پروژه پایانی مقطع کارشناسی
رشته آموزش هنر های تجسمی
مقدمه:
عکاسی را باید به عنوان تنها هنری بیان کرد که تاریخ ساز است، این هنرآنچنان قوی، عظیم وتأثیر گذاراست که به آن استناد می شود، به واسطه آن می شناسیم، می آموزیم ودرس می گیریم و گاهی با آن سفر می کنیم ، آن چنان قوی است که می تواند ما را با خود به عمق ببرد، این هنر لحضه ها را ثبت می کند ثابت می کند و درواقع می میراند ولی در عین حال برای همیشه جاودانه می کند. موضوع این تحقیق بخش خاصی ازعکاسی است که به آن عکاسی پرتره (چهره نگار) می گوئیم، این بخش از هنر عکاسی افراد را به ما می شنا ساند، حالات و درونیات آنها را به نمایش می گذارد و بیننده با آنها همسفر می شود، گاهی فقط با نگاه به یکی از این تصاویر ما هر آنچه را که مدل می خواهد بیان کند در سکوت ژرف تصویر فرا می گیریم و شاید همین ویژگی از خواص جادویی و بهت انگیز هنر عکاسی و خصوصا عکاسی پرتره باشد ونیز انگیزه اصلی من برای انتخاب وتحقیق بر روی این موضوع، در این رهگذر گذری کوتاه داشته ام بر تاریخچۀ عکاسی درایران و نیز عکاسی پرتره در این مرزوبوم، متأسفانه، تاریخ یا سند دقیقی از این بخش از هنر صنعت عکاسی در دست نیست وبه درستی به آن پرداخته نشده است. هرآنچه از تاریخ پرتره در این مجموعه می خوانیم حاصل جمع بندی شخصی محقق و نظریه سازی وی از روی شواهد و مدارک تاریخی بوده است، پس از این مرحله نیز به سراغ عکاسان معاصر پرتره می رویم برخی از آثار آنها را دیده و بررسی می کنیم و درآخرنیز به نمایش آثار پروژه عملی می نشینیم، با امید به آنکه ازهر آنچه داریم حفاظت عمیق وهوشمندانه انجام داده وهرروز آن را پربار تر کنیم تا رنگ فراموشی و خاطره نگیرد وتا همیشه جاودانه بماند.
فصل اول
تاریخچۀ ورود عکاسی به ایران
تاریخچه ورود عکاسی به ایران
منابع ایرانی
ظاهراً آنچه از مراجع عصرناصرالدین شاه درخصوص تاریخ ورود صنعت یا فن عکاسی بدست می آید در جلد سوم « مرآت البلدان ناصری» تألیف محمد حسن خان اعتماد السلطنه (صنیع الدوله) درج شده است ودر اینجا به تلخیص قسمتهای مهم آن آورده می شود:
«یکی از صنایع جدید متعلق ومنشعب از علوم طبیعی که درزمان سلطنت شاهنشاه رواج گرفته وترقی حاصل کرده عکاسی است...( در اینجا مقداری راجع به اصول عکاسی و علم و تاریخ مربوط به آن گفته شده)....در اواخر عهد شاهنشاه مبرورمحمد شاه غازی البسه الله ثوب النور، مسیوریشارد خان سرتیپ معلم که اکنون زبان انگلیسی و غیره مدرسه دارلفنون را معلم است با زحمات زیاد برروی صفحه نقره عکس می انداخت و در اوایل سلطنت روحنا فداه که بنای مدرسه دارالفنون شد مسیوکریشش نمساوی معلم توپخانه قدری درروی کاغذ امتحانات عکاسی نمود. مسیو فکتی معلم طبیعی اول کسی است که درمدرسه طهران کلدیون استعمال نمود و مسیو کارلیان که برای انتشار علم وعمل عکاسی با فرخ خان امین الدوله از پاریس به طهران آمد عکس کلدیون را شایع کرد...»
پس از آن اطلاعی است که درکتاب « المآثر و الآثار» تألیف ایشان در این خصوص آمده است و باید عین آن را نیز نقل کرد:
« این فن که ازشعب علوم طبیعی است دراین عهد جاوید مهد رواج گرفت و انتشار یافت. اگر چه نمونه آن در اواخر سلطنت شاهنشاه مرحوم شاه غازی بدست مسیو ریشارد خان سرتیپ معلم زبان فرانسه و انگلیسی وغیره ارائه شد اما اصل شیاع و رواج و تکمیل صنعت و انتشار عمل عکس که فتوگرافی می نامند از خصائص بزرگ این دولت است واسباب عکس را که مسیو ریشارد خان آورده برروی صفحه نقره می انداختند اسمش راداگروتیپ می گفتند به اسم شخصی که مخترع آن بود و اینک شماره اساتید عکاسین و مواقع عکاسخانه ها در دارالخلافه طهران و سایر بلاد معظمه ایران صعوبت واشکالی به کمال دارد....»
صنعت عکاسی بر روی کاغذ حساس در سال 1839 بوجود آمد ودرسال 1841 پلاکهای شیشه ای برای عکاسی اختراع شد وآنطور که از شواهد بر می آید این نوع اختراعات و انواع وسائل عکس برداری دوسه سال پس از اینکه به بازار می آمد بطور هدیه بدست پادشاه ایران میرسید.
