پایان نامه رابطه هوش هیجانی زنان معلم شهرستان ابهر با ساختار قدرت در خانواده

تعداد صفحات: 179 فرمت فایل: word کد فایل: 2593
سال: مشخص نشده مقطع: کارشناسی ارشد دسته بندی: روانشناسی
قیمت قدیم:۴۱,۷۶۰ تومان
قیمت: ۳۴,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه پایان نامه رابطه هوش هیجانی زنان معلم شهرستان ابهر با ساختار قدرت در خانواده

    چکیده

    این پژوهش در جهت بررسی رابطه هوش هیجانی زنان معلم شهرستان ابهر با ساختارقدرت در خانواده صورت گرفته است . که در این پژوهش فرضیه ها به صورت رابطه هوش هیجانی با ساختار قدرت در خانواده زنان معلم رابطه بین مولفه های مهارت های درون فردی زنان شامل ( خودآگاهی هیجانی ، جراتمندی ، حرمت نفس ، خود شکوفایی . استقلال عمل ) با ساختار قدرت در خانواده بر اساس الگوی حاکمیت مرد ، رابطه بین مولفه های مهارتهای درون فردی با ساختار قدرت در خانواده بر اساس الگوی حاکمیت مرد می باشد .

    در این پژوهش به جهت بررسی فرضیه ها و پاسخ به آنها 40 نفر از زنان معلم در شهرستان ابهر به روش تصادفی انتخاب شدند که متاهل بوده و پنج سال از زمان تاهل آنها گذشته باشد و با همسران خود زندگی کنند .

    ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش تست هوش هیجانی بار – ان با 90 سوال که در ایران استاندارد شده و تست خود ساخته ساختار قدرت که شامل 26 سوال می باشد . که هر دو به روش لیکتری نمره گذاری می شود تست ساختار قدرت از بعد از زن سالاری ، مرد سالاری و الگوی مشارکتی و ضعیف را در خانواده مشخص می سازد . روش بکار گرفته شده در این پژوهش شامل آمار توصیفی فرمول همبستگی پیرسون آمار استنباطی t به منظور بررسی ارتباط معنی دار بودن متغیرها استفاده شده است .

     مقدمه

    زندگی اجتماعی برای انسان یک ضرورت اجتناب ناپذیر است. صاحب نظران اعتقاد دارند خانواده مهمترین نهادی است که فرایند اجتماعی شدن را ایجاد می‌کند. لذا، شناخت آن از منظرهای گوناگون لازم و ضروری است. خانواده به عنوان یک سازمان پیچیده که دارای کارکردهای مختلف نظری و عملیاتی می باشد، مهمترین عامل در بالا بردن نرخ بهره‌وری می‌باشد که بالطبع باعث افزایش بهره‌وری در جامعه می‌گردد. بنابراین جا دارد به عنوان یک ضرورت، اولین قدم در این راستا را اصلاح و شناخت مفاهیم رفتاری در خانواده بدانیم و گامهای عملی در جهت ارتقاء کیفیت کارکرد خانواده در جهت بهره وری بالا برداریم.

