کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی
سبک های شناختی و خلق افسرده اینده در اوایل دوران بلوغ :ضرورت نسبت دادن های کلی
چکیده:پیش زمینه :نظریه شناختی افسردگی بیان میکند که اعتقاد به بی ارزش بودن فرد در زندگی,تمایل
به نسبت دادن رخدادهای ناگوار به امور کلی (گسترده به جای خاص )و ثبات (پا فشاری در برابر
تغییرات پیش رو)با رشد خلق و خوی افسرده مرتبط هستند .برخی نظریه ها توسط شواهدی ازمطالعات
مربوط به اینده و راهنمایی های درمان موفق رشد و استراتژی های ممانعت مثل درمان CBT حمایت شده اند.
بنابراین ,اهمیت نسبی تفاوت ساختار های روان شناختی درون نظریه های شناختی نا معلوم است
اصلام نظریه های شناختی و بهبود و گسترش استراتژی های جلوگیری حائز اهمیت و ضروری
می باشد.
روش:دراین تحقیق برای بررسی رابطه بین سبک شناختی اندازه گیری شده توسط مقیاس نسبت های
غیر عملکردی (غیر کارکردی)فرم های کوتاه و پرسش نامه فرم کوتاه سبک شناختی در هجده سالگی و
خلق افسرده اینده در 19 سالگی از فرم اطلاعات مربوط به اینده بر روی بیش از 3500 نمونه بالغ به
وسیله روش Alspac در بریتانیا استفاده شده است.
تکنیک های طرح ریزی معادله (برابری)ساختاری برای تفکیک ساخت های سبک شناختی استفاده
شده اند.
نتایج:سبک های شناختی با خلق افسرده اینده در ارتباط بودند ,و به صورت مستقل ازخلق خط پایه ,
هردو توسط DAS-SF و CSQ-SFاندازه گیری شدند. از بین تفاوت های ساخت هایی CSQ-SF
فقط نسبت های کلی به صورت مستقل از بقیه با خط پایه و خلق اینده(پیش رو)در ارتباط بودند.
محدودیت ها:مطالعه در معرض فرسایش (کناره گیری)بود و پیگیری ها نسبتا کوتاه بود (10ماه)
نتیجه گیری:یافته ها نشان میدهند که نسبت دادن وقایع منفی به امورکلی از مباحث حائز اهمیت در
افسردگی است.کاهش نسبت دادن کلی در جلوگیری و درمان افسردگی مهم و ضروری است.
مقدمه:افسردگی دوران بلوغ یکی از عامل های عمده ی ناتوانی در دنیاست .این با اختلال اجتماعی
,تحصیلی و عملکرد شغلی رابطه اساسی دارد.ممانعت و درمان افسردگی از اولویت های تحقیقاتی
روان پزشکی هستند.
درمانی رفتاری شناختی CBT که برگرفته از نظریه شناختی است می تواند در جلوگیری ودرمان ان
موثر باشد.بنابراین , CBT برای همه مناسب نبوده ,زمان بر ,تخصصی و گران است.بعلاوه انتخاب
و گزینش روش های مناسب برای درمان و جلوگیری متناسب با اختلال موجود از بین روش های
مختلف CBT و سایر روش های درمان روان شناختی که سودمندی و کارایی مناسبی را دارند
حائز اهمیت است.به عنوان مثال:تعداد زیادی ساخت های روانی که زیر مجموعه نظریه شناختی
هستند وجود دارند(روش های شناختی برای افسردگی)ودرCBT استفاده می شوند .
