چکیده
پژوهش حاضر به دنبال بررسی تأثیر رضایت شغلی و استفاده بهینه از زمان در کارمندان استانداری زنجان می باشد فرضیه هایی که به معرض آزمایش گذاشته شدند عبارتند از رابطه بین رضایت شغلی و استفاده بهینه از وقت آیا معنی دار است؟ فرضیه دوم این پژوهش : رضایت شغلی کارمندان مرد بیشتر از کارمندان زن است؟وفرضیه سوم اینکه استفاده بهینه از وقت در مردان بیشتر از زنان است؟
گروه نمونه این پژوهش شامل 50 نفر از کارمندان استانداری زنجان که 25 نفر آن زنان و 25 نفر آنان را مردان تشکیل دادند که به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند و روی آنها دو آزمون رضایت شغلی و استفاده بهینه از وقت انجام شد که پس از آن ، از دو روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و t استفاده شد که نتیجه به دست آمده به شرح زیر می باشد:
- بین رضایت شغلی و استفاده بهینه از وقت رابطه معنی داری وجود دارد.
- رضایت شغلی کارمندان مرد بیشتر از کارمندان زن : تفاوت معنی داری وجود ندارد.
- استفاده بهینه از وقت در مردان بیشتر از زنان : تفاوت معنی داری وجود ندارد.
فهرست مطالب
عنوان
فصل اول : کلیّات
مقدمه
طرح مسئله
اهداف پژوهش
فرضیات تحقیق
تعریف نظری
ضرورت و اهمیّت تحقیق
کلید واژه
فصل دوّم : نگاهی به تاریخچه متغیرهای پژوهش
مقدمه
تاریخچۀ رضایت شغلی
مفهوم رضایت شغلی
نظریه های رضایت شغلی
عوامل مؤثر بر اشتغال مناسب
نارضایتی شغلی و پیامدهای آن
عوامل کلی نافذ در رضایت شغلی
عوامل مؤثر در رضایت شغلی
تاریخچۀ استفاده بهینه از زمان
اصول عمومی استفاده بهینه از زمان
نکات سودمند برای بهبود کیفیت وقت
پژوهش های داخل کشور
پژوهش های خارج از کشور
فصل سوم : روش تحقیق
مقدمه
نمونه و روش انتخاب نمونه
روش اجرا
روش آماری
فصل چهارم : یافته ها و تجزیه و تحلیل داده ها
مقدمه
نتایج آماری
فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری
نتیجه گیری
بحث
محدودیت های پژوهش
پیشنهادات پژوهش
منابع
ضمائم
فصل اول
« کلیّات »
مقدمه:
اشتغال یکی از اساسی ترین فعالیت های زندگی انسان به شمار می رود و هر کس به خاطر امرار معاش و تداوم زندگی باید ساعاتی از اوقاتش را کار کند.اشتغال واقعه ای است از زندگی انسان که برای همۀ انسان ها در برهه ای از زمان اتفاق می افتد و هیچ کس را گریزی از آن نیست.همچنین بقا و رشد جامعه به اشتغال آن وابسته است.اشتغال صحیح و گزینش افراد مناسب برای انجام مشاغل از مهمترین عوامل مؤثر در رشد اقتصادی و اجتماعی جامعه و تأمین کننده سلامت افراد و نیل به خودکفایی و بی نیازی از دیگران می باشد.همچنین جوامعی که انسان های فعال و کارآمد دارند بر زندگی خود حاکمند و به انواع گوناگون در تعیین شیوۀ زندگی جوامع دیگر تأثیر می گذارد.رضایت شغلی تعیین کنندۀ مهمی در رضایت از زندگی است و تمام رفتارها و روابط انسان ها بطور مستقیم و غیر مستقیم از چگونگی اشتغال آنها متأثر می باشد.مفاسد اجتماعی به دلایل متعدد ریشه مهمی در بیکاری دارند و از طریق اشتغال می توان نابسامانی ها را برطرف کرد.(شفیع آبادی 1371)
پرواضح است افرادی می توانند از شغل خویش راضی باشند که تمامی عوامل مؤثر در رضایت شغلی را به نوعی داشته باشند و تمامی عوامل منفی را که به نوعی رضایت شغلی را تحت تأثیر قرار می دهند تقلیل دهند.همچنین خداوند در قرآن کریم می فرمایند : «هر کسی امید لقای پروردگارش را دارد باید عمل صالح انجام دهد»