    خانواده به عنوان رکن اساسی جامعه نهادی است که رهبری آن درکنار الگوهای سنتی و فرهنگی احتیاج به الگوهای مدیریتی نوین دارد. خانواده یک نظام است و برای خود اجزاء و اصولی دارد که حاکم براین نظام می باشد. رکن اصلی آن زندگی زناشویی است که بر پایه روابط زوجین استوار است. در حقیقت زن و شوهر در ازدواج سالم می دانند که آنها مسؤول شادی یکدیگر هستند. به عبارت دیگر ازدواج سالم، ازدواجی است که در جهت صمیمی شدن باشد. لذا در طی این مسیر فرایند دوست داشتن، حل و فصل مسلمت آمیز اختلافات، مصالحه، تفرد، صمیمیت و مذاکره بر سر تفاوتها، شکل می‌گیرد. برای مذاکره بر سر تفاوتها و اختلافات باید میل همکاری وجود داشته باشد تا حل و فصل منصفانه مسائل را امکانپذیر سازد. از سوی دیگر ارتباط روشن مستلزم آگاه بودن از خصوصیات فردی همسر و احترام گذاشتن به تفاوتهای دیگر می‌باشد. در ازدواج سالم زن‌وشوهر برای حل مسائل مختلف زندگی از جمله اقتصادی، اجتماعی، امور شخصی یکدیگر تلاش می‌کنند و بر اساس توافق کارها را بین خود تقسیم می‌نمایند، تا راه برای هر گونه استبداد و محرومیت هر یک از زوجین بسته شود. لذا تقسیم وظایف بر مبنای مصلحت خانواده است که ابراز و کنترل احساسات که یکی از مؤلفه‌های هوش هیجانی است به شکل صادقانه و از صمیم قلب نه از روی ترس شکل می‌گیرد و راه را برای گسترش مهارتهای درون فردی(حرمت نفس، جراتمندی، خود شکوفایی و استقلال عمل) و احساس شادکامی و خوشبختی همسر باز می‌کند و مسلماً وقتی که عزت نفس زوجین و در حقیقت احترام به خویشتن و پذیرش خود با تمام خصوصیات مثبت و منفی بالا باشد گامی بزرگ در جهت تربیت فرزندانی کارآمد و مستقل برداشته می‌شود.

    پس بطور خلاصه می‌توان گفت زوجی که از جانب همسر خود فقط زور و استبداد دیده و نتوانسته آنرا بپذیرد یا بنا به شرایط خاص خانوادگی مخالفت با آنرا علناً بیان نمی‌کند کم‌کم نسبت به خود به دیده کاستی و عدم توانایی ایستادگی در برابر فشارها را احساس می‌‌کند و لذا هر روز نسبت به دیروز خود را حقیر تر و کم کارآمدتر می‌بیند چرا که با کوچکترین تلاش در جهت استقلال، مخالفت و سر خوردگی می‌بیند و بنابراین هم در مهارتهای فردی و هم در احساس رضایت کلی از زندگی و رسیدن به مفهوم خوشبختی و شادی دچار مشکل می‌گردد.

    بنا به نظر ستیر[1](1374) در خانواده‌های بالنده افراد آزادانه با هم درد دل می‌کنند و برای امور خانواده برنامه ریزی می‌نمایند و اگر چیزی مزاحم اجرای برنامه‌ها گردید با انعطاف پذیری خود را با آن تطبیق می‌دهند.در این خانواده است که زندگی آدمی و احساسات بشری از هر چیز دیگری مهمتر است. لذا والدین،خود را رهبر نه ارباب می‌دانند و پدر و مادر درهر موقعیتی اولین وظیفه خود را تربیت فرزندان در جهت انسان واقعی شدن می‌دانند.

    نکته مسلم آن است که از آغاز مطالعه هوش، غالباً بر جنبه‌های شناختی آن نظیر حافظه و حل مساله تاکید می‌شد، در حالیکه ابعاد غیر شناختی، یعنی تواناییهای عاطفی و کرداری نیز نه تنها پذیرفتنی هستند بلکه ضروری هم می‌باشند. در حیطه مسائل زناشویی، تواناییهای هیجانی در برقراری ارتباط صحیح، فهم احساسات خود و دیگری، همدلی و کنترل تکانشها  نقش مهمی در رضایتمندی زناشویی بازی می‌کنند. بر این اساس لازم است با بررسی ارتباط هوش هیجانی با ساختار قدرت در خانواده راهکارهای مؤثر و عملی در جهت بهبود روابط زوجین ارائه شود.

