تحقیق پایانی سطح دو (کارشناسی )
مقدمه
حقوق از جمله مقوله هایی است که در همه اعصار مورد توجه انسان بوده است. دانشمندان و فیلسوفان درباره آن پیوسته داد سخن سر داده اند. شاید بسیاری از انقلاب ها و جنگ ها و ... به خاطر رعایت نکردن همین حقوق برپا شده باشد. همچنین در سطح جهان، سازمانی به نام حقوق بشر وجود دارد. و درباره حقوق انسان ها (حقوق بشر)، حقوق زن ها و مردها کتاب های بسیاری نگاشته شده است.
در ادیان آسمانی هم، حقوق بسیاری برای انسان ها بیان شده است و در دین مبین اسلام به حقوق انسان ها مخصوصاً زن توجه خاصی شده است.
به شهادت تاریخ زن در پیش از اسلام، بدترین و نکبت بارترین وضع را داشته است. حتی در بعضی از جوامع بحث بر سر این مسأله بود که آیا زن انسان است و از روح انسانی برخوردار است یا حیوان می باشد؟
در جوامع بسیار متمدن چون ایران و روم، زن از بسیاری از حقوق مادی و معنوی از جمله حق معامله، حق حضانت، حق ارث و ... محروم بود. و در عربستان، دختران را به جرم دختر بودن زنده به گور می کردند. که در سوره تکویر آیه 8 و 9 به این قضیه اشاره شده است:
«وَإذَا الْمَوْءُدَهُ سُئِلَتْ بِِِأیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ»
و در آن هنگام که از دختران زنده به گور شده سوال شود: به کدامین گناه کشته شدند؟!
حتی در جوامع امروزی نیز داشتن دختر بیشتر، نوعی ننگ برای خانواده به حساب می آید و حتی در بعضی از کشورها که قانون تک فرزندی به خاطر جمعیت زیاد اجرا می شود. زنان چنین کشورهایی برای ادامه داشتن نسلشان جنین دختر را سقط میکنند. در چین هم اکنون جمعیت پسران نسبت به دختران افزایش بسیاری یافته است.
با ظهور اسلام، تمام ننگهای گذشته از چهره زن پاک شد. اسلام، بیان داشت که دختر به عنوان دسته گل است و یا هر زنی که اولین فرزندش دختر باشد قدم او برای خانواده مبارک است، یا اینکه زن ریحانه است. و نباید کارهایی را که از توان او بیرون است. برعهده او نهاد ...
اسلام برای زن حقوق بسیاری قرار داده است مخصوصاً در خانواده البته این حقوق در خانواده از دو جهت مهم است: ا- این حقوق به عنوان خمیرمایه است که سنگ های اول اجتماع را به هم می چسباند. 2- زن و شوهر با رعایت حقوق یکدیگر یاد می گیرند که حقوق افراد دیگر را هم رعایت کنند.
اسلام در کنار سفارش مردان به رعایت حقوق زنان، سفارش های دیگری هم به غیر از رعایت حقوق کرده است.از جمله اینکه زن امانتی است الهی در دست شما، زن عنصری باوفا است که در بسیاری از موارد همدم تنهایی شماست. بنابراین مراعات حال او را در همه حال داشته باشید.
در این تحقیق سعی شده است. بخشی از حقوق زنان به صورت مختصر جمعآوری شود. امید است توانسته باشم حق مطلب را ادا کنم و شما خواننده محترم با مطالعه این تحقیق تا حدودی با حقوق زن آشنا شوید.
کلیات
1- تعریف و تبین موضوع
2- ضرورت و اهمیت موضوع
3- فوائد و اهداف تحقیق
4- پیشینه موضوع
5- سوال های تحقیق
6- روش تحقیق
7- ساختار تحقیق
8- کلید واژه ها
9- مشکلات و موانع
1- تعریف و تبیین موضوع
این تحقیق درباره حقوق می باشد. یعنی حقوقی که زن در زندگی خانوادگی برعهده مرد دارد. در این تحقیق بسیاری از حقوق زن برشمارده شده است. که بعضی از این حقوق، حقوق مشترک بین زن و مرد است مانند خوش اخلاقی، محبت کردن و... که هم زن باید خوش اخلاق باشد و هم مرد، و بعضی از حقوق مختص به زن است مانند: مهر و نفقه.