گاهی موقعیت های سخت و ناگوار شغلی و عدم تغییر شغل در افراد باعث می شود فرد دچار رنجش روز افزون مشاغل و درونی شدن و نارضایتی فرد گردد.همان طور که می دانیم زمان و استفاده بهینه از زمان هم باعث رضایت شغلی در فرد خواهد شد.(شفیع آبادی 1371)
زمان از جمله نعمت های گرانبهایی است که نیازمند برنامه ریزی دقیق می باشد و این امر ملاحظاتی را می طلبد و افرادی که قصد دارند وقت خود را برای انجام امور متنوع زندگی سازماندهی کنند باید ملاحظات را رعایت نمایند و به این صورت است که افراد باید کار خود را در نظر داشته باشند یعنی کاری را که می خواهند انجام دهند نیازمند چه زمانی است که بتوانند کار را به درستی و با رضایت کامل انجام دهند.برتری افرادی که زمان خود را مدیریت می کنند در این است که در زمان مساوی کارهای بیشتری نسبت به دیگران انجام می دهند و از لحظات زندگی شان به بهترین شکل استفاده می کنند ، و همچنین به رضایت شغلی هم دست می یابد.(غلامرضا خاکی 1378)
طرح مسئله :
یکی از ارکان مهم و حیاتی نظام های پویا و در حال توسعه و توسعه یافته ، میزان اشتغال و فرآیندهای آن در حیات اجتماعی است چنانچه برهه کنونی نظام های پیچیدۀ جهانی و استفاده از امکانات تکنولوژی در عرصه تولید خدمات در مقابل افزایش روزافزون جمعیت و انتظارات آحاد مردم از برخورداری از موقعیت های بالاتر شغل باعث شده است ، انتخاب شغل و رسیدن به شغل و راحتی ادامۀ شغل فرآیند روابط خانوادگی و روابط اجتماعی را تحت الشعاع قرار دهد. (شفیع آبادی 1374)
هویت حیات موجودات انسانی بستگی به تلاش و فعالیت و کوشش مستمر او دارد که تلاش زمینه حیات موجودات بقای انسان به عنوان اشرف مخلوقات است.تاریخچۀ حیات انسانی هرچند از فعالیت ناایستاده است امروزه که قرن فضا و ارتباطات است و علم به سرعت در حال توسعه می باشد هر روز اختراعات و تکنولوژی جدید عرضه می شود هر چند اکثر کارها توسط رباطها انجام می گیرد بیشتر کارها کامپیوتری صورت می گیرد وزندگی ماشینی جایگزین تحرک شده است اما با این حال باز انسان نیازمند یک رضایت شغلی است تا با این رضایت بتواند در این دنیای ماشینی به سلامت زندگی کند و برای رسیدن به این رضایت نیازمند یک زمان بندی دقیق است تا کارایی و اثربخشی مناسبی داشته باشد. (علی افشار نادری 1370)
در انجام کارها ما ممکن است نتوانیم به همۀ کارها بپردازیم ولی می توانیم مهمترین آنها را به نحو احسن انجام دهیم.با هدف گذاری ، تعیین اولویت و در نهایت انتخاب مهم ترین فعالیت ، بازدهی مان به نحو چشمگیری افزایش می یابد. (منبع اینترنت ، Yahoo)
مسئله مورد نظر پژوهش این است که آیا بین رضایت شغلی و استفاده بهینه از زمان در کارکنان استانداری زنجان رابطه وجود دارد؟
در پژوهش حاضر رضایت شغلی به عنوان متغیر مستقل و استفاده بهینه از زمان به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است.
پژوهش حاضر تلاشی است در راستای روشن نمودن این موضوع که کارمندان از زمان بهترین استفاده را داشته باشند و همچنین از شغل خویش راضی باشند در این صورت می توان انتظار داشت که کارمندانی کارآمد و با عملکردی بهتر داشته باشیم.
