خلاصه
با توجه به اهمیت کتاب و کتابخانه در جهان اسلام، که ناشی از تعالیم این مکتب آسمانی است، و وجود احادیث و روایات بیشماری از رسول اکرم و ائمه درباره دانش و پژوهش، جایگاه کتاب و کتابخانه در تمدن اسلام به وضوح آشکار می شود.
در دوران تمدن اسلامی دو دوره کلی و بارز وجود دارد، دوران رشد و شکوفایی علم و دانش در این تمدن، که باعث به وجود آمدن کتابخانه های بسیار بزرگ و کاملی شد که به کمک دانشمندان و محققان آن زمان به وجود آمدند و دیگر دوره افوق که در این دوره به دلایل مختلفی از جمله عوامل درونی و بیرونی، افول علم و دانش و در کنار آن کم رنگ شدن نقش کتابخانه ها در جهان اسلام را شاهد می باشیم.
کلید واژه ها: ایران- تاریخ- تمدن اسلامی – کتاب – کتابخانه ها
مقدمه
کتاب و کتابخانه در تمدن از درجه و جایگاه ویژه و والایی برخوردار بوده است. این جایگاه بیشتر ناشی از تعالیم مکتب اسلام اس0ت. اسلام؛ مکتب علم و دانش، و مسلمانان را به دانش اندوزی توصیه می کند. احادیث و روایات بیشماری از نبی اکرم و ائمه – علیهم السلام- درباره فضایل علم و دانش که از طریق کتاب و کتابخانه منتقل می شوند، وجود دارد.
با توجه به عنایت خاصی که مکتب اسلام به علم و دانش داشته است و راه بهروزی و سعادتمندی را از آن علما می داند، بدیهی است که توجه به کتاب به عنوان ابزاری با ارزش برای انتشار علوم در خور توجه و دقت است و نباید فراموش کرد که معجزه پیامبر اسلام خود، کتاب است و در دومین سوره قرآن کریم در ابتدا به کتاب اشاره دارد. " ذالک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین" (بقره، 2).
اگر چه در روزگاران قدیم، کتاب همچون زمان حال گسترش پیدا نکرده بود، و افراد با سواد و کسانی که می توانستند بنویسند و بخوانند قشر وسیعی از جامعه نبودند، اما مسلمانان به ویژه در رابطه با اعتقادات دینی خود مبنی بر حفظ و نگهداری قرآن کریم از دستبرد حوادث روزگار و ثبت و ضبط آنچه از پیامبر اسلام می شنیدند، خود را موظف به نگارش می دانستند و بر حفظ و نگهداری آنها مراقبت می کردند.
مسلمانان هر چه از زمان پیامبر دورتر می شدند، خود را به نگارش و ثبت و ضبط وقایع نیازمند تر می دیدند و پا به پای تکامل خط و به همراه حفظ و ضبط قرآن کریم و آثار پیامبران و معصومین برای کسب اطلاع و آگاهی از اندوخته های اقوام دیگر نیز، تلاش وافر می نمودند.
ابزار و وسایل کتابت در دوران اسلام
مسلمانان در آغاز، تعالیم دینی خویش را از طریق به یاد سپاری به نسل های بعد و دیگران انتقال می دادند. هر چند مواردی موجود است که مسلمانان از پوست حیوانات و دیگر ابزار نوشتاری نیز استفاده می کرده اند.1
با پیدایش و ورود پاپیروس، مخصوصا، رونق صنعت کاغذ سازی در میان مسلمانان، در عرصه تعلیم و تعلم و کتابت دگرگونی عمده ای پدیدار شد و به آن سرعت بخشید. نباید فراموش کرد که ورود علوم و دانش یونانی و کشاکش فکری فرق و مذاهب اسلامی از دیگر عواملی بودند که بر رونق بازار کتاب و حرفه های وابسته به آن افزودند.
کتابخانه های تمدن اسلامی
تاریخچه ایجاد کتابخانه و جمع آوری کتاب به عهد باستان باز می گردد. بی شک کتابخانه و کتابداری ردپایی بر گذرگاههای پیچاپیچ تمدن، از عهد باستان تا عصر حاضر، بر جا گذاشته است. ایجاد کتابخانه در روزگار باستان به سومریان، بابلیان، آشوریان و مصریان نسبت داده می شود.
