پایان نامه جهت دریافت مدرک کارشناسی روانشناسی بالینی
فصل اول
کلیات پژوهش
مقدمه
اجتماع در گستره خویش متشکل از نهادهای متعدد و کوچک و بزرگی است. یکی از عمده ترین نهادهای اجتماعی که جانشین ندارد خانواده است که از دیرباز همزمان با خلقت بشر به شکل ابتدایی وجود داشته است.
به منظور شناخت خانواده می بایست تعریفی از آن ارائه کنیم.خانواده یک نهاد حقوقی است که بر پایه روابط ویژه ای میان حداقل یک زن و یک مرد موجودیت می یابد. زن و مرد باید با هم ارتباط ویژه ای داشته باشند که با آن زوجیت و پیوند زناشویی اطلاق می شود.(کارنگی،1383) رضایت زناشویی از جمله مفاهیمی است که در چند دهه ی اخیر مورد توجه بسیاری از روانشناسان و پژوهشگران قرار گرفته است اما از نظر قدمت تاریخی این موضوع در مباحثی که علما و فلاسفه و تربیت در گذشته داشته اند به چشم می خورند.ازدواج حاصل پیوند زناشویی زن و مرد است ازدواج و روابط زناشویی از عواملی است که میتواند بر هیجان خواهی تاثیر گذارد. سازگاری زناشویی دارای ابعاد مختلفی است :
روابط جنسی،روابط اجتماعی، اشتغال ، وضیعت مالی، مسائل مذهبی و ... .نقش دین و راهکارها آن به عنوان یک عامل مؤثر بر هیجان خواهی بسیارپر اهمیت است ، مطالعات انجام شده همه حاکی از آن است که می توان درگرو اعتقادات واعمال صالح واخلاقی پسندیده به یک آرامش روانی دست یافت وانسان معتقد را به یک انسان سر زنده وبشاش که همیشه در حال تلاش وتکاپوست در می آورد ، که همیشه در ارتباط با جامعه ی خود است و در هر زمینه فرهنگی ,اجتماعی و اقتصادی سعی بر آن دارد که با توجه به توانایی های خودش بهترین باشد ، واین خلاف عقیده ونظری است که افراد مذهبی را به عنوان انسانهای عبوس ومنزوی می شناساند که شاید ناشی از عملکرد نادرست ودیدگاه غلط بعضی از افراد مذهبی باشد که فکر کرده اند دیندار یعنی جدیت ورسمی بودن(مصدقی،1385) بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر اشتغال زنان بر رضایت از زندگی آنان می باشد .
بیان مسئله
خانواده یکی از مهمترین نهادهای موجود در جامعه است که به نظر هر چه بیشتر در مورد آن تحقیق شود باز هم جای کار دارد. خانواده به خاطر اهداف زایدی تشکیل می شود که یکی از مهم ترین آنها میل قوی هر جنس به جنس مخالف می باشد هر چند تمایلات جنسی، بین انسان و حیوان مشترک است ولی تمایز آنها به جهت نوع پاسخگویی به این نیاز است. یکی دیگر از اهداف تشکیل خانواده رسیدن زوجین به آرامش و امنیت است فردی که هنوز مجرد است انرژی خود را در مسیرهای دیگری صرف می کند. مثل پیدا کردن یک زوج مناسب و این به خودی خود می تواند آرامش فرد را به هم بریزد پس کسی که همسفر زندگی خود را پیدا کرده است آرامش بیشتری را تجربه می کند.
