مقدمه
نهاد تعلیم و تربیت یکی از قدیمی ترین و دیرآشناترین نهادهای زندگی است و قدمتی به اندازه حیات روی زمین دارد. به عبارت دیگر تداوم حیات بر بنیاد تعلیم وتربیت استوار بوده است و حتی درآن زمان که نهاد رسمی تعلیم و تربیت وجود نداشت . پیران قوم و بزرگترها عهده دار این امر بودهاند.
این نهاد کهنسال همیشه از چنان اهمیتی برخوردار بوده که بزرگترین اندیشمندان را به مبارزه و نقد خود فراخوانده و مانع آن گشته که با وجود قدمت زیاد، در حاشیه نظرهای نظریه پردازان بزرگ عالم بشریت قرار گیرد.
در گزارش گردهمایی بین المللی صاحب نظران در زمینه تحول محتوای آموزش و پرورش میخوانیم:
دراین که انسان باید به گونه ای تربیت شود که دگرگونی را پذیرا باشد، نکته ای است اساسی. دیگر کافی نیست که فقط با دگرگونیها سازگاری پیدا کنیم.
هر نوع تربیتی باید دگرگونی را پیش بینی کند تا بتواند هم آنها را جهت دهد و هم بر آنها تسلط داشته باشد. (گروه مشاوران یونسکو، ترجمه امیری ، 1369)
پیشرفت سریع علم و روابط نیازهای اقتصادی، سیاسی و نظامی در جهان امروز اهمیت آموزش ویادگیری زبانهای خارجی را بیش از پیش افزایش داده است.
امروزه ملت ها درجهت استقلال کشور خود بیشتر به آموختن زبانهای خارجی نیاز دارند.
« درعصری که ما زندگی می کنیم ارتباطات نقش اساسی ایفا میکند و ملتها برای اینکه بتوانند در این ارتباطات سهیم باشند احتیاج دارند زبانهای زنده دنیا را بیاموزند. آموختن و تسلط بر یک زبان خارجی دری از دنیای دیگر را به روی ما میگشاید و موجب میشود که ما بتوانیم از دستاوردهای ملل دیگر استفاده کنیم و دیگران را از آنچه یافته ایم آگاه سازیم» (صادقیان، 1381)
زبان مانند پلی است که بین ملل جهان ارتباط برقرار میکند و آنها را به هم نزدیک می سازد و ملتها می توانند از طریق آن به تفاهم بین المللی دست یافته ودر کنار هم در یک جهان مسالمت آمیز به حیات خود ادامه دهنده انسانها از طریق زبان اهداف زندگی، ارزشها و آرمانهای همدیگر را می فهمند و کشورها از طریق زبان فرهنگ خود را گسترش داده و عرضه میکنند.
«درعصر حاضر اهمیت آموزش زبانهای خارجی در تمام دنیا پذیرفته شده است و در طی سالهای اخیر کوشش هایی برای بهبود این آموزش انجام گرفته است.» (رفیعی، 1379)
« زبان واسطه بین فکر وعمل ماست به بیان دیگر، رشد فعالیتهای عالی ذهنی که رشد زبان هم یکی از آنهاست از جمله هدفهای عمده تعلیم وتربیت است»(لطف آبادی، 1381)
آموزش وپرورش هر کشوری برای آموزش زبانهای خارجی روش خاصی دارد که با توجه به امکانات و نیازهای آن کشور برای آن برنامه ریزی میکند. ضمن پیدا کردن رهیافتهای تازه برای معضلات آموزشی و کمک به گشودن مرزهای نو در زمینه ی مسایل آموزشی در پاسخ به این پرسش مهم که همیشه پیش روی نهاد آموزش و پرورش بوده است.«شاگردان چه باید یاد بگیرند؟» (شریعتمداری، 1382) تلاش کرده است. درکشور ما ایران دانش آموزان علیرغم گویشها و لهجه ها زبانهای مادری متفاوت، از ابتدای تحصیل، زبان فارسی را که زبان رسمی کشور است می آموزند و تقریبا از سال سوم ابتدایی آموزش عربی را که زبان قرآن و زبان مشترک مسلمانان است به صورت خیلی ساده همراه با درس قرآن شروع میکند و دیگر زبانهای خارجی (انگلیسی، آلمانی، فرانسه ، ازسال دوم راهنمای به بعد دربرنامه های درسی مدارس گنجانده شده است و آموزش زبان انگلیسی و فعلا بیشتر از دیگر زبانهای خارجی در مدارس کشورها مورد توجه است و بیشتر دانش آموزان و دانشجویان کشور، آن را به عنوان زبان خارجی انتخاب میکنند. آموزش زبان انگلیسی به این ترتیب از سال دوم راهنمایی شروع شده ودر دورههای بعد ادامه پیدا میکند.
