پایان نامه جهت دریافت مدرک کارشناسی روانشناسی عمومی
مقدمه
ترقی و پویایی و اعتلای هر جامعه ای جز در داشتن عناصر و اعضایی سالم
و کارآمد در آن اجتماع نمی باشد افرادی که علاوه بر وضعیت جسمانی مناسب از لحاظ وضعیت روحی و روانی نیز در حد متعادل و مطلوبی باشند. بدون تردید تقارن سلامتی جسمانی و روانی اصلی ترین نتیجه اش داشتن جامعه ای شکوفا و با آتیه است. سلامت روانی مقوله ای بسیار حائز اهمیت است چرا که تأثیر روح و روان بر عملکرد جسمانی بر هیچ کس پوشیده نیست. در این راه بزرگان مذهبی ما و همچنین دانشمندان علوم پزشکی از دیر باز بر مبحث سلامت روان تأکید داشته اند.
مولوی علیه الرحمه می فرماید:
تن ز جان و جان ز تن مستور نیست لیک کس را دید جان دستور نیست
لذا پرداختن به این بحث به دلیل اهمیتش لازم و ضروری می باشد. حداقل دانستن وضع موجود یک جامعه از لحاظ سلامت روان به افرادی که قصد برنامه ریزی برای آینده آن جامعه را دارند در برآورده های معقولانه کمک خواهند کرد. (شیرازی 1379)
بیان مسأله
در طول قرن بیستم انسان پیش از تمام تاریخ بشریت دستخوش دگرگونی از نظر شیوه های زندگی روابط اجتماعی و مسائل اقتصادی گردیده است. تلاش در جهت صنعتی شدن و گسترش شهرنشینی و زندگی مکانیزه که لازمه آن قبول شیوه های نوین برای زندگی است. اثر معکوس بر سلامت انسان گذاشته و در ارتباط با مقوله سلامت ابعاد دیگری را مشخص نموده است. یکی از این ابعاد سلامت روان افراد جامعه است. مقوله ای که اگرچه تازگی ندارد لیکن از نظر تخصصی دیر زمانی نیست که به آن توجه گردیده است. با توجه به شیوع بیماری روانی در جامعه اهمیت تلاش در جهت اعتلای سلامت روانی افراد هر اجتماعی بارزتر می گردد. مهمترین مسأله در این ارتباط پیشگیری از مسائلی است که باعث می گردد سلامت روان افراد جامعه مختل گردد و بالطبع پیامدهای منفی در پی داشته باشد. پیشگیری از بروز این عوامل نیز جز با آشنایی با وضعیت موجود سلامت روان در افراد جامعه ای که قصد پیشگیری در آن را داریم ممکن نیست. چرا که آشنایی با وضع موجود ما را به اوضاع امیدوار می سازد و یا ما را جهت بکارگیری روشهای مناسب، در جهت از بین بردن عوامل مخل سلامت روان و بکارگیری ابزارهای مناسب در این جهت یاری می نماید. بحث سلامت روان سالمندان به دلیل پرورش نسل از اهمیت ویژه ای برخوردار است لذا در این پژوهش سعی شده است تا بر سلامت روان سالمندان ساکن در خانه سالمندان و ساکن در خانه خود را مورد بررسی و مقایسه قرار دهیم.(خدارحیمی 1373)
سوالات پژوهش
وضعیت سلامت روان سالمندان بر حسب وضعیت سکونت (منزل و سرای سالمندان) چگونه است؟
وضعیت امید به زندگی بین سالمندان بر حسب وضعیت سکونت (منزل و سرای سالمندان) چگونه است؟
وضعیت مقیاسهای 4 گانه GHQ28 سالمندان چگونه است؟
اهداف پژوهش
در این پژوهش مهمترین هدف محققین دستیابی به وضعیت موجود سلامت روانی سالمندان ساکن خانه سالمندان و سالمندان ساکن در خانه خود و مقایسه این دو می باشد.
فرضیه های پژوهش
سلامت روانی سالمندان ساکن در خانه سالمندان و منزل متفاوت است .
امید به زندگی در سالمندان ساکن در منزل بالاتر از سالمندان ساکن در خانه سالمندان است.
مقیاسهای چهار گانه GHQ28 در بین سالمندان ساکن در منزل و خانه سالمندان متفاوت است.