رضایت زناشویی یکی از عوامل موثر بر ثبات و پایائی خانواده هاست. به عقیده شاملو 1369 مهم ترین عوامل موفقیت در زندگی زناشویی عاطفی و فکری تشابه علایق و طرز تفکر، تشابه مذهبی، تشابه تحصیلی و طبقاتی، تشابه طرز تفکر نسبت به امور جنسی، تشابه علایق در زندگی و سرعت عمل در کارها و بالاخره رابطه خانواده زن و شوهر می داند. (به نقل از امینی، 1381)
رضایت از زندگی زناشویی در فرهنگ عمید رضایت از زندگی زناشویی، خشنودی از زندگی و زنده بودن و معاش با زن یا شوهر، شوهر کردن و ازدواج معنی شده است.هابکینز تعریف جالبی از رضایت از زندگی دارد. او می گوید: احساسات عینی از خشنودی، رضایت و لذت تجربه شده توسط زن یا شوهر موقعی که تمام جنبه های ازدواجشان را در نظر می گیرد.رضایت زناشویی یک متغیر نگرشی است و بنابراین یک خصوصیت فردی زن و شوهر محسوب می شود. طبق تعریف فوق رضایت از زندگی در واقع نگرش نسبی و لذت بخشی است که زن و شوهر از جنبه های مختلف روابط زناشویی دارند. امروزه شاغل بودن زنان، یکی از مسائلی است که در اجتماع مطرح است و زنان به علل گوناگون به کار روی می آورند و حتی مجبور گشته اند علاوه بر مسئولیت های خود در خانه و تربیت فرزندان، مسئولیت های اجتماعی را نیز پذیرا گردند. در اینجاست که ما با قشری به عنوان «زنان شاغل» روبه رو می شویم. افرادی که در دو جبهه مهم یعنی جامعه و خانواده مشغول خدمت و انجام وظیفه می باشند.
در گذشته، زن، غالبا نقش مادر و همسر را به عهده داشت و به انجام امور خانه می پرداخت. اگر هم در اموری مانند کشاورزی و دامداری و امثال آن شرکت داشت، دامنه چنین مشارکت هایی در حدی بسیار محدود و منحصر به تأمین نیازهای خانواده بود اما با تغییر شرایط اقتصادی و اجتماعی و پیچیده تر شدن تقسیم کار، امروزه زنان علاوه بر ایفای نقش های فوق، پذیرای مسئولیت های عمده تر نظیر اشتغال در بیرون از خانه می باشند.منظور از اشتغال، حرفه یا کار است که فرد در عوض آن حقوق یا خدمتی دریافت می کند.اشتغال زنان با پیشرفت جوامع، تغییر و تحول پیدا کرده است. ورود ماشین و صنعت بر اشتغال زنان اثر گذاشته و آنان را از مشاغل سنتی به سوی بخش های صنعتی سوق داده است(بیرابی،1378).
سوالی که مطرح است : آیا میزان زنان شاغل و غیر شاغل متفاوت است و اگر ارتباط دارد از چه جنبه ای قابل توصیف است؟
اهداف تحقیق
اهداف کلی
ارتباط و مقایسه میزان رضایت از زندگی زناشویی در زنان شاغل و زنان خانه دار
اهداف جزیی
بررسی مقایسه ای رضایت زناشویی بین زنان شاغل و غیر شاغل
تعیین میزان رضایت زناشویی در زنان شاغل
تعیین میزان ارتباط رضایت زناشویی در زنان غیر شاغل
اهمیت و ضرورت پژوهش
یکی از نیازهای اساسی انسان در مرحله جوانی جفت گزینی ها است در راستای تحقق و دست یابی به این نیاز هر فردی تمایل دارد که در مورد آینده زندگی زناشویی خود و مشتقات و سختی های آن بیشتر بداند تا آگاهی و توانایی لازم برای سازگار شدن با آنها را در خود داشته باشد و در نهایت زندگی برای هر شخصی تبدیل به کانونی پر مهر و سالم شده و پرورش فرزندانی قوی و با اراده و در سطحی وسیعتر جامعه ای قوی و با نشاط و با اراده را به دنبال داشته باشد.
با توجه به روند رو به رشد اشتغال زنان در جامعه ما ورود زنان به عرصه تلاش و سازندگی ضروری است که هر مرد جوانی در بدو تشکیل زندگی با مشکلات اشتغال زن آشنا شود تا با دیدی بهتر و گسترده تر به انتخاب همسر بپردازد، در واقع هدف اصلی محقق شناسایی و ارائه مشکلات و کمبودهای خانواده هایی است که در آنها زنان در خارج از خانه به اشتغال می پردازند. البته پر واضح است که در کنار مشکلات و کمبودها، مزایای عاطفی و اقتصادی و اجتماعی خانوادگی اشتغال زن نیز به طور اجمالی اشاره خواهد شد.
