فصل مقدماتی
مقدمه:
یکی از مسائلی که همواره ذهن نگارنده را به خود مشغول میداشت این بود که سرزمین هایی که زمانی جزو قلمرو ایران محسوب میشدند و نامهای فارسی اجزاء جغرافیایی آنها در کتب و متون تاریخی و ادبی این کشور مؤید چنان تعلقی میباشد، چگونه از این کشور جدا شده و سرنوشتی سوای ایران به مفهوم سیاسی متداول امروزیاش پیدا کردند. نامهایی چون رودکورایاکر که یادگار و یادآور نام کورش پادشاه بزرگ هخامنشی است، نامهای دربند، گنجه و بخصوص نام اخیر که یادآور شاعر پارسیگوی نظامی گنجهای است از جمله نامهایی میباشند که هر ایرانی حتی با سواد اندک و بدون اطلاعات تاریخی با شنیدن آن احساس بیگانگی نسبت به آنها نکرده و اگر بداند که غالبا میدانند آن سرزمینها دیگر متعلق به ایران نیست بر از دست رفتن آنها حسرت میخورد.
از زمانی که نگارنده دانشجوی مقطع کارشناسی بود، براین مطلب واقف شد که از ابتدای حکومت خاندان قاجار، مخصوصاً از زمان فتحعلیشاه ضعف قوای سیاسی، نظامی و اقتصادی ایران در مقابل دول غربی روشن شد. اگرچه زمینه آن ضعف در گذشته فراهم شده بود) و از آن پس تدریجاً و عملاً و رسماً قسمتهایی از قلمرو تاریخی این کشور از آن جدا شده و در تنظیم روابط خود با دول اروپایی دچار خودباختگی و پذیرش قراردادهایی شد که ناشی از بیاطلاعی از اوضاع جهانی و سیاستهای دولتهای خارجی بود و استقلال سیاسی، نظامی، اقتصادی و حقوقی ایران را خدشهدار کرد.
مسأله اصلی:
چرا و چگونه ایران در اوایل قرن نوزدهم در کانون توجهات بینالمللی قرار گرفت؟
سوالات و فرضیات پژوهش:
با توجه به اهداف تحقیق مورد نظر، سوالات مطرح شده در این پژوهش عبارتند از:
واکنش ایران در مقابل گرایش سه کشور روسیه، فرانسه و انگلستان به ایران چگونه بوده است؟
گرایش سه کشور فرانسه، روسیه و انگلستان به ایران، برای ایران و کشورهای مذکور چه پیامدهایی داشت؟
در جواب سوالات فوق فرضیههای زیر مطرح است:
رشد سرمایهداری صنعتی و رقابت امپریالیستی موجب توجه دولتهای اروپایی به ایران شد، با توجه به اینکه ایران از نظر موقعیت جغرافیایی شرایط حساسی داشت.
پیروزی روسیه بر ایران نتیجه یک سری معاملات پنهانی میان روسیه و انگلیس بود.
روش تحقیق:
روش تحقیق به کار رفته در این پژوهش بیش از هر چیز روش کتابخانهای است. دادههای این بررسی از متنهای نوشتاری گردآوری شدهاند. در ارائه این دادهها از شیوه توصیفی تحلیلی استفاده شده است و در مواقع لزوم کوشش شده است مباحث متناقض مورد تحلیل قرار گیرد.
مشکلات تحقیق:
طبیعی است که تحقیقی در هر موضوعی مشکلات مخصوص به خود را دارا میباشد. از مشکلات نگارنده در تهیه و تدوین این رساله علاوه بر محدودیتهای مادی و محدود بودن زمان، مشکل دست یابی به منابع و مأخذ بوده است. یکی از مراجعی که انتظار میرفت در زمینه موضوع این رساله دارای اسناد و مدارک قابل توجهی باشد اداره آرشیو وزارت امورخارجه ایران بود. ولی متأسفانه استفاده از آن مرکز برای عموم محققین امکانپذیر نیست و فقط عدهای محدود و افرادی خاص میتوانند به اسناد آنجا دسترسی داشته باشند از نیروهای وزارت مربوطه باشند.
مراکزی که مورد مراجعه اینجانب برای دستیابی به منابع مفید و مؤثر واقع شد. شامل کتابخانههای دانشگاههای تهران و اصفهان و چند کتابخانه دولتی و عمومی دیگر و کتابخانه شخصی بعضی از اساتید و دوستان بوده است. و بیمناسبت نیست که نگارنده مراتب تشکر و امتنان خود را نسبت به افرادی که در این زمینه بذل عنایت و همکاری کردهاند ابلاغ نماید.
