پایان نامه جهت دریافت مدرک روانشناسی
فصل اول
کلیات پژوهش
مقدمه
برخورد سیاستهای جنسیتی متداول غربی با هنجارهای اجتماعی یا سنت های فرهنگی در جوامع اسلامی، دشواریهای بسیار بزرگی را پدید میآورد که گاه به بحرانهای عظیم اجتماعی منجر میشود. به همین سبب بسیاری از رهبران کشورهای در حال توسعه، از پرداختن به سیاستهایی که نابرابریهای جنسیتی را کاهش میدهد، پرهیز میکنند. زیرا آن گروه از رهبرانی هم که برای به اجرای این سیاستها اقدام میکنند، گاه با شکست و حتی از دست رفتن مشروعیت خود روبرو میشوند. در بسیاری مواقع گروههای بزرگ اجتماعی، دینی و فرهنگی در مقابل این دولتها قرار میگیرند. نمونه بارز این رویارویی، حکومت پهلوی است که بدون در نظر گرفتن این تضادها، کوشید با یک طرح ناموزون و نارسای توسعه اجتماعی، که تنها به ظواهر میپرداخت، این سیاستها را اعمال کند.
پس از انقلاب اسلامی سال 1357 بر خلاف تصور بسیاری از کارشناسان که انتظار داشتند نقش وموقعیت زنان در ایران به انزوا کشیده شود، بهبود موقعیت زنان در برخی عرصهها و کاهش نابرابریهای جنسیتی در جامعه ایران شکل گرفت. حضور روزافزون زنان در دانشگاهها و تغییر نقش زنان در حوزه هنر از جمله شواهد این دگرگونی بوده است. با در نظر گرفتن این روند، فرضیه ما این است که : انقلاب اسلامی توانست با توجه به نیازهای جامعه ایرانی، دگرگونیهایی را در نقشهای اجتماعی زنان ایجاد کند. یادآور میشود در این مقاله، برای سنت تعریفی کاملا متفاوت از دین در نظر گرفته شده است. در حالیکه اسلام، پیشرو و راهگشای توسعه همهجانبه زنان و فعلیت یافتن استعدادهای انسانی آنها است، بسیاری از سنتها مانع توسعه و پیشرفت زنان هستند.
ما برای اثبات فرضیه خود به هنر و ادبیات بهویژه سینما و دگرگونی نقش زنان در این حوزهها میپردازیم. مفروض ما این است که هنر و ادبیات بازتاب دهنده چهره جامعه و تغییرهای آن است. مفروض دیگر ما این است که ورود زن به عرصه عمومی، شرایط را برای توسعه همهجانبه و پایدار فراهم میکند. روش ما تحلیل فیلمها و مطالعه سینمای ایران با استفاده از روش توصیفی تحلیلی است. بخش نخست این مقاله به مبانی نظری توسعه، فرهنگ، توسعه فرهنگی و نقش زنان در آن میپردازد و در بخش دوم به سینما، فیلمهای سینمایی، نقش و نفوذ زنان در این حوزه توجه میشود. در این پژوهش، زنان هم بهعنوان تولیدکنندگان نقشهای جدید اجتماعی و هم بهعنوان تولید کنندگان فیلمهای سینمایی دیده شدهاند، که در یک ترکیب موزون به ایجاد دگرگونی در فضای ذهنی و روانی جامعه پرداختهاند.(کولایی 1390)
بیان مسئله
برای شناسایی دستاوردهای گذشته و امروزین زنان در جوامع جهانی ، تشویق به رشد و توسعه بیشتر و توانمندی زنان در زمینه های فردی و اجتماعی ، سازمان ملل سالهای 1976 تا 1985 را دهه زنان نامید که این دهه شاهد ارائه مقالات و کتابهای بسیاری درباره ارتباط و نقش زنان بااشکال مختلف توسعه هستیم .
در ابتدا "دیدگاه زنان در توسعه " مطرح شده و این دیدگاه ارتباط نزدیکی با رویکرد فمینیستی لیبرال آمریکایی و نظریه نوسازی دارد که به شناسایی نقش و مقام زنان درفرآیند توسعه می پردازد.