    بیان مساله:

    خانواده یکی از بنیادی ترین نهادهای اجتماعی است که در طول تاریخ بر اثر عوامل گوناگون دستخوش تغییر شده است. تاثیر دگرگونیهای اقتصادی-اجتماعی جوامع بر نهادهای اجتماعی غیر قابل انکار است و خانواده نیز از این دگرگونیها مستثنی نبوده است. یکی از این دگرگونیها، تغییر در ساخت خانواده، بالاخص تغییر در مفهوم نقش است. خانواده کانونی است که در آن چگونگی و توزیع و نحوه اعمال قدرت بر شکل‌گیری شخصیت، عزت نفس و حتی احساس رضایت و خوشبختی زوجین تاثیر می‌گذارد. هوش هیجانی شکلی از هوش اجتماعی است و پیش‌بینی‌کننده مناسبی در کارآمدی کلی و کارآمدی در حیطه‌های مختلف زندگی می‌باشد که توانایی کنترل احساسات و هیجانات خویشتن و دیگران، تمایز میان آنها و استفاده از این اطلاعات برای هدایت و تفکر و عمل را در برمی‌گیرد (سالوی و مایر 1990)[2]

    فرایند جامعه‌پذیری فرزندان در خانواده شکل می‌گیرد و زن بعنوان عنصر مهم تربیت آنها و القای جامعه‌پذیری مطلوب نقش بسیار برجسته‌ای دراین فرایند دارد. اینکه زن در چه مرتبه‌ای از هوش هیجانی قرار داشته باشد مطمئناً در انتقال مؤلفه‌های آن نقش مؤثری بر عهده خواهد داشت. به این معنا مادری که از خصوصیات مثبت و مطلوبی همچون استقلال حرمت نفس، قاطعیت در بیان عقاید و احساسات و مؤلفه‌های دیگر هوش هیجانی برخوردار است روش تربیتی مناسبی را در جهت کارآمدی و موفقیت زندگی فردی و اجتماعی فرزندان اتخاذ می‌کند.

    شواهد فراوانی گویای آن است که زوجها در جامعه امروزی به دلیل تحولات زندگی برای برقراری و حفظ روابط صمیمی و درک احساسات و از همه مهمتر در تقسیم عادلانه قدرت با یکدیگر مشکلاتی دارند. این بعد از زندگی، تاثیر بسزایی در احساس رضایت زناشویی دارد و تحقیقات نیز گویای همین امر هستند. بطوریکه نتایج نشان داده بیشترین رضایتمندی زناشویی زنان وقتی حاصل می شود که در خانواده تقسیم وظایف عادلانه صورت گیرد. در این راستا با عدم تقسیم عادلانه قدرت در خانواده بیشتر زنان دچار آسیب روحی شده و در نهایت رضایت زناشویی پایین‌تری حاصل می‌شود. از آنجا که هوش هیجانی با رضایت زناشویی رابطه دارد و تحقیقات داخلی و خارجی نیر مؤید این امر است، لذا کمبودهای موجود در کفایتهای عاطفی و هیجانی همسران در کنار عوامل اقتصادی-فرهنگی، اثرات نامطلوبی بر زندگی مشترک آنها می‌گذارد. از جمله این کمبودها، مهارتهای درون فردی و میان فردی و کنترل تنشها است که با پیشرفت کردن در کسب این مهارتها می توان گام مهمی در جهت درک متقابل برداشت. لذا دیده شده افرادی که توانایی شناخت بهتر احساسات و هیجانات خود را دارند و بر نحوه ابراز احساس نسبت به دیگران تسلط نشان می‌دهند مانع بسیاری از برخوردها و سوء تفاهمات در زندگی می‌گردند. این پژوهش درصدد است با بررسی هوش هیجانی و ارتباط آن با ابعاد قدرت در خانواده گامی در جهت شناخت راههایی برای اصلاح فرایندهای زندگی زناشویی برداشته تا با بکارگیری آنها، بهره‌وری خانواده به عنوان سازمانی مهم در اجتماع ارتقا یابد و به موازات آن سطح فرهنگ و کارامدی جامعه اعتلا پیدا‌کند.