مشکلات و محدودیتها و مخصوصاً تلف شدن مقدار زیادی وقت که غالباً ناشی از کمبود بعضی از امکانات و سیستم ارائه خدمات کتابخانههای مربوطه میباشد، بر کسانی که با این مراکز مرتبط باشند پوشیده نیست و توضیح بیشتر در این مورد ضروری نمینماید.
اگرچه منابع بسیار است، عدم دسترسی به کتابخانههای غنی و مکانهای فرهنگی بر مشکلات تحقیق افزوده است؛ در عین حال بسیاری از منابع که در ارتباط با موضوع بودهاند توجه نشده است زیرا از توان و زمان مشخص خارج است و در عین حال با توجه به گستردگی موضوع مقدور نبود که تمام منابع را بررسی نمایم. همچنین بسیاری از منابع یا در کتابخانهها موجود نیست یا به زبانهای دیگر است چون حیطه زمانی تحقیق دوران طولانی را دربر میگیرد؛ طبعاً فرصت ترجمه تمامی این منابع نبوده است و نیز بیشتر کتابهای هم که در مورد روابط ایران با دول اروپایی است به صورت پراکنده به این موضوع اشاره کردهاند اگرچه به روزگار خود آثاری شایان تحسین بودهاند، نباید منکر کاستیها و لغزشهای آنها باشیم. به نظر من وظیفه پیش روی محققان این است که مواد و مصالح تازهای به این چارچوب بیافزایند، هرچند بخش عمده این وظیفه میباید بدست نسل بعدی محققان انجام پذیرد، من هم امیدوارم سهم خود را ادا کنم.
پیشینه و ادبیات تحقیق:
با وجود اهمیت چشمگیر رویدادهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ایران در روزگار فرمانروایی صفویان هنوز جای پژوهشهای روشمندی که به شیوهای نسبتاً همهسویه تاریخ این دوران را بررسی کرده باشند خالی است. پژوهشها چنان جزئی نگرند که قادر به شناخت روابط سیاسی این دوران نمیباشند. گرچه هر یک از این پژوهشها به نوبه خود ارزشمند و در جای خود سودمند هستند. برای بررسی این موضوع میتوان به مجموعه فنی از شرححال نگاریهای متعدد، خاطرات و سفرنامههای ایرانی و غیرایرانی بویژه مسافران، جهانگردان و مأموران اروپایی اطلاعاتی بدست آورد.
با توجه به سیاستهای باز صفویان و رقابت های اقتصادی دول اروپایی باعث شد که جهانگردان و بازرگانان اروپایی به ایران روی آورند که باعث گردآوری سفرنامههایی از جمله شاردن و تاورنیه،... شد که میتوان از میان آنها اطلاعاتی درباره اوضاع سیاسی ایران بدست آورد.
تاریخ روابط خارجی ایران در دوره افشاریه و زندیه از مرزهای شناخته شده ایران بزرگ و در حقیقت فلات ایران پیش نرفته بود که دول بیگانه را سراسیمه کند و برخورد منافع جدی و رویارویی را حتمی سازد، به همین خاطر منابع خارجی به این موضوع کمتر پرداختهاند و بیشتر اطلاعات آن دوران را میتوان از کتابهای مورخان ایرانی آن دوره نظیر محمدکاظم مروی و میرزا مهدیخان استرآبادی بدست آورد.
در دوران 150 ساله حکومت قاجار روابط ایران با غرب برقرار بود که خوشبختانه محققانی که راجع به اوضاع سیاسی و اجتماعی قاجار سخن گفتهاند صفحاتی از کتابهای خود را به روابط خارجی اختصاص دادهاند. اما تحقیق جامع و کاملی که اختصاصاً در این مورد باشد وجود ندارد و از حیث پژوهش فوق کاری بدیع و نو میباشد. بیان مسائل به شکل کلی و عدم برخورداری تحقیقات از تجزیه و تحلیل کافی از جمله مشکلاتی است که از دیرباز گریبانگیر تاریخ ایران بوده است.
شناخت و نقد منابع:
منابع مورد استفاده در این پژوهش به منابع دست اول و منابع تحقیقی تقسیم میشود که محقق تنها به نقد و شناخت منابعی که در این پژوهش بیشتر مورد استفاده قرار گرفته است میپردازد.