این دیدگاه در اوایل دهه 1970 برای بهبود وضع تحصیلات ، فرصتهای اشتغال ،مشارکت سیاسی و رفاه اجتماعی و فردی و باملاحظه این مسئله به وجود آمد که زنان ازفرصتهای اقتصادی و اجتماعی محروم بوده و یا اینکه در فرآیند توسعه به نحوی درگیرمی شوند که از حقوق ، آزادی و امکان دستیابی به منابع مورد نیاز خود محروم می شوند(راجر 1997) خطمشی های عمومی در این زمینه شامل رفاه ، برابری ، فقرزدایی ،کارآیی و توانمندسازی "EMPOWERMENT" بوده است .(موسر 1987)
در دهه زنان ، تلاشهای گسترده ای از سوی ملل مختلف برای شناسایی نقش زنان درتوسعه و مشارکت آنان در فرآیند توسعه انجام گرفت و شرایط مادی زنان تا حد زیادی بهبود یافت .
ولی این دیدگاه اثربخشی کمتری در بهبود قدرت اقتصادی و اجتماعی و مشارکت سیاسی زنان در مقایسه با مردان داشته است . فمینیست ها در انتقاد به دیدگاه زنان درتوسعه به دو مشکل اشاره کرده اند:
1 - پیشرفت کند در تساوی بین زنان و مردان از جهت قدرت و امکان دستیابی به منابع .
2 - در حاشیه قراردادن زنان در مورد هدفگذاریهای توسعه و دستیابی به آنها.
باتوجه به اینکه دیدگاه زنان در توسعه فقط در دو زمینه فقرزدایی و کارآیی موفق بوده و زنان را به عنوان نیمی از جمعیت جهان در نظر گرفته است که باید نیازهای آنان تامین شود، مسئله برابری حقوق مردان و زنان که منشا تقسیم نقشها، کار و سود حاصل از آن وشکل گیری سنتها، آداب و فرهنگ در مورد زنان است ، نادیده گرفته شده است .
در پژوهش حاضر هم که بررسی نقش زنان در بهبود فرهنگ جامعه مطرح شده است سعی شده به بررسی دیدگاهها و همچنین فعالیت های زنان در عرصه های فرهنگی , اقتصادی و همچنین سیاسی آنها پرداخته شود .
اهداف تحقیق
با توجه به موضوع تحقیق اهداف زیر مورد بررسی قرار میگیرد.
بررسی نقش اقتصادی زنان در بهبود فرهنگ جامعه اردبیل
بررسی نقش سیاسی زنان در بهبود فرهنگ جامعه اردبیل
بررسی نقش اشتغال زنان در توسعه فرهنگی جامعه اردبیل
بررسی نقش تحصیلات در بهبود فرهنگی جامعه اردبیل
بیان فرضیه
زنان دارای درآمد بالا میتوانند در بهبود فرهنگی جامعه نقش داشته باشند .
زنان دارای پست ها و مقام های سیاسی میتوانند در بهبود فرهنگی جامعه نقش دارند .
زنان شاغل بیشتر از زنان خانه دار در بهبو فرهنگی جامعه نقش دارند .
زنان دارای تحصیلات بالا بیشتر از زنان دارای تحصیلات پایین در بهبود فرهنگ جامعه نقش دارند .
ضرورت واهمیت تحقیق
نقش کلیدی و محوری زنان در فراز و فرود جامعه انسانی در این کلام امام خمینی(ره) خلاصه میشود که فرمودند: «صلاح و فساد جامعه در گرو صلاح و فساد زنهاست». از این رو میتوان نکات زیر را جهت بررسی این تحقیق مهم و ضروری دانست .
فرهنگ جامعه ایران، که ستون فقرات آن اعتقادات به اصول و مبانی اسلام ناب محمدی است حاصل تعامل و تجربیات قرنها زندگی توام با فراز و نشیب ملت ایران است که بصورت امانتی به نسلهای بعدی منتقل میگردد و مواظبت از آن وظیفه شرعی و وجدانی تکتک ایرانیان است.
هر یک از افراد جامعه با بهرهگیری از این محیط فرهنگی و با تعامل با علایق و نیازهای خود در جریان فعالیتهای روزمره فردی و اجتماعی خویش از رهگذر تمام فعالیتهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، تغییراتی در این محیط فرهنگی ایجاد میکنند.
