فصل اول
موضوع پژوهش
11 مقدمه
هدف از آموزش کمک به ارتقاء سطح یادگیری در دانشجویان است. اما یادگیری موضوع مشخص واحدی نیست. بلکه تقریباً همه فعالیتهایی که ما در طول زندگی انجام میدهیم از تجارب یادگیریمان سرچشمه میگیرد. ما موضوعهای مختلف درسی و غیردرسی مانند ریاضی، ادبیات، هنر، علوم دینی و طرز معاشرت را یاد میگیریم. علاوه بر این ما عواطف مختلف را نیز یاد میگیریم. تهیه فهرست کاملی از آنچه که انسان در طول زندگی یاد میگیرد بسیار مفصل و شاید غیرممکن است. اما به طور کلی در مورد راهبردهای مختلف یادگیری به دو نوع از راهبردها یعنی راهبرد شناختی و راهبرد فراشناختی تأکید شده است. در سالهای اخیر شاهد پیشرفت عظیم روانشناسی پرورشی به سوی کشف این راهبردها یعنی راههای یاد گرفتن و مطالعه کردن بودهایم (سیف 1379).
در سالهای اخیر در مورد تأثیر راهبردهای شناختی و فراشناختی تحقیقات گوناگونی صورت گرفته است و سعی بر آن بوده است در مورد اهمیت و تأثیر هرکدام از راهبردها اطلاعات لازم به معلمان ارائه شود تا نحوه یادگیری به نحوه مطلوبتری امکانپذیر گردد. نخستین بار هارلو[1] (1949) مفهوم فراشناخت (دانستن درباره دانستن) را در یک رشته آزمایشی که با میمونها انجام داد مطرح ساخت. براون[2] (1978) فراشناخت را به دو صورت زیر معرفی کرده است:
1 آگاهی فرد از فعالیتها یا فرایندهای شناختی خود
2 روشهای مورد استفاده فرد برای تنظیم فرآیندهای شناختی خودش.
به سخن دیگر، فراشناخت از یک سو شامل روشهای کنترل و نظارت بر یادگیری است. بنابراین آموزش راهبردهای فراشناختی در پیشرفت تحصیلی آموزش گیرندگان موثرتر از آموزش صرف راهبردهای شناختی میباشد (براون 1978).
12 بیان مسأله
سالهاست که روانشناسان تربیتی درصدد پاسخ دادن به این سؤالات هستند که چرا بعضی دانشجویان نسبت به بعضی دیگر از نظر پیشرفت تحصیلی موفقترند؟ چه چیزی این تفاوتها را رقم میزند؟ برای پاسخ دادن به این سؤالات بررسی عواملی که تصور میشود موقعیت تحصیلی را تبیین میکنند ضرورت پیدا میکنند.
به مرور زمان روشن شده که کلید تبیین و پیشبینی موفقیت و کامیابی تنها استفاده از راهبردهای شناختی نیست. بسیاری از دانشجویان با استفاده از راهبردی های شناختی مشکلات زیادی در فراگیری مطالب درسی دارند، در حالی که دانشآموزان دیگر با تاکید زیادتر روی راهبردهای فراشناختی موفقیت تحصیلی بالایی را کسب کردهاند، و چه بسا افرادی را بشناسیم که با استفاده از راهبردهای شناختی درصد متوسط موفقیت تحصیلی را کسب کردهاند ولی با درنظر گرفتن راهبردهای فراشناختی به موفقیتهای زیادی در زندگیشان دست یافتهاند (سیف 1979).
طی چند دهه گذشته تلاشهای قابل ملاحظهای جهت تبیین و کشف عوامل موثر بر موفقیت تحصیلی صورت گرفته. محققین در تبیین اهمیت راهبردهای فراشناختی در پیشرفت تحصیلی به نتایج قابل ملاحظهای دست یافتهاند و نشان دادهاند که چنانچه راهبردهای فراشناختی را برای پیشبینی پیشرفت تحصیلی به راهبردهای شناختی اضافه کنیم، پیشبینی پیشرفت تحصیلی به طور معناداری با احتمال بیشتری امکانپذیر میشود تا اینکه تنها از راهبردهای شناختی استفاده کنیم (بوتچر[3]، 1999).
