پایان نامه جهت اخذ مدرک کارشناسی روانشناسی بالینی
چکیده :
هدف از این پژوهش بررسی خرافه گرایی در بین نسل قدیم و جدید است که این تحقیق بصورت میدانی و توصیفی است . جامعه آماری این پژوهش عبارت از کلیه افراد زنان و مردانی که در دو بازه سنی 50 تا 70 سال برای نسل قدیم و 20 تا 30 سال برای نسل جدید ساکن در شهرستان اردبیل بودند. کلیه آزمودنی های پژوهشی با پرسشنامه های محقق ساخته مورد ارزیابی قرار گرفتند . دادههای جمع آوری شده با روش های آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
بین خرافه گرایی در نسل قدیم و جدید تفاوت معناداری وجود دارد.بین خرافه گرایی در شهر و روستا تفاوت معناداری وجود دارد.بین خرافه گرایی در افراد مجرد و متاهل تفاوت.معناداری وجود دارد.سطح تحصیلات در افراد میزان خرافه گرایی در افراد به طور معناداری کاهش میابد .سطح اقتصادی در افراد میزان خرافه گرایی در افراد به طور معناداری افزایش میابد
فصل اول
کلیات پژوهش
مقدمه :
بحث خرافهگرایی و رمال محوری و جنگیر سالاری این روزها در جامعه خبری ایرانی داغ است و پرطرفدار. زمزمههایی هم که درباره مشاهیر سیاست و ورزش به گوش میرسد بیش از پیش به این بحث داغ دامن میزند، از دستگیری جنگیرانی که با فلان مسئول و بهمان مربی رابطه داشتهاند تا آستین بالا زدن شخص بعضی از مشاهیر فوقالذکر برای آزمودن عرصه ماورائ الطبیعه و ارتباط با اجنه و ارواح خبیثه، همه و همه هیزم در آتش این تنور داغ ریخته است. دست و پنجه نرم کردن با ارواح و استفاده ابزاری از ایشان تنها منحصر به مشاهیر ایرانی نیست، اینروزها دیکتاتور لیبی هم دستی بر آتش جهان ارواح نهاده است و قرار شده است به زودی ارتشی از اجنه محترم را روانه دیار کفر کند تا دمار از روزگار کافران و متعدیان به بلاد اسلامی در بیاورند. از دنیای مشاهیر و بزرگان که بگذریم این نکته را باید قبول کنیم که خرافهپرستی در جامعه نیمه مدرن ایرانی، شدیدا رواج و نفوذ دارد. در واقع شاید وجود بعضی از اماکن خاص برای انجام بعضی از امور خاص برای بعضی از افراد خاص در گوشه و کنار شهرهای مختلف کشور (خصوصا تهران) در قرن دیجیتال و فناوری، کمی باور ناپذیر باشد، اما حقیقتی است غیر قابل انکار و حقیقت غیر قابل انکارتر اینکه رواج خرافه پرستی رابطه مستقیم دارد با توسعه فرهنگی و فکری یک جامعه و با بررسی وضعیت خرافهگرایی در جامعه ایرانی میتوان به راحتی پی برد که ما در کجای راه صعود و توسعه ایستادهایم. جمله بالا البته کمی نیاز به اصلاح دارد، بهتر است بگوییم طریقه ارضای میل به خرافهگرایی رابطه مستقیم دارد با توسعه و نه ذات خرافهگرایی. بشر ذاتا مایل است به فهم اسرار ناشناخته و فتح قلل ماوراء الطبیعه و اصولا فلسفه پیدایش خرافه از همین تمایل سرچشمه میگیرد، اما خرافه و جنگیری و رمالی اولین و نازلترین مرتبه پاسخ به این نیاز طبیعی است، همانطور که تمامی شئون اجتماعی زندگی بشر رشد کرده است و توسعه یافته است، طریقه پاسخگویی به خواستهای طبیعی او هم از این قاعده مستثنی نبوده است. امروز دیگر بساط فالگیرها و رمالها در جوامع توسعه یافته برچیده شده است، چرا که رمال کارش به واقعیت رساندن رویا و انجام کارهایی است که از عهده انسان عادی خارج است، او این کار را به ابلهانهترین و توهینآمیزترین شیوه انجام میدهد، این درست که یک لنگه کفش در بیابیان غنیمت است اما جادوی سینما دیگر مشکل کمبود کفش را برطرف کرده است. تئاتر و پس از آن سینما آمدند تا بساط فالگیرها را جمع کنند، آمدند تا به شیوهای بسیار ماهرانهتر رویاها و افسانهها را بدل به واقعیت کنند