پروپوزال بررسی رابطه‌ی عوامل اجتماعی با میزان آگاهی سیاسی زنان شهر گرمی

تعداد صفحات: 20 فرمت فایل: word کد فایل: 2578
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: روانشناسی
قیمت قدیم:۱۱,۷۶۰ تومان
قیمت: ۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه پروپوزال بررسی رابطه‌ی عوامل اجتماعی با میزان آگاهی سیاسی زنان شهر گرمی

    فرم پیشنهاد تحقیق

    بیان مسأله اساسی تحقیق به طور کلی (شامل تشریح مسأله و معرفی آن، بیان جنبه‏های مجهول و مبهم، بیان متغیرهای مربوطه و منظور از تحقیق) :

    از زمانی که افلاطون و ارسطو، برای نخستین بار در زمینه آگاهی سیاسی مردم بحث کرده اند، این امر روش شده است که حکومت های مردمی به شهروندانی مشارکت جو نیاز دارند. شهروندانی که آگاهی، شایستگی و ویژگی هایشان، مناسب نظام های غیر مردمی نیست (مارش و اولسون، 2000). امروزه این فرض پذیرفته شده است، برای آنکه شهروندان به نحوی مطلوبتر بتوانند ترجیحات خود را ابزار و نمایندگانشان را انتخاب نمایند، باید از حداقل آگاهی در زمینه نظام سیاسی برخوردار باشند (نایمی و جون، 1998). در واقع، یکی از اثرات مهم آگاهی سیاسی در نظام های مبتنی بر مشارکت این است که شهروندان از ابزار و ساز و کارهای گوناگون کنترل مقامات منتخب برای پیشگیری از عدول از قدرت خود و نیز پاسخگو نگهداشتن آنها در برابر مردم بهره می گیرند. برخی از مهمترین این راهبردها عبارتند از: محدود کردن قلمرو فعالیت حکومت به صورت نهادی، توزیع قدرت دولت میان عوامل گوناگون، ایجاد بنگاه ها و عوامل کاملاً مستقل، تضمین آزادی های سیاسی و مدنی و ایجاد انتخابات رقابتی. به طور کلی فرضیه پذیرفته شده اسن است که شهروندان برای این منظور باید از اطلاعات کافی درباره سیاست و موضوعات عمومی برخوردار باشند تا سیاستمداران را در زمینه رفتارشان در مسند قدرت، پاسخگو نگهدارند. چنانچه شهروندان از این ویژگی اساسی، یعنی آگاهی از موضوعاتت سیاسی و عمومی بی بهره باشند، در آن صورت باید گفت که حکومت مبتنی بر رای و نظر مردم، طرحی نامطمئن است.در راستای اهمیت آگاهی سیاسی در حکومت های مردمی و اینکه افراد برای آنکه شهروندانی شایسته باشند باید به اندازه کافی از سیاست آگاهی داشته باشند، دلی کارپینی و کیتر  استدلال می کنند که «احتمال مشارکت شهروندان مطلع، در سیاست بیشتر است و آنان بهتر می توانند منافع شخصی خود را تشخیص دهند، بهتر می توانند نفع فردی خود را با افکار و ایده های خاص درباره دنیای سیاست ارتباط دهند، به احتمال زیاد دارای افکاری هستند که از انسجام کافی برخوردارند و در طول زمان ثابت می مانند و به احتمال زیاد افکارشان را به گونه ای عقلانی و معنادار، به مشارکت سیاسی خود ارتباط می دهند. از نظر آنها، هرچه شهروندان بیشتر مطلع باشند، به احتمال زیاد سایر لوازم و شرایط شهروندی مطلوب، نظیر مدارای سیاسی را از خود نشان می دهند (دیلی- کارپینی و کیتر، 1996).