اهداف پژوهش :
هدف کلی ← بررسی رابطه رضایت شغلی و و استفاده بهینه از زمان در کارمندان استانداری زنجان و همچنین باید در نظر داشت که کارمندانی که در این شهر مشغول به خدمت می باشند از نیازهای گوناگون زندگی از قبیل محیط کاری و روابطی که حاکم بر آنها است و نیز اطلاعاتی از نظر فرهنگی ، اقتصادی و اجتماعی ، با هم فرق دارند و یا حتی بومی بودن آنها که همه عوامل یاد شده ممکن است هر یک از این عوامل در افزایش یا کاهش رضایت شغلی و استفاده بهینه از زمان در پی داشته باشد.ما در این پژوهش می خواهیم به هدف کلی که در بالا مطرح شد برسیم و ببینیم رابطه معنی دار بین رضایت شغلی و استفاده بهینه از زمان وجود دارد یا نه.
فرضیّات تحقیق :
- بین رضایت شغلی و استفاده بهینه از زمان رابطه معنی داری وجود دارد؟
- رضایت شغلی کارمندان مرد بیشتر از کارمندان زن است ؟
- استفاده بهینه از زمان در مردان بیشتر از زنان است؟
تعریف نظری :
رضایت شغلی : نوعی احساس مثبت فرد نسبت به شغلش می باشد که زائیده عوامل طی نظیر شرایط محیط کار و نظام سازمانی حاکم بر محیط کار و تأثیر عوامل فرهنگی
فلذا رضایت شغلی احساس روانی است که از عوامل اجتماعی متأثر می باشد. (ماهر 1373)
در اینجا منظور از رضایت شغلی نمره ای است که فرد در پاسخ دهی به پرسشنامه رضایت شغلی کسب می نماید.
استفاده بهینه از زمان :
بهترین استفاده از وقت که کارایی فرد را بالا می برد یعنی فرد بتواند از زمانی که برای انجام کار خویش دارد بهترین استفاده را نماید.
دراینجا منظور از استفاده بهینه از زمان نمره ای است که فرد از پاسخ دهی به پرسشنامه استفاده بهینه از زمان کسب می نماید. (علی افشار نادری 1370)
ضرورت و اهمیّت تحقیق :
نیروی انسانی کارآمد و با انگیزه ، بزرگترین سرمایه و پویاترین بخش هر سازمان را تشکیل می دهد و مهره اصلی در راستای اهداف هر سازمان است و درواقع توسعه یافتگی هر سازمان معلول این نیروی عظیم می باشد.
ادارات به عنوان نهادی بسیار گسترده در جهت ارائه خدمات به افراد جامعه می باشند و کارمندان نیز به عنوان یکی از ارکان اصلی تشکیل دهنده این مراکز در راستای انجام وظایف این مراکز مسئولیت مهمی را به دوش دارند.بنابراین موضوع پژوهش می توانیم به برخی از عوامل مؤثر در رضایت شغلی و همچنین استفاده بهینه از زمان پی ببریم و از پیامدهای منفی ناشی از کاهش سطوح آن متغیرها مانند : شکایت ازکم کاری ، کاهش عملکرد ، عدم احساس مسئولیت و شکایات از زمان های کاری و...جلوگیری کرده و بلکه برعکس می توان گام های مذکور را در جهت بهبود و عملکرد هر چه بیشتر کارمندان برای خدمت بهتر و مطلوب به افراد جامعه فراهم نمود و همچنین افراد کارمند و یا سایرین دردوره زمان کاری بتوانند به نحو احسن کارها و مسئولیت های خود را انجام دهند و در نهایت هم از شغل خویش رضایت کامل را داشته باشند.