فرضیه تحقیق
رضایت زناشویی در زنان غیر شاغل بیشتر از زنان شاغل است.
بین سن و رضایت زناشویی زنان رابطه وجود دارد.
بین تعداد فرزندان و رضایت زناشویی رابطه وجود دارد.
تعریف عملیاتی متغیرها
رضایت زناشویی
در فرهنگ عمید رضایت از زندگی زناشویی، خشنودی و خوشدلی از زنده بودن، زیستن، عمر حیات و معاش با زن یا شوهر کردن و ازدواج معنی شده است و در عموم رضایت زناشویی احساس تعلق و وابستگی زن و شوهر، احساس همدلی و محبت بین آنها و رضایت مند بودن از زندگی از تمام جهات.
از لحاظ عملیاتی و اهداف تحقیق رضایت از زندگی زناشویی با کسب امتیازات بالا در پرسشنامه رابطه مستقیم دارد، یعنی کسانی که رضایت بیشتر از زندگی زناشویی دارند. از امتیاز بالاتر و بیشتری در تغییر پرسشنامه برخوردار خواهند بود.
خانه دار، زنانی که در خانه مشغول به کارند و درآمدی ندارند و ساکن در شهر اردبیل می باشند.
اشتغال زن[1]
اشتغال: در فرهنگ عمید مشغول شدن، به کاری پرداختن و سرگرم شدن به کاری تعریف شده است از دیدگاه راهنمایی شغلی و حرفه ای کار یا پیشه، فعالیتی دائمی است که به تولید کالا و یا خدمات منجر می شود و برای اجرای آن دستمزدی در نظر گرفته می شود(سلیمانیان،1383).
لذا کار دارای 3 خصوصیت می باشد که عبارتند از:
همیشگی است 2- به تولید کالا یا خدمات منجر می شود 3- دستمزدی برای آن در نظر گرفته شده است. همچنین در تکمیل تعریف عملیاتی اشتغال، می توان افزود این فعالیت که خصوصیات آن ذکر شده می بایست در خارج از محیط خانه و حداقل 4 ساعت در روز باشد.
فصل دوم:
پیشینه پژوهش
رضایت زناشویی
بهترین تعاریف توسط هابکینز انجام گرفته، وی رضایت زناشویی را چنین تعریف می کند:احساسات عینی از خوشنودی، رضایت و لذت تجربه شده توسط زن یا شوهر موقعی که همه جنبه های ازئواجشان را در نظر می گیرند.( هابکینز[1]،1994).
وینج و دیگران به نقل از سلیمانیان (1373) معتقد است، رضایت زناشویی انطباق بین وضعیتی که وجود دارد وضعیتی که مورد انتظار است، می باشد. طبق این تعریف رضایت زناشویی وقتی وجود دارد که وضعیت موجود فرد در رابط زناشویی مطابق آنچه که وی انظار داشته باشد و نارضایتی زناشویی وقتی وجود دارد که وضعیت موجود فرد بر روابط زناشویی با وضعیت مورد انتظار و دلخواه فرد منطبق نباشد.
رضایت یک متغیر نگرشی است و بنابراین یک خصوصیت فردی زن و شوهر محسوب می شود. طبق تعریف فوق رضایت زناشویی در واقع نگرش نسبت و لذت بخشی است که زن و شوهر از جنبه های مختلف روابط زناشویی است.
اساساً اگر رضایتمندی زناشویی حاصل مبادله رفتارهای پاداش بخش است عدم رضامندی فقط هنگامی خواهد بود که دو شریک از چیزی رنج ببرند. البته نظر افراد در این باره که چه اموری رضایت بخش یا نارضایت بخش است ممکن است با گذشت زمان- رشد طبیعی انسان – تغییر کند.
رابطه ای را که یک زوج در 20 سالگی رضایت بخش می دانند ممکن است در 40 سالگی با ایجاد علایق و شغل های جدید در طی این سالها چندان رضایت بخش نیابند. همچنین ممکن است با شروع زندگی و دیدن خطاهای همسر در طول سالها، رضایت از همسر کاهش یابد ( الیس و همکاران[2]،20004).
