الف- عنوان تحقیق
1- عنوان به زبان فارسی:
تحلیل رابطه عدم تقارن اطلاعاتی و هزینه حقوق صاحبان سهام با کیفیت گزارشگری مالی
......................................................................................................................................................
2- عنوان به زبان انگلیسی/(آلمانی، فرانسه، عربی):
تذکر: صرفاً دانشجویان رشتههای زبان آلمانی،فرانسه و عربی مجازند عنوان پایاننامه خود را به زبان مربوطه در این بخش درج نمایند و برای بقیه دانشجویان، عنوان بایستی به زبان انگلیسی ذکر شود.
ب – تعداد واحد پایاننامه: 6واحد
ج- بیان مسأله اساسی تحقیق به طور کلی (شامل تشریح مسأله و معرفی آن، بیان جنبههای مجهول و مبهم، بیان متغیرهای مربوطه و منظور از تحقیق) :
بر اساس تئوری نمایندگی ، مدیران به عنوان نمایندگان سهامداران ممکن است به گونه ای عمل نمایند یا تصمیم هایی را اتخاذ کنند که لزوما در راستای به حداکثر رساندن ثروت سهامداران نباشد. مطابق این تئوری، باید ساز و کارهای کنترلی یا نظارتی کافی برای محافظت از سهامداران در مقابل تضاد منافع ایجاد شود. موضوع شفافیت صورت های مالی و کیفیت افشای اطلاعات ارائه شده در آن به عنوان یک راهکار عملی مورد توجه قرار گرفته است. جریان شفاف و باکیفیت اطلاعات موجب کاهش عدم تقارن اطلاعاتی می شود. عدم تقارن اطلاعاتی زمانی به وجود می آید که یک یا چند سرمایه گذار، اطلاعات خصوصی مربوط به ارزش شرکت را در اختیار دارند. عدم تقارن اطلاعاتی، به مسأله انتخاب نادرست منجر می شود، زیرا سرمایه گذاران آگاه بر مبنای اطلاعات خصوصی، مبادله می کنند. این مبادلات به صورت عدم توازن غیرمعمول در جریان سفارشها منعکس می شود؛ بنابراین، حدود عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایه گذاران را می توان به عنوان احتمال اینکه یک سفارش خرید یا فروش خاص، ناشی از وجود یک سرمایه گذار با اطلاعات خصوصی باشد، توصیف کرد (وردی، 2012).
افزایش عدم تقارن اطلاعاتی اثرات نامطلوبی بر هزینه سرمایه شرکت خواهد داشت زیرا تامین کنندکان نقدینگی برای حفاظت از خود در برابر ریسک گزینش مغایر، دامنه پیشنهادی خرید و فروش سهام را افزایش می دهند که این امر باعث کاهش عمق بازار شده و در نتیجه به کاهش نقدینگی می انجامد. دو نوع عدم تقارن اطلاعاتی می تواند به شرح زیر قابل بررسی باشد:
نوع نخست: گزینش زیانبار (انتخاب نادرست ) که سرچشمه بسیاری از مشکلات می باشد. یک سرمایه گذار ممکن است از کیفیت شرکتی که قرار است تبدیل به یک شرکت عام شود مطمئن نباشد. سهامداران ممکن است از کفایت مدیری که انتخاب می کنند، مطمئن نباشند و سرمایه گذاران ممکن است از درستی اطلاعاتی که مدیریت در مورد شانس موفقیت های آینده شرکت ارائه داده مطمئن نباشند. در تمام این موارد عدم تقارن اطلاعاتی وجود دارد. زیرا یک طرف داده ستد اطلاعاتی دارد که طرف دیگر ندارد. تمام طرف های داد و ستد ممکن است از کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بهره مند گردند.
نوع دوم عدم تقارن اطلاعاتی، مخاطره اخلاقی نامیده می شود. مشکلات زیادی را می توان در ارتباط با مخاطره اخلاقی یافت. مدیران شرکت ها ممکن است تصمیماتی را اتخاذ کنند که برای سهامداران سودآور اما برای داراندگان اوراق قرضه زیان بار باشد. در تمام موارد عدم تقارن اطلاعاتی بروز می کند. زیرا برخی از طرف های دادو ستد نمی توانند کارها و تصمیمات طرف های داده ستد که بر منافع تمام طرف های دادو ستند اثر می گذارد را مشاهده نمایند. بنابراین، عدم تقارن اطلاعاتی زمانی ایجاد می شود، که یک یا چند سرمایه گذار اطلاعات محرمانه را در مورد ارزش شرکت داشته باشد، در حالی که سایرین فقط به اطلاعات عمومی دسترسی داشته باشند. تکرار عدم تقارن اطلاعاتی، مسئله انتخاب متفاوت را در بین سرمایه گذاران، به دلیل اطلاعات محرمانه، بوجود نمی آورد (برون و هایلجیست ، 2007).