و پرده از اسرار غریبه عالم بردارند. امروز سینما در جوامع توسعه یافته کار همان جن گیرها و ساحرگان دنیای باستان را انجام میدهد و آن ارضای حس سترخواهی انسان است و اگر در جامعه ایرانی، مردم ناچار به بهرهگیری از منابع فاسد و نخنما جهت ارضای این حسشان میشوند، به دلیل عدم وجود یک ساختار هنری قوی وبومی است و همین رنگ زرد رخسار خرافه گرای جامعه ایرانی خبر از سر درون سینمای ضعیف، بیهویت، قاصر والکن ایرانی میدهد. علت دیگری که در زمینه خرافهگرایی جامعه ایرانی میتوان از آن یاد کرد، برزخ فرهنگی است که انسان ایرانی در آن گیر افتاده است. جامعه ایرانی، یک جامعه قبیلهای، عشیرهای و روستایی است که در شهر رحل اقامت افکنده است، هیچ چیز انسان ایرانی به شهر و مدرنیته نمیخورد اما او در شهر و در مرکز شلیکهای مدرنیزم زندگی میکند. شهرنشینی به عنوان یک پدیده وارداتی، بسیار عجول و کمطاقت بود برای جایگیری در بستر انسان ایرانی و همین عجله او، انسانی دو بخشی ساخت که هم از مواهب شهرنشینی و تجدد برخوردار است و ممتنع و هم قادر به کنار نهادن انگارههای باستانی، متحجر و واپسگرای خود نیست و شهری که این انسان ایرانی برای خود میسازد، شهری است دوگانه که تکلیفش به خودش هم روشن نیست، در کنار سینما بساط رمالی پخن میشود و در کنار استادیوم ورزشی دکان فروش آویز و بازوبند و چشمزخم و هر دو سو هم مخاطبان مشترک و همگن خود را دارند بدون اینکه مخل کار یکدیگر باشند واین از عجایبی است که شاید فقط در کشوری مانند ایران بشود آن را دید، نهادهای آوانگارد و تجددخواه در همزیستی کاملا مسالمتآمیزی با نهادهای سنتی و واپسگرا به سر میبرند. اما عاملی سومی که جامعه ایرانی را به سوی خرافهگرایی سوق میدهد عدم امکان اعمال قدرت اجتماعی و به تبع آن سرخوردگی جمعی است. تسلط بر جهان ماوراء مصداق بارز قدرت و فرد مسلط نمونه کامل یک انسان قدرتمند است، هنگامی که جامعه رو به خمودگی و ضعف گام بردارد، مردم ناگزیرند که از سرچشمههای گلآلود به قدرتورزی بپردازند و چه سرچشمهای وسوسه برانگیزتر از در اختیار داشتن عالم غیب؟ به اینترتیب جامعهای که از عوامل فوق مبرا باشد یعنی نه هنر الکن داشته باشد و نه دوگانگی بافتهای داخلی و نه ناتوانی در اعمال قدرت جمعی خصوصا در عرصه جهانی هیچ دلیلی ندارد که رو به جنگیر و رمال بیاورد، کما اینکه در جوامع توسعه یافته هیچگاه این اتفاق نمیافتد، چه برسد به اینکه این مسائل پوچ و احمقانه به سطوع بالای حکومتی هم رسوخ کند و بخشی از انرژی حاکمیت را به پاسخگویی به این مباحث اختصاص دهد.
بیان مسئله :
با توجه به فرضیه های تحقیق در مفهوم خرافه گرایی ، آن را به اختصار توضیح میدهیم :
خرافات سخنان پریشان و نامربوط ، سخنان بیهوده و پریشان که خوش آیند باشند وسخنان خوش پریشان.1 در لغت نامه عمید خرافات جمع خرافه به معنای حدیث باطل ، سخن بیهوده و یاوه.2
تعاریفی دیگر از گوشه وکنار جهان از جمله ، خرافات عبارتند از معتقدات ، باورها یاانجام کارهایی که هیچگونه ریشه عقلانی ندارند. خرافات به اسطوره ها و پیشگویی ها مربوط می شوند .
خرافات عقاید وباورهای عامه مردم است که ریشه دیرینه دارد .
بعضی از معتقدات و آداب و رسوم همگانی مانند اعتقاد به نظر زدن یا اثر طلسم ها در بیشتر دوره های تاریخی و در اکثر نقاط جهان وجود داشته و دارد . پاره ای خرافات هم ممکن است مختص یک کشور ، منطقه یا دهکده ویا حتی گروه و خانواده خاصی باشد .
چند نمونه از خرافات:
₪ نظر زدن به این معناست که شخص حسودی – اغلب بطور ناخواسته – موجب بروز مشکل یا بیماری برای دیگران می شود .
