فصل اول:
مطالعات پایه
فرهنگ و هویت
مقدمه :
پیشرفتهای اجتماعی و سیاستهای علمی تکنولوژی بشر ارتباطات فرهنگی مردمان گوناگون را در سراسر دنیا آسان نموده است.
پیشرفت سیستمهای ماهوارهای – مخابراتی آرمانها، اندیشهها و سنتهای اجتماعی را بر بال امواج سوار کرده و از این سوی جهان به آن سوی جهان در آن واحد انتقال میدهد.
امروزه برخوردهای فرهنگی تا حدی افزایش یافته که باورهای فرهنگی، هویتهای فرهنگی، ملی به آسانی قابل تغییر و تردید میشود.
باورهای فرهنگی که جامعهای در طول سالیان دراز به آنها خوی کرده و با آنها زندگی کرده بسرعت رنگ میبازد و این خبر در سایه تقابل های گسترده اندیشهها و سیر و انتقال اصول فرهنگی از طریق شیوههای صحیح تکنیکی صورت نمیگیرد.
در پس این انتقالها و برخوردهای فرهنگی همیشه روشهای انسانی و دوستانه بکار میرود به باد یغما رفتن وتاراج اصول فرهنگی جامعه و بر باد رفتن اخلاق و فضیلتهای اجتماعی آن اهداف سلطهگری در زمینههای اجتماعی - اقتصادی را در بر گرفته و شیوههای اعمال دشمنیهای گسترده نیز در حد گستردهای امروزه رواج یافه و این چیزی جز تهاجم فرهنگی نیست زیرا هنگامی که مبانی فرهنگی یک جامعه حتی به زیر سوال رفت و جامعه دچار سستی شد با تسلط و اعمال شیوههای جدید زندگی بیگانگان هموار میگردد بنابراین برخوردهای مقابله گرایانه با این تهاجم فرهنگی امروزه علاوه بر داشتن ابزارهای علمی و فنی لازم هوشیاری اجتماعی خاصی را احتیاج دارد.
متاسفانه مهمترین قشری که مورد تهاجم فرهنگی قرار میگیرند نسل جوان هستند. زیرا نسل جوان در هر مملکتی در واقع پایه گذار نحوه پیشرفت و زندگی و آرمانهای آن جامعه در آینده است.
بنابراین تربیت و آموزش جوانان هر کشور تضمین کننده راه پیشرفتهای اجتماعی - اقتصادی و فنی آن کشور است.
امروز از سالیان دراز تجارب آموزش فرهنگی ممالک پیشرفته تقریباً این نتیجه حاصل شده است که مراکز تربیتی سنتی مانند معمول هر جامعه نظیر مراکز دانشگاهی و کانونهای خاص تربیتی امروز نمیتوانند هم بار آموزشی فرزندان یک جامعه را بر دوش بکشند. و یا اینکه از اصول فرهنگی آن دفاع لازم را به عمل آورند و اینکه در تهاجمات فرهنگی مختلف و اجتماعی آسیب پذیر نباشند.
بنابراین نیاز به بازگشایی و احداث مراکز جدید آموزشی – فرهنگی – تربیتی، با شیوههای نوین مدیریتی میباشد یکی از این مراکز علاوه بر احداث مرکز علمی و آموزشی فعال ایجاد هستهها و مراکز فرهنگی که تماماً زمینههای آموزشی – تربیتی را داشته در بر دارد.
مجموعه حاضر اگر چه بعنوان یک مجموعه فرهنگی خدماتی میتواند بطور مستقل عمل نماید اما در واقع برای تکمیل سایت شهرداری منطقه 22 طراحی شده است و همین عامل سبب میشود که در تمام مراحل طراحی، طراح نیم نگاهی هم به مجموعه شهرداری داشته باشد و تلاش کند تا نیازهای آنرا برآورده کند.
نیاز به وجود چنین مجموعهای در کنار شهردای منطقه 22 هنگامی محسوس میشود که بدانیم روزانه 4 نفر برای انجام کارهای خود به شهرداری مراجعه میکنند و این مجموعه در سر راه این افراد قرار دارد و مردم باید برای رسیدن به ساختمان شهرداری از یک مجتمع فرهنگی عبور کنند و این باعث میشود که یکی از نیازهای مهم جامعه ما یعنی بالا بردن توسعه فرهنگی عموم مردم از این طریق میسر گردد زیرا هنگام عبور از این مجموعه هنرجویان کارگاهها و آتلیههای هنری را در رفت و آمد میبینند. هنرمندان آمفی تئاترها در حال اجرای برنامههای خود هستند و ..