از لحاظ مفهومی هزینه سرمایه یک شرکت عبارت است از هزینه فرصت سرمایه گذار برای سرمایه گذاری در آن شرکت با تخمین میانگین موزون هزینه سرمایه در شرکت، تلاش می نماید در جهت کمی کردن بازده متوسط مورد انتظار کلیه سرمایه گذاران در شرکت شامل: بدهی مرتبط با بستانکاران کوتاه مدت و دراز مدتی که به آنها بهره تعلق می گیرد سهامداران ممتاز و سهامداران عادی است. در این مدل هزینه سرمایه شرکت به صورت میانگین موزون محاسبه می شود که وزن های آن برحسب ارزشهای منابع مختلف سرمایه بکار گرفته شده برای سرمایه گذاری تعیین می شوند.
شرکت ها اطلاعات مرتبط با نتایج عملکرد و وضعیت مالی را در صورت های مالی افشاء می کنند. افشا به انتقال و ارائه اطلاعات اقتصادی اعم از مالی و غیر مالی، کمی یا سایر اشکال اطلاعات مرتبط با وضعیت مالی و عملکرد مالی شرکت گفته می شود. در صورتی که به واسطه مقررات و و ضع قوانین افشای اطلاعات الزامی شده یاشد، افشا اجباری است و به افشای اطلاعاتی که تحت تاثیر قوانین خاص نباشد، افشای اختیاری گفته می شود (لشکری و محمودی، 1386).
کیفیت در گزارشگری مالی و افشاء یک ضرورت است. کیفیت گزارشگری مالی سبب پیش بینی بهتر جریان های نقدی آتی شرکت برای سرمایه گذاران و سایر استفاده کنندگان صورت های مالی می شود. با توجه به آنکه حسابداری و اقتصاد دارای اثرات متقابل بر یکدیگر هستند سطح کیفیت گزارشگری مالی دارای اثرات اقتصادی است. کیفیت گزارشگری مالی ضوابطی است که اطلاعات مفید و سودمند را از سایر اطلاعات تفکیک می کند و سودمندی اطلاعات مالی را ارتقا می دهد. واضح است که قانونگذاران و سرمایه گذاران برای داشتن گزارشگری مالی با کیفیت مالی بالا هم عقیده هستند. زیرا اعتقاد غالب اینست که کیفیت گزارشگری مالی روی بازار های مالی اثر می گذارد.
یکی ازعوامل مؤثردر تصمیم گیری، وجود اطلاعات مناسب است. در صورتی که اطلاعات موردنیاز به صورتی نامتقارن بین افراد توزیع شود، می¬تواند نتایج متفاوتی را سبب شود. بنابراین اگرچه اطلاعات می¬تواند برای فرد تصمیم ¬گیرنده مهم باشد، اما این کیفیت توزیع اطلاعات است که باید به صورت دقیق مورد ارزیابی قرار گیرد (دیاموند و ورچیا1991). گزارش¬های مالی یکی از منابع اطلاعاتی در دسترس بازارهای سرمایه است که انتظار می¬رود در توسعه سرمایه ¬گذاری و افزایش کارآیی آن نقش ایفا نماید. به لحاظ تجربی بسیاری از تحقیقات در حوزه بازار سرمایه به بررسی مفید بودن اطلاعات حسابداری برای سرمایه¬ گذاران پرداخته¬اند. مفید بودن اطلاعات حسابداری برای سرمایه¬ گذاران، به طور تجربی از طریق ارتباط (عدم ارتباط) ارقام حسابداری منتشره با تغییردر قیمت سهام ویا سایر مؤلفه¬ های با اهمیت ومورد نیاز جامعه بررسی شده است(ولک وهمکاران، 2004).
اهداف گزارشگری مالی، از نیازها و خواسته های اطلاعاتی استفاده کنندگان برون سازمانی سرچشمه می گیرد. هدف اصلی، بیان آثار اقتصادی رویدادها و عملیات مالی بر وضعیت و عملکرد واحد تجاری برای کمک به اشخاص خارجی برای اتخاذ تصمیمات مالی در ارتباط با واحد تجاری است (ولک،2001).