افزایش سن، ارتقاء موقعیت اجتماعی، رشد تحصیلات، قدرت رهبری و نفوذ افراد، جایگاه سازمانی، دسترسی به دستگاههای ارتباط جمعی و بالاخره نفوذ شخصیت، تاثیرات فرهنگی افراد را در محیط اجتماعی افزایش میدهد.
بهبود شرایط فرهنگی هر جامعه مستلزم، الف: افزایش توان ارزیابی عملکرد و تاثیر فعالیت شخصی افراد در فرهنگ جامعه، افزایش توان ارزیابی مدیران سازمان مختلف اقتصادی اجتماعی و سیاسی از تاثیر کارکرد سازمان آنها در تغییرات فرهنگی جامعه و افزایش توان و انگیزه افراد برای اصلاح نقش خود در فرهنگ جامعه است.
از آنجا که زیر ساخت اعتقادی و ارزشهای کلیدی فرهنگ جامعه ایران از اسلام نشت میگیرد حضور مسلط نظریهپردازان دینشناس، که درکی مناسب از شرایط زمان و مکان داشته و از قدرت کافی برای به جریان انداختن اندیشههای خود در سازمانهای فرهنگی امروزین برخوردار باشند، ضرورت دارد.
در حوزه مدیریت فرهنگ نیز همچون سایر حوزههای اقتصادی، سیاسی، قضایی، ضرورت وجود مدیریت عالی و راهبردی، مدیریت ستادی، اجرایی و مدیریتهای عملیاتی، بهمراه برنامههای بلند مدت و میان مدت و کوتاه مدت اجتنابناپذیر است تا بتوان بر اساس آن نظامهای نظارت و ارزشیابی محتوایی را براساس شاخصهای علمی، ابتدا برای سازمانهای بزرگ و به تدریج برای سازمانهای کوچکتر طراحی و عملیاتی نمود.
تعاریف عملیاتی
فرهنگ، واژه ای است درباره شیوه زندگی مردم؛ به معنی روشی که مردم، کارها را انجام می دهند. گروههای متفاوت مردم، ممکن است که فرهنگ های متفاوتی را دارا باشند. فرهنگ، بوسیله آموزش، به نسل بعدی منتقل می شود؛ در حالی که ژنتیک بوسیله وراثت منتقل می شود. هر منطقه از کشوری می تواند که فرهنگی متفاوت با دیگر مناطق کشور داشته باشد. ادوارد تایلور (۱۹۱۷-۱۸۳۲)، فرهنگ را مجموعه پیچیده ای از دانشها، باورها، هنرها، قوانین، اخلاقیات، عادات و هرچه که فرد بعنوان عضوی از جامعه، از جامعه خویش فرا می گیرد، تعریف می کند.
زن , واژه دختر معمولاً برای افراد جوان یا نابالغ به کار برده میشود و در مقابل آن، واژه زن برای افراد بالغ استفاده میشود. البته کلمه زن به طور عمومی به هر انسان مؤنث نیز گفته میشود؛ مثلاً در حقوق زنان.
به طور معمول یک زن بالغ، توانایی بارداری و زادن دارد. زن جوان ازدواج نکرده را دوشیزه و زن ازدواج کرده را زن متأهل یا بانو خطاب میکنند. به زنی که دارای فرزند شده است، مادر گفته میشود.
فصل دوم:
پیشینه پژوهش
نقش محوری زنان در جامعه اسلامی
قش کلیدی و محوری زنان در فراز و فرود جامعه انسانی در این کلام امام خمینی(ره) خلاصه میشود که فرمودند: «صلاح و فساد جامعه در گرو صلاح و فساد زنهاست» در این بخش جایگاه و نقش زنان مسلمان را به طور اجمالی در نظام اسلام مورد بررسی قرار دهد.
1 تساوی حقوق با مردان: در نظام اسلامی برخلاف نظرات افراط گرایانه فیمینیستی، زنان همسان مردان از تمام حقوق اجتماعی برخوردارند و فلسفه تفاوتهای موجود حفظ ارزش و کرامت زنان است. اما تفاوت به معنی تبعیض نیست.