تمام مسائل فوق نشان میدهد که توسل به راهبردهای شناختی برای تبیین پیشرفت تحصیلی کافی نیست، بنابراین این مسائل نشان دهنده این نکته است که عامل مهم دیگری غیر از راهبردهای شناختی وجود دارد که میتواند در پیشرفت تحصیلی یا به طور کلی در موفقیت موثر باشد که آن راهبردهای فراشناختی است. این دیدگاه این سؤالات را مطرح میکند که چه عواملی دستاندرکارند که برخی افراد دارای راهبردهای شناختی بالا در زندگی ضعیف عمل کنند و کسانی که راهبردهای شناختی متوسطی دارند در کمال تعجب به خوبی عمل میکنند.
تعلل ورزی یا به آینده موکول نمودن کارها آنقدر متداول است که شاید بتوان آن را از تمایلات ذاتی انسان برشمرد.اگرچه تعللورزی همیشه مسئلهساز نیست،اما در اغلب موارد میتواند از طریق ممانعت از پیشرفت و عدم دسترسی به اهداف،پیآمدهای نامطلوب و جبرانناپذیری به همراه داشته باشد.در تعریف این سازه،محققان به کاهلی و امروز و فردا کردن در انجام کارهای مهم(در زمان مورد انتظار)،همراه با تجارب ذهنی ناراحتکننده2، اشاره نمودهاند(الیس،و جیمز نال،1382؛لای،1986؛سنکال،کوئستنر،و والرند،1995)
تعللورزی، با توجه به پیچیدگی و مؤلفههای شناختی،عاطفی و رفتاری آن،تظاهرات گوناگونی دارد، از جمله،تعللورزی تحصیلی3(هیل،هیل،چابوت و بارال،1978؛زیسات، رزونتال و و ایت،1978)،تعللورزی در تصمیمگیری4،(ایفرت،و فراری،1989)،تعللورزی روانرنجورانه5،(الیس و ناوس،1979)،و تعللورزی وسواسگونه6(فراری،1991).اما، متداولترین شکل آن،تعللورزی تحصیلی است(بروتن و وامبچ،2001؛مون و ایلینگورث، 2005).راث بلوم،سولمون،و موراکامی(1986)این نوع تعللورزی را تمایل غالب و همیشگی فراگیران برای به تعویق انداختن فعالیتهای تحصیلی تعریف نمودهاند،که تقریبا همیشه بااضطراب توأم است.نمونهی بسیار آشنای آن،به تعویق انداختن مطالعهی درس ها تا شب امتحان و شتاب اضطراب ناشی از آن است که گریبانگیر دانشآموزان یا دانشجویان میشود.والترز(2003)،معتقد است صرف نظر از سببشناسی،تعللورزی،به دلیل پیآمدهای شناختی و هیجانی منفی که دارد،رفتاری ناسازگارانه است.
در خصوص پیشآیندهای تعللورزی،محققان و نظریهپردازان به عوامل مختلفی اشاره نمودهاند،از قبیل:اضطراب و وابستگی،ترس از ارزیابی منفی،عزت نفس پایین(فراری، 1992)،ترس از شکست،تنفر از کار،فقدان انرژی(سولومون،و راث بلوم،1984؛ اسکوئنبرگ و لای،1995)،کمالگرایی(جانسون و سلانی،1996)،درماندگی آموختهشده (مک کین،1994)،خودکمبینی،پایین بودن سطح تحمل و عصبانیت(الیس،و جیمز نال، 1382)در سالهای اخیر،تعللورزی تحصیلی به عنوان نوعی«نقص در خود-نظمجویی»7، مطرح شده است،یعنی ناتوانی فرد در کنترل افکار،هیجانات،عواطف،و عملکرد خود
تحقیقات نشان داده که در غالب موارد تفاوت در توانایی نهفته است که راهبرد فراشناختی نامیده میشود که شامل برنامهریزی، کنترل، نظارت و نظمدهی میباشد و این مهارتها را میتوان به کودکان آموخت تا در امر تحصیلی عملکرد بالاتری نشان دهند (دمبو[4] 1994). تعدادی از محققین براین باورند که علاقه به راهبردهای فراشناختی تا حدی واکنش به این باور است که راهبرد شناختی تنها کلید پیشرفت تحصیلی است. آنچه در این جا اهمیت دارد اظهارات ضد و نقیض طرفداران و منتقدان راهبردهای فراشناختی در زمینه توانایی این مفهوم در پیشبینی پیشرفت تحصیلی است (مایر[5] و سالووی[6]، 1999). لذا پژوهش حاضر در راستای همین تحقیقات به بررسی تاثیر حالت های فراشناختی و در تعلل ورزی تحصیلی دانشجویان ن متوسطه شهر اردبیل میباشد.
