پایان نامه جهت اخذ کارشناسی در رشته روانشناسی
مقدمه
یکی از موضوعاتی که امروزه مورد توجه متخصصان تعلیم و تربیت به ویژه متخصصان آموزش و پرورش قرار گرفته است بررسی ویژگی های شخصیتی دانش آموزان تیز هوش در ارتباط با خلاقیت میباشد . خلاقیت یکی از مفاهیم پیچیده مربوط به انسان است که ارائه تعریف روشن ،بدون ابهام ، دقیق و مورد پذیرش اکثر روانشناسان و مربیان تعلیم و تربیت از آن مشکل میباشد .به احاظ لغوی در زبان انگلیسی ، ریشه واژه خلاقیت کلمه لاتین CREATE است که در فرهنگ واژگان به گونه های متفاوتی تعریف شده است . از جمله در فرهنگ واژگان ماکاری خلاقیت به معنای تکامل یا تخیلات فرد به شکل اختراع و ابداع معنا شده است . در فرهنگ وبستر ، خلاقیت توانایی با قدرت ایجاد محصول نوین ، از راه بکارگیری قدرت صور و تحلیل ذکر شده است ( بع نقل از هاریس 1998)
اکثر روانشناسان در این مطلب توافق دارند که خلاقیت به دست آورد های تازه و ارزشمند اشاره دارد (ویسبرگ 1992) ،( آیزنگ 2000) معتقد است خلاقیت فرایند روانی میباشد که منجر به حل مسئله ، ایده سازی ، مفهوم سازی ، ساختن اشکال هنری ، نظریه پردازی و تولیداتی میشود که بدیع و یکتا باشد . همچنین آمابیل (1989 ، ترجمه قاسم زاده و عظیمی 1377) عمل خلاق را عملی میدیند که دارای دو ضابطه تازگی و مناسب باشد به اعتقاد افروز (1386) بر این باور است که خلاقیت به معنای خاص آن به مثابه برترین ویژگی ذهنی انسان مولد و متفکر خود نشانی است از رشد متعادل و متعالی شخصیت و پاسخی است به نیاز همیشه انسان به شکافتن بن بست ها و راه یافتن به فراتر ها .
گیلفورد (1975) در مدل ساختار هوشی خود خلاقیت را متشکل از هشت عنصر اساسی حساسیت مساله ،سیالی،ایده های نوین ، انعطاف پذیری، هم نهادی ، تحلیل گری، پیچیدگی ، و ارزشیابی میداد . گاه نیز او از چهار عنصر نام میبرد که عبارت اند از :
سیالی : یعنی قدرت تولید ایده ها و جواب فراوان در یک جمله
انعطاف پذیری : یعنی توانایی لازم جهت تغییر جهت فکری یا توانایی تولید جواب متنوع
بسط: یعنی توجه به جزئیات وابسته به یک ایده
ابتکار : به معنای توانایی تولید محصولی نو و بدیع
تعریف موضوع
در رویکردی عمومی، نگاه به خلاقیت، منظری توسعه مدارانه و جهتگیری اثربخش را به همراه دارد. خلاقیت از دیرباز عنصری تماماً ذاتی و نهادینه شده و تقریباً موروثی قلمداد شده ولی آنچه که امروز به عنوان نگرش خلاقانه، طراحی خلاقانه، استعداد خلاق و بیشتر از همه تفکر خلاق موسوم است، پارادایمی فراتر از عنصری با رویکردی درونی است.
در رویکردی عمومی، نگاه به خلاقیت، منظری توسعه مدارانه و جهتگیری اثربخش را به همراه دارد. خلاقیت از دیرباز عنصری تماماً ذاتی و نهادینه شده و تقریباً موروثی قلمداد شده ولی آنچه که امروز به عنوان نگرش خلاقانه، طراحی خلاقانه، استعداد خلاق و بیشتر از همه تفکر خلاق موسوم است، پارادایمی فراتر از عنصری با رویکردی درونی است. نگاه نوین به خلاقیت، آن را آموزش محور و پرورش مدار میداند و تقویت و فعلیت آن را در چارچوب شئون فکری و حوزههای عملی ممکن میشمارد.