    پژوهش ها در حوزه آگاهی سیاسی در کشورهای اروپایی و آمریکایی، با افزایش علاقه محققان و سیاستمداران به اینکه آیا کاهش نارضایتی و نیز مخالفت گزارش شده جوانان نسبت به سیاست، نشان دهنده پدیده نسلی جدید است (برای مثال، آیا جوانان امروز در مقایسه با نسل های پیشین، بیشتر سرخورده هستند؟)، یا اینکه تئوری چرخ زندگی  هنوز می تواند مصداق داشته باشد، نشات گرفته است. از یک سو، تئوری های نسلی بر این اعتقادند که بسیاری از نگرش ها، در آغاز زندگی شکل گفته و در طول زمان نسبتاً ثابت باقی می مانند، (آلوین و اسکات، 1996)، از سوی دیگر، ایده چرخه زندگی سیاسی معتقد است که علاقه به فعالیت های سیاسی، با توجه به سن و مسئولیت افزایش می یابد (باتلر و استوکس، 1969). در این راستا، استدلال می شود که جوانان امروز همانند نسل های پیشین خود، علاقه به سیاست را با افزایش سن کسب خواهند مرد، زیرا از آن پس، سیاست بیشتر به زندگیشان ارتباط پیدا خواهد کرد. (جوانل و پارک، 1998) و همراه با مسئولیت های مالی و خانوادگی، علاقه به سیاست نیز افزایش خواهد یافت (ریچارد سون، 1990؛ وایت، بروک و ریتچی، 2000). از دید این محققان، سطوح پایین علاقه جوانان به سیاست، بیش از آنکه به تغییرات نسلی مرتبط باشد به تغییرات در محیط اجتماعی- اقتصادی که جوانان در آن زندگی می کنند، مربوط است. از نظر آنان، تاخیر در ورود به محل کار، وابستگی به حمایت والدین را طولانی می کند و این امر سبب تاخیر در شروع مسئولیت های مالی و خانوادگی می شود و در نتیجه سنی را که افراد به سیاست علاقه مند می شوند به تاخیر می اندازد (کیمبرلی، 1998). لیکن تحقیقات انجام شده نشان داده است که جوانان و نوجوانان از آگاهی و فهم اندکی در زمینه سیاست برخوردارند. بسیاری از محققان از این امر آگاهی دارند که امروزه افراد، به ویژه جوانان و نوجوانان، کمتر روزنامه می خوانند و درباره تاریخچه جامعه خود هیچگونه آگاهی ندارند. هیرش ، از این پدیده با عنوان «بیسوادی فرهنگی»  یاد می کند. سواد فرهنگی، شبکه ای از اطلاعات است که همه خوانندگان شایسته دارا هستند. افزون بر این، سواد فرهنگی متشکل از اطلاعات زمینه ای است که در ذهن افراد ذخیره شده و به آنها کمک می کند تا روزنامه را در دست گیرند و آن را در سطحی جامع و مناسب بخوانند، نکات اصلی و برجسته آن را پیدا کنند و دلالتهاشان را بفهمند (هیرش، 1987). به تبعیت از هیرش، برخی از محققان فقدان فهم سیاسی در میان افراد یک سیستم سیاسی را به عنوان جنبه های خاصی از بیسوادی فرهنگی تلقی کرده اند (شوور و ویس، 2000).در زمینه اندک بودن سواد سیاسی نوجوانان و جوانان، پژوهشی انجام شده است که بر اساس نتایج حاصل از آن فراغ التحصیلان دبیرستانی 15 تا 16 ساله انگلیسی، فقط توانستند شخصیت های اصلی را بشناسند، آنها آگاهی اندکی از قانون اساسی داشتندو به زحمت موضوعاتی را می شناختند که احزاب را از یکدیگر متمایز می ساختند (استرادلینگ، 1997).  گانتر و فارنهام  نیز دریافتند که جوانان 10 تا 22 ساله، شخصیت های مهم سیاسی را می شناختند، ولی فاقد اطلاعات در زمینه چگونگی عملکرد سیستم سیاسی بودند (فارنهام و گانتر، 1987). همچنین در پژوهشی که انجمن جوانان بریتانیا انجام داده است مشخص شده که در حدود 10 درصد از جوانان 16 تا 24 ساله، نام نخست وزیر، 54 درصد، اسم رهبر دموکرات لیبرال و 60 درصد نیز اسم محافظه کار را نمی دانسته اند (انجمن بریتانیا، 1998). لاتکوس، در پژوهشی بر مبنای تقسیم بندی ارزیابی ملی پیشرفت آموزشی (NAEP)  به این نتیجه رسید که 35 درصد از دانشجویان ارشد به بالا، از نظر آگاهی سیاسی، زیر خط پایه قرار داشتند که دلالت بر فقدان آگاهی مدنی می کرد. 39 درصد دیگر، در سطح پایه قرار داشتند. از نظر وی، این مقدار از آگاهی سیاسی، بسیار کمتر از آگاهی کارآمد تلقی می شود که شهروندان شایسته بدان نیاز دارند (لاتکوس و دیگران، 1999).

