درس:
لشکر در آفند و پدافند
طرح خاورمیانه بزرگ و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران
چکیده
هدف این مقاله توضیح مفاد و محتوا و تجزیه و تحلیل علل، انگیزهها و اهداف طرح خاورمیانه بزرگ، با هدف واکاوی تأثیرات آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران است. به عبارت دیگر، منظور پاسخگویی به این سؤالات اصلی و فرعی است: دلایل، انگیزهها و اهداف ایالات متحده از ارایه این طرح چیست؟ این طرح، چه جایگاهی در راهبرد امنیت ملی، سیاست خاورمیانهای و نقش ملی آمریکا دارد؟ چرا فرآیند دموکراتیکسازی خاورمیانه در شرایط بینالمللی پس از 11 سپتامبر 2001 آغاز و تعقیب میگردد؟ بازتابها و پیامدهای امنیت این طرح، برای کشورها و جوامع خاورمیانه کدامند؟ و سرانجام، تحقق و اجرای این طرح چه چالشها و فرصتهای امنیتی را برای جمهوری اسلامی ایران در پی خواهد داشت.
پاسخ احتمالی این پرسشها در چارچوب فرضیه ذیل مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت: «طرح خاورمیانه بزرگ به مثابه یکی از راهکارها و سازوکارهای کانونی در راهبرد پیشگیرانه و مرکز ثقل راهبرد کلان امنیت ملی آمریکا به منظور مقابله با تهدیدات نامتقارن، ضمن ایجاد تهدیدات و چالشهای امنیتی مختلف، فرصتهایی نیز برای تأمین و تحکیم امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران میفرآیند.»
در پایان، راهکارهایی برای بهرهگیری جمهوری اسلامی از فرصتها و دفع تهدیدات امنیتی این طرح ارایه میشود.
مقدمه
پس از حادثه 11 سپتامبر 2001 (20 شهریور 1380) که مبارزه با تروریسم به صورت مفهومی غالب در سیاست خارجی و امنیت ملی آمریکا درآمد، خاورمیانه نیز به کانون روابط و مرکز ثقل نظام بینالملل تبدیل شد. تصمیمسازان و سیاستپردازان ایالات متحده، با ایجاد پیوستگی و همبستگی بین اسلامگرایی یا بنیادگرایی اسلامی با تروریسم، علاوه بر توسل به نیروی نظامی و قوه قهریه بر علیه تروریستها، درصدد اصلاحات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی از طریق مهندسی اجتماعی سیاسی و اصلاح دینی مذهبی جوامع خاورمیانه به عنوان خاستگاه تروریسم بینالمللی نیز برآمدند.
ژنرال کالین پاول وزیر امور خارجه آمریکا در تاریخ 12 دسامبر 2002 (22 آذر ماه 1381) در سخنرانی خود در بنیاد هریتج در یک سخنرانی، برای نخستین بار و به طور رسمی طرح این کشور برای خاورمیانه را مبنی بر اصلاحات سیاسی، اقتصادی و آموزشی اعلام کرد. همچنین یکی از توجیات و بهانههای سهگانه حمله آمریکا به عراق در کنار «نبرد علیه تروریسم» و «سلاحهای کشتار جمعی»، استقرار دولت سرمشق در این کشور برای توسعه و اشاعه دموکراسی در منطقه براساس منطق دومینوی دموکراتیک اعلام گردید.
جورج بوش رئیس جمهور آمریکا در 26 فوریه 2003، اندکی پیش از تهاجم نظامی به عراق طی سخنانی در انستیتو آمریکایی اینترپرایز، عزم خود را مبنی بر استقرار ارزشهای دموکراتیک در خاورمیانه ابراز داشت. سپس در 9 مه همان سال در جهت عملیاتی کردن ارزشهای مورد نظر خود، «ایجاد منطقه مبادله آزاد میان ایالات متحده آمریکا و خاورمیانه تا ده سال آینده» را پیشنهاد داد. دیکچنی معاون رئیس جمهور آمریکا نیز در دسامبر 2003، در مجمع جهانی اقتصاد در داووس، صراحتاً سیاست رسمی دولت آمریکا مبنی بر دموکراتیک ساختن خاورمیانه را بیان داشت. روزنامه عرب زبان الحیات چاپ لندن در 13 فوریه 2004، مفاد سند اجرایی «طرح خاورمیانه بزرگ» را که از سوی آمریکا برای طرح در نشست 8 تا 10 ژوئن 2004 سران گروه 8 (G8) در سی آیلند ایالت جورجیا ارایه شده بود، منتشر ساخت.