خلاقیت یا آفرینندگی فرآیند ذهنی کشف ایدهها و مفاهیم، یا آمیزش ایدهها و مفاهیمِ موجود است که توسط فرآیند بینش خودآگاه یا ناخودآگاه تحریک میشود. در واقع خلاقیت یعنی بکارگیری تواناییهای ذهنی برای ایجاد یا تبلور یک فکر یا مفهوم جدید که برخی نیز آن را به ترکیب ایدهها یا ایجاد پیوستگی بین ایدهها تعبیر نمودهاند.
در تعریفی دیگر خلاقیت بازی با تخیل و امکانات است که در حین تعامل با عقاید، افراد و محیط، منجر به ارتباطات و نتایج جدید و معنا دار می شود.(علی اکبر سیف 1387)
کمال گرایی به افکار و رفتارهای خود تخریب گرانهای اشاره میکند که هدف آنها نیل به اهداف به شدت افراطی و غیر واقع گرایانه است. در جامعه امروزی ، به اشتباه کمال گرایی چیزی مطلوب و حتی لازم برای موفقیت در نظر گرفته میشود. به هر حال مطالعات اخیر نشان میدهند که نگرش کمال گرایانه موجب اخلال در موفقیت میشود. آرزوی کامل بودن هم احساس رضایت از خودتان را از شما میگیرد و هم شما را بیش از سایر مردم
کسانی که اهداف واقع گرایانهای دارند) ، در معرض ناکامی قرار میدهد.(سلیگمن 1998)
اهمیت و ضرورت موضوع
اهمیت تقویت خلاقیت در دوران کودکی را باید در تاثیری که این مهم در تمام مدت عمر شخص بر جای میگذارد جستجونمود .کسانی که در کودکی و کمسالی نشانه هایی از خلاقیت را به نمایش میگذارند در دوران بلوغ و بزرگی نیز میتوانند این نیروی خلاقه خود را به نمایش بگذارند . در واقع به رغم آنکه ممکن است در مقطعی از زندگی ودر اواسط کودکی خلاقیت کاهش پیداکند ، اما در مراحل بعدی دوباره به شخص باز میگردد .
گاردنر معتقد است " تصور وتخیلی که در اوایل دوران کودکی شکل میگیرد ،مبنایی برای خلاقیت در دوران بلوغ است ."
بچه های پیش دبستانی آشکارا خلاق هستند .آنها از مواد و اسباب بازی هایشان به طرق مختلف استفاده میکنند وبا جرئت تمام به استقبال نقطه نظرهایی که برایشان جالب وجدید است می شتابند .اما این گرایش طبیعی به جانب خلاقیت را سایرین ممکن است تغییر دهند.
به نظر میرسد که سه عامل میتواند روی تمایل کودک به برخورد خلاق با مسائل تاثیر بگذارد :
طرز تلقی شخصی کودک در قبال فعالیت
کار در رابطه بازمینه کار ( مثلا ًمقایسه یک نقاشی با سایر سبکهای نقاشی )
نقش آموزگاران یا بزرگترها (آیا خلاقیت کودک مورد حمایت وتشویق قرار میگیرد؟)
در بسیاری از موارد موفقیت کودک رابطه مستقیم باتوانایی های او در سازگار شدن با انتظارات بزرگترها و منعیت از قانون و مقررات دارد. به عبارت دیگر ، موفقیت اغلب با برآورده ساختن توقع آموزگار ، پدر و مادر یا جامعه ربط دارد .
بیان مساله
گاهی بعضی از افراد احساس می کنند کارها را باید صددرصد درست انجام دهند و در غیر اینصورت بازنده هستنند و یا احساس می کنند کاری را که به انجام رسانده اند به اندازه کافی خوب نیستند و یا اینکه نوشتن مقالات و طرحهای خود را به بهانه اینکه بایستی آنها را دقیق و بی عیب انجام دهند،به تعویق می اندازند. در چنین صورتی شخص بجای حرکت در مسیر موفقیّت سعی در کامل بودن دارد.