آنچه در این راستا باید مورد توجه قرار گیرد. این است که برای آموزش این زبان، نیروهای انسانی زیادی فعالیت میکنند وهزینه های زیادی برای اجرای برنامه ی آن صرف میشود. از طرفی شاهد هستیم که امروزه هزاران دانش آموز و دانشجو پس از آن که صدها ساعت را زیر سقف کلاسهای زبان سپری میکند، باز هم در حوزه مهارتهای گوناگون زبانی «گوش کردن، صحبت کردن، خواندن و نوشتن» به سطح مطلوبی از توانایی دست نمی یابند» (بیلر، رابرت، ترجمه امیری، 1382)
از آنجایی که نظام آموزشی کشور ما متمرکز است و تاکید ویژه ای بر کتابهای درسی مشاهده میشود، لذا پژوهش و بررسی در کتابهای درسی اهمیت ویژه ای دارد با توجه به عدم کارایی برنامه ی آموزشی زبان انگلیسی بررسی تنها ماده آموزشی در دسترس معلمان « یعنی کتاب» ضرورت ویژه ای دارد نکته مهم دراین باب، تصمیم گیری درباره ی آن است که:
اولا: چه مطالبی در کتاب درسی باید گنجانده شود؟
ثانیا: این مطالب تحت چه ضوابط و اصولی انتخاب و سازماندهی شوند که در نهایت بتوانند تغییرات مطلوب و متناسب با اهداف از پیش تعیین شده را دررفتار یادگیرنده بوجود آورند.
به منظور بررسی این نکته ی خطیر، محتوای کتابهای درسی مختلف تا چه میزان دارای شرایط ویژگی های لازم میباشد و تا بتوانند درکنار سایر عناصر، به اهداف آموزش و پرورش جامه ی عمل بپوشانند بازنگری محتوای کتاب که به دانش آموزان ارائه میشود بیش از پیش نمایان میگردد.
بیان مسئله
یکی از مسائل مهم برای پیشرفت و ترقی هر کشوری ازجمله کشورها، برقراری ارتباط با مردم جهان برای دستیابی به منابع معتبر علمی وتکنولوژی جدید میباشد. چنین ارتباطی زمانی برقرار خواهد شد که مردم کشور ما تسلط کافی درزبان رسمی دنیا – زبان انگلیسی- را داشته باشند و بتوانند مطالب دست اول را به زبان اصلی دریافت کرده و مورد استفاده قرار دهند.