هیچ تاکیدی بر روی یکی از ساختها نیست .مشخص کردن سازه هایی که در جلوگیری از افسردگی
میتواند موثر و مفید باشد مهم تر از انتخاب همه زمینه های نظریه شناختی می باشد .سازه های روانی
گرچه به عنوان متغیری که قابل مشاهده باشد نیست اما می تواند از یک یا چند متغیر بارز استنباط
شود.برای مثال :هوش ذاتا قابل مشاهده نیست,ما برای اندازه گیری ان به اطلاعات قابل مشاهده
بدست امده از نمره IQ استناد می کنیم .همان قضیه در اندازه گیری افسردگی نیز صادق است
یکی از سازه های مهم نظریه شناختی بک درباره افسردگی اعتقاد به خود منفی گونه دائمی
است که اغلب توسط مقیاس نسبت های غیر عملکردی اندازه گیری می شود.در نظریه نا امیدی
افسردگی الوی وابرام سون بر سبک اسنادی تاکید کرده اند .این دانشمندان در فرمول بندی جدید نظریه
خودشان چهار سازه را به رویدادهای متضاد که عامل افسردگی اند نسبت داده اند (پیشنهاد کرده اند)
نسبت رویدادهای متضاد باعث تشدید حس کم ارزشی (احساس کم ارزشی)نسبت دادن شکست ها با
درون ,نسبت دادن شکست ها به امور کلی و ثبات می شود.نظریه شناختی هم چنین بیان میکند که
انسانهای افسردگی زا تمایل دارند که در تمام موقعیت های اتفاقی توسط افراد ایجاد شوند.
اگرچه وضعیت ایجاد شده به شخصیت فرد نیزبستگی دارد این اسنادها اخیرا برای استفاده پرسشنامه
سبک های شناختی اندازه گیری شده اند. توده ای از مردم در بین سیستم های اعتقاد منفی اندازه گیری
شده توسط DAS و سبک های اسنادی وجود دارند. برای مثال:ما بر روی سیستم اعتقاد خود وضعیتی
را ترسیم می کنیم که جهان اطراف خود را توصیف کنیم.اگر ما معتقد باشیم که کم و کاستی داریم,
زمانی که اتفاق ناخوش ایندی می افتد ما این را به عیب و نقص های خودمان نسبت می دهیم بنابراین
تفسیر رویدادها با اعتقادات منفی رابطه دارد.کارهای قبلی گزارش دادند که هیچ شواهد محکمی که
ارتباط بین نمره های DAS و نمره سازی افسردگی CSQ را محاسبه کنند وجود ندارد.از طرف مقابل
با صرف نظر از نمره های DAS نمره های بالای CSQبا افسردگی مرتبط بودند البته با اشاره به این
که سازه هایی ازCSQ به صورت واحد با افسردگی مرتبط اند بنابراین این مطالعه روش مقطعی بود که
به صورت باز نگرانه ارتباط با افسردگی را کاوش کرد.این بیان نکرد که ایا DAS ویا CSQ با
افسردگی اینده در ارتباط بود ویا اسنادهای CSQ همگی به صورت یکپارچه مهم بودند.مطالعات اندکی
در زمینه بررسی اینده نگر ارتباط بین CSQ ویا DAS وافسردگی بعدی انجام گرفته شده است.چندین
مطالعات شواهدی را از یک ارتباط با افسردگی اینده گزارش داده اند .بنابراین این مطالعات نسبتا
کم بودند.در نمونه هایی با ریسک کم نتایج کم تر ثابت (همسان)بودند.برخی گزارشات شواهد اندکی را
از ارتباط سبک شناختی و افسردگی اینده نشان می دهند.
در حالی که مطالعات گسترده برروی جنس مونث ارتباطی را بین DAS وخلق افسرده اینده نشان داده اند
بعلاوه این که مطالعات ALSPAC با حجم نمونه بالا حل مشکل بی ثباتی را لازم دانسته و مشخص
کرده که ایا ارتباط بین سبک شناختی و افسردگی سازه خاصی هستند ویا پرسش نامه ای اند.
مطالعات اندکی سازه های شناختی متفاوت و ان هایی که هیچ گزارشی را از ارتباط بین زیر مقیاس های
سازه و افسردگی اینده نشان نداده اند را مقایسه کرده اند .بنابراین مطالعات پیشین سازه های سبک
شناختی استفاده شده در نمره های زیرمقیاس های مشاهده شده که ممکن نیست به طور مناسب جدا کننده
سازه ها باشند را مقایسه کرده است.این به منظور این است که یک روش دلیل محکمی برای این که
نمره های مشاهده شده,اشکار کننده علاقه ی سازه های فرضی اساسی نبوده و شامل خطای اندازه گیری
می باشد.از طرف مقابل تکنیک های تحلیل عاملی از قبیل ان هایی که در قالب بندی معادله ساختاری
بکار گرفته شده اند بر اساس فرض بازتاب های اطلاعات مشاهده شده یک سازه غیر قابل مشاهده
و خطای اندازه گیری شده ی محاسبه شده قرار دارند بعلاوه,در اندازه گیری خطا واریانس های
مزاحمی وجود دارند که توسط SEM محاسبه می شود .در نمونه ی CSQ هر یک از سازه های
علاقه و رغبت در پاسخ به چندین وضعیت متفاوت از قبیل :تعامل ناسازگار با والدین و عدم پیشرفت در
شغل بر طبق نظریه شناختی افسردگی ,سازه های سبک شناختی باید از وضعیت موجود استنباط شوند.