    ضرورت پژوهش

    خانواده کوچکترین واحد اجتماعی است که ثبات جامعه وابسته به آن است. بنابراین هرگونه سرمایه‌گذاری مادی و معنوی بر روی این عنصر اجتماع باعث ثبات، تعادل و توسعه اجتماعی خواهد‌گردید. این امر باعث شده است که با توجه به شمولیت خانواده بر تمامی نهادهای اجتماع، توجه تمامی صاحبنظران رشته‌های مختلف علوم انسانی به نوعی به مفاهیم مربوط به خانواده جلب شده و این روند از شتاب فزاینده‌ای برخوردار باشد. نظریه‌پردازان برجسته مفاهیم خانواده، امروزه اعتقاد دارند هر گونه برجستگی و ورزیدگی که در اعضای خانواده ریشه دواند، در جامعه‌ای که از اینگونه خانواده‌ها تشکیل می‌گردد مؤثر خواهد بود(ستیرمترجم بیرشک1374).

    تصمیم‌گیری بر پایه مشارکت و متقاعد‌سازی می‌تواند عامل مهمی  در شکل‌گیری شخصیت فرزندان و رشد پایه های دموکراسی در خانواده باشد. خانواده می‌تواند بستری مناسب  جهت شکل‌گیری رشد عاطفی و عقلی اعضای خانواده مهیا کند. به بیان دیگر، می‌توان سؤال کرد اگر محور تصمیم‌گیری ها در خانواده فقط یک‌نفر باشد و هیچ یک از اعضا به معنی واقعی حق مشارکت و حق انتخاب نداشته باشند و اساس تصمیمها، بر پایه اجبار و یکجانبه باشد، فرد یا افرادیکه تحت این شرایط قرار می‌گیرند دچار چه مشکلاتی می‌شوند؟

    دموکراتیک شدن خانواده یک فرایند است و در یک لحظه شکل نمی‌گیرد. برای کسی که هرگز در زندگی جرات نداشته در مورد کوچک‌ترین مسائل شخصی‌اش اظهار نظر کند، مسلما بستر مناسبی برای پیشرفت مهارتهای درون و میان فردی ندارد و در حقیقت نحوه مدیریت او در موقعیتهای مشابه تحت تاثیر این موضوع قرار می‌گیرد. دموکراتیک بودن خانواده، تنها به زمان تشکیل خانواده بر نمی‌گردد، بلکه به سیر جامعه‌پذیری فرد از اوان زندگی مربوط است. بنابراین خانواده اولیه فرد بیشترین مسؤولیت در قبال دموکراتیک یا استبدادی شدن خانواده‌های هر یک از اعضا  دارد. این بدان معناست که باورهای فرهنگی از طریق جامعه‌پذیری به وسیله خانواده‌ها به افراد منتقل خواهد شد.

    محو تفکر استبدادی و حکمرانی مرد و اطاعت سایر اعضا، یا محو محرومیت حق اظهار نظر زنان در امور خانواده، هنگامی رخ خواهد داد که در خانواده‌ها عملاًٌ از فرزندان بخواهند که در مورد سرنوشتشان اظهار نظر کنند، یا اساساً خانواده از نوعی باشد که فرزندان عملاً شاهد دموکراتیک بودن خانواده خود باشند، یعنی مشاوره و همفکری والدین را به چشم خود ببینند. درآن صورت در مسیر شکل‌گیری شخصیت کودکان، هفکری و همدلی به امری درونی مبدل خواهد شد و افراد از زور و سلطه برای پیش بردن احکام ومقاصد خود استفاده نخواهد کرد( صبوری 1375). بنابراین احساس استقلال، جراتمندی و حرمت ذات هرچه بهتر نمود می‌یابد.