2- ضرورت و اهمیت موضوع
با توجه به اینکه آمار طلاق در سطح کشور و جهان بالا رفته است و یا بعضی از زنان و مردان از زندگی زناشویی احساس رضایت نمی کنند و همیشه گلایه دارند که از زندگی خود لذت نمی برند شاید بسیاری از این طلاق ها و نارضایتی ها به خاطر این باشد که زن و مرد از حقوق وظایفی که در مقابل یکدیگر دارند بی اطلاع هستند. و روش امامان معصوم (علیه السلام) ما به گونه ای بوده که هر فرد را به حقوق طرف مقابل آشنا می کردند تا فرد وظایف خود را در مقابل دیگران بداند.
این تحقیق بسیاری از حقوق زنان را در زندگی خانوادگی تبیین می کند که اگر مردان این حقوق را مراعات کنند شاید مشکلاتی که در گذشته داشته اند، دیگر نداشته باشند. البته در کنار سفارش مردان به رعایت حقوق زنان، زنان را هم به رعایت حقوق مردان سفارش می کنیم چون اگر این حقوق به تنهایی از یک طرف رعایت شود و طرف دیگر رعایت نکند مشکلات دیگری در زندگی بوجود می آید.
3- فوائد و اهداف تحقیق
این تحقیق نشان می دهد که دین مبین اسلام چقدر به زن اهمیت می دهد. در آنجایی که دنیای غرب تشابه حقوق زن و مرد را به معنای تساوی حقوق سر می دهد دین مبین اسلام با قرار دادن حقوق مختص به زن و مرد مخصوصاً در کانون گرم خانواده، تمام نیازهای آن ها را مورد توجه قرار داده است. زوجین می توانند با به کارگیری این دستورات اسلامی، تا حد زیادی با هم هماهنگی و تفاهم داشته باشند و اگر در زندگی مشترکشان مشکلی بوجود آید می توانند مشکل را ریشه یابی کنند و ببینند مشکلاتشان از کجا نشأت گرفته است و آن را حل کنند.
از آنجایی که کتابی یا تحقیقی مختص به حقوق زن مخصوصاً در خانواده نوشته نشده است. این تحقیق می تواند افراد را با حقوق زن آشنا کند.
هدف از انتخاب این موضوع، گردآوری و معرفی حقوق زن، در دین مبین اسلام است.
4- پیشینه موضوع
حقوق از جمله مقوله هایی است که مورد توجه بوده است. و درباره آن کتابهای بسیاری نوشته شده است مانند حقوق بشر و ...
در مورد حقوق زوجین هم کتاب های زیادی نوشته شده است. ولی در سطح استان خراسان شمالی تحقیقی در مورد حقوق زن بر مرد یا مرد بر زن صورت نگرفته است. البته تحقیق های زیادی درباره ازدواج، نظام خانواده در اسلام، طلاق، حجاب، نقش باورهای ارتباطی در کارکردهای خانواده و سازگاری زناشویی به چشم می خورد. ولی تحقیقی که به طور خاص، حقوق زوجین، یا حقوق زن بر مرد را مورد بررسی قرار دهد در سطح استان صورت نگرفته است.
5- سوال های تحقیق
سوال هایی که در این تحقیق با آن مواجه می شویم و به ذهن می رسد موارد زیر می باشد:
1- اهداف ازدواج چه چیزهایی می باشد؟ و معیارهای انتخاب همسر چیست؟
2- آیا سرپرستی مردان بر زنان اهانت به بانوان نیست؟
3- چرا مسئولیت پرداخت نفقه بر عهده مرد است؟
4- نفقه به چه مواردی تعلق می گیرد؟
5- فلسفه مهر چیست؟
6- مالک مهر چه کسی می باشد؟
7- برای داشتن یک رابطه زناشویی ایده ال باید چه نکاتی را رعایت کرد؟
8- چه زمان می توان از رابطه زناشویی جلوگیری کرد؟
9- آیا قَسْم از حقوق زوج است یا زوجه؟
10- عواقب تنبیه و توهین به همسر را بیان کنید؟
11- در چه مواقعی شوهر می تواند زن خود را تنبیه کند؟
12- ارث زن در گذشته چگونه بوده است؟
13- چرا ارث زن کمتر از مرد است؟
14- زن از چه چیزهایی ارث می برد؟
6- روش تحقیق
تحقیق به اعتبار نوع: کاربردی
تحقیق به اعتبار موضوع: عقلی و دینی
به اعتبار روش جمع آوری اطلاعات: کتابخانه ای
7- ساختار تحقیق:
این تحقیق از شش فصل تشکیل شده است. که بخش اول آن را کلیات تشکیل می دهد. در ابتدای هر فصل آیه قرآنی مربوط به موضوع همان فصل آمده است.
