چکیده
هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی به مانند افسردگی– اضطراب و کمرویی و ترتیب تولد دانش آموزان مقطع سوم دبیرستان شهر ابهر است که فرضیه های عنوان شده عبارت است از مقایسه افسردگی و اضطراب و کمرویی – در بین فرزندان اول و آخر و رابطه آنها با ترتیب تولد که جامعه مورد مطالعه دانش آموزان مقطع سوم دبیرستان شهر ابهر است که از بین 850 نفر دانش آموز 80 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیده و آزمون بر روی آنها اجرا گردیده که آزمونهای مورد استفاده آزمون اضطراب و افسردگی و کمرویی است که نتایج بدست آمده را با روش آماری ضریب همبستگی و t متغیر مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار داده ایم و نتایج بدست آمده نشان می دهد که بین ترتیب تولد و افسردگی و اضطراب و کمرویی رابطه معنی داری وجود دارد و تفاوت بین این مقیاس ها در فرزندان اول و آخر وجود دارد و سطح معنی داری آن برابر 05/0 ≤ α است .
فصل اول
کلیات تحقیق
مقدمه
اختلالات رفتاری ناپسند و خشم برانگیز ممکن است نخستین نشانه های درگیری نوجوانان با یک سلسله عاطفی باشند تند خویی ، پرخاشگری و امتناع از رفتن به مدرسه اغلب مدتها قبل از بر ملا شدن اضطراب نوجوان چهره خود را نشان می دهند که معمولاً این اضطرابها ناشی از محیط خانه و بیرون است و گاه در اثر معلولیت های ناشناخته و جهانی و گاه از طریق ترتیب تولد و اهمیت به فرزندان می تواند باشد اضطراب و افسردگی و موارد دیگر زمانی بروز می کند تضادهای میان خواسته های درونی و محرک ها از یک سو و دنیای بیرون از سوی دیگر و یا میان محرکهای درونی و وجدان شخص وجود داشته باشد که هنگام غلبه اضطراب فرایندهای روانی ویژه ای برای حمایت از فرد در برابر رفتار از کنترل خارج شده بکار می افتد که اینها می تواند به ترتیب تولد و اینکه فرزندان اول و آخر و یا وسط که تحت مراقبت و تربیت قرار می گیرند رابطه داشته باشد و به نوعی که فرزندان اول به علت خود کفایی و مستقل بودن و یا فرزندان وسط به علت فرا گرفتن تجربه های بزرگتر خود و فرزندان آخر به علت وابستگی شدید مورد توجه قرار گرفته اند و اینکه آیا این فرزندان از لحاظ ویژگی شخصیتی می توانند با هم تفاوتداشته باشند که روان شناس معروف قرن 19 که آدلر است در مورد ترتیب تولد و ویژگی های شخصیتی فرزندان نظرات گوناگونی دارد که می تواند در نوع شخصیت آن نقش داشته باشد و همین طور روابط والدین و برخورد با آنها هم می تواند در گسترش و یا کمبود یک اختلال نقش بسزایی داشته باشد به این صورت که نوجوان باید رفتارش هم کنترل شده باشد و هم آزاد تا بتواند از محیط های اضطراب آور – اجتماعی به خوبی گذر کند تا در آینده به فردی مضطرب و افسرده کمرو تبدیل نشود که ترتیب تولد می تواند این عوامل را کم یا زیاد نشان می دهد به طوری که در تقسیم بندی آدلر نشان داده شده است که فرزندان وسط به علت تجربه کسب کردن از فرزندان اول و محتاج نبودن به کسی و عدم وابستگی شدید می توان گفت که هم کم مضطرب هستند و کم رو هم نمی توانند باشند . ( سیاسی – 1380 )
بیان مساله
نوجوانی یک دوره انتقالی از وابستگی کودکی به استقلال و مسئولیت پذیری جوانی و بزرگسالی است در این دوره نوجوان با دو مساله اساسی درگیر است بازنگری و بازسازی ارتباط با والدین و بزرگسال و جامعه و بازشناسی و بازسازی خود به عنوان یک فرد مستقل و رفتار فرد در این دوره گاه کودکانه و گاه همانند بزرگسال است که در طول این دوره معمولاً تعارضی بین این دو نقش در فرد مشاهده می شود .