در زمینه ازمون اگر برخی وضعیت ها در برخی شرکت کنندگان بیشتر از بقیه واضح و نمایان است,
وضعیت های مختلف ممکن است واریانس های مزاحمی را در بر بگیرند اگر منابع واریانس های
مزاحم برای تفاوت واقعی بین سازه ها محاسبه نشده باشند ممکن است پوشش داده شوند برای مثال:
اگر تمامی نسبت های کلی مشاهده شده محاسبه شوند نمره ها بدین گونه خواهد بود:1)تفاوت واقعی
در سازه های اسناد کلی فردی2)خطای اندازه گیری ویا3)تفاوت در مشخصه های وضعیت فردی
با استنتاج از ویژگی های نهفته خاص سازه SEM واریانس سازه را از سایر منابع مزاحم جدا میکند
در این تحقیق ما از تکنیکهای SEM برای مدل اطلاعات موثر در اینده بر روی سبک های شناختی
اندازه گیری شده توسط فرم های کوتاه CSQ و CSQ در افراد 18ساله و خلق افسرده در هر دو سن
18و19ساله ها با نمونه ای بیش از 3500نفر از گروه ALSPAC در بریتانیا,استفاده کرده ایم .
ما قبلا ارتباط مثبت روش مقطعی یا(مقطعی)را بین نمره های CSQ و افسردگی گزارش داده ایم.
بنابراین ارتباط موثر در اینده با افسردگی اینده و مشارکت خوشایند سازه های مختلف بررسی نشده
بودند .
از این جهت در این تحقیق مابه بررسی این سوال ها می پردازیم:
1)ایا یک ارتباط بین سبک های شناختی و خلق افسردگی بعدی ,سازگار شده برای خلق افسرده خط پایه ای وجود دارد؟
2)کدام سازه های سبک شناختی به صورت مستقل با افسردگی بعدی مرتبط است؟این شاید بهبود نظریه
شناختی افسردگی بااستفاده از داروهای تجربی را ممکن سازد
2.روش
2.1نمونه
نمونه شرکت کننده هایی را از مطالعات ALSPAC کودک و والدین را شامل می شود تمامی زنان باردار
ساکن جنوب غربی انگلستان که تخمین زده شده بود که تاریخ زایمان ان ها بین 1 اوریل 1991
و 31 دسامبر 1993 خواهد بود. دعوت شده بودند.کودکان حاصل از 247/ 15زایمان به این تحقیق
پیوسته بودند.تاثیر اخلاقی برای تحقیق از قانون ALSPAC و کمیسیون اخلاق و کمیسیون اخلاقی
تحقیق محلی حاصل شده بود(بدست امده بود)
جزئیات اطلاعات در وبسایت هواداران شامل اطلاعاتی منظم از گزارش شخصی مادران و کودکان
و ارزیابی رودرروی تحقیقات بالینی (کلینیکی) می باشد.
تحقیق حاضر اطلاعاتی را از نمونه های زادو ولد تحت مراقبت اندازه گیری شده توسط ALSPAC را
گزارش می دهد و اکثر مطالعات اخیر بالینی برای کودکان 18ساله که توسط CSQ و DAS اندازه
گیری شده بودند را بررسی می کند.شروع مطالعه با اطلاعات بدست امده اولیه کامل انجام شد.N=3845
همچنین نمونه 1698 اطلاعاتی را برای خلق افسرده در 18و19سالگی دارا بود.از این رو اطلاعات
از قلم افتاده افسردگی نسبت داده شده و تمامی تحلیل های شرح داده شده در زیر با استفاده از اندازه
نمونه اولیه در تحلیل میزان حساسیت,استفاده شده اند.
