کلیات - تعریف و موضوع روانشناسی
واژه ای که بنام «روانشناسی» رواج یافته ، ترجمه لغت پسیکولوژی[1] که با تلفظ انگلیسی «سایکولوژی» می باشد که در اصل ازدو کلمه یونانی «پسیکه»[2] به معنی روح و «لوگوس»[3] به مفهوم تحقیق و بیان مشتق شده است . پسیکه مفاهیم متعدد دارد ، برخی آنرا به معنی روح و بعضی دیگر روان تفسیر نموده اند . این کلمه نام یکی از خدایان افسانه ای یونان قدیم بوده که در ابتدا زندگی بشر فناپذیری داشته بعداً در زمره خدایان درآمده و جاودان گردید . [4]
تعریف روانشناسی : روانشناسی عبارتست از مطالعه جنبه های مختلف رفتار و ارتباط آنها با یکدیگر . منظور از رفتار و جنبه های آن فعالیت هائی است که از فرد سرمی زند ما با فردی سروکار داریم که احساس و ادراک می کند ، امور را بخاطر میسپارد و بیاد میاورد ، پاره ای از امور را یاد می گیرد ، از برخورد بچیزهایی میترسد، در مقابل ناملایمات خشمگین می شود ، در بعضی مواقع شور و هیجان از خود نشان می دهد ، با دیگران بسر می برد ، از کار کردن بادیگران لذت می برد ، برای خود هدفهای اساسی یا غیر اساسی انتخاب می کند ، نقشه می کشد ، درباره اعمال افراد اظهار نظر می نماید ، گاهی خونسرد است زمانی حساسیت نشان می دهد ، در انتخاب هدف ها و وسائل تصمیم می گیرد ، برای جلوگیری از شکست خود به منظور تامین احتیاجات اساسی روانی خویش رفتار خاصی از خود ظاهر می سازد ، اینگونه فعالیت ها که اغلب با کارهای بدنی همراه هستند بعنوان رفتار در روانشناسی مورد بحث واقع میشوند .
روی این زمینه می گوئیم ، روانشناسی عبارتست از مطالعه جنبه های مختلف رفتار آدمی از قبیل جنبه های بدنی - عاطفی - اجتماعی - عقلانی ، اخلاقی و هنری و ارتباط این جنبه ها با هم .
موضوع روانشناسی : همانطور که اشاره شد ، موضوع روانشناسی رفتار و جنبههای مختلف آن و ارتباط آن جنبه ها با یکدیگر است . در روانشناسی ، رفتار عقلانی کیفیت رشد و بروز آن و ارتباط آن با اشکال دیگر رفتار ، رفتار عاطفی ، کیفیت بروز عواطف و رشد آنها ، رفتار اجتماعی ، اشکال ارتباط فرد با گروه در دوره های مختلف رشد و تاثیر نفوذ گروه روی رفتار افراد و رشد اعمال بدنی و ارتباط آنها با سایر جنبه های شخصیت فرد مورد بحث واقع می شود . علاوه بر این امور ، احتیاجات اساسی افراد و نحوه تاثیر آنها در رفتار فرد، یادگیری بعنوان یکی از اشکال رفتار منشاء و علل رفتار غیرعادی و شخصیت فرد نیز در روانشناسی مورد مطالعه قرار می گیرد .
تعریف روانشناسی تربیتی : روانشناسی تربیتی عبارتست از بررسی اصول و قواعد روانشناسی و اجرای آنها در جریان های تربیتی است . یکی از اموری که در روانشناسی مورد بحث قرار می گیرد ، احتیاجات اساسی بدنی و روانی افراد است ، از جمله احتیاجات اساسی احتیاج به بستگی و تعلق به گروه است . افراد در دوره های مختلف زندگی برای حفظ موقعیت خویش نیاز به گروه دارند . تعلق به گروه چه در خانواده ، چه در میان هم سنها ، چه در میان همکاران و چه در حفظ حیثیت اجتماعی افراد کاملاً موثر است . معلم با توجه به این امر باید مراقبت نماید که وضع اجتماعی هر یک از کودکان در کلاس و مدرسه مشخص باشد به محض اینکه دید کودک تنها به سر می برد یا از گروه طرد شده است باید به بررسی علل آن بپردازد وبرای سازش دادن آن کودک با دیگران اقدام کند .
در مورد یادگیری نیز اصولی از قبیل اصل آمادگی ، اصل فعالیت ، و نظایر آنها مورد توجه روانشناسان است . معلم باید ابتدا این اصول را فرا گیرد و بعد آنها را در موقعیتهای مختلف یادگیری چه درکلاس و چه در خارج از کلاس به کار گیرد .
بنابرآنچه گفته شد روانشناسی تربیتی بطور خلاصه عبارتست از علمی که اصول و قوانین روانشناسی را در جریان های تربیتی اعم از خانه ، مدرسه و نهادی اجتماعی به کار می گیرد و سعی دارد که با ارائه تکنیک های خاص به اصلاح رفتار افراد بپردازد .