السون و همکاران نیز برای سیکل زندگی خانوادگی مراحل زیر را مطرح می کنند و معتقدند که چندان رضایت زناشویی در هر یک از این مراحل متفاوت است:
1) زوجهای جوان بدون بچه.
2) خانواده با بچه پیش دبستانی
3) خانواده با بچه دبستانی
4) خانواده با فرزندان نوجوان
5) خانواده با بچه هایی که شروع به ترک خانه می کنند
6) خانواده بدون فرزند
7) خانواده در دوران بازنشستگی و پیری
نتیج پژوهش های مازلو[3]1989، نشان می دهد که مردها در دوره اول زندگی خانوادگی کمترین رضایت را دارند تا زنها، و این در حالی است که آنها در مرحله سوم زندگی خانوادگی که فرزندان در سن دبستان هستند نیز در همان سطح رضایت هستند. زنها همیشه در سطح رضایت کاهش نشان می دهند در حالیمه مردها اینطور نیستند.
در پژوهشی که توسط بلدوواف[4] ( 1960 ) به نقل از سیف ( 1368 ) در همین زمینه انجام شده آمده است که رضایت و خوشنودی مادران از زندگی زناشویی بعد از جدا شدن فرزندان بیش از زمانی است که فرزندان نوجوان و 19 ساله به بالا در خانه حضور داشته اند.
فلمن[5] (1971 ) به نقل از سیف ( 1368 ) نیز معتقد است که رضایت از زندگی زناشویی در همسرانی که به دوره پدر و مادری انتقال یافته اند نسبت به دوره زندگی زناشویی قبلی کاهش یافته است.
طبق یافته های اخیر تنشهای مربوط به نقشهای زناشویی پس از استقلال زندگی فرزندان نسبت به زمانی که آنان در خانواده حضور داشتند کمتر شده است و زوج ها از رفتار خود به یکدیگر کمتر شکایت دارند ( رولین و کانون[6] 1974 به نقل از سیف 1368 و اسپانیر و همکاران 1975 به نقل از سیف 1368 ).
عوامل مؤثر در رضایت زناشویی
جذابیتهای جسمی، عواطف منفی بافی، سن ازدواج، فرزندان از جنبه اقتصادی، داشتن علایق و هدفهای یکسان و فعالیت جنبی همه و همه عواملی اند که می توانند بر رضایت زناشویی تأثیرگذار باشند ( هوستون و رنگلیستی[7]،1991 ).
وینچ [8]و دیگران (1974 ) به نقل از سلیمانیان (1372 ) هشت معیار موفقیت زناشویی را در سه دهه گذشته بکار رفته مشخص کرده اند این معیارها عبارتند از: ثبات، انتظارات اجتماعی، مصاحبت، شادی، رضایت، سازگاری، یکپارچگی.
البته عوامل زیادی می توانند در رضایت زناشویی مؤثر باشند و هر کسی با توجه به نگرش خاص خود و نتایج پژوهش هایش، عواملی را برای رضایت زناشویی بیان می کند. عده ای بلوغ فکری و عاطفی زوجین، داشتن تحصیلات و طبقه مشابه و یا داشتن علاقه و طرز تفکر مشترک را از جمله عوامل تأثیر بر رضایت زناشویی می دانند و برخی دیگر نیز عوامل دیگری را ذکر می کنند در ذیل به بررسی مهمترین این عاملها می پردازیم:
1- ابراز محبت و عشق زوجین به همدیگر
احساس شیدایی اوایل ازواج می تواند به مرور به عشق بالخانه تبدیل شود. زن می تواند از گفتن دوست دارم و مرد از شنیدن آن لذت ببر زیرا محبت و جذابیت متقابل در بافت صمیمیت، وفاداری، اعتماد و دوستی به هم گره می خورد، عشق قوی تر و عمیق تر را پایه گذاری می کنند. (بک 1988 ) نرم زبانی در تحکیم روابط زناشویی و دوام محرومیت تأثیری بسزا دارد آنچه در ازدواجهای پریشان وجود ندارد ابراز محبت و صمیمیت است زن وشوهر که دلیل ابراز خشم خود را درک نمی کنند در مراودت خود به جایی می رسند که به قدر کافی مورد عشق و محبت همسر خود قرار ندارند (بلاچ[9]،1982 ).
