مقدمه
غم نوعی احساس طبیعی است که در واکنش به شرایط ناخوشایند و ناملایمات ، مثل وقایع ناراحت کننده و از دست دادن عزیزان پدید میآید. این حالت معمولا با اضطراب، کاهش انرژی ، کسالت عمومی و خواب کم، همراه است. تقریباً همه افراد ، تغییرات در خلق و خو و روحیه خود را به نوعی تجربه کردهاند. گاهی اوقات، احساس نگرانی و سردرگمی یا افسردگی ، واکنشهای طبیعی در برابر برخی رویدادها است، معمولاً حوادث و رویدادها تغییر میکنند، مشکلات حل میشوند و این تغییرات خلق و خویی برطرف میشود. تداوم احساس غم و یاس به افسردگی و ناامیدی میانجامد که از آن گریزی نیست.
افسردگی یک اختلال روانی شایع محسوب میشود که در قلمرو آسیب شناسی روانی پژوهشهای فراوانی را به خود اختصاص داده است.لیکن عوامل موثر بر بروز تداوم این اختلالات به خوبی روشن نشده است.
نوجوانی دوران دگرگونی عظیمی است و فقط یک مرحله ی فاصل وگذران بین سنین کودکی وبزرگسالی نیست. در این دوران تغییرات شدید زیست شناختی، روانشناسی واجتماعی رخ می دهد. شیوع تغییرات زیست شناختی بوسیله ی رشد سریع اسکلتی و فیزیکی وجنسی وشروع تغییرات روانشناختی بوسیله ی رشد سریع شناختی وتثبیت ساختمان شخصیتی فرد مشخص میشود که از نظرتغییرات اجتماعی،نوجوانی دوره یاآمادگی برای نقش بزرگسالی است (یاوری 1381).
بیان مسئله
در زبان روزمره اصطلاح افسرده برای اشاره به یک حالت احساس واکنشی به یک موقعیت و می شود سبک رفتار مختص به فرد بکار می رود. احساس افسردگی معمولا به عنوان (افووه) شناخته میشود و می تواند به دنبال هر رویداد ناخوشایندی حاصل شود. غم ناشی از مرگ عزیزان و پایان یک رابطه ی محبت آمیز منجر به نوعی افسردگی می شود که داغدیدگی یا واکنش سوگ نام دارد (جوانمرد، 1382).
همچنین اختلال افسردگی بوسیله اطمینان بخشی و نصایح مفید دوستان و خانواده تسکین پیدا نمی کند (ساراسون و ساراسون ، ترجمه نجاریان و همکاران 1383).
افسردگی بالینی خیلی کمتر شایع است و نسبت به اندوه موقتی که هر یک از ما زمانی آن را تجربه کرده ایم مشکلات جدیدتری به وجود می آورد. ویژگی اختصاصی افسردگی عبارتند از خلق ناشاد، غصه و اندوه، ناامیدی، ناراحتی یا نگرانی و فقدان علاقه و لذت تقریبا در همه ی فعالیتهای عادی و سرگرمی های فرد. افراد افسرده غالبا عزت نفس ضعیفی داشته و احساس می کنند آینده بیشتر از گذشته امیدوار کننده نیست چنین ناامیدی پیش بینی کننده ی خوبی برای خودکشی نهایی به شمار می رود (بک و همکاران 1985 به نقل از ساراسون [1]و ساراسون 1987 ، ترجمه بخاران و همکاران، 1383).