موضوع روانشناسی تربیتی : درکتب مختلف روانشناسی موضوع های بسیاری برای روانشناسی تربیتی مطرح شده است . از آنجائیکه هدف روانشناسی تربیتی فهم صحیح تر تعلیم و تربیت است می توان به موضوع های زیر برای این علم اشاره نمود .
1-یادگیری[5] : ماهیت یادگیری ، عوامل موثر در یادگیری ، چگونگی تحریک یادگیرنده ، یادگیری مهارت های مختلف حل مسئله ، اجرای اصول یادگیری در وارد درسی و انتقال یادگیری ، امور راهنمایی و اداره کلاس ، کنترل و ارزش سنجی یادگیری هسته یا اساس کار روانشناسی تربیتی است .
2-رشد[6] : توجه به ویژگیهای رشد انسان اهم موضوعات روانشناسی تربیتی میباشد. در این بخش روانشناسی تربیتی بدنبال موضوعات مختلف از قبیل اصول رشد، تاثیر وراثت ، چگونگی پیدایش تفاوت های فردی در مراحل مختلف رشد که بطور کلی بر تربیت فرد تاثیر دارد می باشد . روانشناسی تربیتی در این راستا تلاش دارد که فرایند رشد را طی زمان دنبال نماید و بر اساس آن روشها و اصول خود را جهت ایجاد تغییرات مطلوب ویژگیهای رشد در ادوار مختلف زندگی به ما نشان می دهد که فرد تا چه حد دارای آثاری طبیعی می باشد .
3-شخصیت و سازگاری : این مفاهیم وسیع مربوط به جنبه های متعدد شخصیت
کودک در سازگاریهای اجتماعی و عقلانی و مربوط به رشد عقلانی وی می باشد .
در این قسمت موضوع هایی از قبیل عواطف ، بهداشت روانی شاگرد و معلم ، سازگاری کودکان استثنایی تربیت و منش و تاثیر متقابل جنبه های اجتماعی یا جنبه های بدنی، عقلانی و عاطفی رشد را در نظر گرفت .
4-اندازه گیری و ارزش سنجی : اصول اندازه گیری و تست و اجرای آنها در اندازهگیری و سایر استعدادهای فعالیت های درسی ، سازگاری و اجرای نتایج اینگونه آزمایشها در کار مدرسه .
5-تکنیک ها و روشهای روانشناسی تربیتی : روانشناسی تربیتی بعنوان یک رشته علمی برای مطالعه مسائل تربیتی روش و تکنیک هایی بوجود آورده است . متدهای تحقیق و روش آماری قسمت مهمی از این موضوع است .
روانشناسی تربیتی یک علم کاربردی است
بطور کلی پژوهش های علمی از جهت این که با چه هدفی شروع شده اند به دو دسته تقسیم می شوند :
الف-علوم بنیادی ، ب-علوم کاربردی
علوم بنیادی : پژوهش هایی هستند که در درجه اول تامین کننده نیازها ، کنجکاویهای افراد تحقیق کننده می باشند . بدین معنی که انسان ذاتاً جستجوگر و کنجکاو است و مایل است که از من و کیف امور بدور از این که برای او نافع باشد یا نه اطلاع حاصل کند . دانشمند علوم بنیادی سعی در کشف روابط میان پدیده ها می کند و هدف عمده ای که از تلاش علمی خود دارد این است که بتواند از نتایج کار خود به یک تئوری یا نظریه ای از وضع موجود پدیده ها برسد . البته باید توجه داشت که نتایج علم بنیادی یقیناً در خدمت علم کاربردی قرار خواهد گرفت .
علوم کاربردی : در این گونه تحقیق محقق تلاش می کن تا پاسخ های منطقی و اصولی نسبت به مسائل ضروری واساسی برای جامعه بشر پیدا کند . لذا همواره بدنبال نتایج مفید است . پژوهشگر علم کاربردی بدنبال یافتن راه حل برای سوالات است که پاسخ به آنها می توان مشکلی را از بشر حل نماید . بدین ترتیب عمده اختراعات و ابداعات همه ناشی از نتایج علم کاربردی است . همینطور شیوه و روشهای عملی که برای اداره کلاس و تربیت دانش آموزان ارائه می شود و همگی حاصل از علم کاربردی است .
از شاخه های روانشناسی کاربردی به چند نمونه اشاره می شو د :
روانشناسی بالینی یا کلینیکی ، روانشناسی کودکان استثنایی ، روانشناسی صنعتی ، روانشناسی مدیریت ، روانشناسی راهنمایی و مشاوره، روان شناسی آموزشگاهی و روانشناسی تربیتی .