سومریان، در حدود 2700 سال پیش از میلاد مسیح کتابخانه های شخصی، مذهبی و ذولتی بر پا کرده بودند و مشهور است که کتابخانه تلو[1] مجموعه ای متجاوز از 30000 لوح گلین[2] داشته است. بابلیان که تمدن سومریان را به ارث برده بودند، سبک نگارش و سرشت مواد نوشتنی را حفظ کردند و مهم ترین کتابخانه در آن زمان کتابخانه بورسیپا[3] بود. اما کتابداری به منزله یک پیشه به دوران آشوریان باز می گردد. آشور بانیپال، پاادشاه آشوری که از 668 تا 626 قبل از میلاد می زیسته، نخستین مفسر کار کتابدار در نظر گرفته می شود. تمدن باستانی مصریان همزمان با تمدن های سومریان، بابلیان و آشوریان شکوفا شد. اما، مصریان از نظر شکل کتاب و مواد نوشتنی با آنها تفاوت بسیار داشتند. ماده نوشتنی آنها برگ پاپیروس بود، از قلم مو مانندی به منزله ابزار نگارش استفاده می کردند. مصر باستان کتابخانه های بی شماری، از قبیل کتابخانه های شخصی، معبدی و بایگانیهای دولتی داشت.
اما کتاب در اسلام، خود داستانی دیگر دارد: آغاز پیام وحی با فرمان خواندن، سوگند خوردن به قلم که نمادی است برای نوشتن، فراخوان مکرر به تعلیم و تعلم، پافشاری به کتابت، رویکرد گسترده پیروان آیین اسلام به فراگیری خواندن و نوشتن، همه و همه نمودهایی از این گذشته است. به اینها باید مصحف نویسی را نیز افزود که خود فصلی پردامنه و درخور پژوهشی مستقل است. زیرا اهتمام ویژه مسلمانان به قرآن آنان را وا داشته است تا ظریفترین و دقیقترین ارایه ها را در نگارش و تزیین این کتاب آسمانی به کار گیرند.
مسلمانان از اواخر قرن دوم هجری به جمع آوری کتب علاقه زیادی نشان داده اندف اما دقیقاً معلوم نیست که آغاز تشکیل کتابخانه به کدام سال و کدام شخص باز می گردد. آن چه که مشخص است این که کتابخانه های عمومی پدیده ای متعلق به قرن چهارم هجری می باشد. خزانه الحکمه ها که پیش از دارالعم ها به وجود آمده بودند، به معنی واقعی کلمه، عمومی به شمار نمی رفتند.2
مدارکی وجود دارند که حکایت از ایجاد کتابخانه های مساجد در قرن چهارم هجری دارند. در همان حال ممکن است که آغاز کتابخانه های شخصی به شکل محدود آن مربوط به قرن سوم هجری باشد.
کتابخانه های جهان اسلام به چهار دسته تقسیم می شوند:
الف- کتابخانه های شخصی
ب – کتابخانه های مساجد
ج- کتابخانه های عمومی
د- کتابخانه های نیمه عمومی
این طبقه بندی تکیه بر بنیان گذاران و استفاده کنندگان از کتابخانه دارد. در کتابخانه خای شخصی عمومی و نیمه عمومی بنیان گذاران افراد خاصی بودن و تنها میزان استفاده کنند گان آنها را از جدا می کنند. درحالی که در کتابخانه های مساجد بنیانگذاران خاصی را نداریم.
الف: کتابخانه های شخصی
به آن دسته از کتابخانه ها گفته می شود که علما و دانشمندان برای استفادههای شخصی تاسیس می کردند. می توان گفت که در میان علمای شیعه – مثل علمای سایر مذاهب – بر پا داشتن کتابخانه های شخصی امری مرسوم بوده است اما دقیقا نمی توان مشخص کرد که اولین کتابخانه شخصی را چه کسی پدید آورد و یا تعداد آنها چقدر بوده است. در میان علمای شیعه که دارای کتابخانه های شخصی بر جسته ای بودند می توان از : محمد بن مسعود عیاشی سید رضی سید مرتضی شرف الدین محمد و شیخ طوسی نام برد.
ب: کتابخانه های مساجد
مساجد قدیمیترین مراکز آموزشی در اسلام هستند. با توجه به توجه به جایگاه خاص مسجد در میان مسلمان مردم علما و دانشمندان به مساجد کتاب وقف می کردند و به این ترتیب بود که کتابخانه های مساجد به وجود آمدند و گویا در هرمسجد جامع بزرگ یک کتابخانه هم وجود داشت. 3
ج:کتابخانه های عمومی
این دسته از کتابخانه ها به کتابخانه هایی گفته می شود که برای استفاده همگانی، بدون توجه به پایگاه اجتماعی، علمی و مذهبی استفاده کنندگان ساخته شده بودند. " در آغاز قرن چهارم هجری نیاز به وجود یک کتابخانه عمومی بشدت احساس می شد. نهظت علمی در این دوره وسعتی قابل ملاحظه داشت. خزانه الحکمه ها به معنای واقعی کلمه عمومی نبودند... که بایستی به کتابخانه های عمومی تبدیل می شدند، به این ترتیب دارالعلم ها به وجود آمدند و به معنای واقعی کلمه عمومی بودند. به این ترتیب که جا و مکان و مستمری کافی و نیز قلم و دوات و کاغذ در اختیار مراجعان و محققان قرار می دادند."4
کتابخانه های عمومی بخشی از دارالعلم ها و در واقع مهمترین بخش آنها را تشکیل می دادند. پایه گذاران آنها گاهی چهره های برجسته حوزه های علمی بودند.