2 مسؤولیت پذیری: مسؤولیت پذیری بانوان در نظام آفرینش دارای ابعاد گسترده ای است که به اختصار به بخشی از آن اشاره می شود. الف مسؤولیتپذیری در تربیت فرزندان صالح و شایسته ب حسن معاشرت با همسر و خوب همسرداری کردن ج تعیین سرنوشت سیاسی اجتماعی و مشارکت عمومی د دفاع از مملکت و ارزش های اسلامی و حفظ نظام و ..
3 الگوپذیری: اسوهگیری و الگوپذیری از سیره عملی نخبگان و انسانهای کامل و همگونی به ویژگیهای اخلاقی و رفتاری آنان یکی از راههای رسیدن به کمال انسانی است و سیره عملی حضرت زهرا و زینب کبری(س) برترین الگو در تمامی ابعاد زندگی فردی، سیاسی و اجتماعی به شمار می رود.
4 گسترش ارزشهای دینی: عشرت طلبی، مدگرایی و تقلید از فرهنگ منحط غرب از مشکلات زنان در اعصار گذشته بوده است؛ اما پس از پیروزی انقلاب ارزش های دینی، حجاب، حیا، عفت و حجب گسترش یافت و زنان برای حضور در اجتماع از انواع فشارهای روانی و امنیتی در امان ماندند.
5 نقش تربیتی: اگر زن مسلمان نقش مادری و تربیتی خود را به خوبی انجام دهد نسل آینده نظام، یک نسل سالم، مؤمن و معتقد خواهد بود که میتواند جامعه دینی را از گزند آفتها و تهاجمات فرهنگی بیگانگان پاس دارد و همانطور که امام (ره) فرمودند: «قرآن کریم انسانساز است و زنها نیز انسانساز هستند.»
6 آموزش و پرورش: افزایش بار علمی فرهنگی و تبلیغی بانوان و نوآوریهای علمی و پژوهشی به عنوان نیمی از افراد جامعه بسیار حائز اهمیت است چرا که موجبات گسترش و توسعه جامعه اسلامی را فراهم میآورد.
7 فعالیتهای تبلیغی: نقش زنان در فعالیتهای تبلیغی و جلوگیری از تحمیل بحرانهای فرهنگی از سوی دشمنان بسیار مهم نمود پیدا میکند که میبایست با مخاطبشناسی، پیام رسانی و نیازسنجی، زنان تحصیل کرده و آموزش دیده، پیام دین را تبلیغ کنند.
8 فعالیتهای هنری: از آنجا که زن مظهر جمال خداوندی است و ظرافتهای خاص هنری در نهاد آفرینش زنان نهفته شده است؛ لذا فعالیتهای هنری زنان میتواند خانواده و اجتماع را در جهت زیبائی بیشتر یاری کند.
9 جلوه های ایثار و فداکاری: زنان در طول تاریخ نشان دادهاند که برای دستیابی به اهداف والای انسانی و کمال مطلق و برای قرب الهی از هیچ عملی فروگذار نگشتهاند و در حد توان در خدمت خانواده، همسر و اجتماع بودهاند.
11 بینش سیاسی و دینی: بررسی دقیق و هوشمندانه مسائل روز، دشمن شناسی، تحلیل حوادث و آشنایی با تکالیف دینی و سیاسی، رهائی از شبهه زدگی را در پی دارد. کسانی که به حوادث با دقت و از روی آگاهی و بصیرت بنگرند هیچ گاه به دام شبهات نمیافتند، امام صادق(ع) می فرمایند: (العالم بزمانه لاتهجم علیه الّوابس) بر آگاه به زمان خود افکار آلوده و شبهات هجوم نخواهد آورد. (اصول کافی، جلد1 ص27)
12 خنثیسازی توطئههای فرهنگی دشمن: تلاش دشمنان اسلام برای رویاروئی با جوامع اسلامی به صورتهای مختلف انجام میشود؛ اما تمرکز تلاشها و شدیدترین حملات به اسلام به صورت تهاجم فرهنگی صورت میگیرد، تا هویت انسانی و اسلامی نیروهای متعهد جامعه را تغییر دهد و آنان را استحاله معنوی و فرهنگی کند.
