کشور کمتر به تحقیق و پژوهش اهمیت میدهند و دانش آموز این نظام نیز این رویه را تا پایان تحصیلات دانشگاهی نیز دنبال میکند.
برپایی کنفرانس و ارایه تحقیق و پژوهش در کلاسهای درس هنوز به شکل مداوم و مستمر در مدارس به اجرا در نمیآید و این مساله تاثیرات بسیار منفی در پرورش ذهن خلاق فراگیر داشته است.
هنوز بسیاری از مدارس کشور، نمره درسی را براساس محفوظات در نظر میگیرند و دانش آموزی که بیشتر حفظ کند بهتر نمره میگیرد و در این شرایط هرگونه ابتکار و خلاقیت از فراگیر سلب میشود.
تحقیق و پژوهش در مدرسه به اندازه محفوظات درسی بهایی ندارد و در این شرایط دانش آموز مبتکر و پرسشگر با برچسبهای ناروا مجالی برای ابراز اندیشههای خود نمییابد.
کاستیهای برنامههای درسی به گونهای است که دانش آموز توانایی تحریر اندیشههای خود را ندارد و در این شرایط تمام ابتکارات و طرحهای فراگیر در ذهن او انباشته میشود بدون آنکه مجالی برای طرح بیابد.
دانش آموز برای بیان ایدهها و طرحهای خود نیاز به فراگیری چگونگی نگارش دارد اما زنگ انشا هنوز در مدارس به صورت جدی مورد توجه قرار نگرفته است.
امروزه شاخص سواد براساس تعریف یونسکو تغییر کرده و خواندن و نوشتن تنها سواد محسوب نمیشود بلکه افراد بدون آشنایی به کامپیوتر، اینترنت و زبان انگلیسی بیسواد محسوب میشوند.
هنوز پس از چندین دهه از بکارگیری کامپیوتر در مدارس کشورهای توسعه یافته ، بسیاری از مدارس کشور فاقد این وسیله کارا و موثر است.
بسیاری از دانش آموزان هنوز چگونگی استفاده ابتدایی از رایانه را نمیدانند و درس و واحدی نیز در دورههای مختلف تحصیلی برای این منظور پیش بینی نشده است.
برای تولید دانایی ، راهی جز حضور فعال دانش آموزان در ارایه مطالب درسی نیست و در این راه باید از دانش آموز مشورت خواست و آنها را در برنامههای مختلف آموزشی و پرورشی شرکت داد.
معلمان باید در کلاس درس از متکلم واحده بودن خارج شوند و نقش بیشتر به دانش آموزان در کلاس دهند و آنها را برای مطالعه کتابهای غیردرسی هم تشویق کنند.
شکست پیاپی تیم های ورزشی در بازی های گروهی و موفقیت نسبی بازیکنان در رقابت های فردی ، ناتوانی دانشمندان در تحقیقات گروهی ، گرایش پایین اعضای جامعه ایرانی به فعالیت در کانونها ، انجمن ها ، احزاب و تشکّل های صنفی ، بی توجهی نسبی به حقوق دیگران در حوزه عمومی زندگی اجتماعی و تقدم منافع فردی بر منافع جمعی هزینه های زیادی را بر ایران امروز تحمیل می کند و کاهش هزینه هایی که در هر کدام از موارد فوق و هزاران مورد دیگر پرداخت می گردد نیازمند برنامه ریزی صحیح و مهندسی اجتماعی کارآمد است .
در علت یابی هریک از پدیده های مذکور به علّت های متنوعی اشاره می شود ، ولی آنچه در اکثر موارد نقطه مشترکی به شمار می رود ، توجه به شیوه جامعه پذیری ایرانیان و ارزش ها و باورهایی است که از گذشتگان به نسل جدید انتقال می یابد .