فصل اول: این فصل درباره ازدواج می باشد. که اهمیت ازدواج در اسلام و ادیان آسمانی دیگر را بیان می کند. همچنین انواع عقد ازدواج و اهداف ازدواج و معیارهای انتخاب همسر را مورد بررسی قرار می دهد.
فصل دوم: این فصل درباره مهر می باشد. که ابتدا فلسفه مهر را بیان می کند و انواع و مقدار آن را مورد بررسی قرار می دهد و زن در همه حال مالک مهر است.
فصل سوم: این فصل درباره نفقه می باشد. که ابتدا نفقه را تعریف کرده، و بیان می دارد که چرا سرپرستی زنان برعهده مردان گذاشته شده است؟ انواع و حدود نفقه را بیان می کند. و اینکه چرا مسئولیت پرداخت نفقه بر عهده مرد می باشد؟ و چه کسی مالک نفقه می باشد؟
فصل چهارم: درباره ارتباط متقابل میباشد مانند حق برخورد خوش، خوش اخلاقی، کمک کردن مرد در خانه، وقت گذاری برای همسر،رفت و آمد فامیلی و ....
فصل پنجم: این فصل در رابطه با روابط زناشوئی می باشد. ابتدا اهمیت دادن اسلام به نظافت و تمیزی را بیان می کند و بعد نکاتی را که در رابطه زناشوئی باید رعایت شود را مورد بررسی قرار می دهد.
فصل ششم: این فصل در رابطه با ارث زوجه می باشد که ارث زن در گذشته چگونه بوده و با ظهور اسلام چه تفاوتهایی کرده است؟ چرا ارث زن کمتر از مرد است و زن از چه چیزهایی ارث می برد؟
8- کلید واژه ها
واژه هایی که در این تحقیق با آن مواجه هستیم عبارتند از:
حقوق: حقوق از ریشه حق می باشد. حق واژه ای عربی است، و به معنای ثابت، ضدباطل، مطابقت و موافقت می باشد. به همین جهت چیزی که با واقع مطابق باشد حق گفته می شود.[1]
واژه حقوق به معنای مجموعه مطالبات و درخواست های طرفینی است که دو انسان در قبال هم پیدا کرده و براساس آن به ادامه زندگی و یا همزیستی مسالمت آمیز می پردازند.[2]
همچنین آیت الله جوادی آملی حقوق را اینگونه تعریف کرده اند:
حقوق عبارت است از مجموعه قوانین و مقررات اجتماعی که از سوی خدای انسان و جهان، برای برقراری نظم و قسط و عدل در جامعه بشری تدوین می شود. تا سعادت جامعه را تامین سازد.[3]
ازدواج: ازدواج از زوج به معنای جفت شدن، زن گرفتن می باشد.[4]
نکاح: نکاح در لغت به معنی اعمال غریزه جنسی کردن و در شرع به معنی ازدواج نمودن است.[5]
زوج: به معنای جفت، شوهر، همسر می باشد. زوج به معنای جفت نر و یا مرد می باشد.[6]
زوجه: به معنی زن است که جمع آن زوجات می باشد.[7]
زن: انسان ماده، مقابل مرد، و نیز به معنی جفت مرد که به عربی زوجه میگویند.[8]
"زن از زادن و زائیدن و اضافه شدن آمده است و معنی زندگی بخش و زنده بودن می دهد وجه تسمیه زن به آن دلیل است که زنان به خاطر حاملگی و تولد و زایش فرزندان موجب بقاء نسل بشر هستند و هنگامی که کسی همنوع خود را به وجود میآورد، چون پس از مرگش از وجود او موجودی دیگر وجود دارد. و قطعه ای از بدن او و پاره تنش زنده است پس می شود گفت که او نمرده است و زنده میباشد با این وصف می توان گفت که زنان همیشه زنده هستند و پاینده.
