1-1 مقدمه
پیشگیری از جرم چند دهه ای است که به یکی از موضوعات مهم در مطالعات جرم شناسی تبدیل شده است . این موضوع را می توان حتی در آثار مدون سیاست های کنترل جرم که در بسیاری از کشورهای اروپایی و آمریکایی اعمال می شود ، ملاحظه کرد . امروزه نظام های حقوق کشورهای پیشرفته ، پیشگیری از جرم را به عنوان رویکردی بهینه و موثر در مقابل تدابیری مانند اشکال متنوع نظارت و اجرای عدالت کیفری به رسمیت شناخته و در قالب برنامه های متنوع اجرا می نماید . در بین شیوه های مختلف پیشگیری از جرم ، پیشگیری وضعی در کنار شیوه های پیشگیری اجتماعی ، از اواخر دهه 1970 میلادی مطرح ، نظریه پردازی شد و به اجرا درآمد . اقدام های پیشگیرانه وضعی ناظر به اوضاع و احوال و شرایطی است که مجرم را در آستانه ارتکاب جرم قرار می دهند . این اوضاع و احوال که در جرم شناسی ، وضعیت ماقبل بزهکار یا وضعیت های پیش جنایی نام دارد ، فرآیند گذار از اندیشه به عمل مجرمانه را تحریک یا تسهیل می نماید .
طرح پیشگیری وضعی به عنوان یک نظریه علمی ، اصالتاً تأسیس انگلیس است . توسط (کلارک) ، (می هیو) و ( کرنیش ) مطرح شد. امروزه جرم ، ترس از جرم و رفتار های ضد اجتماعی مهم ترین نگرانی های جامعه اند . از آنجایی که جرایم در بستر مکان رخ می دهند ، طراحی مناسب محیط که در قالب های معماری و شهرسازی نمود می یابد راه حل مناسبی در پیشگیری از وقوع جرم می باشد . این پایان نامه به دنبال شناخت و بررسی اهمیت معماری و ارائه راهکار های عملی جهت استفاده از معماری به منظور پیشگیری از وقوع جرم می باشد. در کنار توجهات کنونی معماری و شهرسازی از قبیل زیباسازی ، صرفه اقتصادی ، رعایت حریم خصوصی ، رعایت حقوق و آزادی های فردی ، محکم سازی و مقاومت بالا در برابر حوادث طبیعی به مقاومت محل های مسکونی در برابر جرم نیز توجه کرده است .
در کشور ما یکی برخورد با جرم در کیفر و مجازات است و دیگری پیشگیری از جرم عمده ترین قوانینی در جهت مجازات کردن کیفر است . هرچند در این زمینه اخیراً و با تصویب قانون جدید مجازات اسلامی ، رویکردهای قانونی به صورت مناسبی تغییر یافته ولی باید در عمل نیز این موضوعات را جدی گرفته شود ، و به سمتی برویم که با اجرا شدن تمامی قوانینی که در این زمینه تصویب شده است و از آن جمله برخی از قوانین برنامه پنجم توسعه بتوانیم فرهنگ حاکم بر شهروندان و مسئولان را علی الاخصوص در بحث معماری و پیشگیری از جرم استوار کنیم .
موضوع دیگیر که باید به آن اشاره کرد . موضوع مدیریت و ارتقای فرهنگی به واسطه توانایی و نفوذ فراگیر معماری است . معماری با روابط کالبدی و جاذبه های بصری ، ایجاد تعادل روانی در جامعه افزایش اساسی هویت ملی و تعلق خاطر اجتماعی و توسعه زیبایی شناسی و در نتیجه ارتقای مکارم اخلاقی و ... پیوستگی های جمعی را تقویت و توان رفتاری جامعه و افراد جامعه را نهادینه می کند .
1-2 بیان مسئله
معماران ، طراحان و برنامه ریزان در ساخت ساختمان ها همه موارد را در نظر می گیرند ، اما انگار موارد امنیتی را فراموش می کنند . در بسیاری از موارد طراحی نامطلوب در ها ، پنجره ها و قفل ها امکان دسترسی مجرمان فراهم شده است . اکنون به نظر می رسد در تکمیل طرح های ساختمانی نگرش یشگیرانه از جرم نیز تا حدودی در نظر گرفته می شود . با وجود این ، هنوز بیشترین توجه به جنبه های زیبایی شناختی ، فاضلاب ، اطفاء حریق ، خروج اضطراری و پارکینگ است و به موارد امنیتی یک ساختمان چندان توجه نمی شود . یک روند بازنگری طرح پیشگیری از جرم از گذر طراحی محیطی باید در جوامع و سازمان های مربوط برای بررسی این موارد شکل می گیرد . شکل فیزیکی یک محیط در طراحی و به کار گیری تاثیر مستقیمی بر امنیت یا جرم می گذارد . رابطه آشکار میان فضای فیزیکی و جرم به عنوان یک مولفه فرهنگی ساختمان دسازی شناخته شده است و مفاهیم روابط انسان – محیط در پیشگیری از جرم بازبینی شده اند .