₪ اگر کف دست راستتان بخارد پولی نصیبتان می شود و اگر کف دست چپتان بخارد پولی از دست می دهید.3
₪ بلند شدن از رختخواب از سمت چپ یا به پشت باعث بد خلقی در آنروز می شود.4
₪ دیدن یک گربه سیاه در صبح بد یمن است.5
₪ زیاد خندیدن باعث گریه و ناراحتی می شود.6
₪ دیدن کلاغ زاغی نشانه ای از غم و اندوه است.7
₪ اگر شخصی خوابی ببیند که دندانش افتاده است یکی از اقوامش خواهد مرد.8
₪ اگر در سطح فنجان تفاله چای شناور بماند نشانه ای از آمدن یک غریبه است.9
₪ اگر در روز اول سال نو لباس جدید به تن نداشته باشد تا آخر سال پول کمی به دست می آورد.10
در این تحقیق پژوهشگران درپی پاسخ به این سوالات هستند .
خرافه گرایی در بین نسل قدیم و جدید متفاوت است
خرافه گرایی در بین مردان و زنان متفاوت است
افراد با تحصیلات بالاتر خرافه گرایی کمتری دارند؟
وضعیت اقتصادی تا چه حد در خرافه گرایی تاثیر دارد
افراد مجرد و متاهل چه میزان خرافه گرا هستند ؟
اهمیت تحقیق :
قرآن کریم یکی از رسالتهای اصلی خویش را مبارزه با خرافات در همه ابعاد فکری و رفتاری آن قرار داده است و اگر تمامی معارف قرآن و سنت را،که توحید است، در جمله «لا اله الا الله» خلاصه کنیم؛ «لا اله» همان نفی خرافات و «الا الله» اثبات حق است. از این روی، بی شک به لحاظ تحلیلی، نیمی از معارف و مسائل دینی و قرآنی به نفع خرافات و عقاید و رفتارهای باطل میپردازد؛ چرا که «دیو چو بیرون رود فرشته در آید». پرداختن به خرافه و شناخت زوایا و اقسام آن، بهترین و دقیقترین دشمنشناسی و بسیار کاربردی است. چون باید دشمنشناسی ما در حوزه دینی و فرهنگی، به جایی ختم شود که ترفندها و نقشههای دشمنان اسلام را در آن بیابیم و طرحی روشن برای رویارویی با آن دست و پا کنیم. اگر خرافه را به معنای گسترده آن در نظر بگیریم تمامی آن چه را علیه دین و انسانیت در جامعههای انسانی وجود دارد، در بر میگیرد. هر باطلی، در هر لباسی، در این دایره جای میگیرد.
س اگرگفتهاند،حق را بشناس تا اهل آن را بشناسی، این پیام را همراه خود دارد که باطل را بشناس تا اهل آن را بشناسی. پس باید نتیجه گرفت که خرافهشناسی مقدم بر دشمنشناسی است و اگر گفتهاند که دشمن را بشناس تا دوست را بشناسی، دشمنشناسی مقدم بر دوستشناسی است. بر این اساس،خرافهشناسی و باطلشناسی در مقام تربیت و دینشناسی، از ارکان و نخستین گام شناخت و بسیار مهم است که هر مسلمان، بویژه طالب علمان، باید، از آغاز تحصیل، بحث از خرافات را در جان خود، خانواده خود، جامعه و همکیشان خود بپاید و بشناسد،و از روشهای دشمن در این زمینه آگاه باشد و روز به روز بر دانش خود و توان خود در راه مقابله با خرافات بیافزاید.
اهداف پژوهش :
بررسی تفاوت خرافه گرایی در بین نسل قدیم وجدید.
اهداف فرعی:
بررسی خرافه گرایی در بین مردان و زنان
بررسی خرافه گرایی در بین افراد مجرد و متاهل
بررسی خرافه گرایی در سنین مختلف
بررسی خرافه گرایی در بین تحصیلات بالا و پایین
بررسی خرافه گرایی در وضعیت های اقتصادی متفاوت
فرضیه های تحقیق :
فرضیه های تحقیق که از مسئله نشات میکیرد مشخص کننده آنچه در تحقیق انجام میگیرد است . بنابراین فرضیه هاییی که در تحقیق بررسی خواهیم کرد عبارت است از :
خرافه گرایی در بین نسل قدیم و جدید متفاوت است.
زنان بیشتر از مردان به خرافه گرایی میل دارند
افراد دارای تحصیلات بالا خرافه گرایی کمتری دارند.
افراد دارای وضعیت اقتصادی خرافه گرایی کمتری دارند.
خرافه گرایی در بین افراد مجرد و متاهل متفاوت است .
تعارف و مفاهیم :
در این قسمت واژه های زیر به صورت عملیاتی تعریف میشوند .
1- خرافه گرایی 2- نسل قدیم 3- نسل جدید
مثال خرافه گرایی : تعریف عملیاتی از واژه خرافه گرایی در این پژوهش عبارت از نمراتی بود که آزمودنیها در 16 سوال خرافه گرایی بدست می آورند.
نسل قدیم : عبارت از کلیه افرادی بودند که در بازه سنی 70 – 50 سال قرار داشتند.
نسل جدید : عبارت از کلیه افرادی که در بازه سنی 20 تا 30 سال قرار داشتند.