شاید اظهار نظر درباره جامعه پذیری رسمی وغیر رسمی و نقش هر کدام از این دو در انتقال عناصر فرهنگی کار ساده ای نباشد ولی سنجش میزان گرایش دانش آموزان به عنوان بخش مهمی از مردم و افرادی که آینده زندگی اجتماعی را تعیین می کنند شاید دور نمایی از وضعیت سال های بعد را برایمان ترسیم کند وبا تشخیص مسائل و مشکلاتی که این دانش آموزان در مشارکت اجتماعی دارند و نیز عواملی که بر گرایش آنها بر مشارکت اجتماعی تأثیر گذار است بتوانیم در حد ممکن شرایط را برای دخالت و درگیری عملی آنها فراهم سازیم .
تحقیقات مختلفی در زمینه مشارکت اجتماعی مردم بویژه مشارکت های سیاسی انجام شده اند که نشانگر تاثیر عوامل مختلفی بر مشارکت هستند ، عواملی مانند منافع افراد ، فرصت های مشارکت ، احساس تفاوت بین جریان های سیاسی ، اگاهی سیاسی و … در این تحقیقات مد نظر بوده اند .
بخش دیگری از تحقیقات نیز که به بحث مشارکت مربوط است مشارکت های اجتماعی زنان است که تأثیر عواملی مانند سواد و تحصیلات ، شانس مشارکت در تصمیم گیری های خانواده و انگیزه بیشتر ( شادی طلب ، ۱۳۷۸ ، ۷۸ ) اولویت دادن به نقش های سنتی در مقابل نقش های جدید شغلی زنان ، وجود نگرش منفی مردان نسبت به نقش شغلی زنان ، تأثیر عمده ممانعت برخی از مردان از شروع به کار یا ادامه اشتغال زنان ، شرایط نابرابر شغلی و درآمدی و … ( احمدنیا ، ۱۳۸۰ ، ۷۱ ) بر مشارکت اجتماعی زنان مورد بررسی قرار گرفته است . تحقیقاتی نیز به مشارکت های روستایی توجه کرده اند که عواملی مانند اعتماد اجتماعی ( غفاری و ازکیا ، ۱۳۸۰ ، ۳ ) بیگانگی اجتماعی ، تقدیر گرایی و… را مورد توجه قرار داده اند.
اهداف پژوهش :
نظر به اهمیت احیای نقش تربیتی معلم و تعمیم فعالیت های پرورشی و نقش دادن دانش آموزان در اداره کلاس و مدرسه .
بررسی تاثیر کیفیت ارزشیابی عملکرد دانش آموزان در ایجاد زمینه مشارکت فعال آنها در تربیت دینی ، اخلاقی و اجتماعی.
میزان تاثیر برخی از برنامه های قابل اجرا جهت دانش افزایی و افزایش توانمندی های علمی شخصیتی دانش آموزان بر عملکرد تربیتی آنان
فرضیه های پژوهش :
فرضیه های تحقیق یا سئوالات پژوهشی :
الف ) سئوالات تحقیق :
۱) میزان مشارکت اجتماعی در بین دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان رامهرمز چقدر است ؟
۲) چه تفاوتی بین مدارس مختلف شهرستان از نظر میانگین میزان مشارکت دانش اموزان وجود دارد ؟
ب ) فرضیات تحقیق :
۱) مشارکت اجتماعی دانش آموزان پسر بیشتر از دانش آموزان دختر است .
۲) مشارکت اجتماعی دانش آموزان با معدل بالا بیشتر از دانش آموزان با معدل پایین است.
۳) بین پایه تحصیلی دانش آموزان و میزان مشارکت اجتماعی آنان رابطه وجود دارد .
4) بین درآمد خانواده میزان مشارکت اجتماعی دانش آموزان رابطه معنی داری وجود دارد .
متغیّرهای تحقیق :
1- متغیر مستقل : «Independent Variable »
متغیری است که توسط محقّق دستکاری می شود تا تأثیرات آن بر متغیر وابسته مشخص شود. متغیر مستقل در این تحقیق « مشارکت دانش آموزان » می باشد.
2- متغیر وابسته : « Dependent Variable »
متغیری است که ارزش یا مقدار آن به متغیر مستقل بستگی دارد. متغیر وابسته در اختیار محقق نیست و محقق نمی تواند درآن دخل و تصرف و دستکاری به عمل آورد . متغیر وابسته در این تحقیق« نحوه مشارکت دانش آموزان » می باشد.