تمام این عوامل بطور ناخود آگاه باعث تاثیر پذیری مراجعه کنندگان به شهرداری میشود. علاوه بر این در هنگام مراجعه به ساختمانهای اداری بارها پیش میآید که شخص باید ساعاتی را در انتظار بگذراند که این عامل خود باعث خستگی، اتلاف وقت و حتی گاهی عصبی شدن مراجعین ساختمانهای اداری میشود.
این مجتمع میتواند بعنوان وسیلهای مناسب برای جلوگیری از اتلاف وقت مراجعین به ساختمان شهرداری هم باشد با این توضیحات نیاز وجود چنین مجموعهای در کنار شهرداری منطقه 22 کاملاً احساس میشود.
ویژگیهای طرح:
بعد از مشخص شدن لزوم وجود چنین مجموعهای این سئوال پیش میآید که طرح باید چگونه باشد تا تمام نیازهای مخاطبین را پاسخ گوید و به یک طرح تمام عیار و معمارانه تبدیل گردد.
طرح قبل از هر چیز بایستی ایرانی باشد.
این مهمترین نکتهای است که شاید در چند دهه اخیر کمتر به آن توجه شده است این عامل هنگامی اهمیت خود را بیشتر نشان میدهد که بدانیم مجوز مورد نظر کلمه "فرهنگ" را به عنوان خود به همراه دارد.
زیبایی طرح در جذب افراد برای گزران اوقات خود در آن موثر است زیرا ساختمانی کریهالمنظر هرگز نمیتواند مخاطبین را به خود جلب کند.
حق انتخاب و آزادی در دسترسی به بناهای مختلف موجود در سایت یکی دیگر از مشخصاتی است که باید رعایت شود زیرا مخاطب امروز را نمیتوان وادار کرد برای رسیدن به یک بنا از راهی طولانی و اجباری بگذرد بنابراین باید ملی شود. مسیرهای دسترسی کوتاه باشند مگر آنکه به دلیل خاصی راهها را از نقاط دیگری بگذرانیم.
- هر یک از ساختمان ها باید شخصیت خود را داشته باشد شخصیت ساختمانی شهرداری باید با یک هتل یا یک بیمارستان متفاوت باشد و هریک از بناها بتوانند با شخصیتی که از خود ارائه میدهند نوعی خوانایی ایجاد کنند تا مخاطبین بتوانند ساختمان مورد نظر خود را حتی بدون علائم راهنما شناسایی کنند.
اگر چه سایت مورد نظر بسیار گسترده و بر روی شیب نسبتاً تندی قرار دارد ولی این نباید باعث شود که ساختمانها از هم جدا افتاده باشند بلکه باید کاملاً بهم مرتبط و متصل باشند بطوریکه نتوانیم بعد از اتمام طرح هیچ ساختمانی راکم و یا زیاد کنیم.
این ارتباط حتماً نباید با مصالح بنایی انجام شود بلکه میتواند مانند دانههای تسبیح با نخی نامرئی بهم متصل شده باشند.
بناهای تاسیس شده نباید بگونهای باشند که ساختمان شهرداری را تحت تاثیر قرار دهند. زیرا در هر صورت باید توجه داشت که این مجموعه باید تماماً سلطه ابهت ساختمان شهرداری باشد و هرگز در مقابل آن به خودنمایی نپردازد.
البته نباید این سلطه تا حدی باشد که سایر ساختمانها کم اهمیت جلوه داده شوند.
این مجموعه علاوه بر اینکه باید نیازهای ساختمان شهرداری را رفع کند باید بتواند خود بعنوان یک مرکز فرهنگی خدماتی مستقل هم عمل کند.
هر بنایی باید مفهوم معنایی خاص خود را داشته باشد و باید در پس نمای خود حرفهایی برای گرفتن داشته باشد.
باید از توپوگرافی و چشم اندازهای طبیعی سایت حداکثر استفاده به عمل آید صد البته نباید هرگز خود را اسیر شیب و توپوگرافی کرد و در نقاط لازم باید در سایت دخل و تصرف کرد. ولی همواره باید مسائل اجرایی و اقتصادی طرح را هم در نظر داشت.