کلید واژه ها :
پژوهش حاضر به دنبال بررسی تأثیر رضایت شغلی و استفاده بهینه از زمان در کارمندان استانداری زنجان می باشد.فرضیه هایی که به معرض آزمایش گذاشته شده اینها است که بین رضایت شغلی و استفاده بهینه از زمان رابطه معنی داری وجود دارد؟
فرضیۀ دوم : رضایت شغلی کارمندان مرد بیشتر از کارمندان زن است؟
فرضیۀ سوم : استفاده بهینه در مردان بیشتر از زنان است؟
فصل دوّم
« نگاهی به تاریخچۀ متغیرهای پژوهش »
مقدمه
راههای مختلفی برای بیان درک ما از زمان وجود دارد.برای قرن ها مردم از حرکت ماه،ساعت آفتابی،اذان،زنگ کلیسا برای تتنظیم برنامه زمانی روزانه خود استفاده کرده اند تا اینکه در قرن دوازدهم راهبان کاتولیک ساعت هایی را برای تنظیم فعالیت های خود ساختند.در طول تاریخ تمدن ها به زمان و ابعاد آن توجه داشتند و این توجه در این دوران نیز وجود دارد و عباراتی مانند «وقت طلاست» گویای این توجه است.جوامع امروزی جوامعی هستند که در آنها تعداد ساعات کافی در طول روز وجود ندارد.فناوری های نو محیطی را فراهم آورده اند که تقریباً در طول زمان کم می تواند به خیلی از اطلاعات دسترسی پیدا کرد وخیلی کارها را سریعتر و آسانتر انجام داد امّا تمایل به سریعتر انجام دادن کارها و بیشتر کارها انجام دادن روز به روز بیشتر می شود.استفاده بهینه از زمان موضوعی است که همه ما ، چه در زندگی شخصی و چه در زندگی حرفه ای ، نیاز داریم ، با آن روبه رو شویم تا در زندگی موفق شویم. (اسماعیلی و خالقی 1378)
پس موفقیت در کار و زندگی نیازمند یک برنامه ریزی زمانی صحیح می باشد و برای اینکه در شغلی که انتخاب کرده ایم به موفقیت برسیم و همین طور به رضایت مورد نظر برسیم نیازمند این اصل مهم هستیم.و همانطور که می دانیم رضایت شغلی تعیین کنندۀ مهمی در رضایت زندگی در فرد می باشد و تمام روابط و اعمال فرد را در بر می گیرد و افرادی که نسبت به شغل خویش رضایت کافی را ندارند تأثیر آن در زندگی روزمره هم دیده می شود. (شفیع آبادی 1371)
تاریخچۀ رضایت شغلی
در بحث مربوط به رضایت شغلی ، ما بر مرور ادبیات پژوهشی و عنوان چارچوب سازمانی که توسط لاک و گرانبرگ ارائه شده است تأکید می کنیم.تا زمانی محاسبه لاک می توان نتیجه گرفت که بیش از 40 مقاله در مورد جنبه های متفاوت رضایت شغلی تا سال 1980 منتشر شده است.مطالعات اولیه در باب نگرش های مربوط به کار پیش از جنگ جهانی اول شروع شد و به طور فعّال در انگلستان ، اروپا و آمریکا دنبال گردید در بین عنوان های مهم این مسأله و سئوال به چشم می خورد که چگونه با یکنواختی و کسالت آوری شغل باید مبارزه کرد.در اوایل (1920) اغلب پیشنهاد ناظر بود بر افزایش نرخ دستمزد ، دوره ای استراحت ، افزایش تنوع کار ، تعامل اجتماعی و پخش موسیقی در زمان کار بود.هر یک محتملاً نافذترین پژوهش ها در باب اثرات شرایط کاری به رضایت شغلی و بارآوری همانا مطالعات اثرنفچه بود (هایو 1933).لوت ریس و ریکسون (1933) نتیجه گیری حاصل از مطالعات بود که شرایط مادی کار (مثل نور ، دوره استراحت) بر روی رضایت شغلی کارگران مؤثر است (ماهر 1373).