روش این پژوهش درک کاملی از شرایط بکارگیری شاخص های بکاررفته برای تببین ساختار تئوریکی و تکنیک های برآوردی می باشد. بویژه از تاثیر قیمت و اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش یک سهم به عنوان شاخص هایی برای عدم تقارن اطلاعاتی و از بازده تحقق یافته ، بازده مورد انتظار بر اساس مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای و مدل 3 عاملی فاما و فرنچ و نسبت های سود به قیمت ، به عنوان شاخصی هایی برای هزینه حقوق صاحبان سهام استفاده می شود. از آنجا که سطح عدم تقارن اطلاعاتی بطور مستقیم قابل مشاهده نیشت از این رو محققین از برخی از متغیرهای شاخص برای سنجش آن استفاده نموده اند. یکی از این معیارها دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام می باشد، مدل های تحلیلی نظیر کایل (1985) و گلاستن و میلگرام (1985) پیش بینی می نمایند که عدم تقارن اطلاعاتی، ریسک گزینش مغایر تامین کنندگان نقدینگی (بازارسازها) را افزایش می دهد که این موضوع سبب می شود که آن ها با گسترش دامنه قیمت پیشنهادی و کاهش عمق بازار و در نتیجه با کاهش نقدشوندگی به آن واکنش نشان دهند، به عبارت دیگر سطوح بالاتر عدم تقارن اطلاعاتی (معامله آگاهانه) با دامنه قیمت پیشنهادی بالاتر همراه خواهد بود (باتاچاریا و همکاران، 2009). از این رو دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام به طور گسترده در تحقیقات پیشین به عنوان معیار عدم تقارن اطلاعاتی به کار رفته است.
با توجه به مطالب بالا این سوال به وجود می آید که آیا در مجموع، عدم تقارن اطلاعاتی و هزینه حقوق صاحبان سهام بر کیفیت گزارشگری مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر دارد؟
د - اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
اصلی ترین اثر بحران های اقتصادی دههی اخیر بر حرفه حسابداری تغییر ساختار نظارت بر حرفه بود. تا اواخر قرن بیستم حرفه حسابداری تا حدود زیادی خودانتظام بود، اما از اوایل قرن بیست و یکم نظارت بر حرفه حسابداری به طور کامل به مراجع مستقل از حرفه واگذار شد. آشکار شدن رسوایی های مالی در شرکت های بزرگ نظیر ورلدکام و انرون طی سال های اخیر که ریشه در عدم شفافیت اطلاعات و نارسایی گزارشگری مالی داشت فضای بیاعتمادی نسبت به صورتهای مالی و حسابرسی را ایجاد کرد و لزوم توجه بیشتر به نظام راهبردی و بازنگری در برخی قوانین و مقررات حرفه حسابداری و حسابرسی، اعمال نظارت مناسب بر کار حسابرسان و فرایند حسابرسی را بیش از پیش نمایان ساخت. این امر در مورد شرکت های سهامی عام به ویژه شرکت های پذیرفته شده در بورس از اهمیت و حساسیت بالاتری برخوردار است (جعفری سرشت، 1386).
بنابراین، به نظر می رسد که افزایش کیفیت گزارشگری مالی منجر به کاهش عدم تقارن اطلاعاتی و هزینه حقوق صاحبان سهام شود. در نتیجه تحقیقاتی از این قبیل که می تواند در جهت شفافیت اطلاعات و گزارشات مالی قدم بردارد، می تواند در جهت خدمات رسانی به گروه کثیری از افراد ذینع موثر باشد.
ه- مرور ادبیات و سوابق مربوطه (بیان مختصر پیشینه تحقیقات انجام شده در داخل و خارج کشور پیرامون موضوع تحقیق و نتایج آنها و مرور ادبیات و چارچوب نظری تحقیق):
تحقیقات خارجی
نتایج پژوهش ورچیا (1982) حاکی از آن است که اطلاعات عمومی افشا شده توسط شرکت، جایگزین کاملی برای اطلاعات خصوصی است و به طور کلی، میزان تمایل سرمایه گذاران به تحصیل اطلاعات خصوصی هزینه بر، با افزایش میزان اطلاعات عمومی افشا شده شرکت، کاهش می یابد. دیاموند (1985) نیز به این نتیجه رسید که انگیزه های سرمایه گذاران برای تحصیل اطلاعات خصوصی با افزایش افشای اطلاعات عمومی توسط شرکت ها، کاهش می یابد. به طور کلی، احتمال بیشتری وجود دارد که شرکت ها با کیفیت افشای بالا، اطلاعات عمومی با اهمیت را به موقع و همچنین اطلاعات آتی را ارائه کنند. بنابراین، انتظار می رود که کیفیت افشای بیشتر، انگیزه جستجو برای اطلاعات خصوصی را کاهش دهد.