مجموعه باید به نحوی طراحی شود که توجه گذرندگان از مسیرهای اطراف (چه سواره و چه پیاده) راه خود جلب کند. تا حدی که حتی میتواند به یک لندمارک تبدیل شود.
فرهنگ و هویت
فرهنگ مرکب است از فر + هنگ
فر به معنی نیروی معنوی شکوه عظمت و جلال و بخشندگی
هنگ از ریشه ثنگ اوستایی به معنی کشیدن و تعلیم و تربیت
نخستین کسی که فرهنگ را تعریف کرد سر ادوارد برنت تایلر مردم شناس انگلیسی بود وی حدود 120 سال قبل فرهنگ را مجموعه پیچیدهای از دین دانش اخلاق و قانون کسب شده معرفی کرد از میان تعریف گرد آمد. آن مفاهیمی که به فرهنگ نزدیکترند عبارتند از:
فرهنگ خصوصیات قومی گروهی است که آنرا از گروه دیگر جدا میکند.
فرهنگ تمام خصوصیات رفتاری و گفتاری نسلهای پیشین است.
فرهنگ مجموعه میراثهای ادبی و هنری جامعه است.
فرهنگ عبارت است از الگوهای مشترک زندگی و رفتارهای متقابلی که افراد از جامعه فرامیگیرند.
فرهنگ فرآیند پویایی راه و رسم عرف و عادات مشترک گروهی انسان است.
فرهنگ ماهیت اجتماعی فرهنگی یک قوم است.
فرهنگ آن بخش از آداب زندگی است که همه اعضای یک گروه در آن مشترکند و ...
فرهنگ دارای دو بخش مادی و غیر مادی (معنوی) است. که بخش مادی آن عبارت است از اشیای قابل درک مثل وسایل منزل و البسه و ابزار و غیره ...
بخش معنوی آن عبارت است از ابزارت معنوی انسان مانند علوم قوانین و ادیان، افکار و آرای مربوط به مادیات.
فرهنگ از چهار عنصر تشکیل شده است:
1 – عنصر فرد
2 – عنصر خانواده
3 – عنصر اجتماع
4– عنصر جامعه
فرهنگ از قالبهای متفاوتی تشکیل شده است.
1 – قالب رفتاری، 2- قالب گفتاری، 3 – قالب کرداری، 4 – قالب هنری، 5 – قالب اقتصادی، 6 – قالب اجتماعی، 7 – قالب صنعتی
رابطه فرهنگ و طبیعت
مفهوم فرهنگ و طبیعت که جدای از هم و گاهی مغایر هم تفسیر میشوند از نظر جغرافیدانان مردود تلقی میشود. زیرا این دو پدیده نه تنها از هم جدا نیستند بلکه در رابطه با هم عمل میکنند.
از نظر جغرافیدانان بشر بر این باور بوده است فرهنگ سمبلی از ارزشهای معنوی است و محیط در برابر تلاش انسان تغییر پذیر است و بایستی بر مشکلاتی که طبیعت برای او ایجاد میکند غلبه یابد و به هر حال طبیعت و فرهنگ مکمل یکدیگرند و هویت فرهنگی افراد تحت تاثیر محیط پیرامون آنها شکل میگیرد. و خیلی اوقات آثار و دست ساختههای بشر موجب زیبا و دلپذیر شدن محیط میشود و از این طریق طبیعت تحت تاثیر فرهنگ قرار میگیرد.
مجموعه عواملی که میتواند با توجه به عوامل زمان و مکان روش بهتر زیستن و در کنار هم زیستن را بگونهای مسالمتآمیز و با آرامش خاطر و به دور از تبعیضها و برخوردها و تضادها مفهوم فرهنگ را توجیه میکند مطالعه انواع فرهنگها که در طول زمان پیدا میشود مورد توجه و اهمیت است. از این رو در فرهنگ مفهوم زمان و تکامل با هم پیوند دارند و آنچه در این رابطه به نسلهای کنونی و در قید حیات میرسد میراث فرهنگی نامیده میشود.
هویت
1 - تعریف لغوی هویت: هویت حقیقت شیی یا شخصی است که مشتمل بر صفات جوهری او باشد. در فرهنگ لغات هویت به معنی شخصیت، ذات، هستی و وجود نیز آمده است. واژه هویت را در زبان فارسی گاهاً همانی یا این همانی نیز معنی کردهاند. معادل این کلمه در زبان انگلیسی واژه Identitiy است. و از بعد لغوی هویت در پاسخ به کیستی است یعنی وقتی که ما میگوییم چه کسی هستیم در واقع به نوعی ناظر بر تعیین هویت است. از نظر لغوی برای اولین بار توسط اریکسون مطرح شد و سپس بتدریج وارد روانشناسی اجتماعی شد و در این حوزه مورد استفاده قرار گرفت و سپس وارد ادبیات سیاسی – اجتماعی شد.