ناسخالتواریخ قاجاریه:
یکی از منابع اصلی کتاب ناسخالتواریخ قاجاریه تألیف میرزا محمدتقی سپهر ملقب به لسانالملک است. کتاب ناسخالتواریخ که مشتمل بر 23 جلد تاریخ عمومی است توسط میرزا محمدتقی سپهر (9 جلد) و پسرش عباسقلیخان سپهر (14 جلد) تألیف شده است. ولی آنچه که درباره موضوع این رساله مهم و مورد استفاده است جلد نخست از سه جلد کتاب لسانالملک است که تحت عنوان «ناسخالتواریخ یا تاریخ قاجاریه» مشهور است و گرچه با 23 جلد مذکور همنام میباشد ولی از نظر موضوع مستقل بوده و منحصراً مربوط به تاریخ قاجاریه است.
جلد اول کتاب ناسخالتواریخ قاجاریه مربوط است به روی کار آمدن سلسله قاجاریه تا پایان پادشاهی فتحعلیشاه که در آن جنگها، لشکرکشیها، عزل و نصبها، روابط خارجی، اعیاد و جشنها، مسائل مربوط به خاندان سلطنت و مانند اینها به رشته تحریر درآمده است. همین جلد در تدوین رساله حاضر مورد استفاده قرار گرفته است. مؤلف در این کتاب علاوه بر مسموعات، مشهودات، خاطرات و یادداشتهای شخصی و بعضی از اسناد رسمی و نوشتههای دولتی از برخی کتب تاریخی نیز استفاده کرده است.
درباره صحت و سقم مطالب کتاب باید توجه داشت که چون به دستور شاه و برای او نوشته شده، قهراً از دوراندیشیها، گزافهگوییها و اندیشه جلب رضایت زمامداران وقت برکنار نمانده، مخصوصاً که وقایعمربوط به پدران پادشاه را به نگارش درآورده و بعید نیست در بسیاری از موارد اگر از شرح وقایعی صرف نظر کرده یا به اختصار گذشته و حتی وقایع را تحریف کرده باشد.
با وجود این در نقل حوادث و وقایع در عین اختصار حاوی مطالب فراوان است. ولی معمولاً از توجه به علل دقیق رویدادها غفلت کرده و البته این خصوصیت در بسیاری از تاریخها رسمی به چشم میخورد.
روضه الصفای ناصری:
منبع دیگر «روضهالصفای ناصر» تالیف رضاقلیخان طبرستانی ملقب به لله باشی و متخلص به هدایت است. مؤلف در سال 1215ه در تهران متولد شد و در شیراز به تحصیل پرداخت. سپس به دربار محمدشاه و ناصرالدین شاه راه یافت و از طرف شاه اخیر به ریاست مدرسه دارالفنون منصوب شد.
کتاب هفت جلدی روضهالصفا توسط میرخواند (6 جلد) و خواندمیر (یک جلد) در قرن نهم و دهم هجری تألیف شده بود. هدایت سه جلد دیگر بر روضه الصفا افزود و آن را «روضه الصفای ناصری» نام نهاد که در این رساله به اختصار روضه الصفا خوانده میشود.
سه جلد اخیر روضه الصفا حوادث تاریخ ایران را از تشکیل حکومت صفویه تا سال 1274 شامل میشود آنچه در موضوع این رساله حائز اهمیت است جلد نهم آن میباشد که تاریخ ایران را از شروع حکومت زند تا اواخر سلطنت فتحعلیشاه قاجار توضیح میدهد. اثر هدایت از خصوصیات سایر تألیفات درباری مستثنی نیست و نباید از آن انتظار داشت تمام حقایق را به رشته تحریر درآورده باشد. با وجودیکه مؤلف در بسیاری از جاهای کتاب حوادث را با وقایعبینی بیشتری نسبت به بعضی دیگر از مورخین درباری نگاشته ولی گاهی در مبالغهگویی از دیگران پیشی گرفته است. و در موارد مختلفی مؤلف دقت کافی نداشته و وقایع را به طور ناقص یا حتی تحریف شده بیان کرده است.
مآثر سلطانیه:
یکی از مهمترین منابع روابط ایران و روس در اوایل دوره قاجار «مآثر سلطانیه» تألیف عبدالرزاق بیک مفتون دنبلی است. مؤلف که سالها در دربار زند به عنوان گروگان به سر میبرد با روی کار آمدن قاجار به تبریز آمد و در عهد ولایتعهدی عباس میرزا در دیوان انشای وی مشغول به کار شد. عبدالرزاق علاوه بر مآثر سلطانیه آثار تاریخی و ادبی متعددی از خود به جای گذاشت که بعضی از آنها به چاپ رسیده است. او در شعر مفتون تخلص میکرد.