علی شریعتمداری درمورد اهمیت فراگیری زبان خارجی میگوید: « ما تحت تعالیم اسلامی موظف به ایجاد ارتباط منطقی، اخلاقی، انسانی واعتقادی با مردم جهان هستیم و برای این که بتوانیم مردم جهان را بهتر بشناسیم وبه عقاید و افکار آنها پی ببریم و برای استفاده از تکنولوژی موجود در جهان و هم چنین برای آگاهی و سطح علمی کشورهای جهان نیاز داریم به این که با زبانهای خارجی، خصوصا زبانهایی که در دنیا رواج دارند، آشنا شویم»
لذا دست اندرکاران برنامه ریزی کشور با توجه به ضرورتهای آموزش زبان خارجی آموزش آن را به طور رسمی از سال دوم راهنمایی برای دانش آموزان آغاز کرده اند .«تحصیل زبان چنان چیز پیچیدهای است که با ید هنگام کوشش در کسب تبحر مطلوب در آن ازکلیه امکانات خود استفاده کنیم» ( هارولد، 1965)
« کتاب درسی یا محتوای مطالب آموزشی به ویژه درنظام آموزشی متمرکز که به محور مکتوب و مدون تعلیم وتربیت محسوب میشود و فعالیتها و تجربه های تربیتی دانش آموزان توسط معلم و حول محور آن سازماندهی میشود، نیاز به تحلیل وبررسی علمی دارد، این تحلیل به دست اندرکاران و مولفان کتابهای درسی کمک میکند تا درهنگام تهیه و تدوین و یا گزینش و انتخاب کتابهای درسی تصمیمات عاقلانه تری را اتخاذ نمایند» ( یار محمدیان، 1380)
سیستم آموزش کشور ما یک سیستم متمرکز است که بنا به ماهیت نظام های متمرکز، عمده تاکید برنامه ریزان برکتابهای درسی میباشد.
یکی ازدیدگاههای اساسی در طراحی و تهیه ی کتابهای درسی مدارس، انتخاب محتوای آموزشی است لذا به نظر می رسد بتوان یکی از عوامل عدم کارایی برنامه آموزشی زبان خارجی را به محتوای کتابها نسبت داد منظور از محتوا اصول و مفاهیمی است که به شاگردان ارایه میشود تا ورود آنان را به فعالیتهای آموزشی میسر و رسیدن آنها را به هدفهایی امکان پذیر سازد» (تایلر، 1371)
هدف از تنظیم محتوای آموزشی، رعایت اصول و ضوابطی است که باید در انتخاب و سازماندهی محتوای اموزشی مدنظر قرار گیرد تا بتواند به اهداف خود برسد و ازاین رهگذر تغییراتی پیش بینی شده در رفتار فراگیران ایجاد شود.
روشهای تحلیل به شیوه های مختلفی است و یافته های جهانی بیانگر این مساله است که هرچه بین محتوا و اهداف هماهنگی باشد به همان میزان یادگیری بالاتر است. کتابهای انگلیسی مانند سایر کتب درسی دانش آموزان توسط کارشناسان و مولفان سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی و طراحی و جهت اجرا، درا ختیار تمامی مدارس ایران قرار میگیرد؛ اجرای این برنامه ها توسط معلمین مدارس انجام میشود و درواقع می توان گفت معلمان که مجریان اصلی تعلیم وتربیت هر کشوری هستند؛ ازجمله افراد ذیصلاح جهت بررسی و اظهار نظر درمورد محتوای کتب درسی می باشند .
لذا کسب اطلاع از نظرات ایشان در مورد تحلیل کتابهای درسی ضرورت ویژه ای دارد ازاین رو دراین پژوهش سعی براین است که نظرات دبیران محترم درباره تطابق محتوای کتاب درسی زبان انگلیسی دوره سوم متوسطه با اهداف این کتاب و ملاکها و معیارهای انتخاب محتوا سنجیده شود.
اهمیت و ضرورت پژوهش
تغییرات سریع درجهان امروز این پرسش را ایجاد کرده که یک دانش آموز در مدرسه چه باید بیاموزد تا با آموخته های خود بتواند برای زندگی در دنیای متحول حال وآینده آماده تر شود.