معیار اصلی قضاوت مردم درباره رشد نوجوانان و تحولات جسمی به زمان بلوغ می رسد که در این دوره نوجوان به محبت و رسیدگی بیشتر احتیاج دارد و دوست دارد که مورد اهمیت قرار می گیرد و این بر عهده والدین است که بارفتار درست خود اهمیت به نوجوان خود او را از بسیاری از اختلالاتی که ممکن است که در این دوره به سراغ او بیاید را دور نگه دارند و اهمیت به ترتیب تولد باعث این می شود که نوجوان به نقش خود در خانه توجه خاصی داشته باشد و همین طور بررسی اینکه آیا فرزندان از جهت ترتیب تولد یعنی فرزندان اول و آخر می تواند از لحاظ دلهره و اضطراب یا خجالت و کمرویی و یا افسردگی داشته باشد و اینکه فرزندان اول نسبت به اینکه استقلال بیشتری را تجربه می کنند می توانند از اختلالات روایی دور شوند تانسبت به فرزندان آخر که وابستگی شدید به خانه و خانواده دارند . ( گنجی – 1380 )
اهمیت و ضرورت تحقیق
در حالی که تعارض و درگیری میان نوجوانان و والدین در فرهنگ غربی به عنوان یک امر مسلم و فراگیر تلقی می شود (( هریس ولیبرت ) 1984 ) به نظر می رسد که این تعارض در میان نوجوانان ایرانی چنان شدتی داشته باشد و آن همه فراگیر باشد به همین دلیل روابط اکثر نوجوانان ایرانی با خانواده هایشان چنان روابط است که معمولاً کشمکش هایی شدید را به وجود نمی آورد که این می تواند به علت ترتیب تولد و اهمیت به سن تولد فرزندان ازر طریق والدین باشد و روابط دوستی و صمیمیت که بین فرزندان و خانواده است ولی در این میان باید یک سری از این روابط از پیش تعیین شده باشد که مشکلات جدید را در خانواده به وجود نیاورند و همین طور والدینی که دارای دو یا چند فرزند هستند باید به ترتیب آنها اهمیت داده و از هر لحاظ به هر دوی آنها توجه داشته باشند چون این تفوات ها در خانواده باعث می شود که فرزندان دچار ناراحتیهای مثل افسردگی یا اضطراب شدید و یا حتی خجالت و کمرویی شود که امید است با تحقیقاتی انجام شده بتوان مشکلات فرزندان اول و آخر و وسط را مشخص کرده که این تحقیقات در نهادهای اجتماعی و آموزشی می تواند کاربرد زیادی داشته باشد .
اهداف تحقیق
هدف از تحقیق حاضر بررسی ویژگی های شخصیتی مثل اضطراب و افسردگی و کمرویی بر روی فرزندان و یا به عبارتی ترتیب تولد است که آیا بین ویژگی های شخصیتی و ترتیب تولد رابطه معنی داری وجود دارد و آیا فرزندان اول و آخر از لحاظ اضطراب و افسردگی وکمرویی با هم تفاوت دارند یا نه . این صورت که فرزندان آخر نسبت به فرزندان اول کم اضطراب تر – کم افسرده و کم رو هستند یا نه که جزء اهداف تحقیق حاضر به شمار می روند .
فرضیه های تحقیق
افسردگی در بین فرزندان اول بیشتر از فرزندان آخر است .
بین افسردگی و ترتیب تولد رابطه معنی داری وجود دارد .
اضطراب در بین فرزندان اول بیشتر از فرزندان آخر است .
بین اضطراب و ترتیب تولد رابطه معنی داری وجود دارد .
کمرویی در بین فرزندان اول بیشتر از فرزندان آخر است .
بین کمرویی و ترتیب تولد رابطه معنی داری وجود دارد .
متغیرهای تحقیق
افسردگی متغیر وابسته
ترتیب تولد متغیر مستقل
فرزندان اول و آخر – متغیرهای کنترل شده
تعاریف نظری و عملیاتی واژه ها و مفاهیم
اضطراب : عبارت است از یک نوع اختلالات روانی که جزء اختلالات نوروتیک به حساب می آید که نوعی دلهره و نگرانی است که با تپش قلب و لرزش و ناراحتی و ترس همراه است و اینکه فرد مدام در دودلی به سر می برد و گاهی این اضطراب در حد بالا باعث ناراحتی و مشکلات فراوانی خواهد بود . ( منصور – 1379 و نمره ای که آزمودنی از آزمون اضطراب کتل بدست آورده است . )
افسردگی : عبارتند از یک نوع اختلالات روانی است که به سه گروه خفیف متوسط و شدید طبقه بندی شده است که از نوع خفیف آن به صورت نورتیک بوده است و نوع شدید آن از نوع طبقه سایکوتیک بوده است که افسردگی با علائمی مانند احساس گناه و تنهایی – احساس خودکشی دوری از دیگری در جمع – حضور نیافتن در اجتماع – کم اشتهایی و بالاخره نمره ای که آزمودنی از آزمون افسردگی بک بدست آمده است . ( منصور – 1379 )
کمرویی : عبارتند از یک نوع اختلالات روانی است که این اختلال هم اگر به صورت شدید باشد به یک نوع بیماری تبدیل خواه شد که کمرویی عبارتند از اعتماد پایین – عدم برقراری رابطه با طرفین و از خود دفاع نکردن – خوب صحبت نکردن – تعرق شدید در مکانهای شلوغ و موارد دیگر و بالاخره نمره ای است که آزمودنی از آزمون کمرویی بدست آورده است . (شاهو – 1380 )