بعضی محیط ها باعث می شود مردم احساس امنیت و آرامش کنند در حالی که در بعضی محیط ها احساس آسیب پذیری می نمایند . منطق حکم می کند که جوامع و سازمان ها به صورت فعال در روند طرح پیشگیری از جرم از طریق وضعی درگیر گردند . بسیاری از حقوقدانان نقش تصمیم گیری و مدیریت را در حفظ امنیت بیشتر از نگهبانان و سیستم هشدار دهنده ی اساسی می دانند . سوالات بسیاری در خصوص آینده نگری و امکان رفع مشکلات و مدیریت کارآمد وجود دارند . عملکرد های امنیت آینده عملکرد امنیت طبیعی هستند . درک دادگاه از حفظ امنیت از شیوه های مکانیکی جرم سازمانی فراتر رفته و دیدگاه های طبیعی در مدیریت منابع فیزیکی و انسانی غالب گردیده است . تحت تاثیر دگرگونی های اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی در سراسر جهان و وقوع انقلاب در زمینه فناوری اطلاعات و ارتباطات و به موازات آن افزایش قابل ملاحظه ناهنجاری های اجتماعی در اکثر کشور های توسعه یافته و در حال توسعه ، طی دهه های اخیر ، دیدگاه های نوینی برای کنترل پیشگیری و مقابله با بزهکاری ها ارائه شده است . پیشگیری محیطی از جرم ، بر این مفهوم ساده مبتنی است که جرم تا اندازه ای پیامد فرصت های برخاسته از محیط است در این صورت ، باید دگرگونی محیط فیزیکی به منظور کاستن ارتکاب جرم امکان پذیر شود . در واقع هدف ، ارتقای سطح آگاهی صاحبان منزل معماران و طراحان شهری درباره مفهوم پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیط است که به دنبال افزایش امنیت توسعه شهری و کاهش فرصت های مجرمانه حاصل می شود .
همواره از محیط عناصرآن (رنگ ، نور، ارتفاع و ...) برای تأثیر گذاری بر رفتار انسانی استفاده شده است. تأثیر محیط برانسان موضوع جدیدی نیست و از قدیم الایام از محیط برای تأثیر گذاری بر رفتار انسان ها استفاده شده است.این موضوع یکی از موضوعات مورد علاقه فلاسفه نیز بوده است. برای مثال تمام کسانی که به بحث درباره آرمان شهر و مدینه ی فاضله پرداخته اند به اصول و روشهایی اشاره کرده اند که بر شکل دادن به محیط و متقابلاً بر رفتارهای جمعی وفردی تأثیر داشته اند. صاحب نظران مختلف به تأثیر محیط بر انسان اشاره کرده اند: از جمله ابن خلدون شرایط محیط طبیعی و "محیط ساخته شده " را توأمان در روند زندگی بشر و تحولات فرهنگی اخلاقی و رفتاری موثر می داند شایداین فرایند تأثیر گذاری را بتوان از طریق احساس "هویت" یا " این همانی" انسان با محیط تفسیر کرد. به عبارت دیگر، انسان هویت خویش را در هویت محیط جستجو می کند و هویت محیط را هویت خویش می پندارد و سعی در استحاله ی مختصات هویتی خویش به سمت کسب مختصات هویت محیط می نماید. تا دوران معاصر به دلیل محدویت های مفهوم انسان در نظریه های طراحی ، که صرفاً انسان از دید فیزیولوژیک مورد بررسی قرار می گرفت، الگویی نیز که در خصوص رابطه ی انسان و محیط ارائه می شد بر همین الگو مبتنی بود. این الگو که مبتنی بر جبرگرایی محیطی بود، بر مبنای مدل محرک و پاسخ قرار گرفته بود: بدین معنا که محیط طبیعی و مصنوع، محرک بوده و انسان پاسخ هایی از پیش تعیین شده به این محرک ها می دهد البته نظریات موجود در خصوص ارتباط انسان و محیط را می توان به سه دسته ی " جبرگرایی محیطی "(انسان به مانند بی اختیار )، " امکان گرایی محیطی " و "احتمال گرایی محیطی" تقسیم بندی کرد.
در کنار سایر رهیافت های پیشگیری از جرم که بیشتر به دنبال تغییر شخصیت و از بین بردن زمینه ها وعلل اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی جرم بوده اند، رهیافت مکانیکی ( وضعی وفرصت مدار) در پیشگیری از جرم به یکی از دیدگاه های غالب در زمینه ی پیشگیری از جرم تبدیل شده است در کنار نظریه پیشگیری وضعی ، نظریه ای دیگر مطرح شده است که به " پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیطی " معرف است. این دیدگاه از لحاظ مبانی نظری تا حدودی شبیه نظریه پیشگیری وضعی است ولی در قلمرو و کاربرد محدودتر از آن است.