از بهترین و باشکوه ترین تجلیلات زندگی متعادل، سرمایه گذاری انسانی یا داد و ستد عاطفی بین زوجین است. اگر دهه اول زندگی مشترک را به منزله شروع تبادلات عاطفی و هم حسی زوجین تلقی کنیم و آن را فرصتی برای درک روحیات هر یک به حساب آوردیم.
در دهه های بعد داد و ستد عاطفی نیاز به جلوه بیشتر و مساعدتری خواهد داشت، بویژه در سالهای حیاتی و پایانی زندگی مشترک که احساس تنهایی و از دست رفتن بحرانی به مشکلات زوجین دامن می زند. تلاش آنها برای اثبات عواطف صادقانه و صمیمانه شان ضرورتی بیش از گذشته می یابد. و دوام و استحکام زندگی شان را تأمین خواهد کرد ( شرقی، 1372 ). برودریک[10] (1986 ) به نقل از موسوی ( 1375 ) در پژوهشی زابطه عاطفی، نگرشها و رفتار را با رضایت زناشویی مورد مطالعه قرار داد و به این نتیجه رسید که متغیرهای عاطفی و نگرشی با واریانس بسیار منحصر به فرد بر رضایت زناشویی نقش دارند.
2- احترام به همسر
تاجیک اسماعیلی (1377 ) در رابطه با نقشهای شوهر می نویسد: مرد باید به همسر خود بخصوص در حضور جمع احترام بگذارد و این احترام باید توأم با صمیمیت و مهربانی باشد. زن نیازمند دریافت محبت و احترام از شوهر است، بویژه هنگامی که در حضور دوستان و آشنایان قرار داشته باشد، این امر باعث می شود که زن از داشتن شوهر احساس افتخار و سربلندی کند و این احساس شوق او به زندگی زناشویی و آمادگی وی را بر گذشت و بردباری در برابر محرومیتها و سختی های احتمالی بیشتر کند و همچنین در مورد نقشهای زن معتقد است با توجه به اینکه در زندگی زناشویی نقش محبت و اظهار محبت و اظهار عواطف بیشتر منسب ساختار روانی و جسمی زن است و احساس دلگرمی و اطمینان خاطر ازشوهر باید در قضای خاواده ایجاد کند زن باید دقت داشته باشد که احترام، و نسبت به شوهر هم یک نیاز روانی و عامل علاقه و محبت بیشتر شوهر نسبلت به اوست.
پژوهشهای ویگین[11] و مودی ( 1983 ) به نقل از سلیمانیان (1373 ) نشان می دهد زوجهایی که به راحتی افکارشان را با یکدیگر در میان می گذارند قادر به پذیرش و درک احساسات یکدیگر هستند و از رضایتمندی بیشتر ، برخوردارند. همچنین پژوهشی که توسط میشل (1971 ) به نقل از موسوی ( 1375 ) در سه کشور آمریکا، فرانسه و شوروی انجام شد به این نتیجه زسید که 70 تا 90 درصد زنان احترام متقابل را مهمترین مسئله در رضایت زناشویی می دانند.
3-برقراری روابط اجتماعی
نباید از اهمیت بسیار زیاد ارتباط ذدر گروه غافل شویم. ارتباط دباعث می شود تا این مجموعه که برای رسیدن به اهدافی مشترک با هم تعامل می کنند وحدت پیدا می کند لزوم برقراری ارتباط بین اعضای گروه وجود مشکلات و موانع بیرونی است (هارجی[12] 1994).
فارکوسکی و گرین وود[13] (1984) به نل از موسوی (1375) به این نتیجه رسیدند که یک ارتباط مثبت علمی میان سازگاری اجتماعی و سازگاری زن و شوهر وجود دارد. به این معنی که افرادی که زندگی زناشویی سازگار و موفق هستند در روابط اجتماعی خود نیز افراد سازگار و موفقند.