13 ضرورت و اهمیت پژوهش
نظریههای راهبردهای فراشناختی مفهوم جدیدی است. هنوز هیچ کس نمیتواند دقیقاً بگوید که تفاوتهای میان دانشجویان در طول تحصیلشان تا چه حد مربوط به راهبردهای فراشناختی میشود. اما دادههای موجود نشان میدهند که راهبردهای فراشناختی میتواند به اندازه راهبردهای شناختی و گاهی اوقات بیش از آن قدرت پیشبینی داشته باشد، و همچنین عدهای معتقدند راهبردهای فراشناختی را میتوان به کودکان آموخت و سطح آن را ارتقاء داد (دمبو، 1994).
از آنجایی که طیف وسیعی از جمعیت کشورمان را دانشجویان تشکیل میدهند و در این راستا مشکلات آموزش و نحوه استفاده از راهبردهای متنوع آموزش در امر تدریس وجود دارد، ضروری بنظر میرسد که تحقیقات در مورد تاثیر بکارگیری روشها و راهبردهای مختلف در امر آموزش صورت گیرد تا کیفیت آموزش ارتقاء یابد. و به همین جهت با توجه به تحقیقات انجام شده در خارج از کشور در مورد عامل فراشناخت به عنوان یک عامل مهم در پیشرفت تحصیلی دانشجویان لازم است این عامل به صورت عمیقتر مورد بررسی قرار گیرد. از طرف دیگر با توجه به وجود روشهایی جهت آموزش راهبردهای فراشناختی به معلمان و دانشجویان لازم است این راهبردها مورد تاکید تحقیقات در زمینه آموزش و پرورش قرار گیرد. به عنوان مثال فلاول[7] (1995) علاقه پژوهشگران به فراشناخت را ناشی از اعتقاد به کاربردهای مهم آن در تعلیم و تربیت ذکر کرده است. وی سپس به نقل از بیکر[8] (1991) خاطرنشان میسازد که شواهد پژوهشی حاکی از وجود حداقل 9 مورد نارسایی فراشناختی در دانشآموزان ضعیفتر در مقایسه با دانشجویان قویتر است. همچنین لفرانکو[9] (1997) میگوید مهمترین سهم فعلی روانشناس شناختی در روانشناسی تربیتی تاکید مجددی است که بر یادگیری چگونه یاد گرفتن (فراشناخت) میشود. او استدلال میکند که بهترین یادگیرندگان کسانی هستند که علاوه بر دانش در زمینههای خاص از دانش فراشناخت نیز برخوردار باشند. دانش فراشناختی یعنی اینکه فرد بداند چگونه کاری را انجام میدهد، چگونه مسائل را حل میکند، چگونه یاد بگیرد و حفظ کند، چگونه بفهمد و شاید مهمتر از همه چگونه این فعالیتها را زیر نظر داشته باشد، ارزیابی کند و هدایت نماید. بنابراین با توجه به نکات ذکر شده در فوق به نظر میرسد هم از لحاظ نظری و هم از لحاظ کاربردی این موضوع در امر آموزش موثر واقع شود.
14 اهداف پژوهش
هدف کلی تعیین ارتباط بین حالت های فراشناختی با تحلیل ورزی موفقیت تحصیلی دانشجویان
اهداف جزئی :
تبیین نقش آگاهی فراشناختی در تحلیل ورزی موفقیت تحصیلی دانشجویان
تبیین نقش راهبرد های شناختی در تحلیل ورزی تحصیلی دانشجویان
تبیین نقش برنامه ریزی در تحلیل ورزی موفقیت تحصیلی دانشجویان
تبیین نقش خود بازبینی در تحلیل ورزی موفقیت تحصیلی دانشجویان
15 فرضیات و سؤال پژوهش
151 فرضیات پژوهش
بین آگاهی فراشناختی با تعلل ورزی تحصیلی دانشجویان ارتباط معناداری وجود دارد.