اشارهای مختصر به تاریخچه روانشناسی و روانشناسی تربیتی : از آغاز خلقت
بشر کنجکاوی های او در امور مختلف مشاهده است از آثار بجا مانده انسان چه از طریق خواب و چه از طریق تفکرات او بعد دوم تن و جسم به اشکال مختلف مدنظر قرار گرفته و انسان به این موضوع که موجودی دوبعدی است شناخت داشته ، تا اینکه به تدریج توانسته از طریق پیامبران الهی و علم خود به پدیده روح یا روان آگاهی پیدا نماید و پدیده های روانی و روانشناسی را غیرمستقیم موردنظر قرار دهد اما از آغاز و شروع تمدن انسان در شرق زمین و غرب بخصوص در تمدن های باستانی دنیا ، علم روانشناسی همراه فلسفه و در کنار آن بیش و کم در زندگی انسان تجلی داشته و اگر در نظام آموزش و پرورش های جهان چه در تمدن های مشرق و چه غرب مطالعه ای نمائیم ملاحظه خواهد شد که در مقاطع مختلف تحصیلی این تمدنها کاربرد روانشناسی به وضوح مشاهده می شود و کودکان و نوجوانان و خانواده ها و نهادها و از دست آوردهای روانشناسی زمان خود بهره گرفته اند . و روانشناسی تربیتی پیش از این که بعنوان یک رشته علمی جداگانه مطرح گردد تحت تاثیر افکار فلسفی قرار داشته و فلاسفه ای همچون افلاطون ، ارسطو ، سقراط در این رابطه سهم بسزایی داشته اند . ارسطو معتقد بود که ذهن از توانائیهای مختلف که با هم در ارتباط هستند برخوردار است واین توانائیها را عبارت از استدلال ، تفکر ، تعقل ، عواطف و احساسات و نیروی اراده می دانست . بعد از انقلاب رنسانس در قرن 16 رشد چشمگیری در علومی مثل زیست شناسی ، فیزیک ، شیمی ، ریاضیات در دنیا مشاهده شد و درقرن 17 به بعد مسائل روانشناسی از دیدگاه دانشمندان بنامی چون جان لاک و در قرن 18 توسط ژان ژاک روسو بخصوصی در بعد تربیتی و کودک مطرح گردید و در قرن 19 در آلمان روانشناسی بصورت یک علم تجربی توسط ویلهم ونت مورد نظر قرار گرفت و امروز مکاتب و دیدگاه های بسیاری در روانشناسی تربیتی کودک مطرح شده اند که در صفحات بعد اشاره ای به آنها خواهیم داشت و شایان ذکر است که در آثار و تالیفات و دیدگاه های دانشمندان ایرانی مسائل روانشناسی تربیتی بسیار مفیدی مطرح شده است و دانشمندان از قبیل ابن سینا ، خواجه نصیرطوسی ، امام محمد غزالی ، بحث ها و نظرات موثری در تربیت کودک و روانشناسی تربیتی پرداخته اند و بخشی از آثار شعرایی چون سعدی ، مولانا ، حافظ و ده ها شاعر و نویسنده دیگر می توان نام برد که در روانشناسی تربیتی و مسائل روانی سهم بسزایی دارند .
روشهای تحقیق در روانشناسی : تحقیق تجربی فرایندی است که طی آن محقق مجهولی را هدف خود قرار می دهد و سعی می کند پس از مطالعات و بررسی های لازم به آن مجهول پوشش علم بدهد . هدف هر علمی دست یافتن به شناخت پیرامون موضوع مورد تحقیق خود است و علم روانشناسی نیز در صدد شناخت رفتار و علل به وجود آورنده آن است . شناختی که علوم در صدد دستیابی به آن هستند را می توان به
دو دسته توصیفی و ارتباطی طبقه بندی کرد .
شناخت توصیفی عبارتست از تحقیق و بیان ویژگیهای یک پدیده بدون توجه به ارتباط آن با سایر پدیده ها برای مثال تشریح ساختمان یک سلولی و تحقیق پیرامون اجزاءتشکیل دهنده آن . شناخت توصیفی پدیده ای به نام سلول را شکل می دهد به همین ترتیب بیان وتوصیف یک رفتار و تشریح اجزاء تشکیل دهنده آن در مجموعه شناخت توصیفی قرار می گیرد .
شناخت ارتباطی شامل مطالعه رابطه بین پدیده ها و تاثیر و تاثر آنها از یکدیگر است . این مرحله از شناخت علمی در صدد یافتن روابط بین دو پدیده و در نهایت روابط بین پدیده های مختلف در موضوع مورد مطالعه است . برای مثال یافتن ارتباط بین استفاده از وسایل سمعی و بصری و میزان یادگیری یک شناخت ارتباطی می باشد .
روانشناسی در بسیاری از موارد از علوم وابسته مثل زیست شناسی ، فیزیک و شیمی استفاده می کنند و از تحقیقات آنها در حل مسائل و موضوعات روانشناسی کمک میگیرد و ضمناً برخی از اطلاعات را به علوم دیگر انتقال می دهد و در بیشتر موارد هم خود بطور مستقل دست به تحقیقات تجربی می زند و با شیوه های تجربی که خاص این علم است به شناخت لازم می رسد .