2.2سنجش ها
پرسش نامه فرم کوتاه سبک شناختی ( CSQ-SF)
مدل کوتاه پرسش نامه از پرسش نامه اصلی سبک شناختی که بر روی کودکان ALSPAC در
4 کلینیک اجرا شده بود گسترش یافت.
CSQ اغلب در اندازه گیری سبک های شناختی منفی مرتبط با افسردگی کاربرد داشت روایی و پایایی
مدل کوتاه در جوانان بالغ برقرار شد.این مدل بر روی 8 رویداد منفی فرضی مرتبط با شکست در
تحصیل ,کار (استقلال) و ارتباط بین فردی متمرکز است.برای هر رویداد شرکت کنندگان تصویر
ذهنی واضح و اشکار خود را در مورد ان وضعیت و فکر کردن در مورد دلیل ان شرایط رابیان
کردند.سپس شرکت کننده ها میزان دامنه ی اندیشه ی خود را نسبت به این که این مشکلات درونی
اند یا بیرونی ویا خاص وعامل های کلی هستند توضیح دادند ان ها هم چنین عامل های با ثبات
و بی ثبات و بازتاب های کم ارزشی خودشان را نیز شرح دادند(مقیاس رضایت لیکرت از 1تا5)
پنجمین سازه مرتبط با نتایج منفی از CSQ-SF حذف شده بود.(از قلم افتاده بود)برای هروضعیت
دو بخش مرتبط با هر یک از 4سازه که حاصل 8بخش در کل (در سراسر)8وضعیت هستند وجود دارد
(در کل 64 بخش)نمرات کلی و خرده مقیاسها از 64تا 320 و نمرات خرده مقیاس از 16تا80 ترتیب
بندی می شوند.نمرات بالاتر سبک منفی بیشتری را نشان می دهد.نمرات کلی و نمرات خرده مقیاس
توزیع نرمال را نشان داده بودند.ثبات داخلی برای نمرات کل در نمونه رایج a=0.88 بود که با
مطالعات قبلی قابل قیاس است.ثبات درونی برای بخش های خرده مقیاس بدین گونه بود:ثبات
a=0.74 مقیاس خود کم ارزش بینی a=0.84 .کلی a=0.69 وداخلی(درونی) a=0.56
با توجه به ثبات درونی کم بارگیری عامل ضعیف و ارتباطات ضعیف با دیگر خرده مقیاس ها و
SF-DAC ,خرده مقیاس درونی در این تحلیل ها جای نگرفت.
222.
مقیاس کوتاه حالت های غیر عملکردی از( DAS-SF )
DAS-SF در کلینیک اجرا شده بود DAS-SF پرسشنامه گزارش خود است.که 9 بخش گرفته
شده از مقیاس غیر عملکردی اصلی را شامل می شود.
تحلیل بخش-پاسخ به منظور فراهم کردن یک ارزیابی کافی و دقیق حالت های غیر عملکردی استفاده
میشود.DAS برای ارزیابی سازه اعتقاد به خود منفی بک طراحی شده,اهداف در هر یک از نه اظهار
مقیاس رضایت لیکرت از یک تا پنج,رضایت ان ها را تنظیم می کنند .نمره ها از 9 تا 45با بازتاب
نمرات بالاتر بیشتر حالت های غیر عملکردی ترتیب بندی می شوند.روایی و پایایی دارد.
(دانش اموز و مریض).نمره کل ثبات درونی در نمونه رایج a=0.80 بود.
2.2.3افسردگی در 18و 19سالگی
2.2.3.1فرم کوتاه پرسشنامه خلق و احساسات( SMFQ ).
SMFQ نیز همچنین برای 18 ساله ها در کلینیک اجرا وبه صورت پرسش نامه پستی دوباره ده ماه
بعد به تدریج فرستاده میشد (سن 19) SMFQ به صورت اندازه گیری مختصر نشانه های افسردگی
برای کودکان و نوجوانان 6الی 18 سال می باشد.13بخش ان مرتبط با ارزیابی وقوع خلق اندک افسردگی می باشد.