هدف این نوشتار توضیح مفاد و محتوا، تجزیه و تحلیل علل و انگیزهها و اهداف این طرح به منظور واکاوی تأثیرات آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران است. به منظور تحقق این هدف از طریق استدلال و برهان منطقی، مباحث در چهار گفتار سازماندهی میشود. نخست، مفاد و مفروضههای طرح، توصیف و شرح داده میشود. در بخش دوم، خاستگاه و اهداف طرح در چارچوب واکاوی راهبرد امنیت ملی، اهداف خاورمیانهای سیاست خارجی و نقش ملی ایالات متحده بررسی میشود. موضوع قسمت سوم نیز تجزیه و تحلیل چگونگی تأثیر این طرح بر ابعاد مختلف امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران است. سرانجام، در نتیجهگیری بحث، پیشنهاد ما و راهکارهایی برای کاهش چالشها و تهدیدات امنیتی و بهرهبرداری از فرصتهای ناشی از طرح برای افزایش ضریب امنیت ملی ایران ارایه خواهد شد.
نگاهی به تصویر تاریخی خاورمیانه
در 1902، تاریخدان نیروی دریایی آمریکا آلفرد تایر ماهان واژه «خاورمیانه» را برای نشان دادن منطقهای که عرب را از هند جدا میکرد بکار برد. منطقهای که در زاویه استراتژیکی دریایی و مرکز خلیج فارس واقع شده است. بعدها این واژه توسط روزنامه تایمز چاپ انگلیس و سپس توسط دولت انگلیس بکار گرفته شد. این واژه جغرافیایی کمی بعد به نام خاور نزدیک مورد استفاده قرار گرفت. واژه نزدیک بکار برده شد زیرا مردم این منطقه مسیحی اروپایی بودند و یا شرق به دلیل اینکه این منطقه هنوز زیر سلطه امپراطوری عثمانی، یک کشور مسلمان و شرقی قرار داشت. امپراطوری عثمانی آنقدر گسترش یافت که بخش وسیعی از آسیا و آفریقا را هم شامل میشد. ولی به مرور زمان، واژه خاور نزدیک کمکم از بین رفت و خاورمیانه جای آن را گرفت. در آن زمان، خاورمیانه شامل مناطق وسیعی از آسیای جنوب شرقی غربی و آفریقای شمالی میشد. امروزه، مردم این منطقه هم واژه «خاورمیانه» را پذیرفتهاند و آن را بکار میبرند.
خودویژگیهای جغرافیایی
بطور کوتاه، کمبارانی و کمآبی، خشکی و بیحاصلی تقریباً گسترده، زمینهای بایر، زمینهای غیررسوبی، تعداد کم جنگل، کشاورزی متکی به آبیاری و مبارزه دائمی در رابطه با فرسایش انسان از ویژگیهای جغرافیایی این منطقه محسوب میشوند. بجز ساحل رودخانه نیل در مصر و دریای مدیترانه بقیه مناطق، چون شبه جزیره عربستان کویری هستند. قسمتهای وسیعی از پرس (ایران) و ترکیه هم جزء مناطق کویری به شمار میروند. برخی از قسمتها کویری مانند روب ال خالی در عربستان و کویرهای مصر کاملاً خالی از سکنه میباشند.