مفاهیم و متغیرهای بکار رفته در پژوهش
بهداشت روانی – بهداشت روانی به معنای سلامت فکر و اندیشه می باشد و منظور نشان دادن وضع مثبت و سلامت روانی است که می تواند نسبت به ایجاد نظام ارزشمندی در مورد ایجاد تحرک و پیشرفت و تکامل در حد فردی، ملی و بین المللی کمک کند. (حسینی – 1374)
بهداشت روانی: مجموعه عواملی که در پیشگیری از ایجاد و یا پیشرفت روند وخامت اختلالات شناختی، احساسی و رفتاری در انسان نقش موثر دارند. (شاملو – 1381)
سالمندی – تغییری است که با گذشت زمان صورت می گیرد این روند دارای جنبه های مثبت و منفی بوده و پویایی فرآیندهای زیستی، ادراک، رشد و تکامل و بلوغ را در بر می گیرد یعنی اینکه سالمندی در طول زندگی ادامه دارد. سالمندی به طور عامیانه مرحله ای تصور می شود که در آن کاهش و زوال جسم و فکر شخص به وقوع می پیوندد و در حقیقت تنها جنبه خاصی از رشد و تکامل نشان داده می شود. (اسماعیلی شیرازی - 1379)
مفاهیم به کار رفته در پرسشنامه سلامت روان GHQ – 28
افسردگی – یک نوع اختلال خلقی که 2 مشخصه عمده آن ناامیدی[1]– و غمگینی[2] می باشد و در آن فرد علاوه بر این دو مشخصه احساس بی کفایتی و بی ارزشی می نماید. (اتکینسون[3] – 1983)
اضطراب – هیجان ناخوشایندی است که با اصطلاحاتی مانند – مدل نگرانی و دلشوره وحشت و ترس بیان می شود. (اتکینسون– 1983)
کارکرد اجتماعی – طرز تفکر فرد در ارتباط با کارکرد اجتماعی اش در اجتماع و در ارتباط با افراد دیگر.(اتکینسون– 1983)
وضعیت جسمانی – نگرشی که فرد در این پرسشنامه به وضعیت جسمانی در ارتباط با سلامت یا عدم سلامت آن دارا می باشد. (اتکینسون– 1983)
سلامت روانی
سازمان بهداشت جهانی سلامت را آسایش کامل جسمی روانی و اجتماعی تعریف می کند و همچنین می گوید که عدم وجود بیماری به معنی سلامت روانی نیست. بلکه مستلزم شرایط دیگری از جمله سلامت روانی و سلامت محیط خانوادگی و اجتماعی است. (نجف طهماسبی پور 1375)
بهداشت روانی به معنی سلامت روانی از دیدگاه های مختلف ،تعاریف متعددی دارد از یک نظر سلامت روان یعنی سازگاری شخصی با خود و محیط خودش و شخصی را سالم گویند که هم از نظرخودش و هم از نظر دیگران با محیط اجتماعی سازگار باشد و بتواند با محیط خود بدون احساس فشار و تعارضات افراطی زندگی کند چنین شخصی غالباً زندگی را رضایت بخش و خوشایند طی می کند بدون اینکه مشکلاتی برای خود یا دیگران ایجاد کند و به طور خلاصه سلامت روان را می توان معادل کلمه «اعتدال در زندگی» فرض کرد. (همان منبع)
نکات مشترک بین بهداشت روان و جسم
بین سلامت روانی و سلامت جسمی نمی توان مرز معینی تعیین کرد زیرا بیش تر عواملی که در تأمین بهداشت جسمی مؤثرند، از قبیل تغذیه مناسب، استراحت کافی و غیره برای سلامت روانی هم ضرورت دارد مثلاً ورزش مرتب،تغذیه، استراحت که هم برای بهداشت جسمی و هم برای بهداشت روانی لازم است.(یوسف کریمی 1379)
در بهداشت روانی همانند بیماری های جسمی پیشگیری مقدم بر درمان است.
بهداشت روانی هم مانند بهداشت جسمی دارای اصول و تکنیک و قواعدی است که شناخت آن جامعه را از گرفتاری ها به اختلالات روانی مصون نگه می دارد.
مسئولان آموزشی و تربیتی(خانواده، مدرسه، وسایل ارتباط جمعی و ....) در تأمین سلامت روانی به همان اندازه سلامت جسمی مسؤول اند.
یکی از اصول مهم بهداشت روانی آن است که سلامت جسمی و سلامت روانی لازم و ملزم اند و نمی توان آن دو را از هم تفکیک کرد به عبارتی «عقل سالم در بدن سالم و بدن سالم نیز تابع عقل سالم است» به همین صورت سلامت روان از تعامل فرد و جامعه در تأمین آن مسئولند.
تأمین بهداشت روان از مهم ترین مسئولیت های بهداشتی دولت مردان به شمار می رود بدون اینکه از مسئولیت فرد فرد جامعه غافل باشیم. (یوسف کریمی 1379)
دیدگاه های مختلف در مورد سلامت روان
دیدگاه فردی:معتقد استکه سلامت روان یعنی آن طور که من راحت هستم. به عبارتی من این گونه انجام می دهم پس این رفتار درست است.(حسین لطف آبادی 1366)
دیدگاه روان شناسان:بهداشت روانی را حالت سازگاری نسبتاً خوب، احساس بهزیستی و شکوفایی توان و استعداد فردی تعریف کرده اند.(همان منبع)
دیدگاه روان پزشکان:توانایی سازش با محیط انعطاف پذیری قضاوت عادلانه و منطقی در مواجهه با محرومیت ها و فشار روانی را ملاک سلامت روانی می دانند. (همان منبع)
دیدگاه آماری اپید میولوژیست ها:که نظر بعضی از روان پزشکان است که در حیطه بهداشت عمومی کار می کنند و از نظر آنها عادی بودن یعنی در متوسط آماری جمعیت (میانگین) قرار گرفتن و غیر عادی بودن یعنی انحراف از متوسط آماری(همان منبع)
از نظر فروید:انسان عادی کسی است که مراحل رشد روانی – جسمی را با موفقیت گذرانیده باشد و در هیچ یک از مراحل بیش از حد تثبیت نشده باشد. (همان منبع)
آلفرد آدلر:معتقد است «زندگی بودن نیست بلکه شدن است» و به عقیده وی فرد سالم از هشت ویژگی زیر برخوردار است:
1-از مفاهیم و اهداف خودش آگاهی دارد.