« به دلیل انفجار اطلاعات که بوجود آمده، دانش آموزان باید به مهارتهایی تجهیز شوند که بتوانند دانش و اطلاعات خود را به صورت مادام العمر به روز نگاه دارند این مسئله باعث شده که زبان انگلیسی یا به طور کلی زبان به عنوان یکی ازوسایل مهم مطالعه و یادگیری در برنامه درسی اهمیت پیدا کند» ( شهیدی، 1380)
بعلاوه « تنها از طریق زبان خارجی می توانیم ارزشهایمان را به دیگران منتقل کنیم و در خود محصور نباشیم »( عزیززاده ، 1372)
از سوی دیگر شبکه های اطلاع رسانی که دردسترس همگان قرار دارد ، جزء لانیفک آموزش شده اند و دربرنامه های درسی کشورهای مختلف به مسئله اطلاع رسانی بیش از حد تاکید می شود زبان خارجی بویژه زبان انگلیسی، به عنوان ابزار استفاده ازاین شبکه ها از جایگاه ویژه ای برخوردار است درکشور ما نیز آموزش زبان انگلیسی اهمیت خاصی دارد به نظر می رسد که « علیرغم صرف هزینه های عظیم آموزشی، بازدهی سرمایه و نیروی انسانی و وقت بسیاراندک است؛ به طوریکه طبق آمار اعلام شده در سال 1377، سیصد هزار نفراز داوطلبان کنکور از درس زبان انگلیسی نمره صفر آورده اند» (مجله رشد، راهنمایی تحصیلی، 1377)
اگر به آموزش کلاسیک برگردیم و نظام آموزشی را به مثابه ی یک سیستم بدانیم قطعا کتاب، فراگیر و معلم از مولفه های اساسی این سیستم خواهند بود و این تصورمیرود که ناهماهنگی بین مولفه های فوق می تواند مشکل آفرین باشد ودراین زمینه مشاهده میشود که کتاب درسی یکی از مهم ترین نقش ها را در این زمینه ایفا میکند، موارد زیر ازعلل عمده اهمیت کتاب درسی درایران میباشد:
- مجموعه ای از فرصتهای یادگیری جهت تحقق بخشیدن هدفهای کلی و جزیی در قالب محتوای کتاب امکان پذیر است.
- در تمام کشورها برای هر ماده ی درسی درهر پایه ای تحصیلی یک کتاب درسی تالیف و توزیع میشود.
- معلمان فعالیتهای خود را بر محور کتاب درسی متمرکز می سازند.
- هر دانش آموز ملزم به خواندن وفهمیدن کتابی که ازمرکز برنامه ریزی معرفی میشود، میباشد.
- امتحان وارزشیابی محدود به مطالب و محتوای درسی است.(پاک نژادی، 1380-1381)
درواقع یکی از مشکلات اصلی درنظام آموزشی از مقطع راهنمایی تا دکترای تخصصی ضعف شدید دانش آموزان و دانشجویان در درس زبان انگلیسی میباشد؛ لذا جهت حل این معضل توجه به چگونگی فرآیند تهیه و تدوین کتابهای درس زبان انگلیسی اهمیت ویژه ای دارد. یکی ازمراحل اساسی درتهیه و تدوین کتابهای درسی «انتخاب محتوای» این کتابهاست ، لذا توجه به این امر ضروری میباشد.
تا بدین گونه هم مسایل و مشکلات مربوط به تالیف وتعیین محتوای کتاب درسی شناسایی گردد و هم اطلاعات لازم وکافی جهت بهبود برنامه و کتب درسی از هر نظر فراهم آید چرا که بررسی صحیح و همه جانبه ازمحتوای درسی با توجه به سایر عوامل موثر در کارایی آموزشی، امکان قضاوت و تصیم گیری در مورد مطلوب بودن محتوا را فراهم می سازد. «از دیدگاه برنامه ریزی درسی، انتخاب و تنظیم محتوا مستلزم درنظرگرفتن شرایط معیارهایی از جمله ملحوظ داشتن اهداف خاص هر پایه تحصیلی، میزان توانایی و خصوصیات دانش آموزان، قوانین ومراحل رشد، نیازها و رغبتهای آنان و ... میباشد». (یارمحمدیان، 1380)
درچنین حالتی محتوای کتاب درسی در حد خود موجب تجلی هدفهای تعلیم و تربیت خواهد شد دراین مطالعه، معیارها و ملاکهای دخیل درزمینه ی انتخاب محتوای کتاب زبان انگلیسی سال سوم متوسطه نظام جدید از نقطه نظر تطابق با شرایط سنی یادگیرندگان ، پایه ای برای یادگیریهای بعدی دانش آموزان، انطباق محتوا باارزشهای فرهنگی، تطبیق محتوا با اصول تنظیم محتوا و تناسب و ارتباط محتوا با اهداف آموزشی مورد بررسی قرار میگیرد.