ساختار اقتصادی، سیاسی و اجتماعی
خاورمیانه خود ویژگیهای خاص خود را دارد. بطور نمونه قدیمیترین تمدنهای موجود در دنیا در این منطقه میزیستهاند. چادرنشینی و دامداری، چوپانی، تربیت اسب و شتر از ویژگیهای زندگی مردم محسوب میشد. در قرون وسطی تقریباً هیچ منبع انرژی وجود نداشت و چوب و ذغال برای سوخت خیلی کمیاب بود، در واقع، منابع انرژی این منطقه بسیار محدود بود. به این معضل باید مشکل مراقبت از مرزهای کویری و امنیت جادههای بازرگانی را هم اضافه کرد. فتح و کشورگشایی پدیدهای عادی در خاورمیانه محسوب میشد. تعداد زیادی حمله، کشورگشایی و مهاجرت، در این منطقه صورت گرفته است. هدف اصلی حمله و کشورگشاییها ایجاد خطوط بازرگانی برای رفع احتیاجات، کمکهای سیاسی و نظامی بودند. بطور نمونه، امپراطوری پرس و بیزانس دو قدرت بزرگ در قرن 6 تا اوایل قرن 7 بارها با هم درگیر شده و با دادن و معاوضه سلاح یا طلا به حمله و درگیری پایان میدادند.
آخرین و مهمترین حمله، هجوم اعراب مسلمان در قرن 7 و آوردن تمدن مربوط به قرون وسطایی اسلامی بود. یکی دیگر از حمله و کشورگشاییهای مهم، حمله مغولها در قرن 13 بود که به تمدن اسلامی اعراب پایان داد. به گفته تاریخشناسان، حمله مغولها علیرغم وحشیگری و ویرانی فراوان نتوانست تمدن و فرهنگ عربی و اسلامی را از بین ببرد، فقط تغییراتی در آن به وجود آورد. در آن زمان، تعداد زیادی از مردم این منطقه مهاجرت کردند. حمله قبایل ترک از آسیای مرکزی به طرف غرب و مرگ تیمور لنگ در سال 1405 به سلطه مغولها پایان داد.
4 قرن حمله و کشورگشایی قبایل، تأثیر عمیقی در شرایط زندگی، ساختار سیاسی و اجتماعی مردم خاورمیانه گذاشت. از کشورگشاییهای مهم در این منطقه باید از حمله وهابیهای عربستان در قرن 18 و امپراتوری عثمانی نام برد که از ضعف و امپراطوری رم و پرس (ایران) استفاده کرد و بخش وسیعی از منطقه خاورمیانه را به تصرف خود درآورد. خاورمیانه مهد سه مذهب بزرگ، یهودی، مسیحی و اسلامی است، ولی از حدود 14 قرن پیش، این منطقه مرکز مذهب و تمدن اسلامی است. در قرن 10 تعداد زیادی ترک به عنوان سرباز به این منطقه آمده و در قرن 11 ترکها به عنوان فاتح و فتحکننده از مرزهای کشورهای عربی و پرس (ایران) گذشتند. در حقیقت در خاورمیانه، اسلام مذهب رسمی اعراب، پرس (ایران) و ترکها بود. مسیحیان بیشتر در مصر و لبنان، یهودیان هم در مصرف و پرس پراکنده بودند. مرکز فرهنگی یهودیان در پرس (ایران) بود، زیرا یهودیان در اینجا از امنیت بیشتر برخوردار بودند. مسیحیت نقش مهمی تنها در یک کشور ایفا کرد و آن لبنان بود. در قرون وسطی یهودیان تقریباً سرنوشتی مانند مسیحیان داشتند. در این زمان، یهودیان تحت تعقیب و فشار امپراطوری رم قرار گرفتند و در قرن 19 برای اولین بار به اروپای مرکزی و شرقی مهاجرت کردند.
واژه «غرب» اولین بار در قرون وسطی توسط مسلمانان استفاده شد. به معنی «اروپای مسیحی» که مناطق آفریقای شمالی اسپانیا تا آتلانتیک را شامل میشد. از نظر اسلام، مردم این منطقه تا شمال دریای مدیترانه وحشی و بیایمان یا کافر بودند. برای مسلمانان قرون وسطی دنیا به دو قسمت تقسیم شده بود: خانه اسلام و خانه جنگ، در جنوب و شرق خانه اسلام و در شمال و شمال غربی محل بتها و کافران. در واقع، مسیحیت به عنوان رقیب اسلام و دشمن قدرت اسلامی محسوب میشد.