    این مقوله‌ها همان مؤلفه‌های هوش هیجانی هستند که این مفهوم آخرین و جدید‌ترین تحول در زمینه  فهم ارتباط میان تعقل و هیجان است. علیرقم دیدگاههای اولیه نگاه واقع بینانه به ماهیت انسان نشان می‌دهد که انسان نه منطق صرف است و نه احساس و هیجان صرف، بلکه ترکیبی ازاین دو در وجود او حکمرانی می‌کنند. بنابراین توانایی شخص برای سازگاری و چالش در زندگی به عملکرد منسجم قابلیتهای هیجانی و منطقی بستگی دارد و در کل می‌توان گفت بر اساس اینکه چگونه افراد با مشکلات مقابله می‌کنند  و حتی ارتباطات اجتماعی و بین فردی و درون فردی خود را تنظیم می‌نمایند و برای رسیدن به اهداف منطقی خویش چه راههایی را در نظر می‌گیرند تحت تاثیر هوش هیجانی می‌باشند چرا که تحقیقات نشان داده افرادیکه از لحاظ هیجانی باهوش می‌باشند، حالتهای هیجانی خود را به نحو صحیح ارزیابی می‌نمایند، می‌دانند چگونه و چه موقع احساسات خود را بیان نمایند و بنحو مؤثر می‌توانند حالتهای خلقی خود را تنظیم نمایند و لذا در شرایط مختلف زندگی موفق‌تر عمل می‌نمایند(گلمن1380 مترجم نسرین پارسا).[3]

     با‌توجه به توضیحات فوق می‌توان ضرورت پژوهش را اینگونه ترسیم کرد که بسته به اینکه نوع ساختار قدرت در خانواده چگونه باشد به چه شکلی با هوش هیجانی زنان ارتباط پیدا می‌کند؟ و در حقیقت از آنجا که تقسیم قدرت عادلانه با رضایت زناشویی همبستگی دارد و هوش هیجانی بالا نیز با رضایتمندی زناشویی، لذا به نظر می‌رسد نوعی ارتباط بین این دو مقوله موجود است که نیاز به بررسی وضعیت هوش هیجانی زنان و ساختار قدرت در خانواده می‌باشد.

    ساختار قدرت (مردسالاری، زن سالاری، الگوی مشارکتی) می‌باشد.

    متغیر کنترل

    در این پژوهش جنسیت بعنوان متغیر کنترل در نظر گرفته شده است.

  • فهرست و منابع پایان نامه رابطه هوش هیجانی زنان معلم شهرستان ابهر با ساختار قدرت در خانواده

    فهرست:

     

    فصل اول

     

     

    مقدمه

    2

     

    بیان مساله

    4

     

    ضرورت پژوهش

    6

     

    اهداف پژوهش

    9

     

    سوالات تحقیق

    10

     

    تعاریف واژه ای

    11

     

    فصل دوم

     

     

    مقدمه

    13

     

    ساختار خانواده

    14

     

    کارکردهای خانواده

    15

     

    تعریف عام قدرت

    16

     

    تعاریف قدرت در حوزه خانواده

    17

     

    تئوری منابع

    18

     

    دیدگاه فیمینیسمها

    20

     

    مفاهیم قدرت در خانواده

    23

     

    انواع قدرت در خانواده

    29

     

    زن و خانواده

    33

     

    هیجان

    37

     

    فیزیولوژی هیجان

    39

     

    هوش هیجانی و مفهوم توانایی ذهنی

    45

     

    دیدگاه شخصیتی – اجتماعی – هیجانی هوش هیجانی ( مختلط )

    52

     

     

     

     

    نظریه گلمن

    57

     

    کارکردهای هوش هیجانی

    61

     

    هوش هیجانی ، تفکر و رفتار اجتماعی

    64

     

    هوش هیجانی ، انطباق بارویکردهای استرس زا

    66

     

    ارتباط هوش هیجانی و سلامت روانی

    71

     

    مروری بر تحقیقات انجام شده

    77

     

    فصل سوم

     

     

    روش پژوهش

    88

     

    ابزار تحقیق

    88

     

    پرسشنامه هوش هیجانی

    88

     

    کاربرد پرسشنامه

    89

     

    دامنه سنی

    91

     

    اعتبار و پایایی

    92

     

    هنجاریابی در ایران

    93

     

    پرسشنامه ساختار قدرت در خانواده

    94

    اعتبار و پایایی

    96

     

    نمره گذاری

    96

     

    روش تجزیه و تحلیل داده ها

    97

     

    فصل چهارم

    98

     

    فصل پنجم

     

     

    بحث و نتیجه گیری

    113

     

    پیشنهادات

    محدودیت ها                                           

    115

    115

     

    منابع

    116

     

     

    منبع:

    - احمدی، جمشید 1369، هیجان، احساس و ارتباط غیرکلامی، تهران: انتشارات رهگشا.