معرفی برخی از کتابخانه های عمومی دوران اسلامی
کتابخانه حلب
تاریخ بنیاد این کتابخانه مشخص نیست. اما دو چهره شناخته شده با آن پیوند خورده اند: سیف الدوله حمدانی (356 ه.ق) در قرن چهارم و ثابت بن اسلم (460ه.ق) در قرن پنجم. این کتابخانه دارای بیش از ده هزار جلد کتاب بود که سیف الدوله و شاید اشخاص دیگر- وقف آن کرده بود. این کتابخانه با تسلط فاطمیان اسماعیلی بر حلب طعمه حریق شد. 5
کتابخانه شاپور
شاپور بن اردشیر در سال 381 هجری موسسه ای را در محله بین السورین کرخ بغداد بنا کرد و به روایت بیشتر منابع، اسم دارالعلم بر آن نهاد. برخی منابع اسم دارالکتب را برای این کتابخانه به کار برده اند. شاپور که در زمان بهاء الدوله بویهی چندین نوبت به وزارت رسید، پیش از آن به علت شغل کتابت، دارای فرهنگ غنی و روابط دوستانه با دانشمندان بود. وی در اصل ایرانی و شیعه مذهب بود و به همین جهت کرخ را به عنوان جایگاه کتابخانه برگزید. این کتابخانه در حدود ده هزار جلد کتاب در موضوعات مختلف مانند: علوم دینی، ادبیات، فلسفه ، نجوم، هندسه، پزشکی و دیگر شاخه های علم داشت.
هر چند این کتابخانه موسسه ای شیعی بود و توسط شیعیان اداره می شد، اما فرق مختلف تسنن نیز در این کتابخانه جای خود را داشتند. بنابر این کتابخانه شاپور فقط به شیعیان بغداد اختصاص نداشت، بلکه در دسترس کلیه ساکنان این شهر بود. 6
کتابخانه سید رضی
با آن که سید رضی ( 406ه.ق) از چهره های شناخته شده و مشهور قرن های چهارم و اوایل قرن پنجم هجری است، از دارالعلم او اطلاعات اندکی در اختیار داریم. سید رضی در بغداد دارالعلمی ساخت که خود نیز در آن کتابخانه درس می گفت و دانشجویان برای شنیدن درس و استفاده از کتابها بدان مرکز می رفتند. سید رضی از اموال شخصی خود هزینه های کامل دانش اندوزان را پرداخت می کرد.
کتابخانه سید مرتضی
سید مرتضی (436 ه.ق) همانند برادرش، سید رضی، از شخصیت های علمی و سیاسی شیعی در قرن پنجم است. طبق برخی از منابع وی مدتی ناظر کتابخانه شاپور بود. او دارالعلمی در بغداد بنا کرد که در حدود هشتاد هزار جلد کتاب داشت. این کتابخانه پس از کتابخانه عمومی بنی عمار در طرابلس، بزرگترین کتابخانه بود. وی نیز به شاگردانش ماهانه مرتبی و مقرری پرداخت می کرد. از شاگردان او می توان از شیخ طوسی نام برد.
د- کتابخانه های نیمه عمومی
کتابخانه های نیمه عمومی به کتابخانه هایی اطلاق می شود که بنیان گذاران، آنها را برای استفاده شخصی خویش بر پا می کردند و در همان حال تمام اقشار مردم نمی توانستند از آنها بهره گیرند و فقط طبقات بالای مردم توانایی ورود به کتابخانه ها را داشتند. این کتابخانه ها به امرا، پادشاهان و حکامی وابسته بودند که بیشتر کتابخانه ها را برای مصالح سیاسی و ستایش انگیزی فرهنگی خویش دایر می کردند.7 این دسته از کتابخانه ها نیز به محققان کمکهای مالی می کردند و زمینه پژوهشهای آزاد آنها را تامین می نمودند 8. از این گونه کتابخانه ها می توان به موارد زیر اشاره نمود:
[1] - Tello
[2] - Clay plate
[3] - Borsippa