    طی چند دهه ی گذشته جامعه ی زنان تحولاتی را از سر گذرانده است. با افزایش آگاهی و گسترش آموزش عالی، آنان توانمندی های خود را ارتقا داده اند و دیگر نمی توان زنان را در حاشیه ی مناسبات سیاسی - اجتماعی نگه داشت. اکنون آنها خواهان پایگا ههایی هستند تا به موقعیت های بهتری دست یابند. واقعیت این است که زنان ایران امروز مصلحت اندیشی های موجود درباره ی حضور و مشارکت در مدیری تهای کلان جامعه را به چالش کشیده اند. دیدگاه ساختی؛ تأکید می کند که زنان در بزرگسالی موانع ساختی را در تمایل خود به فعالیت سیاسی تجربه می کنند. تفاوت های جنسی در امور سیاسی در دوره ی کودکی بروز نمی کند، بلکه تفاوت وقتی ظاهر می شود که مجموعه ی نقش زن در خانواده تغییر می یابد(هیوز،1987). دیدگاه وضعیتی؛ معتقد است از آنجا که زنان در امور خانه و خانواده درگیر شده اند، فرصت کمتری برای فعالیت سیاسی دارند و یا به دلیل تجربه ی اندک سیاسی کمتر به آن توجه نشان می دهند. زنان به دلیل تأکید جامعه بر حفظ و نگهداری کیان خانواده ارتباط کمتری با فعالیت سیاسی که اساساً امری بیرونی است، دارند(لیپست،1984). دیدگاه کارکردی؛ کارکرد زنان را به امور خانوادگی محدود دانسته وبر این باور است که واگذاری نقش اقتصادی و سیاسی به زنان سبب تخریب کارکردهای کنونی جامعه می شود(پارسنز،1951). به عقیده ی پارسنز زنان در خانواده نقش عاطفی ایفا می کنند و از آنجا که آزادی زنان از خانواده به آشفتگی جامعه منجر می شود، کارکردی ندارد. مشارکت سیاسی درگیر شدن فرد در سطوح مختلف نظام سیاسی را شامل می شود. مشارکت سیاسی با اجتماعی شدن سیاسی رابطه دارد.در مشارکت سیاسی باید سه جنبه را بررسی کرد: شیوه ی مشارکت، شدت و کیفیت آن(پری،1990).بنابراین محقق در پی یافتن نقش مشارکت اجتماعی در آگاهی سیاسی زنان گرمی است .

     

    د - اهمیت و ضرورت انجام تحقیق (شامل اختلاف نظرها و خلاءهای تحقیقاتی موجود، میزان نیاز به موضوع، فواید احتمالی نظری و عملی آن و همچنین مواد، روش و یا فرآیند تحقیقی احتمالاً جدیدی که در این تحقیق مورد استفاده قرار می‏گیرد:

    از دیدگاه اسلام، ضرورت مبارزه با استکبار امری غیرقابل انکار و تردید ناپذیر است. تاریخ گواه آن است که انبیاء الهی و ائمه معصومین (ع) با قدرتهای مستکبر زمان خویش مبارزه کرده‌اند و شماری از آن بزرگان در این راه سر و جان باخته و یا حبس و تبعید و محرومیت کشیده اند.آگاهی، شناخت و هوشیاری اولین گام برای تحقق مبارزه جانانه و پاکبازانه است. حضرت امام خمینی (ره) پیروزی مسلمانان بر مستکبر زمان، آمریکا را متوقف بر بیداری و آگاهی دانسته، می‌فرماید: «من ان شاء الله امیدوارم که همه مسلمین بیدار شوند و توجه بکنند به اینکه اگر چنانچه جلوی آمریکا و این مهره های آمریکا که برای خاطر آمریکا و منافع او به اسلام صدمه وارد می‌کنند، مثل اسرائیل، مثل صدام، ان شاء الله مردم بیدار شوند و بفهمند که اگر به اینها مهلت داده شود، همه مسلمین به تباهی کشیده خواهند شد».در تاریخ ملتها نیز همواره یکی از عوامل شکست، عدم شناخت کافی از دشمن بوده است که در نتیجه دشمن ناگهان با اغتنام فرصت، در لحظه مناسب ضربه را وارد کرده است. مقام معظم رهبری درباره ضرورت آگاهی سیاسی مردم می‌فرماید: «یکی از خطوط ظریف موضع خود را شناختن و در او قرار گرفتن و هوشیاری سیاسی و شم سیاسی و قدرت تحلیل سیاسی داشتن به دور از ورود به دسته بندی های سیاسی شدن است». همچنین ایشان می‌فرمایند: «تحلیل سیاسی به شکل صحیح و پروراننده ذهن یک چیز بسیار مهمی است. ذهن باید پروریده شود. دوران دشوار هر انقلاب آن دورانی است که حق و باطل در او ممزوج شود». در عصر حاضر، تحولات سیاسی نظام بین الملل بیانگر آن است که آمریکای مستکبر در روند هژمونیک گرایی نوین قرار گرفته است. این امر شاخص‌هایی از یکجانبه گرایی، نظامی گری و جنگ روانی را در خود دارد. از این رو شناخت سیاست‌های آمریکا در برخورد با نظام بین الملل و نظام جمهوری اسلامی ایران، همچنین تبیین خطرات پنهان و آشکار آمریکا امری ضروری است. امروز آمریکایی‌ها شمشیرها را از رو بسته‌اند و با دخالت آشکار در امور داخلی ایران و طراحی توطئه‌های مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، امنیتی و نظامی، به دنبال فروپاشی نظام جمهوری اسلامی ایران، اعاده نفوذ و احیای تسلط مجدد همه جانبه خود بر مقدرات ملت ایران و خاموش کردن این منبع الهام بخش و الگوی خیزش اسلامی علیه ظلم و استبداد و استکبار در جهان اسلام و بلکه در کل دنیای استضعاف است. بدون تردید، شکل گیری انقلاب اسلامی، جریان جدیدی را در عرصه سیاسی در سطح بین المللی ایجاد کرد که حوادث، برخوردها، قطب بندی‌های بعدی را تا حدود زیادی رقم زد و در معاملات و تعارضات بین المللی آینده نیز نقش آفرین شد. فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی نیز تمایل دیرین آمریکا را برای تبدیل شدن به یک امپراتوری جهانی، بیشتر ساخت و سودای حاکمیت بلامنازع بر جهان را در ذهن ساکنان کاخ سفید پروراند. از این رو آنان با تاکید بر دو قدرت سخت افزاری و نرم افزاری خود ساختاری جدید با عنوان نظم نوین جهانی را برای جهان ترسیم کردند. آمریکا در عرصه نرم افزاری با تکیه بر قدرت رسانه‌ای و تبلیغاتی خود درصدد شکل دهی افکار عمومی مردم جهان است و از این طریق تلاش روزافزونی برای جهانی سازی ارزشهای آمریکایی در عرصه فرهنگ، دموکراتیزه کردن نظامهای سیاسی و ترسیم ساختار اقتصادی کشورها بر اساس کاپیتالیسم صورت می‌دهد تا تنها ارزشهای جاری و معتبر در جهان ارزشهای آمریکایی باشد. آمریکا برای این منظور به شیوه های جنگ روانی علیه دشمنان خود بویژه انقلاب اسلامی که منشاء اصلی‌ترین جریان ضد آمریکایی در عصر حاضر است، متوسل شده است. این کشور در کنار به کارگیری قدرت نرم افزاری از قدرت سخت افزاری خود نیز استفاده می‌نماید و برای این منظور استراتژی نظامی خود در دوران جنگ سرد را متناسب با نبرد نامتقارن فعلی تغییر داده و به عراق و افغانستان حمله ور شده و آن دو را به پایگاههای بزرگ خود تبدیل نموده است. در این میان موضوع چگونگی تعامل و برخورد با ایران به عنوان مهمترین کشور خاورمیانه دغدغه اصلی دولتمردان آمریکا را تشکیل می‌دهد. زیرا خاورمیانه دغدغه اصلی دولتمردان آمریکا را تشکیل می‌دهد. زیرا خاورمیانه در حقیقت محوری‌ترین و حساس ترین نقطه جهان برای استقرار نظم نوین جهانی ایالات متحده محسوب می‌شود. با توجه به توضیحات فوق درصدد هستیم در یادداشتهایی با عنوان کلی «بصیرت سیاسی»، شناختی کلی از طرحها و توطئه های آمریکا علیه ایران ارائه دهیم تا از این طریق در ارتقا و بالابردن آگاهی سیاسی اقشار مختلف مردم خصوصاً زنان، تاثیرگذار بوده باشیم.