بدین منظور در پژوهش حاضر قصد برآن است که:
1)چارچوبی برای سازمان کتب درسی ارایه شود.
2) بتوان راهکارهای عملی جهت تدوین نوشتار و اشکال کتب درسی متناسب با ساختار ذهنی دانش آموزان ارایه داد .
اهداف پژوهش
هدف کلی
هدف اصلی از مطالعه حاضر بررسی انطباق بین محتوا و اهداف کتاب زبان انگلیسی سال سوم متوسطه از دیدگاه دبیران میباشد.
اهداف جزیی
1)بررسی میزان تناسب محتوای کتاب زبان انگلیسی سال سوم متوسطه با هدفهای اصلی آموزشی این درس از دیدگاه دبیران.
2) بررسی نظرات دبیران درزمینه انطباق محتوای کتاب با تواناییهای ذهنی و تجربیات یادگیری فراگیران
3) آشنایی با زبان خارجی برای دستیابی به اطلاعات علمی و نیز اشاعه فرهنگ ملی
4) بررسی محتوای کتاب با زمان اختصاص داده شده به آن دربرنامه هفتگی دانش آموزان
5)بررسی محتوای کتاب بر اساس معیارهای سازماندهی محتوا و ملاکهای تدوین آن
6) بررسی پیرامون دشواری مطالب بخشهای مختلف کتاب
7) بررسی میزان تناسب محتوای کتاب درسی با عوامل موثر در یادگیری
8)پیشنهاد موارد اصلاح و کاستیها و بهبود کیفیت مطالب کتب درسی
سوالات پژوهش
1)از دیدگاه دبیران، محتوای کتاب زبان انگلیسی سال سوم تا چه حد با هدفهای آموزشی این درس تناسب دارد؟
2)از دیدگاه دبیران، محتوای کتاب زبان انگلیسی سال سوم تا چه حد با ویژگی های سنی و توانایی های ذهنی دانش آموزان تناسب دارد؟
3) از دیدگاه دبیران، محتوای کتاب زبان انگلیسی سال سوم تا چه حد با معیارهای تنظیم محتوا تناسب دارد؟
4)از دیدگاه دبیران، محتوای کتاب زبان انگلیسی سال سوم تا چه حد با زمان اختصاص یافته برای آموزش، تناسب دارد؟
5) از دیدگاه دبیران، محتوای کتاب زبان انگلیسی سال سوم تا چه حد با ارزشهای فرهنگی و نیازهای روزمره دانش آموزان تناسب دارد؟
6) از دیدگاه دبیران، محتوای کتاب زبان انگلیسی سال سوم تا چه حد با دشواری مطالب بخشهای مختلف آن تناسب دارد؟
7) از دیدگاه دبیران، محتوای کتاب زبان انگلیسی سال سوم تا چه حد باعوامل موثر دریادگیری تناسب دارد؟
تعریف واژه ها و اصطلاحات
ارزشیابی
عبارتست از فرآیند تحقیق و بررسی اینکه برنامه درسی و فعالیتهای یادگیری در صورتی که تهیه و تنظیم و به موقع به اجرا گذاشته شده باشد، تا چه میزان میتواند واقعا نتایج مورد نظر را به بار آورد، پس درسرتاسر فرآیند برنامه ریزی درسی، ارزشیابی ادامه دارد[1]
بی بای [2] معتقد است، ارزشیابی یعنی جمع آوری و تفسیر نظامدار شواهدی که به قضاوت ارزشی با عنایت به اقدامی معین بیانجامد. (ولف، 1381)
دراین پژوهش منظور از ارزشیابی ، بررسی نظرات دبیران درمورد محتوای کتاب زبان انگلیسی سال سوم متوسطه است.