مفهوم رضایت شغل :
رضایت شغلی به نظر هابال مفهوم پیچیده و چند بعدی است و با عوامل روانی-جسمانی ارتباط دارد.فرد با تأکیدی بر عوامل مختلف از قبیل میزان درآمد ، ارزش اجتماعی شرایط محیط کار و فرآورده های اشتغال در زمان های متفاوت به طرق گوناگون احساس رضایت از شغلش می نماید.کنیزبرگ و همکارانش که رضایت شغلی از دیدگاه های مختلف مورد توجه قرار داده اندبر روی رضایت شغلی اشاره می کنند. رضایت درونی که از دو منبع حاصل می شود:اول احساس لذتی است که بر اثر مشاهده پیشرفت و یا انجام مسئولیت های اجتماعی و به ظهور رساندن توانائیها و رغبت های فردی به انسان است می دهد.رضایت بیرونی که به شرایط اشتغال درمحیط کار ارتباط دارد و هر لحظه در حال تغییر و تحوّل است.رضایت درونی پایدارتر از رضایت بیرونی است اما رضایت کلی نتیجه کامل رضایت درونی و بیرونی است.رضایت شغلی در اثر عوامل متعددی حاصل می شود.رضایت شغلی نوعی احساس مثبت فرد نسبت به شغلش می باشد که زائیده عوامل ملی نظیر شرایط محیط کار و نظام سازمانی حاکم بر محیط کار و تأثیر عوامل فرهنگی است.فلذا رضایت شغلی احساس روانی است که از عوامل اجتماعی متأثر می باشد. (ماهر 1373)
نظریه های رضایت شغلی :
به اعتقاد کورمن 3 نظریه عمده رضایت شغلی به عنوان نقاط مرجع پنهان یا آشکار برای بسیاری از پژوهش های این زمینه به کار رفته اند.با اینکه نظریه ها از سمت های متفاوت و از دیدگاه های گوناگون ناشی می شود ، به اعتقاد کورمن برای تلقین آنها در یک چارچوب نسبتاً هماهنگ ، پایه و اساس وجود دارد.هر چند پیش از انجام کار می خواهیم هر کدام از آنها را جداگانه مورد بحث قرار دهیم. (ماهر 1373)
1- نظریه کامروایی نیازی : از جهاتی منطقی ترین رضایت شغلی و آنکه احتمالاً آشکارترین مشابهت را با نظریه مشوق عملکرد دارد ، این مفهوم است که شخصی اگر آنچه را که می خواهد بدست آورد خشنودتر خواهد شد.و هنگامی که آن را به دست نیاورد ناخشنودتر خواهد گردید.دو نوع عمده این چارچوب را مورد استفاده قرار داده اند ، یکی الگوی «کاهش» و دیگری الگوی «ضربی» است.هر دو الگو فرض می کنند که رضایت شغلی تابعی مستقیم و منفی ازتفاوت میان نیازهای یک شخصی و درجه ای که محیط کامروایی آن نیازها را فراهم می کند.هر چقدر تفاوت با در نظر گرفتن همه نیازها بیشتر باشد خشنودی کمتر است.این روش کاهش ، خصوصیات معینی دارد یکی از آنها این است که در شرایط یکسان دیگر هر چه نیازهای شخصی بیشتر باشد ، رضایت شغلی او کمتر صرفنظر از اینکه در محیط چه روی بدهد ، همچنین هر چه بازده محیط بیشتر باشد رضایت شغلی بیشتر است صرفنظر از اینکه سطح نیاز فرد مورد نظر چه باشد. (ماهر 1373)
2- نظریه گروه مرجع : نظریه گروه مرجع با نظریه کامروایی نیازی مشابه است،با این تفاوت که این نظریه نقطه عطف خود خواستها ، نیازها و علایق فرد را در نظر نمی گیرد بلکه دیدگاهها و عقاید گروهی را مد نظر قرار می دهد که فرد برای هدایت و ارشاد به آن می نگرد و هم چنین گروه هایی به «گروه مرجع» فرد معروفند.این گروه ها و نگرش ها شخص را از دنیا و نیز چگونگی ارزشیابی وی از پدیده های گوناگون در محیط تعیین می کنند.بنابراین نظریه می توان پیش بینی کرد اگر شغلی علائق،خواسته ها و شرایط گروه مرجع شخصی برآورد ، شخص آن را دوست خواهد داشت و اگر چنین نکند به آن علاقه ای نخواهد داشت. (ماهر 1373)
3- نظریۀ انگیزشی،بهداشتی،هرزبرگ : سومین نظریه رضایت شغلی که طی پانزده سال گذشته حائز اهمیت بوده ، استدلال انگیزشی،بهداشتی هرزبرگ است. استدلال آن این است که یک شغل پر مایه به خشنودی می انجامد.زیرا شخص را برانگیخته می سازد تا خوب کار کند و به حصول خشنودی نائل آید.از سوی دیگر یک شغل کم مایه تنها می تواند در بهترین صورت خود ، به فقدان ناخشنودی منجر شود.در نتیجه نمی توان به عنوان یک انگیزه برای عملکرد بکار رود.همانطور که به خاطر خواهیم آورد.برای این نظریه تأیید پژوهش اندکی وجود دارد.لیکن در رابطه با ماهیت خشنودگی مشاغل پرمایه تحت شرایط خاص آن تأیید وجود دارد. (کودمن - آبراهام- ک 1933)