    - اعتمادی، عذرا 1381. « بررسی علل ناسازگاری زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان»، چکیده مقالات نخستین کنگره سراسری آسیب شناسی خانواده در ایران، تهران: پژوهشکده خانواده.

    - اکبرزاده، نسرین 1383. هوش هیجانی، تهران ، انتشارات فارابی

    - بنی‌اسدی، حسن 1375. « بررسی و مقایسه عوامل مؤثر فردی، اجتماعی و شخصیتی در زوجهای سازگار و ناسازگار شهر کرمان» پایان‌‌نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت مدرس.

    - پارسا، محمدرضا 1376. روانشناسی انگیزش و هیجان، تهران: انتشارات سخن.

    - پدرام، احمد 1383. «بررسی ارتباط بین روابط زن و شوهر و تأثیر آن برروابط والدینی» . چکیده مقالات نخستین کنگره سراسری آسیب شناسی خانواده در ایران، تهران : پژوهشکده خانواده.

    - تجهیز سینا، 1383، آزمون هوش هیجانی.

    - تقوی، سیدحسن 1381. «بررسی اشتغال مادران برسازگاری اجتماعی دانش آموزان»، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران.

    - توحیدی، احمدرضا 1379. « بررسی جنبش فمینیسم در غرب و ایران»، مجموعه مصاحبه‌ها و مقالات همایش اسلام و فمینیسم، جلد اول، مشهد : دفتر نشر معارف.

    - چلیپانلو، غلامرضا 1383« بررسی رابطه بین شادمانی ذهنی و رضایتمندی زناشویی زوجین»، چکیده مقالات نخستین کنگره سراسری آسیب‌شناسی خانواده در ایران، تهران: پژوهشکده خانواده.

    - جهانی، جعفر 1383، «مدیریت مؤثر، بستر مناسی جهت پرورش توانمندیهای اعضای خانواده»، چکیده مقالات نخستین کنگره سراسری آسیب شناسی خانواده در ایران، تهران: پژوهشکده خانواده.

    - حمیدی، فریده 1383، «بررسی ساخت خانواده، سبک دلبستگی در دختران فراری و اثربخشی خانواده درمانی در تغییر آنها»‌، چکیده مقالات نخستین کنگره سراسری آسیب‌شناسی خانواده در ایران، تهران: پژوهشکده خانواده.

    - حسینی حسینیان ، فاطمه  1383،  « بررسی ارتباط ساختار قدرت با هوش هیجانی زنان شهر تهران»‌ پایان‌نامه‌ کارشناسی ارشد، دانشگاه الزهرا

    - خسروجاوید، مهناز1383« رابطه بین هوش هیجانی و سازگاری زناشویی»، چکیده مقالات نخستین کنگره سراسری آسیب‌شناسی خانواده در ایران، تهران: پژوهشکده خانواده.

    - دلاور، علی1375 مقدمه‌ای بر احتمالات و آمارکاربردی در روانشناسی و علوم‌تربیتی تهران: انتشارات رشد.

    - دینی، فائزه 1381، « بررسی ارتباط هوش هیجانی و پیشرفت تحصیلی و شیوه‌های مقابله با بحران»، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه الزهرا.

    - ذوالفقارپور، محبوبه 1380، « بررسی رابطه بین ساختار قدرت در خانواده با رضایتمندی زناشویی زنان کارمند و خانه‌دار»، پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد، دانشگاه الزهرا.

    - ستیر، ویرجینیا 1374، آدم سازی در روانشناسی خانواده، ترجمه: بیرشک، بهروز تهران: انتشارات رشد.

    - سفیری، خدیجه 1371، « بررسی سیر تحول جامعه‌شناسی زنان» پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد، تهران: دانشگاه تربیت مدرس.