    ه- مرور ادبیات و سوابق مربوطه (بیان مختصر پیشینه تحقیقات انجام شده در داخل و خارج کشور پیرامون موضوع تحقیق و نتایج آنها و مرور ادبیات و چارچوب نظری تحقیق):

    بازیگر و مرادی زاده (1383) در تحقیقی با عنوان «سنجش میزان آگاهی سیاسی دانش آموزان شاهد مقطع متوسطه استان لرستان» به این نتیجه رسیدند که میزان آگاهی سیاسی دانش آموزان و دختر و پسر شاهد درباره مقوله رهبری، ریاست جمهوری، قوه مقننه، قوه قضاییه و وقایع انقلاب اسلامی تفاوت معناداری وجود ندارد».

    فلاح و زاهدی اصل (1378) در پژوهشی با عنوان «جامعه شناسی بررسی آگاهی سیاسی دانشجویان دانشگاه شاهد» به این نتیجه رسیدند که پاسخ گویان در هیچ اختلافی معناداری بین ورودی های مختلف دانشگاه و فارغ التحصیلان آن و همچنین بین دانشکده های مختلف دانشگاه شاهد از لحاظ میزان آگاهی سیاسی وجود ندارد.

    لیزن  (2008) در پژوهشی به عنوان «آزادی رسانه ها، آگاهی سیاسی و مشارکت سیاسی» به این نتیجه رسید که کنترل رسانه ها توسط حکومت ها باعث کاهش میزان آگاهی سیاسی و مشارکت سیاسی شهروندان می شود. علاوه بر این، از نظر این محقق کنترل رسانه ها و بازار فروش آنها توسط حکومت ها باعث می شود که شهروندان از لحاظ آگاهی سیاسی نادان و بی تفاوت باشند».

    بازن  (2007) در پژوهشی با عنوان «انگیزه دهی به منابع آگاهی سیاسی؛ آیا منافع شخصی مهم است؟» به بررسی منابع مهیج آگاهی سیاسی پرداخت و به این نتیجه که تنوع و کنجکاوی دو منبع مهم آگاهی سیاسی هستند و منافع شخصی صرفاً یک منبع ثانویه در کسب آگاهی از مسائل سیاسی روز برای شهروندان است.

    فرنت  (2005) در پژوهشی با عنوان «تهدید رفتار قالبی داشتن و شکاف جنسیت در آگاهی سیاسی» به این نتیجه رسید که زنان به دلیل جنسیت از میزان آگاهی سیاسی کمتری نسبت به مردان برخوردارند.

    گرانلند  (2005) در پژوهشی با عنوان «آگاهی سیاسی و اینترنت» به این نتیجه رسید که اینترنت در کسب اطلاعات سیاسی نقش موثری دارد و این امر متقابلاً در آگاهی سیاسی رای دهندگان موثر است.

    کلازن و هایتون  (2009) در پژوهشی با عنوان «قطب بندی سیاسی میان نخبگان حزبی و اهمیت آگاهی سیاسی میان توده های مردم» به تجزیه و تحلیل عقاید درباره سقط جنین، مسائل نژادی و سیاست های رفاه اجتماعی پرداختند و درصدد مقایسه یافته های خود در بین شهروندان با سطوح مختلفی از اطلاعات سیاسی در طی چندین دهه گذشته برآمدند. آنها فرض را بر این گذاشتند که رشد قطب بندی نخبگان ممکن است باعث تشدید اختلافات در سطح آگاهی سیاسی شود. آنها بر این موضوع تاکید می کنند که چگونه افزایش وضوح سیاست های حزبی باعث پیوند بین تاثیرگذاری نخبگان سیاسی بر روی توده مردم می شود. نتایج تحقیق آنها نشان می دهد عدم وجود انگیزه برای توسعه عقاید منسجم، حتی با وجود ساده سازی فضای سیاسی، نمی تواند شکاف بین کسانی را که دارای آگاهی سیاسی بیشتر هستند با کسانی که آگاهی کمتری درباره مسائل سیاسی دارند، از بین ببرد.

    لینک دانلود پایان نامه این پروپوزال

  • فهرست و منابع پروپوزال بررسی رابطه‌ی عوامل اجتماعی با میزان آگاهی سیاسی زنان شهر گرمی

    فهرست:

    ندارد
     

    منبع:

     

    -Leeson, T., Peter, “Media Freedom, Political Knowledge and Participation”, Journal of Economic Perspectives, Vol. 22, No. 2, 2008, pp. 16-155.

