پایان نامه جهت اخذ مدرک کارشناسی رشته مشاوره
چکیده:
هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین شیوه های فرزندپروری والدین و پذیرش اجتماعی کودکان مقطع ابتدائی شهر رشت است که فرضیه های تحقیق عبارتند از اینکه:
بین شیوه های فرزند پروری والدین و پذیرش اجتماعی کودکان رابطه وجود دارد.
بین پذیرش اجتماعی دختران و پسران تفاوت وجود دارد.
بین شیوه های فرزند پروری دختران و پسران تفاوت وجود دارد که جامعه مورد مطالعه دانش آموزان مقطع ابتدائی شهر رشت است که 70 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیده که 35 نفر دختران و 35 پسران است و آزمون شیوه های فرزند پروری و پذیرش اجتماعی بر روی آنها اجرا گردیده که جهت آزمون فرضیه ها از روش آماری ضریب هم بستگی پیرسون وt متغییر مستقل استفاده گردیده که نتایج آن به این شرح است که بین شیوه های فرزندپروری و پذیرش اجتماعی رایطه وجود دارد ولی بین پذیرش اجتماعی و شیوه های فرزند پروری دختران و پسران تفاوت وجود ندارد.
مقدمه :
روان شناسان ؛ جامعه پذیری و پذیرش اجتماعی را به عنوان مبارزه ای فرد و جامعه تلقی می کنند و می گویند فرد مدام در حال گرایش به دور افکندن قید وبندهای اجتماعی و هنجارهای جامعه است و آنها کسب شناخت(دانش ) را نیز نتیجه رویارویی و مجادله فرد ( ذهن ) و محیط می دانند . پذیرش اجتماعی را روان شناسان فرایندی می داند که طریق آن کودک هنجارهای والدین را صورت عمقی می پذیرد و به سبک من برتر را ، محیط تهیه می بیند، عوامل اجتماعی با تشکیل این در پدیده به عنوان فرد منتقل می شوند و بدین شکل فرد جامعه پذیر می گردد. بدون تردید رفتار انسان تا حدود زیاد بستگی به عوامل ارثی زیست شناختی (بیولوژیکی ) دارد. کودک فقط به علت انسان بودن ، می تواند اعمال و رفتاری را انجام دهد که از عهده حیوانات پست در نمی آید از جمله اینکه مغز بزرگ و پیچیده انسان ، او را قادر می سازد تا معانی را به کارگیرد و با استفاده از زبان و قدرت کلامی ارتباط برقرار کند. اساس و مبنای رفتار عوامل تن کارشناختی (فیزیولوژیکی ) و عوامل محیطی هستند ویژگیهای جسمانی مانند رنگ چشم و پوست و... از قوانین ارثی تبعیت می کنند به طور کلی نوع محیط بزرگ شده کودک و عوامل موجود در آن می تواند در نوع جامعه پذیری و پذیرش اجتماعی آن نقش بسزایی داشته باشد به صورتی که نوع تربیت والدین و برخورد درست آنها با کودکشان می توان تأثیرات منفی و یا مثبتی بر روی آن بگذارند که هر کدام می تواند تأثیر مخرب یا مفیدی بر روی جامعه داشته باشد. رفتار غیر اکتسابی و آموزش آن توسط والدین به فرزند نتیجه و حاصل اثرات متقابل عوامل ساختی و محیطی است هر چند که ماهیت این در هم ورزی به گونه ای متفاوت و احتمالا" کمتر آشکار می شود و به نظر می رسد کودک زندگی را با نیازها و سائقه های بنیادی جسمانی و نیز یکی شروع می کند. در عین حال نیز از آغاز دارای بازتاب ها در رفتارهایی چون بلعیدن و مکیدن و.... است. اگر والدین بتوانند درک و شناخت عمیق و دقیق تری از رفتار فرزند را به خود او بفهمانند درپذیرش فرد و کودک در امعه کمک بالایی داشته و با شنا سایی طبقه اجتماعی خانواده به آسانی می توان به ارزشهای خانواده پی برد زیرا هر طبقه اجتماعی ارزشهای خاص و مربوط به خود را داراست و هدف از شیوه های تربیت پذیری کودک به والدین تغییر ارزش ها و رفتارهای نامطلوب والدین نسبت به کودکان می باشد تا بتواند با پذیرش اجتماعی در جامعه آشنا گردد ( کریمی – 1385 – ص 04 )
بیان مسئله :
غالبا" شخصیت کودک به رنگ ، محیط عاطفی خانه در می آید و این حقیقت را متخصصین تعلیم و تربیت کودک طی بررسی های درباره ارتباط بین خوی پدر و مادر و رفتار کودک به اثبات رسانده و ثابت کرده اند که برخی از حرکات پدر ومادر و رفتار کودک به اثبات رسانده و ثابت کرده انی که برخی از حرکات پدر ومادر کودکان از راه مشاهده و برخی را نیز از طریق استنباط و تصور سرمشق قرار می دهند. بدین ترتیب والدینی که خود دچار مشکل هستند هرگز نمونه مطلوبی برای فرزندان خود نبوده و پیوسته انگاره های رفتاری منفی آن ها در زندگی کودک ادامه دارد. و این گونه والدین که از نوع شیوه های فرزند پروری درست استفاده نکنند به فرزندان خود آسیب می رسانند به ده گره تقسیم می شوند که در کل می توان آن را والدین مسموم نادید و این نوع والدین نمی گذارند که فزندان به طور عادی پذیرا در جامعه باشند و پذیرش اجتماعی آنها هم دچار مشکل می شود. که این مسئله از زمان تولد کودک تا بزرگسالی آن مورد توجه قرار می گیرد.
سؤال مسئله :
آیا بین شیوه های فرزند پروری و پذیرش اجتماعی رابطه معنی داری وجود دارد؟
آیا پذیرش اجتماعی در بین دختران و پسران دارای تفاوت معنی داری است؟
آیا شیوه های فرزند پروری در بین دختران و پسران دارای تفاوت معنی داری است؟
اهمیت و ضرورت تحقیق:
روابط متقابل یا مناسبات متقابل اجزای هستی مخصوصا" اجزای جاندار سبب می شود که نوعی تعادل یا سازگاری میان آن ها پدید آید در جامعه انسانی نیز انواع مناسبات متفابل و تعادل یا سازگاری برقرارند و خانواده سالم خانواده ای است که اولا" محیط سالمی سعادت زن و مرد و ثانیا" برای تربیت کودکان فراهم آورد ویک وجه متهن خانواده سالم این است که محیط آن علاوه بر تأمین خوشی زن و مرد و آسایش و پرورش درست کودکان را نیز میسر گرداند و تعین شیوه های درست تربیت پذیری در کودکان توسط والدین می تواند در پذیرش جامعه از کودکان نقش بسزایی داشته باشد و یکی از مسائل مهم که در پذیرش اجتماعی می توانیم گفت که نقش بسزایی دارد همین شیوه های فرزند پروری و نوع برخورد والدین با مشکلات و ناراحتیها و یا رفتاهای مناسب فرزندان است که به فرزند اجازه زندگی و انتاب را می دهد و کودکانی که در محیط خانواده خود از آسایش برخوردار نیستند و پرورش درستی نداشته اند اینها از حضور در جامعه هم دور مانده اند که تمام این مطالب در نهادهای خانواده و مراکز آموزشگاهی می تواند نقش بسزایی داشته باشد.(ساعی 1385 – ص 228 )
اهداف تحقیق:
هدف از تحقیق حاضر بررسی شیوه های فرزند پروری والدین و پذیرش اجتماعی کودکان است و اینکه آیا شیوه های فرزند پروری والدین و نوع تربیت آنها و پذیرش اجتماعی کودکان رابطه ای وجود دارد یا نه هیچ رابطه ای بین این دو وجود ندارد و نوع شیوه های تربیتی والدینی و جامعه پذیری کودکان هیچ سنخیتی با هم ندارند.
فرضیه تحقیق
بین شیوه های فرزند پروری و پذیرش اجتماعی رابطعه معنی داری وجود دارد.
بین پذیرش اجتماعی دختران و پسران تفاوت معنی داری وجود دارد.
بین شیوه های فرزند پروری دختران و پسران تفاوت معنی داری وجود دارد.