فصل اول
طرح تحقیق
بررسی تاثیر سطح تحصیلات بر طلاق
واژه های کلیدی :
سطح تحصیلات ، طلاق
مقدمه
جامعه شناسان ، مسائل اجتماعی را بر اساس نظریات مختلف جامعه شناختی مورد بررسی قرار می دهند و از نظریه ها و عقاید مختلف جهت تبیین مسائل و ضروریات استفاده می کنند . از جمله این تبیینات ، تبیین کارکردی است که طلاق را برای کل نظام اجتماعی لازم می داند و به آثار و نتایج آن توجه می نماید . بر این اساس از جمله کارکردهای طلاق عبارتند از :
پیشگیری از ایجاد مشکلاتی از قبیل انحرافات جنسی ، خودکشی ، اعتیاد به مواد مخدر ، سرقت و ... زیرا خانواده ای که در آن اختلاف و نزاع و جدال و مشاجره و ... وجود داشته باشد کانونی مناسب برای رفع نیازمندی های عاطفی و جسمانی و اقتصادی و روانی اعضای آن نخواهد بود و اگر فردی خود را مجبور به زندگی در چنین خانواده ای بیابد به علت وجود نیازهای فوق و در جهت پاسخگویی به آنها به انواع مشکلات و مسائل اجتماعی مبتلا می گردد . اما طلاق راه حل مناسبی است تابه این نیازها با ازدواج دیگری به طور مناسب و مشروع پاسخ داده شود .
بیان مسئله :
با بررسی آمار به این نتیجه می رسیم که با افزایش میزان تحصلات آمار طلاق در زوجین نیز افزایش پیدا می کند و این آمار یک مشکل اجتماعی در جامعه کنونی است ، در این تحقیق قصد داریم با بررسی بر روی رابطه میان میزان تحصیلات و طلاق به یک رابطه صحیح دست یابیم .
اهمیت و ضرورت تحقیق :
اهمیت و ضرورت این تحقیق زمانی پیدا می شود که بر اساس آمارهای بدست آمده میزان طلاق در میان زوج های تحصیل کرده بسیار بالاتر از میزان طلاق در سطوح دیگر است و این باعث بروز یک بحران اجتماعی در جامعه خواهد شد ، بنابراین تحقیق و پژوهش در زمینه این مشکل اجتماعی امری ضروری و اجتناب ناپذیر میباشد .
هدف های کلی تحقیق :
هدفهای کلی تحقیق را بر اساس این موارد طبقه بندی می نمائیم ،
الف - بدست آوردن یک رابطه صحیح در زمینه تاثیر میزان تحصیلات بر میزان طلاق
ب– بدست آوردن یک راهکار اساسی برای حل این مشکل
ج – ریشه یابی مشکل و بدست آوردن نقطه نظرات و ایده آلهای طرفین
فرضیه ها :
در گذشته کمتر در باره طلاق و عوارض سوء آن و علل پیدایش و افزایش آن و راه جلوگیری از وقوع آن فکر می کردند ، در عین حال کمتر طلاق صورت می گرفت و کمتر آشیانه ها بهم میخورد .مسلما تفاوت دیروز و امروز در این است که امروز علل طلاق فزونی یافته است . زندگی اجتماعی شکلی پیدا نموده است که موجبات جدائی و تفرقه و از هم گسستن پیوند های خانوادگی بیشتر شده است و از همین جهت مساعی دانشمندان و خیر خواهان تا کنون بجائی نرسیده است و متاسفانه آینده خطر ناکتری در پیش است .
فرضیه اول:
میان میزان تحصیلات زوجین و میزان طلاق رابطه مستقیم وجود دارد .
فرضیه دوم:
میان میزان تحصیلات زن در خانواده و میزان طلاق رابطه مستقیم وجود دارد .
فرضیه سوم:
میان میزان تحصیلات در زوجین و میزان طلاق در خانواده رابطه مستقیم وجود ندارد .
متغییر های تحقیق :
متغییر مستقل :
تاثیر یا عدم تاثیر ویژگیهای میزان تحصیلات در زوجین بر عامل طلاق در خانواده
متغییر وابسطه :
عبارت است از میزان تاثیر عامل طلاق در زن و مرد و تاثیر گذاری آن بر میزان طلاق در خانواده ها .
تعاریف عملیاتی متغییر ها :
سطح تحصیلات
سطح تحصیلات واژه ای است که با میزان تحصیلات آکادمیک سنجیده میشود و در ایران به ترتیب کاردان ، کارشناس ، کارشناس ارشد ، دکترا و ... میباشد
طلاق :
طلاق روبروی ازدواج است ، جدایی دائم زوجین به صورتی قانونی طلاق ( Divorce ) خانوده می شود ، که بع عوامل مختلفی بستگی دارد و ممکن است ناشی از مشکلات مختلفی باشد .
فصل دوم
ادبیات و پیشینه تحقیق
مقدمه :
روز به روز ازدواج های ناشاد بیشتری به طلاق ختم میشوند. حدس و گمانهایی راجع به خاستگاه افزایش نرخ طلاق وجود دارند که عبارتند از: افت اخلاقی ، خودخواهی فزاینده نسل من ، جستجو برای تجارب جدید و ناتوانی آدمیان در ایجاد روابط عمیق. امروزه تحریمهای اجتماعی در برابر طلاق از بین رفته است. شاید شگفتی واقعی در آن نباشد که نرخ طلاق این چنین افزایش یافته است. شگفتی حقیقی آن است که در دورهای که هزینههای متارکه که تا چنین حد کافی کاهش یافته ، تا بدیناندازه دیرپا و مقاوم است.
پیشینه تحقیق :
پیشینه طلاق در ادیان و ملل
از حیث تاریخی، عمر طلاق را به قدمت ازدواج دانستهاند. بنابر قدیمیترین متن حقوقی به دست آمده مربوط به قانون حمورابی تمدن بابل، این حق برای مرد و در شرایطی برای زن مجاز بود. همچنین در یونان باستان پیش از مسیحیت، ابتدا طلاق زن ممکن نبود، مگر با اثبات زنا و یا سوءقصد به جان شوهر. ولی از سال 411 پیش از میلاد که قوانین خاصی به اجرا گذاشته شد، طلاق به طور مطلق برای مرد آزاد شد و از این تاریخ به بعد، آمار طلاق در روم حتی در میان قیصرها به شدت افزایش یافت. پیش از ظهور مسیح، دوباره شروطی برای انجام طلاق در نظر گرفته شد. در مصر باستان نیز هیچ قیدی برای طلاق قائل نبودند و مرد هر زمان که میخواست، میتوانست همسرش را طلاق دهد. در میان پیروان بودا هم مرد میتوانست هر زمان که بخواهد، همسرش را طلاقدهد. در میان برهمنها طلاق ممنوع بود و در میان اعراب جاهلی طلاق کاملاً شایع بود و محدودیتی برای آن وجود نداشت. در آیین یهود به مجرد این که مرد همسرش را نپسندد، حق دارد او را طلاق دهد، ولی به مردم توصیه میشود که تنها به دلیل موجهی، مانند: کاستی های جسمانی یا اخلاقی، همسر خویش را طلاق دهند. در مسیحیت کاتولیک که متأثر از قوانین روم باستان است، برای هیچ کدام از زن و مرد حق طلاق وجود ندارد و تنها زمانی که زن مرتکب زنا شده باشد، مرد میتواند او را طلاق دهد.