بین راهبرد شناختی با تعلل ورزی تحصیلی ارتباط معناداری وجود دارد.
بین برنامه ریزی با تعلل ورزی تحصیلی ارتباط معناداری وجود دارد .
بین خود بازبینی و تعلل ورزی تحصیلی ارتباط معناداری وجود دارد .
152 سؤال پژوهش
بین آگاهی فراشناختی با تعلل ورزی تحصیلی دانشجویان چه ارتباطی وجود دارد؟
بین راهبرد شناختی با تعلل ورزی تحصیلی چه ارتباطی وجود دارد؟
بین برنامه ریزی با تعلل ورزی تحصیلی چه ارتباطی وجود دارد؟
بین خود بازبینی و تعلل ورزی تحصیلی چه ارتباطی وجود دارد .
16 تعریف عملیاتی و مفهومی متغیرهای پژوهش
161 راهبردهای فراشناختی
تعریف مفهومی: آن دسته از راهبردهای یادگیری را گویند که نظارت بر راهبردهای شناختی را برعهده دارند و عبارتند از: دانش و کنترل خود و دانش و کنترل فرایند. دانش و کنترل خود شامل 3 بخش: تعهد، نگرش و دقت است و دانش و کنترل فرایند شامل 3 بخش: طرحریزی، ارزش سنجی و نظم بخشی میباشد (مارزینو[10] و همکاران، 1989، ترجمه قدسی احقر، 1380، ص53).
تعریف عملیاتی: عبارتست از نمره ای که آزمودنیها در پرسشنامه حالتهای فراشناختی کسب می کنند.
1-6-3 تعلل ورزی
تعللورزی تحصیلی : تمایل غالب و همیشگی فراگیران برای به تعویق انداختن فعالیتهای تحصیلی است که تقریباً همیشه با اضطراب توأم است (راث بلوم، سولومون و موراکامی؛ به نقل از جوکار و دلاور پور،1386).
تعریف عملیاتی: مجموع نمراتی که آزمودنیها در سؤالات پرسشنامه «تعلل ورزی تحصیلی» تاکمن[11] (1989)، کسب میکنند.
فصل دوم
پیشینه نظری و عملی پژوهش
21 مقدمه
تعلل ورزی به تأخیر انداختن کارها از امروز به فردا، یک ویژگی شخصیتی منفی است که افراد دارای این ویژگی تمایل به نشان دادن یک پاسخ معمول در شرایط مختلف دارند که میتواند آثار غیر قابل جبرانی در زندگی افراد به جای بگذارد. امروزه با توجه به افزایش آگاهی در زمینه تأثیرات مخرب تعلل ورزی و لزوم اتخاذ تصمیمات در کمترین زمان ممکن و ناتوانی برخی افراد در انجام فعالیتهایی که نیازمند تصمیم گیری هستند، به زمینه های ظهور تعلل ورزی و دلایل و درمان آن توجه بیشتری شده است (اسکوونبرگ[12]، 2005).
در قرن 21 به دلیل تنوع گسترده محیط و تغییرات مداوم، مدیریت موثر فردی و سازمانی با چالشهای فراوانی رو به رو شده است. در چنین شرایطی سرعت عمل، نقش تعیین کننده ای در کارایی و اثربخشی فردی و سازمانی یافته است. تعلل «دزد زمان» توصیف میشود. حتی به اعتقاد برخی افراد، تعلل «سارق زندگی» است. تعلل که میلیونها نفر را تحت تأثیر قرار داده و یکی از مشکلات گریبان گیر همه افراد است، تقریباً همیشه بر بهرهوری و بهزیستی انسان آثار سوئی دارد. از طرف دیگر ارزش زمان و اهمیت آن با توجه به دنیای رقابتی فعلی، روز به روز بیشتر میشود. این مشکل یکی از مهمترین علل شکست و یا عدم موفقیت دانش آموزان در یادگیری و دستیابی به برنامه های پیشرفت تحصیلی است. در عین حال تفاوتهای فرهنگی مهمی در ارتباط با نگرش افراد نسبت به زمان و برنامه ریزی آن وجود دارد. متأسفانه در کشور ما به علت بیبرنامگی و عدم احساس مسئولیت «زمان» اصلیترین قربانی است و افراد به این مسئله توجه زیادی ندارند (کاوه و فیاضی، 1388).