در جای دیگر هم داریم که زن از زمین مشتق شده است. در گذشته یونانیان و رومیان کشت و کار در مزارع و عمل باردار کردن زنان را همانند یکدیگر می دانستند که در تمدنها بسیار به این عقیده بر می خوریم. از جمله تمدن درخشان اسلام که خداوند در قرآن کریم سوره بقره آیه 223 می فرماید:
نِسآؤُکُمْ حَرْثُ لَکُمْ فَأَتُوا حَرْثُکُمْ أََنَّی شِئْتُمْ وَ قَدِمُوا لِأََنْفُسِکُمْ
(زنان شما کشتزارهای شما هستند با بذرافشانی در کشتزارهای خود از نعمت فرزند بهرهمند شوید.)[9]
مرد: انسان نر، جنس نرینه از انسان، مقابل زن و کنایه از شخص شجاع و دلیر.[10]
مهر: از مهر و محبت می آید. هدیه یا پیشکشی که مرد هنگام ازدواج به همسر خود تقدیم می کند.
قَیِّم: کسی را که گویند که مهم کس دیگر را ا نجام دهد و قوام و قیامَه صیغه مبالغه آن می باشد.[11]
نفقه: از ماده نَفَقَ، نِفاقاً که به معنای چیزی کم شد، چیزی از بین رفت، میباشد. و نفقه به معنای خرج کردن و خرج شده معنا شده است.[12]
نشوز: به معنای سرپیچی از اطاعت، به دلیل تکبر است. اگر زن از وظایفی که در مقابل شوهر دارد خودداری کند مثلاً اگر زن از تسلیم نمودن خود در مقابل درخواست جنسی شوهر کوتاهی یا خودداری کند چنین موردی را نشوز
می گویند، و به زن در این هنگام ناشزه می گویند.
ارث: به معنای، ترکه و اموالی که از متوفی باقی مانده است.[13]
در کتاب قوانین و مقررات مربوط به وصیت وارث، ارث را اینگونه تعریف کردهاند:
«دارائی متوفی بعد از کسر واجبات مالی و دیون و ثلث را ارث می گویند.[14]»
عزوبت: تنها و مجرد بودن، بی همسر بودن، بی زنی، بی شوهری.[15]
صعب العلاج: مرضی که بسختی معالجه شود، دشوار درمان پذیر.[16]
لعبت: بازیچه، اسباب بازی، دلبر، معشوق زیبا.[17]
مسکوک: سکه زده شده، پول فلزی سکه خورده.[18]
مظنه: جای گمان بردن، جائی که گمان وجود چیزی در آن برود.[19]
ثبوت: استوار شدن، برجای ماندن، پابرجا بودن، ثابت شدن امری با دلیل و برهان.[20]
9- مشکلات و موانع
یکی از مشکلاتی که در سطح استان خراسان شمالی مخصوصاً در سطح شهر بجنورد احساس می شود، کمبود کتابخانه های مجهز است با اینکه در سطح شهر کتابخانه های بسیاری وجود دارد ولی وقتی به این کتابخانه ها مراجعه می شود انسان متوجه می شود که در این کتابخانه ها منابع اصلی همانند بحارالانوار، مستدرکالوسایل و اصول کافی و ... وجود ندارد. بنابراین کسانی که به این کتابها نیاز دارند مجبور میشوند به شهرهای دیگر مسافرت کنند. لذا از مسئولین عزیز این استان تقاضا دارم که در مجهز کردن کتابخانه های سطح شهر تلاش بیشتر نمایند.
.
.
.
1- ازدواج
ازدواج از کلمه زوج می باشد که به معنای با هم جفت شدن و زن گرفتن میباشد.[1] ازدواج برای انسان یک نیاز طبیعی است که از آفرینش ویژه آن ها سرچشمه می گیرد. چنانکه انسان به آب و غذا نیاز دارد در سنین خاصی به ازدواج نیاز پیدا می کند.
ازدواج به عنوان یک خواسته طبیعی، مورد تأیید همه ادیان آسمانی بوده است مخصوصا دین اسلام. اسلام پیروان خود را به ازدواج دعوت نموده و از عروبت[2]بر حذر می دارد. ازدواج نه تنها منفور نیست، بلکه از دیدگاه اسلام اهدی مستحب و در بعضی موارد واجب می باشد.