نتایج
- فرهنگ حد فاصل طبیعت و جامعه انسانی است و انسان بوسیله فرهنگ است که از حیوان جدا میشود.
- مفهوم فرهنگ معادل مفهوم ارزشهاست.
فرهنگ چکیده جوهر زندگی و نشان دهنده رفتار انسانی و فراز و نشیبهای زندگی اجتماعی است.
در جوامع در حال توسعه فرهنگ را حفظ ملیت و بالا بردن سطح تفکر و آشنا ساختن مردم خود با آنچه در جهان میگذرد میدانند.
فرهنگ مجموعهای از عقاید و اخلاقیات فردی، اجتماعی و ملی است.
در فرهنگ دو زمینه وجود دارد یکی مادی و دیگری غیر مادی.
عوامل مادی فرهنگ، مجموعه عناصر قابل لمس و اندازهگیری ومقایسه باشند و عوامل معنوی فرهنگ، جنبه کیفی داشته و قابل لمس و اندازه گیری نیستند.
تمدن نظمی اجتماعی است که بر اثر تدابیر انسان ایجاد میشود تا نیازهای مادی و گرایشهای درونی خود را پاسخ گوید و در پرتو آنست که خلاقیت فرهنگی امکان پذیر میگردد.
فرهنگ به سوی ویژگی میل میکند و تمدن بسوی کلیت.
تمدن بیرونترین محیط فرهنگ است، آن چیزی است که در فرهنگ آنرا از همه محیطیتر و کلیتر میدانیم.
فرهنگ هسته داخلی و زیر بنایی تمدن و ویژهترین جنبه آن است.
تمدن جنبه مادی فرهنگ و فرهنگ جنبه معنوی تمدن است.
فرهنگ سازنده تمدن است و تمدن جلوهگاه فرهنگ
هویت حقیقت شی یا شخص است که مشتمل بر صفات جوهری او باشد.
هویت برآیند صورت و ماهیت است.
در مفهوم فردی، هویت عبارتست از کشاکش تصور "من" از "او" و در مفهوم قومی و ملی عبارتست از کشمکش تصور "ما" از "دیگران"
هویت تاریخی یا ایرانی دارای سابقه تاریخی است و ریشه در نژاد و مذهب ایرانی دارد.
ملت یک واحد اجتماعی است که دارای سابقه تاریخی واحد و قانون و حکومت واحد و آمال و آرمانهای مشترک باشد.
ملیت وجود احساس مشترک و یا "وجدان" و "شعور اجتماعی" در میان گروههای انسانی است که صرفنظر از رنگ و نژاد و آداب و سنن فردی در مسیر حرکت تاریخی خود منجر به تشکیل ملتها می گردد.
ملیت شخصیت یک وجود جمعی است که در طول تاریخ تکوین یافته و رشد پیدا کرده و اکنون در رفتار، اندیشه و آفرینش و زندگی و خلق و خوی چنان آشکار است که آنرا از دیگر وجودهای جمعی در جامعه بزرگ بشری مشخص و ممتاز میسازد و بدان شناخته میشود.
ملیت و ملت پرستی هیچ سنخیت و وجه مشترک مفهومی و عملکردی با هم ندارند.
ملیت نه تنها هیچ تضادی با مذهب ندارد بلکه مذهب یکی از مهمترین زیر ساختهای ملیت است. فرهنگ ایرانی برای تعریف ملیت اصل اندیشیدن را بجای اصل زاییدن و روح را جانشین خون کرده است.
از دیدگاه جامعه شناسی و علوم اجتماعی عناصر ملیت عبارتند از دین مشترک، زبان مشترک و آداب و رسوم مشترک.
مذهب به عنوان آمیختهای از عقیده و احساس خود زائیده فرهنگ است و با رسالت و حرکتی که در سیر تاریخ دارد عامل ایجاد با تغییر تمدن میگردد.
ملیت و مذهب دو واقعیتی هستند که از یک سو چنان به هم آمیختهاند که امکان تفکیک میان آنها قابل تصور نیست و از روی دیگر اساساً دو مقوله جدا از هم هستند.