مآثر سلطانیه اگرچه بنابر اعتراف ضمنی مؤلفش تاریخی رسمی و فروپاشی است با این حال دارای اعتبار خاصی است، زیرا مؤلف آن از نزدیک شاهد بسیاری از حوادث بوده یا آنها را از شهود عینی شنیده است. کتاب مشتمل است بر حوادث ایل قاجار از پایان صفویه تا مرگ آقامحمدخان به طور خیلی خلاصه، و حوادث مربوط به دولت قاجار تا سال 1241 ه یعنی قبل از شروع جنگ دوم ایران و روس به طور مشروح و مفصل. از جهت مسائل سیاسی و روابط خارجی ایران دارای اهمیت چشمگیر میباشد. مهمترین موضوع کتاب روابط و جنگهای ایران و روس است و در این زمینه دارای مطالب منحصر به فرد است ولی از ذکر وقایع داخلی و گوشههایی از مسائل اجتماعی غافل نمانده و حوادث را به ترتیب سنوات درج کرده است.
با وجود اینها باید توجه داشت که مؤلف نویسندهای درباری بوده و کتاب او از خصوصیات عمومی چنین کتبی برکنار نیست. علاوه بر آنگاهی دقت کافی در ذکر حوادث نکرده و اطلاعات وی در موارد متعددی نه تنها محدود بوده بلکه غلط نیز بوده است.
در ذکر حوادث مربوط به جنگ به بزرگ کردن پیروزیهای ایران و شکست دشمن پرداخته و مبالغهگویی بسیار کرده است و از طرف دیگر شکستهای وارده بر سپاه ایران را از نتایج چرخ دوار دانسته و درصدد توجیه آنها برآمده و مستقیماً به علل واقعی آنها نپرداخته است.
سفرنامه خسرومیرزا به پطرزبورغ:
قسمت دیگر یعنی «سفرنامه خسرومیرزا به پطرزبورغ» اثر میرزا مصطفی افشار است. میرزا مصطفی چنانکه خود در ابتدای سفرنامه آورده و در خدمت میرزا مسعود مستوفی (مؤلف قسمت اول کتاب) به شغل منشیگری مشغول بوده و هنگامی که پس از قتل گریبایدوف، میرزا مسعود به تفلیس مأمور شده همراه وی بوده و سپس در جزو همراهان خسرو میرزا به پطرزبورغ رفته است. میرزا مصطفی به راهنمایی میرزا مسعود به نگارش شرح مسافرت میرزا مسعود به تفلیس و خسور میرزا به پطرزبورگ اقدام کرد.
اثر وی درباره موضوع این مسافرت که به منظور عذرخواهی از قتل گریبایدوف صورت گرفت مهمترین منبعی است که در دست میباشد. بنابر گرفته مؤلف در جلساتی که خود حضور نداشت، از مذاکرات انجام شده و آنچه گذشته بود به وسیله میرزا مسعود مطلع میشده و شخص اخیر برنگارش وی نظارت داشته و اشکالات نگارشی و نواقص آن را اصلاح میکرده، این اثر علاوه بر آنکه در شرح مسافرت و مأموریت هیئت ایرانی مهم و قابل توجه است. توضیحات نسبتاً مفصلی نیز درباره اوضاع اجتماعی و فرهنگی روسیه دارد که حائز اهمیت است.
تاریخ ایران تألیف سرجان مالکم:
از منابع خارجی دست اول درباره موضوع رساله حاضر نباید به دو سه اثر اشاره کرد. یکی قسمت آخر از جلسه دوم «تاریخ ایران» سرجان» مالکم است.
دو جلد کتاب مذکور که شامل تاریخ ایران از دوره پیشدادیان تا پایان سلطنت آغامحمدخان قاجار است، توسط میرزا اسماعیل متخلص به حیرت به فارسی ترجمه و در سال 1323 هجری قمری در بمبئی چاپ سنگی شده و بارها از روی همان در تهران افست و منتشر شده است. قسمت آخر کتاب در مورد اوضاع ایران در اوایل عهد قاجار و ارتباط با روسیه در زمان بنیانگذار آن سلسله حائز اهمیت است. یادداشتهای مالکم که تحت عنوان «نامههای سیاسی سفیر بریتانیا» توسط احمد توکلی ترجمه و منتشره شده نیز درباره روابط خارجی ایران در عصر آغامحمدخان و به دایره سیاست بینالمللی کشیده شدن ایران در اوایل حکومت فتحعلیشاه دارای نکات مفیدی است. در مورد نوشتههای مالکم باید توجه داشت که وی یکی از صاحبمنصبان انگلیسی در شرق بوده و نوشتههای وی از اغراض استعمارگرانه همراه بینش وی نسبت به حکومت قاجار به عنوان حکومتی مستبد، به علاوه نظر مثبت وی نسبت به آغامحمدخان تهی نبوده است.