    - شیخی، عباس 1380، جامعه‌شناسی زنان و خانواده، تهران: شرکت سهامی انتشار.

    - صبوری، حبیب 1375، «بررسی ساختار توزیع قدرت در خانواده»، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شهید بهشتی.

    - طبیبی، حشمت الله 1368، مبادی و اصول جامعه‌شناسی ، تهران : انتشارات اسلامیه.

    طباطبائی، سیدمحمدحسین 1376 ، المیزان ، ج 4 .  تهران : انتشارات اسلامیه

    - کوران، لدوس 1375، استرس و خانواده سالم، ترجمه: قراچه‌داغی، مهدی، تهران: نشر البرز.

    - کوئن، بروس 1376، درآمدی به جامعه‌شناسی، ترجمه : ثلاثی، محسن، تهران: انتشارات توتیا.

    - گلدنبرگ، ایرنه و گلدنبرگ، هربرت 1382، خانواده درمانی ، ترجمه : نقشبندی ، سیامک و ارجمند، الهام، تهران: نشر روان.

    - گلمن،دانیل 1380، هوش هیجانی، ترجمه: پارسا، نسرین، تهران : انتشارات رشد.

    - مهانیان خامنه، مهری 1381، «بررسی رابطه هوش هیجانی با رضایتمندی زناشویی در معلمان زن دوره راهنمایی شهر تهران»، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه‌طباطبائی.

    - مینوچین، سالوادور و فیشمن، چالرز 1381، فنون خانواده درمانی، ترجمه: بهادری، فرشاد و سیاران، فرح، تهران : انتشارات رشد.

    - مینوچین، سالوادور 1375، خانواده و خانواده‌درمانی، ترجمه : ثنایی، باقر، تهران: انتشارات امیرکبیر.

    - ولکجی، شهناز 1379، «بررسی معایب و مزایای اشتغال خارج از منزل زن در خانواده»‌ مجموعه مصاحبه‌ها و مقالات همایش اسلام و فمینیسم، جلد اول، مشهد: دفتر نشر معارف.

    - وبر، فیلکس 1374، اقتصاد و جامعه، ترجمه : منوچهری، عباس و همکاران ، تهران: انتشارات مولی.

     

     

     

    Reference

     

    - Abbott,P;Wallace, C. (1993). Sociology Feminist perspective. Routledge, London.

    - American Psychiatric Association (APA) (1998) Achivement and intellectual development pattern  Journal of collage student Development, Vo.30.pp.498-678.

    - Bar-on, R.(1997). The emotional intelligence Inventory (EQ-I): Technical Quotient Inventory. In R.Bar- On & J.D.A.Parker (Eds). Hand book of emotional intelligence. San Francisco : Jossey- Bass.

    - Blood, R. (1969) . Marriage . The Free Press, New York.

    - Bowerman, Ch. E., (1964). Variations in adolescent Perception of Family Power Structure, American Sociological Review, Vo. 29. pp.551-567.

    - Christensen, A. (1990). Gender and SocialStructure in the demand withdraw pattern of marital conflict, Journal of personality and social psychologv, Vol. 59, pp. 73-81.

    - Christensenm, A., Jocobson, N.S., Bacake, J.c. (1995). Integrative behavioral theraphy. In N.S. Jacobson & A.S.Gurman (Eds). Clinical handbool of couple theraphy.

    - Ciarroochi, J.& D.Frank, & A.Stephen. (2002). Emotionalintelligence moderates the relationship between stress and mantalhealth. Journal of personality and individualdiffrences, Vol. 31, pp. 1105-1119.

    - Ciarroochi, J.F.P.J,Mayer, D.J. (2001). Emotional intelligence in every day life, united States, Psychology Press.

    - Fizer, M. (2001) emotional inteigence and Marital satisfaction. Personal Mastery in emotional intelligence Site. Vol. 34, pp. 344-370.

    - Franks, david, D. (1972). Role taking & Power in social psychology. American Sociological Review. Vo. 37, pp. 605- 614.