یکی از ابزارهایی که به عنوان سلاح کارآمد درتهاجم فرهنگی به شمار می آید، استفاده ابزاری از زنان و ترویج فساد، فحشا، لاابالیگری و بیحجابی است. در نظام اسلامی ایران زنان به عنوان مقاومترین پایگاه در برابر تهاجمات فرهنگی بیگانگان به شمارمی آیند و با تأثیر عمیق تربیتی که در خانه دارند توانستهاند بسیاری از خانوادهها را از گزند تهاجم فرهنگ بیگانه مصون نگه دارند و نیز با پرورش فرزندان پاکدامن، توطئههای دشمنان را خنثی کرده و نسل انقلاب را به سلامت حفظ کنند؛ چرا که آنان دژ محکم عفت و عصمتاند.
13 رعایت حجاب و عفت اسلامی: از اصلیترین و محوریترین ویژگیهای روحی و اخلاقی زنان رعایت عفت و حجاب اسلامی است که سایر فعالیتها بدان ارزش پیدا میکند. بارزترین مشخصه زن مسلمان ایرانی در نظام اسلام، پاکدامنی، عفت، حجاب و رعایت شئونات اسلامی است که کامل کننده و متمم نقشآفرینی در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی آنان است.
14 الگودهی به زنان کشورهای اسلامی: نظام اسلامی که با دگرگونی معجزه آسا در اندیشه عملکرد زنان، جوشش، جنبش، حماسه و ایثار، فداکاری و اخلاص را در کالبد فسرده زن احیاء کرد. این قشر بزرگ اجتماع در پرتو عنایات الهی به عنصر فعال، شجاع، آگاه و کارآمد تبدیل گشت و این تحول شگرف انسانی و ایمان بانوان باید مایه عبرت سایر کشورهای اسلامی قرار گیرد تا با الگوپذیری از زن مسلمان ایرانی به آزادی، استقلال و شکوفایی در تمام زمینههای علمی، فنی، آموزشی، هنری و تبلیغی و غیره دست یابند.
جایگاه و پایگاه انسان در توسعه
اساس تشکیل جوامع انسانی ، رفع نیازهای انسان است . بطور کلی انسان موجودی است نیازمند و نیازهای وی در سه سطح گسترده قابل طبقه بندی است
اول نیازهای زیستی و فیزیولوژیکی مانند : خوراک ، پوشاک و مسکن و ...
دوم نیازهای روانی مانند : کسب آگاهی ، کسب امنیت ، ارتقاء و تعالی ، فرار از تاریکیها و ناشناختها ، لذت بردن از معنویت ( هنر ، زیبایی و ... ) ، لذت بردن از حیات و جهان هستی ، ارتباط با صاحب کائنات .
سوم نیازهای اجتماعی مانند : نیاز به تشریک مساعی جمعی در حل مسائل ، مشکلات و تنگناها و ... نیاز به همدلی ، پاسخ به نیازهای جنسی .
نقش زنان در توسعه
باتوجه به اینکه نیمی از جمعیت جهان ، زنان هستند برای دستیابی به توسعه ضروری است زنان مانند مردان در فرایند توسعه مشارکت کرده و به طور کامل از نتایج آن بهره جویند. ولی متاسفانه از بسیاری جهات در فرایند، توسعه ، زنان مورد غفلت قرار گرفته اندو به آنان توجهی در خور نشده است .
به طور نمونه شورای همکاری کانادا"1991" "1"، آمار زیر را ارائه کرده است "2":
67 % ساعات کار جهان به زنان تعلق دارد. "تقریبا همه کارهایی که در محیط خانه صورت می گیرد به وسیله زنان انجام می پذیرد. آنها حدود 18 ساعت در روز کار می کنند";
10 % درآمد جهان را زنان به دست می آورند. "زنان یک سوم نیروی کار رسمی را درجهان تشکیل می دهند اما در کارهایی که اشتغال دارند پایین ترین مزد به آنان پرداخت می شود و بیش از مردان نسبت به بیکاری آسیب پذیرند".
1 % از دارایی جهان در اختیار زنان است . "زنان نیمی از مواد غذایی جهان را تولیدمی کنند اما به ندرت مالک زمین بوده و به سختی می توانند وامی دریافت کنند".
دو سوم بی سوادان جهان را زنان تشکیل می دهند.
- زنان بیش از همه ، در زمینه اولویت پیشگیری از بیماری بر مداوا و نیز بهبود وضعیت بهداشتی خانواده خود پیشگام بوده اند.