پاسخ ها به صورت زیر می باشد1)صحیح نیست 2)صحیح است3)گاهی اوقات صحیح است
نمره های هر بخش فردی محاسبه و ترتیب نمره ها از صفر تا بیست و شش می باشد.نمره های کلی
ممکن است افسرده بودن یا نبودن را شامل شود (به دو بخش تقسیم شود)
در مطالعه حاضر ما نقطه برش11/10را که قبلا برای نشان دادن حساسیت و اختصاصی ذکر شده اند
قرار داده ایم.در نمونه رایج SMFQ معتبرتر از مصاحبه کلینیکی کامپیوتری است که افسردگی
را بر اساس معیار ICD-10 مشخص می کند.تبعیض در مورد تشخیص افسردگی توسط SMFQ
بیش از اندازه بود.در مدل های رگرسیون متغیرهای دو تایی SMFQ در ابتدا استفاده شده بود
برای این که SMFQ به صورت نرمال پخش نشده بود از این رو,در تحلیل های ویژگی(صفت)
نهفته یک صفت پیش رونده نهفته در SMFQ برای بررسی محاسبه کامل متغیرها در نشانه ها
استفاده شده بود.
2.2.3.2برنامه ریزی تجدید نظر شده مصاحبه بالینی
افسردگی در کودکان 18 ساله توسط مدل کامپیوتری تجدید نظر شده مصاحبه بالینی اندازه گیری
شده بود. CIS-R مصاحبه کامپیوتری است که بر مبنای معیارهای ICD-10 افسردگی
را تشخیص می دهد. CIS-R در سال 1985به صورت ملی و گسترده در مطالعات روان
پزشکی مورد استفاده قرار گرفت.متغیر دوتایی به تشخیص اولیه افسردگی اساسی درCIS-R
اشاره می کند وبه تشخیص هایی که برای حذف تشخیص افسردگی حاصل از تحلیل در 18
سالگی هستند بی اعتناست.
2.2.4متغیرهای عاجز(سردرگم)
سن ازدواج در نمایه های سن کودکان,کلاس اجتماعی و جنسیت در شروع (مراحل اولیه) ALSPAC
ضبط شده بودند واین متغیرها به صورت همگام بودند.سازگاری خلق افسرده خط پایه باید برای
تقسیم متغیرهای ریسک نماینده ی دیگری را فراهم کند.
2.3تحلیل ها
2.3.1روش محاسبه نمره ها
در بخش اولیه تحلیل ما با روش چند مقطعی و اینده نگر ارتباط بین کل CSQ-SF نمرات خرده
مقیاس و نمرات کل DAS-SF رابا SMFQ دو تایی در 18سالگی با استفاده از تحلیل رگرسیون
منطقی(نمادی)در مدل شماره 12بررسی کردیم.افسردگی خط پایه برای دو منظور کنترل شد:
1)برای محاسبه افسردگی بالینی در 18 سالگی که تشخیص داده و توسط CIS-R حذف شده بود
2)برای محاسبه نشانه های زیر استانه ای ما نمرات کل SMFQ را با 18سالگی سازگار کردیم
ما به این خاطر داده های از قلم افتاده را تقسیم کردیم که اگر در روش تحلیلی نمونه کامل به صورت
تصادفی از قلم بیفتد این روش یک سویه خواهد بود.در دو دهه اخیرALSPAC از مقدار زیاد ترک
تحصیل کرده ها(یا افرادی که نرم جامعه را نادیده می گیرند)رنج برده است.از اینرو ما مصمم هستیم
که مدل اسنادی کافی را برای این داده های از قلم افتاده که ناشی از قدرت اندازه گیری های ضروری
که می توانند برای این هدف بکار بروند را ایجاد کنیم.
برای مثال:با توجه به این که امار اجتماعی قابل توجهی در ALSPAC وجود دارد که از قلم افتاگی را
پیش بینی میکند اطلاعات از قلم افتاده می توانند به صورت اطلاعات قابل مشاهده فرض شوند.