در آخر قرن 15 اروپاییان دست به گسترش وسیعی در زمینه بازرگانی، سیاسی، فرهنگی و جمعیتشناسی زدند. به طوری که میتوان گفت که در قرن 20 تمدن اروپایی جهان را فرا گرفت. پرتقالیها، اسپانیاها، انگلیسها، هلندیها، فرانسویها و بالاخره روسها اقیانوسها را در نوردیدند تا سرزمینهای دیگری را تسخیر کنند. در زمینه مبادلات بازرگانی، اروپاییان از امکانات بیشتر و مدرنتری برخوردار بودند. قایقهای آنها بزرگ و محکمتر بود و میتوانستند کالاهای بیشتری را حمل کنند. اروپاییها سریعاً به طرف تولید و بازرگانی جهتیابی کردند، در حالی که خاورمیانه مسیر مصرفکننده را برگزید. در ابتدا اروپاییان که در جنوب و جنوب شرقی مستقر بودند کنترل بازرگانی ادویهجات و بقیه تولیدات را در آسیا به دست گرفتند، و کمکم تمام بازار خاورمیانه را به خود وابسته کردند. به طور نمونه در قرن 18 قهوه از جاوا به وسیله بازرگانان هلندی و قند به وسیله انگلیسها و فرانسویها به این منطقه آورده میشد.
در قرن 18، امپراطوری نظامی روسیه تهدیدی جدی برای خاورمیانه محسوب شد. گسترش بازرگانی روسها از طریق دریای سیاه رقابت شدیدی را بین فرانسه و انگلیس که بازار مصر و پرس (ایران) در دست داشتند به وجود آورد. در همین زمان یعنی در قرن 18، روسها کنترل کامل دریای سیاه را به دست گرفتند و در سال 1800 گرجستان و باکو را به تصرف خود درآوردند. حمله به پرس (ایران) و جمهوریهای ارمنی و آذربایجان از وقایع این قرن به شمار میروند. بین سالهای 1860 1850 حوادث مهمی در خاورمیانه به وقوع پیوست، از آن جمله جنگ کریمه که تسریعکننده تغییرات، و حمله انگلیسها و فرانسویها به ترکیه بود. در سالهای 1856 1854 در جریان جنگ کریمه این اولیه باری نبود که ترکها به روسیه حمله میکردند و اولین باری هم نبود که از حمایت اروپاییها برخوردار بودند. فرانسه و انگلیس با تمام تجهیزات نظامی، زمینی و دریایی از ترکها حمایت کردند. حمله و تسخیر مصر توسط بناپارت در سال 1798 اولین رخنه غربیها در خاورمیانه، مانند شوکی به مسلمانان تحمیل شد. بناپارت به مسلمانان نشان داد که چقدر ساده و آسان یک ارتش اروپایی مدرن میتواند به قلب کشورهای اسلامی حمله کند و آن را تحت سلطه بگیرد. در عین حال به انگلیسها نشان داد که به آسانی میتوان راه زمینی به سمت هند را به دو قسمت تقسیم کرد. نیمه قرن 19 تغییرات مهم دیگری را به دنبال داشت. مدرنسازی، نوسازی راههای ارتباطاتی، گسترش و توسعه اقتصادی کشورهای غربی در منطقه، و نفوذ رو به افزایش آلمان در ترکیه باعث شد که انگلیسها در روابط خود با دولتهای این منطقه تجدید نظر کند. در نهایت، پس از 4 قرن، در 1918 به سلطه امپراطوری عثمانی پایان داده شد که تغییرات جغرافیایی و سیاسی قابل توجهی را در پی داشت. از 1918 تا 1945 انگلیس و فرانسه به ترتیب قسمتهای شرقی، عدن، فلسطین، سودان را در تسلط خود داشتند. در طی این سالها، تعدادی از کشورهای این منطقه فقط در تئوری مستقل بودند. سلطه مستقیم این دو کشور در خاورمیانه در فردای پایان جنگ جهانی دوم پایان یافت.
تشکیل خاورمیانه مدرن
برای مدت طولانی، زمینههای پیشرفت اقتصادی تکنولوژی در خاورمیانه در دست اروپاییها بود. ساختن پلها، جادهها، راهآهن، بندرها، موتورهای گازی و برقی، تلگراف، رادیو همه و همه در دست اروپاییها بود. و به طور مسلم پیشرفتهای صنعتی در این منطقه منافع سرشار اقتصادی برای اروپاییان داشت.