قالَ اَبوُ عَبْدِ اللهِ (عَلیهِ السلامْ) : « رُکْعَتانِ یُصَلِّیها المُتَزَوَّجُ أفْضَلَ مِنْ سِبْعینُ رُکْعَهً یُصَلِّیها أعْزَبُ.
اما صادق(علیه السلام) فرمود: دو رکعت نمازی که انسان متاهل می خواند ثوابش بیش از هفتاد رکعتی است که انسان مجرد می خواند.»[3]
در اسلام برای انتخاب همسر معیارهای خاصی بیان شده است از جمله؛
1. ایمان: ایمان یک عامل درونی است و از مهمترین و ضروری ترین اموری است که باید در انتخاب همسر مورد عنایت قرار گیرد.
2. اصالت خانواده: منظور از اصالت خانواده، امور مادی و ظاهری نیست. بعضی از خانواده ها شریف و بزرگوار و آبرومند هستند گرچه فقیر باشند و بعضی از خانواده ها ذاتاً پست و فرومایه هستند گرچه دارای مقام و ثروت باشند. اصالت بعد تربیتی دختر و پسر را در بردارد. یعنی آیا دختر و پسر در یک محیط سالم تربیت یافته اند یا نه؟
3. اخلاق: اخلاق نیک یکی از مهمترین و ضروری ترین اموری است که در انتخاب همسر باید مورد توجه قرار گیرد زن و شوهر باید یک عمر با هم زندگی کنند. اگر اخلاق خوش باشد زندگی آن ها شیرین و دلپذیر و گرم و با صفا خواهد بود و با تفاهم مشکلات زندگی را حل و فصل خواهند کرد.
2- مهر
مرد در هنگام ازدواج هدیه ای را به همسرش تقدیم می کند که در اصطلاح مهر یا صداق نامیده می شود. در قرآن از آن به عنوان نحله(هدیه، پیشکش) هم تعبیر شده است و به نوعی مرد خود را مدیون همسرش می کند هر چیزی که مالیت و ارزش داشته باشد می تواند مهر واقع شود. مانند آموزش قرآن یا احکام، طلا و سکه و ... در ادیان آسمانی گذشته نیز مهر وجود داشته است. مهر از آنجایی قرار داده شده است که نقش هر یک از زن و مرد در عشق مغایر بادیگری است. زیرا نوع احساسات زن و مرد نسبت به یکدیگر متفاوت است. قانون خلقت بی نیازی و غرور را در جانب زن قرار داده است و طلب و نیاز را در جانب مرد قرار داده است. همچنین از لحاظ طبیعت چیزی برعهده مرد نیست و زن مجبور است بارداری، زایمان و عادت ماهیانه و ... را تحمل کند. بنابراین اگر مشکلی بعداً پیش بیاید این مهر می تواند مقداری از مشکلات را حل کند.
یکی از حقوقی که در قبل از اسلام کمتر به آن بها داده می شد و یا اصلاً نادیده گرفته می شد همین مسأله بود که، زن را مالک مهر نمی دانستند و پدران و مادران مهر را به عنوان «حق الزحمه» و «شیربها» حق خود می دانستند. درست است که اسلام اصل مهر را قبول دارد. اما همیشه به خانواده ها سفارش می کند که مقدار مهر را زیاد قرار ندهید زیرا زیاد قرار دادن مهر، باعث کینه و دشمنی می شود و یکی از عوامل تزلزل خانواده، همین زیاد قرار دادن مهر است.
قالَ عَلَی (علیه السلام): «لا تُغالوُا بِمُهُورِ النِّساء فَتَکُونَ عَداوَهً ...
حضرت علی(علیه السلام) می فرماید: « مهریه زن ها را زیاد نکنید زیرا این عمل ایجاد دشمنی می کند.»[4]
بلکه زنان را تشویق می کند که مهریه خود را بخشند تا بعضی گمان نکنند با زیاد قرار دادن مهر، نوعی وثیقه مالی برای جلوگیری از تزلزل خانواده بدست آورده اند.
3- نفقه
نفقه یک نماد حقوقی و مورد قبول در اسلام است. از مسائل مسلم و اساسی در نفقه اسلامی می باشد و مرد موظف است تمام نیازهای مادی زن را تهیه کند. پیش از اسلام در پاره ای از ادیان و اعصار وجود داشته است.