کمال گرایی، درواقع باوری غیرمنطقی است که اشخاص نسبت به خود و محیط اطراف خود دارند.افرادی که کمال گرا هستند، معتقدند که خود و محیط اطرافشان باید کامل بوده و هرگونه تلاشی در زندگی باید بدون اشتباه و خطا باشد.
خلاقیت به معنای خلق و آفرینش اندیشه ها ، ایده ها ، افکار نو و بدیع، متفاوت نگریستن به امور، عبور از مرز دانسته های محدود به حیطه نادانسته های نامحدود ، کشف و ابداع راه حل های جدید برای یک مسأله است. خلاقیت ، تشخیص و بیان مسأله و ارائه راه حلهای جدید برای آن است .(علی محمدی 1388)
در این پایان نامه به بررسی رابطه اعاد کمالگرایی و خلاقیت در بین دانش آموزان نمونه دولتی سراب پرداخته ایم .
اهداف تحقیق
هدف کلی : بررسی رابطه ابعاد کمالگرایی با خلاقیت دانش آموزان دبیرستان نمونه دولتی سراب
هدف جزئی : بررسی رابطه میزان خلاقیت با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
بررسی رابطه میزان کمالگرایی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
بررسی رابطه بین تحصیلات والدین و کمالگرایی دانش آموزان
بررسی تفاوت خلاقیت در بین دختران و پسران
سوالات تحقیق
چه رابطه ای بین کمالگرایی و خلاقیت در بین دانش آموزان وجود دارد ؟
آیا رابطه ای بین پیشرفت تحصیلی و خلاقیت وجود دارد ؟
آیا رابطه ای بین کمالگرایی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان وجود دارد ؟
آیا کمالگرایی در سنین مختلف متفاوت است؟
تحصیلات والدین در کمالگرایی موثر است؟
خلاقیت در دانش آموزان دختر و پسر متفاوت است؟
فرضیه های تحقیق
بین خلاقیت و کمالگرایی دانش آموزان رابطه وجود دارد .
سن در خلاقیت دانش آموزان تاثیر دارد .
سن در کمالگرایی دانش آموزان موثر است .
بین تحصیلات والدین و میزان خلاقیت دانش آموزان همبستگی وجود دارد .
خلاقیت در دانش آموزان دختر و پسر متفاوت است .
تعاریف عملیاتی
خلاقیت :
خلاقیت از دیدکاه روانشناسی پدیدار گردیدن تلفیقی از اندیشه های نو بوسیله شهود گرایی از منابع ناشناخته تعریف شده است (پاپالیا 1988) خلاقیت را توانایی دیدن چیزها در یک نظر نو و غیر معمولی دیدن مشکلاتی که هیچ کس دیگر امکان تشخیص موجود بودن آن را نمیدهد .و سپس ارائه ره یافت های جدید غیر معمولی و اثر بخش میداند لوتانز(1992) .
کمالگرایی :
کمال گرایی در روانشناسی باوریست که که در آن باید به کمال رسید. از دیدگاه پاتولوژی، کمال گرایی باوری است که در آن اگر انجام کاری یا نتیجه کاری کمتر از کمال نباشد، مورد قبول نمیباشد. در چنین حالاتی باورهای یاد شده غیر سالم هستند و روانشناسان از چنین افرادی به عنوان کمال گرایان نابهنجار یاد میکنند.(دانشنامه آزاد ویکی پدیا )
تعریف خلاقیت
در رویکردی عمومی، نگاه به خلاقیت، منظری توسعه مدارانه و جهتگیری اثربخش را به همراه دارد. خلاقیت از دیرباز عنصری تماماً ذاتی و نهادینه شده و تقریباً موروثی قلمداد شده ولی آنچه که امروز به عنوان نگرش خلاقانه، طراحی خلاقانه، استعداد خلاق و بیشتر از همه تفکر خلاق موسوم است، پارادایمی فراتر از عنصری با رویکردی درونی است.