ریشارد خان یعنی عمل کنندۀ اصلی و اولین عکس برداری که اعتمادالسلطنه نام او را برده است خود اطلاعی درین باره به یادگار گذارده و آن یادداشتهایی است که قسمتهایی ازآن را دکتر خلیل خان اعلم الدوله ثقفی در کتاب خود به نام «مقالات گوناگون» مندرج کرده است و درآن اشاره به عکس برداری برروی صفحه نقره در سال 1260 قمری در تبریز، زمانی که ناصرالدین میرزا ولیعهد کرده است، وی در این رابطه نوشته است:
پنجم دسامبر 1844 به توسط مادام عباس پیش ولیعهد رفتم (یعنی در تبریز) تاعکس اورا در روی صفحۀ نقره بیندازم. دو دستگاه اسباب عکاسی در روی صفحات فلزی برای شاه آوردند. یکی ملکۀ انگلستان هدیه فرستاده و دیگری را امپراطور روس . اما با وجود آنکه شرح اعمال عکاسی در کتابچههای منضمه فرستاده شده است تاکنون احدی از فرنگی و ایرانی نتوانسته است آنها را به کار انداخته عکس بردارند وچون دانستند که این کار ا زعهده من ساخته است به من رجوع نموده اول مرا برای برداشتن عکس ولیعهد و خواهر ولیعهد احضار نمودند. ولیعهد سیزده چهارده سال دارد.»
ریشارد خان در یادداشتهای سه سال بعد( به تاریخ 23 فوریه 1847 برابر با ربیع الاول 1263 که چند ماهی از سلطنت محمد شاه باقی مانده بود اطلاعی از عکس برداری برای محمد شاه داده است:
« بیست و سوم فوریه هزار هشتصد و چهل وهفت شاه من را برای برداشتن عکس خود واهالی اندرون و شاهزادگان خواسته همه روزه مجبور بودم که بدرخانه رفته غفلت از انجام خدمات نداشته باشم»
ایشان در جای دیگر از یادداشتهای خود به صراحت عکسبرداری ازمحمد شاه وحاجی میرزا آقاسی را یاد کرده و نوشته است:
« بعد از آن که چندین مرتبه عکس محمد شاه وحاجی میرزاآقاسی را برداشتم مرا جزومستخدمین دولتی مندرج کرده فرمانی برای من صادر نمودند...»
آنچه را به طور اشاره راجع به نمونه عکس از عهد محمد شاه گفته اند نباید با صنعت عکاسی مرسوم امروز یکی دانست زیرا صنعت عکاسی «فتوگرافی» در سال 1265 قمری(1849 میلادی) اختراع شده است یعنی یک سال بعد از فوت آن پادشاه و آنچه در عهد محمد شاه وجود داشت ریشارد خان عمل می کرد دستگاه « داگروتیپ» بود که درسال 1839 به وجود آمده بود.
اما اینکه اعتضادالسلطنه در« اکسیرالتواریخ» ضمن معرفی عهد محمد شاه یکی از صنایع جدید در آن روزگار را (عمل کشف که نوعی از تقاشی است.) به نظر می آید منظور ایشان همان عمل داگروتیپ است.
فن عکاسی که یک سال پس از به سلطنت رسیدن ناصرالدین شاه در اروپا اختراع شد چندسال بعد درایران رواج یافت.
اینکه در « فهرست البومهای کتابخانه سلطنتی» دربارۀ آلبوم شمارۀ 232 گفته شده است آن آلبوم در نیمه رجب 1266 توسط ملک قاسم میرزا به ناصرالدین شاه پیشکش شده بود ولی عکسهای آن که اززنان حرمسرا و خواجگان بوده فعلا موجود نیست و نام اشخاص به خط ناصرالدین شاه در اوراق آلبوم دیده می شود دلیل آن نیست که عکسها از سال 1266 قمری است.
اگر این صنعت درسه چهار سال اول سلطنت ناصرالدین شاه یعنی پس از اختراع آن به ایران رسیده بود معقول بود عکسی هم از میرزا تقی خان امیر کبیر که مرد بزرگ و فرد اول عصر خود در ایران بود در دست باشد و طبعا عکاس مشهوری چون ابوالقاسم بن محمد تقی نوری که از کارهای عکاسی او تعداد زیادی در آلبومهای سلطنتی موجود است برای بدست آوردن چهرۀ امیرکبیر ناچار نباشد که صورت نقاشی امیرکبیر را عکس برداری کند ودرآلبوم شاه بگنجاند
منابع فرانسوی و ایتالیایی
ازمدارک عصر قاجار که بگذریم دو اطلاع مهم از تاریخ ورود فن عکاسی به ایران داریم وآن مربوط است به دوگروه عکاس، یکی فرانسوی که درسالهای (7-1274) قمری و دیگری ایتالیایی که درسالهای 9- 1277 قمری در ایران به عکسبرداری پرداخته اند وتوضیح هریک به این شرح است.