    - Frieberg, HJ. Stein, T.A.Hung. S. (1995). Effect of Classroom  management in intraction on student achievement, Educational research and Evalution.

    - Goldberg, LR. (1993). The Structure of Phenotic Personality traits. Amirican psychology, Vol. 48, pp. 26-34.

    - Golman, D. (1995). Emotional intelligence, New york: Bantam Books.

    Golman, D. (1998). Working with emotional intrlligence, New york: Bantam books.

    - Good, W.J. (1998). The family, Prentice – Hall of India.

    - Gottman, J. (1991). Predictiving longitudinal Marriage, Journal of Marriage and Family Therapy, Vol. 7, pp.3-7.

    - Isvan, N.A. (1991) Productive & Reproductive Decisious in Turkey: the Role of Demestic Barganing, Journal og Marriege and Family, Vol. 53, pp.1057- 1070.

    - Kaufman, C. (1988). Relationship between marital power and Symptom of sress among husbands and wives, Journal of Wisconsin Socialogy, Vol. 25, pp,

    - Markowski, E.M., Greenwood, P.D. (1984). Marital adjustment as a correlate of social intrest. Journal of Adlrian Theor Research and practice , Vol. 40, pp. 300-308.

    - Mayer, J.D.(1995). A Framework for the classification of personality components, Journal of personality, Vol. 63, pp.819-877.

    - Michle, A.(1971). Real numberof children and conjugal intraction in frech family, Journal of Marriegg and Family. Vol. 30.

    - Naller, P. (1981). Gender and marital adjustment level deffraences in deciding messages from spouses and stranger, Journal of personality and social psycholog, Vol. 41, pp.272- 278.

    - Parsons, T. (1995). Family. Sociollization & Interaction Pricess. The Free Press, New York.

    - Passer, M., Smith, R (2000). Psychology MC GrawHill companes, New york.

    -Salovey, P.,&Mayer, J.D. (1997) What is emotional intelligence? Emotional development and emotional intelligent, Basic Book.

    - Scutt, V. Malouffj. (1998). Emotional intelligence and Interpersonal Relation, Jouranl of personality anf social psychology, Vol. 14, pp.523-536.

    Tavermina, Joseph B.et al, (1978) . Power Relationship in families: a social Exchange Perspective, Family process, Vol. 17.pp.423-435.

پروپوزال در مورد پایان نامه رابطه هوش هیجانی زنان معلم شهرستان ابهر با ساختار قدرت در خانواده, گزارش سمینار در مورد پایان نامه رابطه هوش هیجانی زنان معلم شهرستان ابهر با ساختار قدرت در خانواده, تز دکترا در مورد پایان نامه رابطه هوش هیجانی زنان معلم شهرستان ابهر با ساختار قدرت در خانواده, رساله در مورد پایان نامه رابطه هوش هیجانی زنان معلم شهرستان ابهر با ساختار قدرت در خانواده, پایان نامه در مورد پایان نامه رابطه هوش هیجانی زنان معلم شهرستان ابهر با ساختار قدرت در خانواده, تحقیق در مورد پایان نامه رابطه هوش هیجانی زنان معلم شهرستان ابهر با ساختار قدرت در خانواده, مقاله در مورد پایان نامه رابطه هوش هیجانی زنان معلم شهرستان ابهر با ساختار قدرت در خانواده, پروژه دانشجویی در مورد پایان نامه رابطه هوش هیجانی زنان معلم شهرستان ابهر با ساختار قدرت در خانواده, تحقیق دانشجویی در مورد پایان نامه رابطه هوش هیجانی زنان معلم شهرستان ابهر با ساختار قدرت در خانواده, مقاله دانشجویی در مورد پایان نامه رابطه هوش هیجانی زنان معلم شهرستان ابهر با ساختار قدرت در خانواده, پروژه دانشجویی درباره پایان نامه رابطه هوش هیجانی زنان معلم شهرستان ابهر با ساختار قدرت در خانواده
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت