پایان نامه جهت اخذ درجه لیسانس در رشته ی مشاوره و راهنمایی
پژوهش حاضر به دنبال بررسی رابطه بین عزت نفس و افکار غیر منطقی در دانش اموزان دبیرستانی دخترانه شهرستان نظراباد می باشد فرضیه هایی که به معرض ازمایش گذاشته شده اند عبارتند از:1-ایا بین عزت نفس و افکار غیر منطقی رابطه وجود دارد یا نه؟ 2-ایا بین عزت نفس با ضرورت تاثیر و حمایت از جانب دیگران وجود دارد یا نه؟ 3-ایا بین عزت نفس با انتظار بیش از حد از خود رابطه وجود دارد یا نه ؟4-ایا بین عزت نفس با تمایل به سرزنش رابطه وجود دارد یا نه؟5-ایا بین عزت نفس با واکنش به ناکامی رابطه وجود دارد یا نه؟6-ایا بین عزت نفس با بی مسولیتی عاطفی رابطه وجود دارد یا نه؟7-ایا بین عزت نفس با نگرانی بیش ازاندازه توام با اضطراب رابطه وجود دارد یا نه؟8-ایا بین عزت نفس بااجتناب از مشکلات رابطه وجود دارد یا نه؟9-ایا بین عزت نفس با وابستگی رابطه وجود دارد یا نه؟10-ایا بین عزت نفس با در ماندگی نسبت به تغییر رابطه وجود دارد یا نه؟11-ایا بین عزت نفس با کمال گرائی رابطه وجود دارد یا نه؟
گروه نمونه این پژوهش شامل 50نفر از دانش اموزان دبیرستانی دخترانه شهرستان نظر ابادکه به صورت تصادفی انتخاب شدند و روی انها پرسشنامه عزت نفس و باور های غیر منطقی انجام شد کهپس از ان از روش اماری ضریب همبستگی پیرامون استفاده شد که نتیجه به دست امده به شرح زیر می باشد :
در بررسی رابطه بین عزت نفس و تمایل به سرزنش در بین دانش اموزان رابطه وجود ندارد.
در بررسی رابطه بین عزت نفس و واکنش به ناکامی در بین دانش اموزان رابطه وجود ندارد .
در بررسی رابطه بین عزت نفس و اجتناب از مشکلات در بین دانش اموزان رابطه وجود ندارد .
در بررسی رابطه بین عزت نفس و وابستگی در بین دانش اموزان رابطه وجود ندارد.
در بررسی رابطه بین عزت نفس و درماندگی نسبت به تغییر در بین دانش اموزان رابطه وجود ندارد.
اما در 6فرضیه دیگر رابطه معنی دار وجود دارد که در فصل های بعدی گفته شده است .
مقدمه:
هر انسانی بر اساس ملاک ها و معیارهائی که در اختیار دارد ،همواره خود را مورد ارزیابی و قضاوت قرار می دهد و میزان کا رائی،موفقیت و ارزشمندی خویش را تعیین می نماید . مفاهیمی که در شکل گیری عزت نفس مهم به نظر می رسد عبارتند از: خود ،ادراک هر فرد از خود (شکل گیری تصویر بدن در ذهن)، مفهوم هر فرد از خود (رشد گرایش عاطفی و ارزشی نسبت به بدن و روان خود ، ارزشیابی خود .به موازات تغییر و تحولاتی که در جسم انسان صورت می گیرد روان او هم دستخوش تغییراتی می گردد در این مسیر خود که در مرکز ساختارروانی انسان قرار دارد و به عنوان منبع و مرجع فعالیت های فکری،عاطفی و رفتاری انسان ایفای نقش می کند ، شکل می گیرد ، جسم و روان انسان هر کدام از بخش های متفاوتی تشکیل شده است .