2-عملکردش مبتنی بر نیرنگ و بهانه نباشد.
3-جذاب و شاداب بوده و روابط اجتماعی سازنده و مثبت دارد.
4-روابط خانوادگی صمیمی و مطلوبی داشته و جایگاه خود را به خوبی در خانواده و جامعه می شناسد.
5-هدفمند است و اعمال بر اساس اهداف است.
6-مرتب به بررسی اهداف خود پرداخته و اشتباهات خود را برطرف می کند.
7-خالق عواطف است نه قربانی آن
8-از اشتباهات اساسی پرهیز می کند.
اریکسون:هشت مرحله را برای رشد و تکامل روانی – اجتماعی انسان مطرح کرده و معتقد است سلامت روانی هر فرد به همان اندازه است که توانسته باشد توانایی متناسب با هر کدام از مراحل زندگی را کسب کند.
مازلو:انسان سالم خود را شکوفا می کند. یعنی کسی که نیازهای فیزیولوژیک ایمنی روشی و تعلق و قدر و منزلت را برآورده ساخته و با حداکثر استفاده از همه توانایی های خود خویشتن را به فعلیت درآورد. (همان منبع)
از نظر اسکینر: سلامت روان، رفتاری منطبق با قوانین و مقررات جامعه است و انسان سالم کسی است که تأیید اجتماعی بیشتر به خاطر رفتارهای متناسب از محیط و اطرافیانش دریافت می کند. (همان منبع)
ویکتور فرانکل:سلامت روان را معادل از مرز توجه به خود گذشتن، از خود فرار کردن و با هدف بودن ذکر کرد. (همان منبع)
انجمن کانادایی بهداشت روان: سلامت روان را به صورت سه نگرش بیان کرد:
نگرش های مربوط به خود:تسلط بر هیجان،آگاهی از ضعف خود و رضایت از خود
نگرش مربوط به دیگران:علاقه و دوستی طولانی و صمیمی، احساس تعلق به یک گروه، احساس مسؤولیت در مقابل محیط انسانی و مادی
نگرش های مربوط به زندگی:شامل پذیرش مسئولیت، انگیزه توسعه امکانات و علایق خود، توانایی اخذ تصمیم های شخصی و انگیزه خوب کار کردن
فردی را سالم می داندکه دارای خصوصیات زیر باشد:
-خوش بینی (که جلوی استرس را می گیرد)
-استقلال و تابعیت مناسب
-رضایت از جنس خود
-قدرت نشان دادن و کنترل عواطف
-قدرت تصمیم گیری
-احترام به نفس
تاریخچه ی سلامت روان
علم سلامت روان، شاخه ای از علم بهداشت است که با پیشگیری از اختلالات روانی، حفظ شیوه بهینه زندگی و بهداشت عاطفی سر و کار دارد.(یوسف کریمی 1379)
سلامت روانی از بیشینه پی به قدرت انسان متمدن وتاریخچه کوتاه به لحاظ علمی برخوردار است، با این که فلاسفه هزاران سال در مورد «سعادت» داد سخن می راندند از سال 1885 در آمریکا درمانگاه و کلینیک های روان شناسی درباره مسائل جسمی و روانی کودکان عقب مانده راه افتاد.
شخصی به نام «کلیفرد. دبلیو. بیرز» که به مدت 5 سال در بخش روانی بستری بود کتابی تحت عنوان «روحی که خود را بازیافت» نوشت و نهضت بهداشت روانی و پیشگیری بیماری روانی را بنیان گذاشت. دقیقاً در سال 1908 با همکاری آدلف میر مؤسس مکتب پسیکو بیولوژی مؤسسه بهداشت روانی را بنیان نهاد. در سال 1930 اولین کنگره بهداشت روانی در آمریکا در شهر واشنگتن تشکیل شد جنگ جهانی دوم کنگره بعدی را به تعویق انداخت. سومین کنگره بهداشت روانی درسال 1948 در لندن تشکیل شد و فدراسیون جهانی بهداشت روانی پایه گذاری شد و بیرز به عنوان مشاور رسمی یونسکو و سازمان بهداشت جهانی درآمد. (یوسف کریمی 1379)
نمود کنونی سلامت روان را می توان در روانشناسی جامعه نگر و مراکز بهداشت روانی جامعه نگر یافت که با هدف پیشگیری در سطح وسیع اجتماعی فعالیت دارند.