یان ( ١٩٩٨) به وجود عواملی اشاره می کند که طبق آن، حرکت های مهمی را در قیمت سهام پیرامون زمان اعلان سود مشاهده کرد که می تواند معامله گران را به گردآوری اطلاعات بیشتر ترغیب کند. وی دریافت که هم تغییرپذیری سود و هم واکنش بازار نسبت به سود غیرمنتظره رابطه مثبتی با تغییرات در دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام قبل از اعلان سود دارد. از این رو دامنه قیمت پیشنهادی در روز قبل، روز اعلان و روز پس از اعلان دارای روندی افزایشی است.
میخائیل و بارث (2003) دقت اطلاعات مالی را به عنوان معیار اندازه گیری کیفیت گزارشگری مالی، مورد استفاده می دهند. دقت اطلاعات مالی بیانگر توانایی اجزای سود تعهدی حسابداری (تحت شرایط انعطاف پذیری و اختیار عمل در انتخاب از میان رویه ها و برآوردهای حسابداری ) برای پیش بینی جریانهای نقدی مورد انتظار آینده می باشد. بنابر این بالا بودن دقت و توان پیش بینی کنندگی اجزای سود تعهدی از شاخصهای تعیین محتوای اطلاعاتی و کیفیت بالای گزارشگری مالی می باشد.
براون و هایلجیست (2007) به بررسی رابطه بین کیفیت افشا و عدم تقارن اطلاعاتی پرداختند. نتایج نشان می دهد که کیفیت افشا به طور معکوس به عدم تقارن اطلاعاتی مرتبط است. همچنین، بین کیفیت افشا و میزان معاملات سهامدارانی که دسترسی به اطلاعات محرمانه دارند، رابطه ای معکوس وجود دارد. علاوه بر آن، با توجه به یافته های قبلی مبنی بر این که هزینه سرمایه با افزایش عدم تقارن اطلاعاتی، افزایش می یابد، نتایج بیانگر این است که شرکت های با کیفیت افشای بیشتر، هزینه سرمایه پایین تری دارند.
چیو چی (2009)، تاثیر میزان شفافیت گزارشگری مالی بر عملکرد و ارزش شرکت در بورس اوراق بهادار تایوان را بررسی کرده است. هدف اصلی آن روشن کردن قوانین و مقررات جدید و فراهم کردن شواهدی تجربی به منظور نشان دادن رابطه بین شفافیت افشای مالی و عملکرد شرکت در محیط تایوان بوده است. وی بر مبنای درجه قابلیت اتکا، صریح و واضح بودن گزارشهای مالی 880 شرکت از نظر شفافیت رتبه بندی کرد. مطالعه او شواهد تجربی فراهم کرد که نشان میدهد کیفیت کلی شفافیت افشای شرکت به طور مثبتی با عملکرد مالی شرکت رابطه دارد. علاوه بر این وی نشان داد که شفافیت افشای صورتهای مالی شرکت، مکانیزمی است که ارزش شرکت را حداکثر کرده و از ایجاد خطر اخلاقی بین مدیران و مالکان جلوگیری می کند.
واسان و بو (2010)، در مطالعه ای به بررسی رابطه میان اقلام تعهدی و عدم تقارن اطلاعاتی، پرداخته اند. در تحقیق آنها میان دامنه تفاوت قیمت پیشنهادی خریدو فروش سهام و اقلام تعهدی، رابطه معنی داری مشاهده نگردید، بطوری که رابطه میان قدر مطلق کل اقلام تهدی و دامنه تفاوت قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام، منفی و بی معنی و رابطه میان قدر مطلق اقلام تعهدی غیر عادی و دامنه تفاوت قیمت پیشنهادی خریدو فروش سهام، مثبت و بی معنی است.
فو، کرافت و ژانگ (2012)، نمونه ای از شرکت ها را با فراوانی گزارشگری مالی، از سال 1951 تا 1973 برای ارزیابی این موضوع که آیا فراوانی گزارشگری مالی با پایین بودن عدم تقارن اطلاعاتی و هزینه حقوق صاحبان سهام مرتبط است، مورد بررسی قرار دادند. علاوه براین، آنها 4 نوع روش شناسی مختلف (روش حداقل مربعات، اثرات ثابت، روش دومرحله ای حداقل مربعات و آزمون همسانی نمونه ها را بکار گرفتند). نتایج آنها نشان می دهد که شرکت هایی با فراوانی گزارشگری مالی بالا (مانند گزارشگری فصلی یا سالانه) منجر به پایین بودن عدم تقارن اطلاعاتی و هزینه حقوق صاحبان سهام می گردد.