مسئولیت پرداخت نفقه برعهده مرد است. ممکن است این سوال در ذهن مطرح شود که چرا اسلام مسئولیت پرداخت نفقه را برعهده مرد گذاشته است؛ علت قرار دادن پرداخت نفقه برعهده مرد، برای این است که مردها همیشه خواستار وصال هستند. یعنی مردها مظهر نیاز و طلب هستند و زن ها مظهر بی نیازی. بنابراین در اینجا مرد به عنوان مشتری و زن به عنوان صاحب کالاست. و مرد اگر بخواهد چیزی بخرد باید چیزی پرداخت کند.
علت دیگر برای قرار دادن نفقه این است که مسئولیت تولید نسل از لحاظ طبیعت به عهده زن گذاشته شده است و این زن است که باید بیماری ماهانه را تحمل کند، مشکلات دوران بارداری و بیماری مخصوص این دوره را بر عهده بگیرد. اگر با این حال قرار باشد دوش به دوش مردان در تحصیل معاش و تأمین زندگی تلاش کند زود رنجور و فرتوت می شود.[5]
4- حدود نفقه
1. نان و غذا که مقدار و کیفیت آن به اندازه ای است که زن را سیر کند و متناسب با شئونات زن و عرف و عادت او باشد.
2. پوشاک: پوشاک به مقدار کافی و از نوع متعارف و متناسب با محل زندگی، عادت زن و فصول سال.
3. فراش: که شامل زیرانداز و وسایل خواب و استراحت می باشد.
4. وسایل پخت و پز و لوازم آشپزی.
5. وسایل نظافت و آرایش در حد متعارف و متناسب.
6. مسکن ملکی یا استیجاری: باید مسکن متناسب با احتیاجات و شخصیت زن باشد.
7. هزینه درمان و معالجه بیماریهای جزئی و عادی جرو نفقه محسوب می گردد.
8. خدمتکار، در دو صورت زن می تواند خدمتکار داشته باشد. الف: در خانه پدرش خدمتکار داشته باشد. ب. زن بیمار باشد و خودش نتواند کارهایش را انجام دهد.
9. تهیه بقیه وسایل زندگی از قبیل نفت، گاز، هیزم و یا هر وسیله ای که زن در طول سال به آن نیاز دارد.
5- برخورد نیکو و شایسته
محبت به زن چیزی است که همواره در کنار سفارش زن به اطاعت از مرد عنوان شده است، و از مرد خواسته شده است که رفتاری شایسته و توأم با احترام با همسر خویش داشته باشد. در قرآن کریم و روایات اسلامی بر حسن معاشرت با زنان بسیار تأکید شده است و این امر در واقع از حقوق زن به شمار می رود.
در آیه 9 سوره نساء نیز به صراحت تأکید شده است که مردان باید با زنان خود حسن معاشرت داشته باشند. چنان که حضرت سجاد (علیه السلام) در مساله حقوق می فرماید:
«وَعاشِرو هُنَّ بالْمَعْرُوفِ.»
علاوه بر آیات قرآنی در روایات اسلامی نیز به معاشرت به معروف سفارش شده است.
« و حق همسرت این است که بدانی خداوند او را مایه ی آرامش و انس تو قرار داده است و بدان که این نعمتی است که پروردگار متعال بمناسبت آن بر تو منت نهاده است، باید او را گرامی داری و نسبت به وی مدارا کنی... ».[6]
در ادیان آسمانی دیگر نیز از محبت و احترام به زن سخن گفته شده است در تلمود که یکی از کتب آسمانی آئین یهود است چنین آمده است:
«تلمود نیز همواره به مردان سفارش می کند به زنان احترام گذارید چرا که معتقد است همه برکات از زن ناشی می شود. از سفارش های دیگر تلمود در این زمینه آن است که انسان همواره بایدکمتر از استطاعت خود برای خوردن و نوشیدن خرج کند و به اندازه استطاعت، خرج پوشاک خود کند و بیش از استطاعتش در عزیز نگه داشتن زن و فرزندانش و فراهم آوردن وسایل آنان کوشش کند. زیرا امید و اتکای ایشان به اوست و اتکای او به خدایی است که سخن گفت و جهان پدید آمد.»[7]
در ماده 1103 قانون مدنی امده است: «زن و شوهر ملکف به حسن معاشرت با یکدیگرند.»[8]