در رویکردی عمومی، نگاه به خلاقیت، منظری توسعه مدارانه و جهتگیری اثربخش را به همراه دارد. خلاقیت از دیرباز عنصری تماماً ذاتی و نهادینه شده و تقریباً موروثی قلمداد شده ولی آنچه که امروز به عنوان نگرش خلاقانه، طراحی خلاقانه، استعداد خلاق و بیشتر از همه تفکر خلاق موسوم است، پارادایمی فراتر از عنصری با رویکردی درونی است. نگاه نوین به خلاقیت، آن را آموزش محور و پرورش مدار میداند و تقویت و فعلیت آن را در چارچوب شئون فکری و حوزههای عملی ممکن میشمارد.
کارشناسان، خلاقیت را «توانایی نگاه جدید و متفاوت به یک موضوع» (ورتهایمر ۱۹۴۵) فهم بهتر و سازماندهی شده« (کلی و راجرز ۱۹۶۵) »حدس زدن یا منظم کردن فرضیهها (تورنس ۱۹۶۵) »فهم ناخودآگاه و هدایت شونده به سوی بینشهای جدید» «توردوریکاردز ۱۹۸۸
(تولید ایدههای جدید و مفید )آمیلی ۱۹۶۶( تفکر جانبی در برابر تفکر عمودی )ادوارد دوبونو ۱۹۶۶( تفکر واگرا در برابر تفکر همگرا )گیلفورد ۱۹۶۶( معرفی پدیدهها یا روشهای جدید و توانایی خلق کردن با نیروی تخیل )گات لوییس ۲۰۰۰( ارائه رهیافتهای جدید و غیرمعمولی و اثربخش )پاپالیا ۱۹۸۸( و برقرار کردن ارتباطات جدید) استنبرگ و اوهارا ۱۹۹۷) تعریف کردهاند.
در نگاه ما «خلاقیت برایند نیروهای تخیلی و تعقلی فرد است که با استفاده از دانستههای قبلی و کشفیات جدید، قالبهای ذهنی و محدودیتهای فکری او را در هم میشکند و رهیافتهایی نو برای حل مسئله ارائه میدهد».
قوه تعقل و قوه تخیل انسان در دو سوی طیف ذهنی انسان قرار دارد و خلاقیت محصول پرورش متناسب و همگون این دو قوه است و چه بسا رشد ناهمگون یکی از این دو قوه انسان را به دام جمود فکری یا خیالپردازی و مالیخولیایی بیندازد.
خلاقیت بر دو پایه تصورات و تعقلات بنا نهاده شده است که برایند آنها منجر به تولید ایدههای خلاقانه میشود و انسانهای خلاق عموماً کسانی هستند که این دو قوه را به خوبی در وجودشان پرورش داده باشند و از برایند این دو در جهت مقاصد و اهداف خود استفاده کنند.
خلاقیت به عنوان یک تولید
ادیسون ( با اختراع برق( و گراهام بل) با اختراع تلفن) هر دو مولد چیزهای جدیدی بودند که جامعه بشریت را منقلب کرد. همینطور پیشرفت های پزشکی ، کارهای هنری، اصول و قوانین علمی نیز از جمله تولیدات خلاق محسوب می شوند.
خلاقیت بعنوان یک فرایند
طبق این توصیف، خلاقیت فرایندی است که فرد با آن درگیر میشود حتی اگر به تولید چیز خاصی منجر نگردد. همه افراد می توانند عملکرد خلاقی داشته باشند. عملکرد خلاق شامل فکر کردن ، صحبت کردن، بازی ، نوشتن، رقصیدن، آواز خواندن، نواختن موسیقی ، آزمایش و دستکاری کردن ایده ها و اشیا باشد. بنابراین هر فعالیت هنری کودک خردسال می تواند خلاق باشد. خلاقیت کودکان در سال های اولیه زندگی بیشتر مبتنی بر فرایند است. یعنی کودک، یک نقاشی را شروع می کند اما آن را کامل نکرده و رها می کند. این عملکرد یعنی قرار گرفتنی در فرایند خلاقیت حتی اگر منجر به تولید کی اثر نشود.