افسردگی به عنوان یکی از اختلالات خلقی طبقه بندی می شود. افسردگی علایم مختلفی دارد که می توانند تحت چهار عنوان مهم طبقه بندی شوند: هیجانی، شناختی، انگیزشی و جسمی. احساس غمگینی و بدبختی از علایم هیجانی و وجود افکاری شامل عزت نفس پایین و حسی از ناامیدی یا درماندگی از علایم شناختی افسردگی محسوب می شود. همچنین سستی و کندی روانی- حرکتی از علایم انگیزشی و علایمی مثل آشفتگی خواب، از دست دادن اشتها، مشکلات جنسی، ضعف عضلانی و انواع مختلفی از دردها، علایم جسمی آن هستند. افسردگی با داشتن چنین علایمی بیماری هایی قلمداد میگردد که در آن فرد فاقد کنترل بر روی خویشتن بوده، کارکرد مؤثر خود را از دست می دهد و تعاملش با جهان خارج مختل می شود. محققان میگویند که سه گونه اختلالات افسردگی و پریشان خاطری وجود دارد که عبارتند از افسردگی پیشرفته، اختلال روانی به صورت افسردگی و افسردگی شیدایی. اینگونه اختلالات روانی در مقیاسهای شدت و طول مدت، نشانههایشان با یکدیگر متفاوت هستند. محققان علوم رفتاری میگویند که افسردگیهای پیشرفته دارای نشانهها و علایمی هستند که میتوانند فعالیتهای روزمره، مطالعات، خواب، خوردن و شرکت در فعالیتهای خوشایند و سرگرم کننده را تحت تاثیر قرار دهد. چنین حالتی ممکنست برای دفعات گوناگون در طول زندگی آدمی روی دهد. محققان معتقدند که نوع دیگری از افسردگی با درجه شدت پایینتر، اختلال روانی به صورت افسردگیست که در واقع دارای نشانههایی طولانی مدت است که بر اساس آن شخص از انجام مناسب فعالیتهای روزانه و یا برخورداری از احساساتی خوب و دلپذیر محروم میشود. بسیاری از مردم که مبتلا به این گونه از افسردگی هستند، همواره دورههای پریشان خاطری قابل توجهی را در برخی از برهههای زندگی خود طی میکنند. محققان همچنین با اشاره به نوع سوم افسردگی و پریشان خاطری میگویند، نوع سوم افسردگی که در واقع یک اختلال روحی شیدا گونه است، نام بیماری افسردگی دو قطبی را نیز به خود گرفته است. این نوع از افسردگی، البته نه به اندازه دو نوع قبلی ذکر شده، موجب ایجاد تغییراتی در خلق و خوی آدمی میشوند.در پارهای از مواقع، احساسات و خلق و خوی آدمی، دارای جوش و خروشهایی شده، با این حال در بیشتر مواقع این احساسات رنگ رخوت و سستی به خود میگیرند. هنگامی که یک شخص مبتلا به این نوع از افسردگی دوران بیماری خود را طی کند، میتوان گفت که شخص تمامی نشانههای مربوط به این بیماری را از خود بروز میدهد. این نوع از ابتلا به افسردگی و پریشان خاطری، در بیشتر مواقع، تفکر، قوه متفاوت، حتی رفتارهای اجتماعی را تحت تاثیر قرار میدهد که در نتیجه به بروز مشکلات جدی برای شخص و اطرافیان منجر میشود. محققان میگویند که هنوز درمان دقیقی برای اینگونه از افسردگی دریافت نشده است. مشهورترین حالت افسردگی احساس دلتنگی و دلگرفتگی و یا قرار داشتن در حالت خلقی بد است. این احساسها معمولا کوتاه بوده و تاثیرات کم و جزئی بر روی فعالیتهای معمول روزانه دارند ( جوانمرد، 1382).
اهداف تحقیق
هدف از انجام این تحقیق این است که دانش آموزان دختر دوره متوسطه استان اردبیل مورد ارزیابی قرار بگیرند و درجات افسردگی مشخص شود. این تحقیق به بررسی عوامل موثر بر افسردگی در بین دانش اموزان می پردازد که چه عواملی بیشتر در به وجود امدن افسردگی دانش اموزان موثر می باشد و به بررسی برخی عوامل که می تواند بر افسردگی اثر گذار باشد پرداخته وراهکارهایی را برای مقابله با افسردگی ارائه می نماید.
چون آگاه هستیم که افسردگی بسیار شایع است و از طرفی تعداد زیادی از افراد مبتلا به افسردگی شناخته نمی شوند و در مورد آنها تشخیص درستی داده نمی شود . از این رو خود مبتلا رنج فراوانی را تحمل می کند بدون آنکه خانواده ، مدرسه ، دوستان به آن آگاهی داشته باشد لذا اگر افرادی که دارای افسردگی می باشند شناخته شوند می توانیم با آگاه کردن مسئولان مدارس و معلمان تربیتی قدمی حتی ناچیز در حل مشکلات دانش آموزان برداریم.
با بررسی میزان افسردگی در دانش آموزان می توان به نتایجی دست یافت:
_ وجود یا عدم وجود افسردگی در دانش آموزان دوره متوسطه.
[1] sarasvn