ما مشخصه شرطی کاملی ا در الگوریتم MICE درSTATA12 قرار دادیم که از تمام متغیرهای
از قلم افتاده مربوط به جامعه در پیش بینی داده های از قلم افتاده در کل 100داده اسنادی استفاده میکند
خطای مونتوکارلو کم تر از 10درصد خطای استاندارد و ارزش FMI بیش تر از 8درصد نبودند
اندازه گیری های اولیه از افسردگی و روان رنجوری کودک و افسرگی بعدی که نسبت داده شده به
داده هایی که در معرض تکمیل شدن هستند ,استفاده می کردند.روش اسنادی با پایه و اساس معادله
رگرسیون متغیرهای از جا افتاده را پیش بینی می کند .بنابراین ارتباط منحصر به فرد بین متغیر
ضمنی و متغیرهای پیش بینی کننده استفاده شده و هر متغیر ضمنی به صورت واحد در معادله
رگرسیون استفاده می شود.بر طبق مطالعات ,تاثیر پتانسیل داده های از قلم افتاده پیش گو کننده
قوی سبک شناختی بودند ودرنمونه های بزرگ قابل دسترس ارائه دهنده گروه اصلیALSPAC
به شمار می رفتند .تحلیل ها توسط قوانین روبین به عنوان هدایت کننده پیش اسنادی بودند.
2.3.2دیدگاه صفت نهفته
در مراحل بعدی تحلیل ما ارتباط بین سازه های جدا از CSQ-SF و خلق افسرده در 18و19
سالگی را با استفاده از مدل معادله ساختاری بر طبق جدا سازی واریانس علاقه و واریانس مزاحم
از یکدیگر بررسی کرده ایم همان طوری که در بخش 1 توضیح دادیم,واریانس با فرضیه ها ارتباط
ندارد یا واریانس مزاحم ناشی از دو منبع است:1- واریانس شیوه(مدل)وضعیت خاص.
2- واریانس محتمل بر بازتاب خطای اندازه گیری در استفاده از صفت های نهفته واریانس های
مزاحم محاسبه می شوند .این بخاطر این است که صفت نهفته برای هر سازه رغبت فقط اطلاعاتی
را از بخش های پرسشنامه ارائه می دهد که هر دو رایج و منحصر به فرد هستند.
عامل های نهفته برای هر کدام از سازه های CSQ-SF با استفاده از تحلیل عامل تائیدی
در شماره(ورژن 7)حاصل شدند.
بخش های خاص سازه در فاکتورهای سازه بارگیری شده بودند.فاکتورهای سازه سه مشخصه
بودند.کلی-ثبات- کم ارزش بینی خود,هر کدام از 8بخش مشتق شده بودند.هریک برای هر وضعیت
خاص .واریانس سناریوی خاص توسط فاکتورهای وضعیت موجود محاسبه شدند.
هم چنین بخش ها به منظور ارائه وضعیت ممکن بارگیری شدند.هر بخشی به یک سازه ویک فاکتور
و وضعیت تبدیل شدند در این جا منظور این است که هر بخش به صورت مخلوط به یک شکل از
سازه در امدند.در این مبحث واریانس خاص وضعیت محاسبه شده بود.فاکتورهای سازه,واریانس
خاص سازه را در سراسر 8وضعیت ارائه دادند.بارگیری بخش های سازه از 0.2تا0.6 ترتیب بندی شد.
فاکتورهای نهفته جدا برای نمرات SMFQ در دو نقطه زمانی,از تحلیل بارگیری CFAتک
عاملی حاصل شدند.در سنجش مناسب بودن مدل CFA سه مدل مناسب اماری استفاده شده بودند
1-خطای ریشه- میانگین- مربعی 2-نمایه مناسب مقایسه کردن 3- نمایه مناسب تاکر لویس مزیت
مناسب بودن مطابقت تعیین شده بود و توسط CFI وTLI با ارزش بیش از 95درصد
و RMSEA با ارزش کم تر از 06/0نشان داده شد نمایه های چند گانه به این منظور مورد
استفاده قرار گرفتند که انها می توانند تکامل جامعی را از مدل شایسته فراهم کنند
مدل مناسب برای مدل فاکتور CSQ خوب بود(قابل توجه بود)
برای هر بخش CSQ-SF واریانس های عامل و باقی مانده,واریانس های نسبت را که توسط
فاکتور سازه و عامل وضعیت و واریانس باقی مانده توضیح داده شده بودند را محاسبه می کردند
به طور میانگین 4/23درصد واریانس بخشها رغبت و عامل های سازه جدا شده برای کلی نگری
خود کم ارزش بینی و اسنادهای با ثبات که نمرات کل برای هر سازه که تناسب بالایی با واریانس
خطا داشتند,بودند(میانگین)(درصد 76.7)