بنابراین بررسی پیشینه نظری و تجربی تحقیقات گذشته در مورد این رفتار و عوامل به وجود آورنده آن گامی در جهت جلو گیری و کاهش این رفتار در افراد خواهد بود. از اینرو در این فصل پیشینه نظری و تجربی تحقیقات گذشته در مورد موضوع پژوهش معرفی خواهد شد.
2-1 معنی لغوی تعلل ورزی
واژه «procrastination» در فرهنگ لغتها به واژههایی چون تعلل ورزی، به تعویق انداختن، لفت دادن، طفره رفتن، بهانه آوردن، به تأخیر انداختن، طولانی کردن و کلمات مشابه این کلمات ترجمه شده است. این لغت از پیوند دو واژه لاتین "pro" به معنی موکول کردن به بعد و " crastinus" به معنای وابسته و متعلق به فردا به وجود آمده است. به عبارت دیگر جمله «آن را فردا انجام خواهم داد» بهترین توصیف برای این واژه است. تعلل ورزی از زمانهای خیلی کهن یک مشکل بوده است. مصریان دو واژه دارند که هر دو اشاره به تعلل ورزی دارد و هر دو مربوط به بقا و ماندگاری ست، یکی به معنی عادت مفید خودداری کردن از کار غیر ضروری و عمل تکانشی میباشد که به این معنی انرژی حفظ میشود. دیگری دلالت بر عادت مضر تنبلی در به پایان رساندن کاری که برای معیشت لازم است انجام بگیرد. مانند کوتاهی یا ضعف در زمینه اختصاصی زمانی از سال در چرخه غذایی رود نیل. (بورکا و یون[13]، 2008).
2-1-1 واژه تعلل ورزی در دایرهالمعارف و فرهنگ لغتها
در دایرهالمعارف ویکیپدیا[14] تعلل ورزی اجتناب از تکلیف، یک تأخیر نامعقول در راه کاری که قصد انجام آن را داشتیم، اغلب هنگامی که انتظار داشتیم که آن کار را بدتر انجام دهیم، آمده است. تعلل ورزان معمولاً در توجه به سایر فعالیتهای لذت بخش از تکلیف منحرف میشوند. این رفتار در جامعه فراگیر است و هر کس به درجات مختلفی کارها را به تأخیر میاندازد تا جایی که بعضی اشخاص به اندازه زیادی تحت تأثیر آن هستند که آنها را در فعالیت ها ناتوان میکند.
فرهنگ وبستر[15] واژه تعلل ورزی را گذشته صفت مفعولی از «procrastinates» از پیشوند pro"" به اضافه "crastinus" از واژه ""cras که به معنی اشاره به فردا است، میداند و معنی فعلی آن را عقب انداختن عمدی از روی عادت و فعل لازم آن را تأخیر عمدی در انجام چیزی که باید انجام میدادیم، تعریف میکند.
دیکشنری انگلیسی لانگ من[16]: تأخیر در انجام چیزی که شما باید انجام میدادید، اما خودتان نخواستید آن را انجام دهید.
دیکشنری آکسفورد کانادایی[17]: تأخیر یا به عقب انداختن کارها.
فرهنگ لغت میراث آمریکایی زبان انگلیسی (چاپ چهارم)[18] : به عقب انداختن کاری بدون بی دقتی یا تنبلی در یک به تأخیر اندازی غیر لازم.
دیکشنری تجدید نظر شده مشروع وبستر (1913)[19] :کندی، تأخیر و به عقب انداختن کاری برای زمان آینده.
دیکشنری بینالمللی انگلیسی کمبریج[20]: به عقب انداختن کاری که باید انجام میشد، اغلب برای اینکه ناخوشایند یا خسته کننده بود است.