تشخیص به موقع نیتزهای کودک و پاسخ به موقع و متعادل به انها در رشد اعتماد به نفس او بسیلر موثر است ، البته این نکته بسیار مهم است که نیازهای انسان در دورانهای مختلف دستخوش تنوع و تغییر می گردد (دکتر اسدالهی،موسوی 1376)در رابطه با افکار غیر منطقی ایس معتقد است که ریشه رفتار غیر انطباقی فرد را باید در ان جستجو کرد ،اضطراب و اختلالات عاطفی نتیجه طرز تفکر غیر منطقی و غیر عقلانی است انسان به وسیله اشیای خارجی مضطرب و اشفته نمی شود بلکه دیدگاه و تصویری که او از اشیا دارد موجب نگرانی و اضطرابش می شوند به نظرایس که از نظریه پردازان اختلالات می باشد افکار و عواطف کنشهای جداگانه ای نیستند از این رو تا زمانیکه تفکر فرد غیر منطقی و غیر عقلانی باشد عواطف فرد نیز مختل خواهد شد و انسان افکار غیر منطقی را به طور مدام برای خود تکرار میکند بنابراین جنبهای از صفات پایدار شخصیت را این باور ها تشکیل می دهند و همواره در رفتار و عواطف او متجلی می شوند .ابرت ایس بنیانگذار نظریه عقلانی –عاطفی معتقد است که اختلالات عاطفی ناشی از باورها واعتقادات غیر منطقی است . بتسون 1972،باور بخشی از تصورات همیشگی یاقضایای تلویحی در ارتبات بین انسان و محیط می دانند که ممکن است این قضایا درست یا نادرست باشد . (شفیع ابادی ، 1371)
طرح مسئله:
مسئله عزت نفس و مقوله خود ارزشمندی از اساسی ترین عوامل و رشد مطلوب شخصیت کودکان و نوجوانان است .برخورداری از اراده و اعتماد به نفس قوی ، قدرت تصمیم گیری و ابتکار ، خلاقیت و نو اوری ،سلامت فکری و بهداشت روانی ، رابطه مستقیمی با میزان و چگونگی عزت نفس و احساس خود ارزشمندی فرد دارد. امروزه در اصلاح و درمان بسیاری از اختلالات شخصیتی و رفتاری کودکان و نوجوانان نظیر کم روئی و گوشه گیری ، لجبازی و پرخاشگری و تنبلی و کندرویبه عنوان اولین یا مهمترین گام به ارزیابی و پرورش احساس عزت نفس ، تقویت اعتماد به نفس و مهارت های فردی و اجتماعی انان می پردازد.(بیابانگرد1373)
ارضای نیاز به عزت نفس به احساساتی از قبیل :اعتماد به نفس،ارزش ،قدرت ،لیاقت ،کفایت و مفید مثمر ثمر بودن در جهان منتهی خواهد شد . اما بی اعتنائی به نیازها موجب احساساتی از قبیل حقارت ، ضعف و درماندگی می شود این احساس ها به نوبه خود یا به وجود اورنده دلسردی و یاس اساسی خواهندشد ویا این که گرایش های روان را به وجود خواهند اورد . (بیابانگرد 1373)
تعدادی از صاحب نظران فرض می کنند که یکی از مهمترین راههایی که افراد اولویت هایشان را سازمان بدهند در ارتباط با هدف عالی حفظ عزت نفس است بر طبق این دیدگاه افراد جهت حفظ یک تصویر مثبت از خودشان ،هم در چشم دیگران و هم در چشم خودشان، تلاش می کنند. در روانشناسی بالینیمخدوش شدن عزت نفس مراجعان از اهمیت ویژه ای برخوردار است این امر ممکن است با تصدیقی که درمانگر مورد افسردگی یا عدم توانائی مراجع برای مقابله با ان دارد یا از طریق کمک درمانی صورت می گیرد . عزت نفس پایین همچنین به عنوان علامت اصلی افسردگی محسوب می شود منظور از اصلاح عزت نفس عمدتا ارزشیابی ذهنی است مبنی بر اینکه شخص با ارزش است بر عکس شخصی است بد،ناشایست،بی ارزش. بنابراین عزت نفس قسمت ارزشیابانه خود پنداری است اصطلاحی که دامنه وسیع تری داشته و شامل باورهایی در مورد جنبه های نسبتا خاص خویشتن همچون توانائی موسیقی، هویت و غیره به علاوه همه ارزشیابی هایی همچون پذیرش خود و عزت نفس می باشد (علی پور 1373)و با توجه به مطالب گفته شده و عنوان پژوهش ((بررسی رابطه بین افکار غیر منطقی و عزت نفس ))که می توان مسئله تحقیق را به صورت ذیل کرد
ایا بین افکار غیر منطقی و عزت نفس رابطه معنی داری وجود دارد.