اطلاعات ما دربارۀ عکاسان فرانسوی مرهون تحقیقی است که جهانگیر قائم مقامی بر اساس مجموعۀ اسناد شماره 1673 موجود آرشیو تاریخی قشون فرانسه که حاوی گزارشهای رئیس هیئت نظامی فرانسه در ایران است عرضه کرد ونوشت که درسال 1274 قمری عکاسی به نام کارلیه به همراه هیأت مذکور به ایران آمد و همکاری به نام هانری دوکولی بف دوبلاکویل همراه داشت و طبق همان گزارش موقعی که (سال 1277 ق) درنواحی خراسان می خواستند از غائله ترکمن ها عکسبرداری کنند دستگا ههای عکاسیشان شکسته و ازمیان رفت و بلاکویل به زندان افتاد.
بلاکویل در سال 61-1860 در ایران بود. او مقاله ای نوشته است که در « توردومند» چاپ شده است و درآنجا طرحهائی به چاپ رسیده است که شخصی به نام تئرون ازروی عکسهائی که بلاکویل در اختیارش گذاشته بوده است نقاشی کرده بود. بلاکویل درین مقاله اشاره می کند که سفرش به ترکمن صحرا بنابه نظر ناصرالدین شاه بوده است.
بنابر این نخستین فرنگیانی که با وسائل عکاسی به ایران آمده اند این دو نفر بوده اند. متأسفانه نمونه ای از عکسهای تهیه شده توسط آنها که برای هیأت نظامی تهیه می کرده اند دیده نشده است.
اطلاع دیگری که از عکاسی در سال 1274 قمری داریم این است که درسفرنامۀ خانیکف مربوط به سال 1858 میلادی (5-1274) زیر یک نقاشی ازمنظره مشهد کار آ. دوبار نوشته است که دوبار این منظره را از روی یک عکس که در آلبوم خانیکف بود کشیده است.
اطلاعات ما دربارۀ عکاسان ایتالیایی مرهون تحقیق مبسوط و پرفایده ای است که آنجلوپیه مونته سه درسال 1972 منتشر کرد.
پیه مونته سه در مقاله مفصل خود مارا مطلع کرده است که پس از انجام مأموریت فرخ خان امین الدوله در اروپا و هیأتی که پس از آن به ریاست حسنعلی خان امیر نظام در ژانویه 1861 به ایتالیا وارد شد، دولت ایتالیا در سال 1862 (1279) هیأتی به سرپرستی م. چروتی به ایران فرستاد. ودراین هیأت چند عضو سیاسی ودو عضو نظامی و چند عضو بازرگانی وعلمی شرکت داشتند. ضمنا یک عکاس ازمردم شهر «تورن» به نام ل. مونتابونه با کمک عکاسی به نام پی یتروبون با این هیأت به ایران آمدند.
خوشبختانه از کارهای عکاسی این عکاسان سه آلبوم در ایتالیا موجود است و توسط پیه مونته سه شناسانده شده و مورد مطالعه قرارگرفته و مشخص است که آنها در مسیر مسافرت خود عکسها ئی از ابنیه و آثا رو رجال و افراد طبقات مختلف مردم ایران می گرفته اند. ممکن است که بعضی از عکسهایی که آنان گرفته بودند توسط خودشان درهمان ایام درایتالیا چاپ ومنتشر شده باشد.
پیه مونته سه درمقالۀ خود موضوع ورود و شروع فن عکاسی درایران را فراموش نکرده و با توجه به نوشته «مرآت البلدان » به ایجاد بخش عکاسی در مدرسه دارالفنون اشاره کرده است و می نویسد که ایرانیان علم عکاسی را از معلمان اروپایی دارالفنون می آموختند. بعد گفته است که ژول ریشارد (میرزا رضاخان) نخستین فردی بود درایران که تصاویر اشخاص را برروی ورقۀ نیترات نقره منعکس کرده است.
پیه مونته سه نام یک نظامی ایتالیایی موسوم به لویگی پیچه را ذکر می کند که سالها در ایران اقامت کرده بود و درسال 1861 مجموعه ای از عکسهای مناظر ایران را برای کاور سیاستمدار ایتالیایی فرستاده و برپشت آن عبارتی بدین مضمون نوشت:« مجموعۀ عکسهایی است ازجالب توجه ترین مناظر ایران که تا کنون در عکس نیامده سعادت مرا یاری شد که برای اولین بار از آنها عکس گرفتم» همین شخص مجموعۀ دیگری ازآن عکسها را هم به «ویلهلم اول» پادشاه پروس تقدیم داشت.
پیه مونته سه درپایان بحث خود به این نتیجه می رسد که مشکل است تاریخ عکس برداری در ایران را به قبل از سال 1860 رساند وی اشاره کرده است که نخستین عکسهای مناظر ایران را سیاحان و عکاسان اروپایی انداخته اند که در انتشارات اروپا مربوط به تخت جمشید است که از سال 1876 به چاپ رسیده. همچنین یاد آورشده است که عکسهای قدیم مناظر ایران را درکتابهای مؤلفان و سیاحان اروپایی می توان دید.