پژهش های داخلی
قائمی و وطن پرست (1384) در تحقیق خود تحت عنوان "بررسی نقش اطلاعات حسابداری در کاهش عدم تقارن اطلاعاتی در بورس اوراق بهادار تهران " به بررسی وجود سطح عدم تقارن اطلاعاتی و تاثیر آن بر قیمت سهام و حجم مبادلات در 21 روز قبل و بعد از اعلان سود برآوردی هر سهم پرداختند. آن ها 121 مورد اعلان سود را برای 93 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای سال های 1381-1383 بررسی کردند. نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد که در طی دوره مورد مطالعه، عدم تقارن اطلاعاتی در بورس اوراق بهادار تهران بین سرمایه گذاران وجود داشته و این امر در دورههای قبل از اعلان سود به مراتب بیشتر از دورههای پس از اعلان سود می باشد. همچنین مشخص گردید عدم تقارن اطلاعاتی بر حجم مبادلات و قیمت سهام تاثیرگذار بوده به طوری که در دوره قبل از اعلان سود، حجم مبادلات افزایش یافته و قیمت سهام شرکت ها نیز دچار نوسان شده است. به عبارت دیگر، سرمایه گذاران توانسته اند در دوره قبل از اعلان سود بازده غیر عادی کسب کنند.
نوروش و ابراهیمی کردلر (1384) طی پژوهشی به بررسی و تبیین رابطه ترکیب سهامداران با تقارن اطلاعات و سودمندی معیارهای حسابداری عملکرد پرداخته اند . هدف این پژوهش ارایه شواهدی در رابطه با نقش نوع دوم سرمایه گذاران نهادی در کاهش عدم تقارن اطلاعاتی در بورس اوراق بهادار تهران است. برای انجام آزمون تجربی دو نمونه از شرکت های سرمایه پذیر انتخاب شد. نمونه اول شامل شرکتهایی با درجه پایینی از مالکیت سرمایه گذاران نهادی و نمونه دوم شامل شرکت هایی با درجه بالایی از مالکیت سرمایه گذاران نهادی را تشکیل می دهند. نتایج تحقیق نشان داد ، مورد شرکت هایی اخیر، اطلاعات بیشتری در رابطه با سود های آتی، نسبت به مورد شرکت های قبلی گزارش کرده اند. بنابراین عدم تقارن اطلاعاتی بیشتری در شرکت های سرمایه پذیر با درجه پایینی از سرمایه گذاران نهادی گروه اول مشاهده می شود.
احمدپور و رسائیان (1385)، در پژوهش خود با عنوان "بررسی اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام در بورس اوراق بهادار تهران" به بررسی رابطه میان اطلاعات مالی و اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. نمونه آماری پژوهش آن ها مشتمل بر 156 شرکت برای دوره سه ساله 1381-1383 بود. نتایج تحقیق آن ها بیان کننده این مسأله بود که متغیرهای مستقل به کار گرفته شده در این تحقیق که عبارتند از: دفعات انجام معامله در هر روز، درصد روزهای انجام معامله، حجم ریالی معاملات روزانه سهام، گردش روزانه سهام شرکت، قیمت سهام، ارزش بازار شرکت، بتای بازار و تغییرپذیری قیمت بیش از 51 درصد تغییرات در اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام را اندازه گیری می کند.
رضا زاده و آزاد (1387)، طی پژوهشی رابطه بین عدم تقارن اطلاعاتی و محافظه کاری در گزارشگری مالی را مورد بررسی قرار دادند. برای اندازه گیری عدم تقارن اطلاعاتی و محافظه کاری به ترتیب از دامنه ی قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام و معیار باسو استفاده شده است. نتایج آزمون های تجربی با استفاده از اطلاعات مربوط به نمونه ای از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره 1381 تا 1385 حاکی از وجود رابطه ی مثبت و معنی دار میان عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایه گذاران و سطح محافظه کاری اعمال شده در صورت های مالی است. نتایج دیگر بیان کننده آن است که به دنبال افزایش عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایه گذاران، تقاضا به اعمال محافظه کاری در گزارشگری مالی افزایش می یابد و بدین ترتیب، سودمندی محافظه کاری به عنوان یکی از خصوصیات کیفی صورت های مالی مورد تأیید قرار می گیرد.
پایان نامه مربوط به این پروپوزال در سایت وجود ندارد