    -Fournet, M., “Stereotype Threat and the Gender Gap in Political Knowledge”, PaperPresented at the 2005 Rice Undergraduate Conference,(Houston: Texas, January 14-16, 2005).

    -Gronlund, K., “Political knowledge and the Internet”, Paper Prepared for Presentation atthe XIV Tri-annual Conference of the Nordic Political Association (NOPA0, Reykjavik 11-13

    -Claassen, L. R., and Highton, B., “Policy Polarization among Party Elites and theSignificance of Political Awareness in the Mass Public”, Political Research Quarterly, Sep 2009Vol. 62, Iss. 3; pp. 14 & 538.

    -Lipset,S.M (1973), Political Man, New York, FreePress.

    -Parry,G. and Moyser,G. (1990), A map of PoliticalParticipation in Britain, Government and Oppositionvol. pp147- 69.

    -Parsons, T. (1951) The Social System, Free Press.

    -Alwin, D. F., and Scott, J. (1996). Attitude change: Its measurement and interpretation using longitudinal survey. In Taylor, B., and Thomason, K. (eds) understanding change in social attitudes. Aldershot: Dartmouth

    -Butler, D., and Stokes, D. (1969). Political change in Britain. London: Macmillan

    -Delli- Caprini, M. X., & Keeter, S. (1996). What American know about political & why it matters. New Haven: Yale University Press

    -Hirsch, E. D. (1987). Cultural literacy: what every Amirican need to know. Boston: Houghton

    -Jowell, R., and Park, A. (1998). Young people, politics and citizenship: A disengaged generation? London: The Citizenship foundation

    -Kimberlee, R. (1998). Politically apathetic: youth: A new generation?. Renewal. 6(2): 87-90

    -Lutkus, A. D., Weiss, A. R., Campbell, J. R., Mazzeo, J., & Lazer, S. (1998). NAEP 1999: Civics reportcard for the nation, NCES 20001157. Washington, DC: National Center Education State

    -March, J. G., & Olson. J. P. (2000). Democracy and schooling: An Instructional perspective. In: McDonnell et al (eds): Rediscovering the democratic purposes of education. Lawrence: University of Kansas press

    -Niemi, R., & Junn, J. (1998). Civic education: what make students learn. New Haven: Yale University Press

    -Richardson, A. (1990). Talking about commitment. The views of young people on citizenship and volunteering. London: Social and Community Planning Research

     

پروپوزال در مورد پروپوزال بررسی رابطه‌ی عوامل اجتماعی با میزان آگاهی سیاسی زنان شهر گرمی, گزارش سمینار در مورد پروپوزال بررسی رابطه‌ی عوامل اجتماعی با میزان آگاهی سیاسی زنان شهر گرمی, تز دکترا در مورد پروپوزال بررسی رابطه‌ی عوامل اجتماعی با میزان آگاهی سیاسی زنان شهر گرمی, رساله در مورد پروپوزال بررسی رابطه‌ی عوامل اجتماعی با میزان آگاهی سیاسی زنان شهر گرمی, پایان نامه در مورد پروپوزال بررسی رابطه‌ی عوامل اجتماعی با میزان آگاهی سیاسی زنان شهر گرمی, تحقیق در مورد پروپوزال بررسی رابطه‌ی عوامل اجتماعی با میزان آگاهی سیاسی زنان شهر گرمی, مقاله در مورد پروپوزال بررسی رابطه‌ی عوامل اجتماعی با میزان آگاهی سیاسی زنان شهر گرمی, پروژه دانشجویی در مورد پروپوزال بررسی رابطه‌ی عوامل اجتماعی با میزان آگاهی سیاسی زنان شهر گرمی, تحقیق دانشجویی در مورد پروپوزال بررسی رابطه‌ی عوامل اجتماعی با میزان آگاهی سیاسی زنان شهر گرمی, مقاله دانشجویی در مورد پروپوزال بررسی رابطه‌ی عوامل اجتماعی با میزان آگاهی سیاسی زنان شهر گرمی, پروژه دانشجویی درباره پروپوزال بررسی رابطه‌ی عوامل اجتماعی با میزان آگاهی سیاسی زنان شهر گرمی
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت