الف – عنوان تحقیق:
1- فارسی: تجزیه و تحلیل قومیت و حرکت های تجزیه طلبانه در اولین دهه انقلاب اسلامی ایران. (به دنبال امنیت فراگیر)
2- خارجی:
An Anaalysis of Ethnithity And Aecessionist Movement in The First Decade of Isiamic Revolution of Iran.
ب- نوع تحقیق:
1- کاربرد 2- بنیاد 3- توسعه ای
ج- کلید واژه ها:
1- تجزیه طلبی (Separatism) درخواست گروه قومی ساکن سرزمین معین برای جدایی از قلمرو حاکمیت سیاسی دولتی که قوم و سرزمین جزئی از آن بشمار می رود. هدف جدایی خواهان اغلب تشکیل دولتی تازه در سرزمینی معین برای قومی خاص است. (آشوری ، 1382 ص 108).
2- هویت (Identity) این واژه بیانگر چه کسی بودن است که از احتیاج بشر به شناخته شدن و شناسنده شدن به چیزی یا جایی ناشی می شود. سرزمین ، تاریخ، زبان، ادبیات، فرنگ و هنر از جمله عناصر تشکیل دهنده هویت شمرده میشوند (آقابخشی، 1381 ص 305)
3- ناسیونالیسم یا ملت باوری (Nationalism) نوعی آگاهی جمعی است، یعنی آگاهی به تعلق ملت، این آگاهی را «آگاهی ملی» خوانند. آگاهی ملی اغلب پدید آورنده حس وفاداری و شور دلبستگی افراد به عناصر تشکیل دهنده ملت: نژاد ، زبان، سنت ها، عادت ها، ارزش های اخلاقی و اجتماعی به طور کلی فرهنگ است. (آشوری، 1382 ص 319)
4- قومیت (Ethnicity) حالت گروهی از مردمی که از درجه ای از پیوستگی و همبستگی برخوردارند و آگاه از اینکه اصل و منشا مشترک دارند. (آقابخشی 1381 ص 223).
د- شرح و بیان مساله پژوهشی:
ایران سرزمینی پهناوری است. با سابقه تاریخی طولانی. در این گستره خاکی اقوام متعدد در طول سالیان متمادی با هم زیسته اند. کشور ایران دارای ترکیب شگفت انگیزی از آداب؛ رسوم، زبان و مذهب است. با وجود مجموعه این تفاوت ها عنصر ایرانی و ایران در طول تاریخ تداوم داشته. از طرف دیگر تاریخ ایران شاهد تلاشهایی است که قصد جدایی و استقلال از پیکره ایران را دارد. از نظر این پژوهش صرف وجود اقوام متعدد موجب حرکت های جدایی طلبانه نیست یا به تعبیر صحیح تر نفس وجود تفاوتهای قومی تضمین کننده بسیج قومی نیست. با نگاهی هر چند گذرا به تاریخ ایران صحت این مدعا ثابت می شو. با انتقاد از پژوهش تک عاملی تاکید این تحقیق بر مجموعه علل داخلی و خارجی است و با بررسی تاریخی قصد شناخت این عوامل را دارد.
تا پیش از قرن 13 هجری. در ایران هیچ گونه جنبش قومی که حاکی از سیاسی شدن شکافهای قومی و زبانی باشد مشاهده نمی شود، تنها ظهور دولت مدرن و متمرکز در این سالها بود که ایلات و عشایر را در قالب اقلیت قومی و زبانی رودروی دولت مرکزی قرار داد. این کشمکش دولت مرکزی و سران ایلات و عشایر در سرتاسر حکومت رضاشاه به صورت پنهان و آشکار ادامه یافت و با فروپاشی ساختار قدرت در شهریور 1320 ما شاهد شکل گیری جنبشهای تجزیه طلبانه هستیم.
سر برآوردن دوباره این حکومتهای تجزیه طلبانه در فردای انقلاب اسلامی 1357 حاکی از این مساله است که مشکل همچنان در طی این سالها ادامه یافته است. حوادثی که در سالهای نخستین پیروزی انقلاب در ایران رخ داد و طرح مساله خلق های ترکمن، عرب و کرد ... به خصوص از سوی گروههای چپ و نیز رویدادهای کردستان و نقشه های حزب بعث عراق برای خوزستان و حمله به ایران از جمله نشانه های تداوم این معضل (تجزیه طلبی) میباشد.
پرسش اصل پیش روی این تحقیق اینشت که چه عواملی در پیدایش و تداوم حرکتهای تجزیه طلبانه بعد انقلاب 57 موثر بوده اند.
چرا این موضوع برای این پژوهش انتخاب شده است؟ و ارزش آن برای ایران امروز تا چه اندازه اهمیت دارد؟ آفات تجزیه طلبی و پیامد های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آن نیاز به تکرار ندارد. ترکیب جمعیتی کشورمان و وجود اقوام متعدد و همچنین سابقه حرکتهای گریز از مرکز اهمیت چنین پژوهشهای را دو چندان می سازد.
تاکید این پژوهش بر مجموعه علل است: از جمله مهمترین عوامل داخلی، ضعف جامعه مدنی است. نهضت مشروطه با هدف برقراری حکومت قانون و سلطنت محدود روی داد لیکن در عمل این حرکت جامعه مدنی نیرومند و حتی نوع ضعیف آن را به ارمغان نیاورد، صرفا پاره ای از نمادهای صوری جامعه مدنی را در قالب قوانین موضوعه تصویب و قانونی کرد. تجزیه نا موفق نهضت مشروطه به دلایل ساختاری نقش تخریبگر قدرتهای خارجی و واگرایی سیاسی در کشور منجر به کودتای 1299 شد و حکومت رضا شاه به نوبه خود مانع تکوین جامعه مدنی شد. بطور کلی در طول حکومت پهلوی ما تلاش مستمری در جهت ایجاد مولفه های جامعه مدنی صورت نگرفت. بعد از انقلاب اسلامی 1357 نیز به دلیل پراکندگی قدرت در سالهای نخستین و از طرفی شروع جنگ تحمیلی مانع این مهم شد. عامل مهم دیگر ضعف حکومت مرکزی است که این خود موجب تقلیل انسجام ملی و سیاسی شده است. در نهایت توجه به عامل خارجی و پدیده استعمار است. نیروهای خارجی و توانستند از طریق حمایت و پشتیبانی زمینه سیاسی شدن قومیت ها را در جهت استمرار منافع خود فراهم سازند. از جمله می توان به همکاری و حمایت حزب بعث از جنبشهای تجزیه طلبانه خوزستان اشاره کرد.
4- پیشینه و تاریخچه موضوع تحقیق: ( مطالعات و تحقیقاتی که در رابطه با این موضوع صورت گرفته و نتایج حاصل از آن)
در مورد موضوع تجزیه طلبی به طور منفرد و پراکنده مقالات و کتاب هایی نوشته شده از جمله مهمترین منابع در مورد قومیت کتاب (قومیت و قوم گرایی در ایران افسانه یا واقعیت) نوشته حمید احمدی (1382) است. کتاب وی پژوهشی است انتقادی به مطالعات قومی از دیدگاه روش شناسی، احمدی در این کتاب چهار چوب نظری سه گانه ای ارائه داده که در آن دولت ، نخبگان و نیروهای بین المللی نقش اصلی را برای سیاسی کردن اختلافات زبانی و مذهبی و شکل دادن به جنبش های قومی در ایران دارند. وی در این اثر از کنار مشکلات قومیت ها عبور کرده و به عدم شکل گیری هویت ملی و سیاسی کمتر پرداخته است. کتاب عمده دیگر (ناسیونالیسم در ایران) نوشته ریچارد کاتم (1378) است. وی در این کتاب به بررسی مبانی اجتماعی ناسیونالیسم در ایران پرداخته است. در فصولی از کتاب نویسنده به ناسیونالیسم قومی و جدایی طلبانه اشاره کرده است. منبع عمده دیگر کتاب (کردستان، علل تداوم بحران آن پس از انقلاب اسلامی) نوشته حمیدرضا جلایی پور (1372) است. این کتاب در جستجوی پاسخ به دو سوال کلیدی است اول: روند شکل گیری مسله کردستان در بعد تاریخی و دیگر علل تداوم بحران آن پس از پیروزی انقلاب اسلامی کدامند؟
نویسنده در ادامه علل تداوم بحران را چنین معرفی می کند، همبستگی کردی (قومی) که در آغاز پیروزی انقلاب مجدداً تقویت شد.، وجود احزاب سیاسی کردی که شعار خود مختاری را مطرح کردند، موقعیت برون مرزی و حمایت خارجی از این حرکتها، جغرافیای سیاسی کردستان و درنهایت سیاست امنیتی دولت جمهوری اسلامی. نوشته مورد نظر کتاب جامعی راجع به مسله کردستان است اما در باب سایر حرکتهای جدایی طلبانه سخنی به میان نمی آورد. منبع دیگر مقاله (طرح های تجزیه خوزستان) نوشته اصغر جعفری ولدانی (1384) است. نویسنده با بررسی اسناد و مدارک به این نتیجه رسیده که از زمان استقلال عراق تاکنون خوزستان ایران همواره مورد اهداف توسعه طلبانه بغداد بوده و اخیرترین این اقدامات حمله عراق به ایران در سال 1359 است. این مقاله نیز اطلاعات مفیدی را طبقه بندی نموده است اما تنها مورد خوزستان را بررسی کرده و بیشتر به ابعاد خارجی موضوع پرداخته.
5- اهداف تحقیق:
1) برسی رابطه بین جامعه مدنی و شکل گیری انسجام سیاسی و ملی.
2) تعین رابطه بین ضعف و ناکار آمدی حکومت مرکزی و شکل گیری جنبشهای تجزیه طلبانه.
3) تعین نقش نیروهای خارجی در بروز حرکتهای قومی تجزیه طلبانه.
4) تعین راهکار برای مقابله با تجزیه طلبی (به دنبال امنیت فراگیر)
6- اهمیت و ارزش تحقیق:
کشور ایران دارای اقلیت های زبانی و مذهبی فراوانی است. شناخت پدیده تجزیه طلبی با توجه به مصادیق تاریخی آن ما را در درک و ارزیابی تبعات منفی قومیت گرایی و تجزیه طلبی یاری می رساند. تبعات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مساله تجزیه طلبی اهمیت موضوع را دو چندان میسازد. در نهیت بلحاظ تئوریکی بررسی مساله قومیتها و تجزیه طلبی بعد از انقلاب می تواند تا حد زیادی در تدوین و ارزیابی تئوریها و نظریات مرتبط مفید باشد.
7- کاربرد نتایج تحقیق:
نتایج این پژوهش می تواند در تقلیل تبعات منفی پدیده تجزیه طلبی و قوم گرایی و حل مشکلات ناشی از آن بسیار مفید باشد. و از طرفی موجب تقویت توسعه کشور در ابعاد مختلف و افزایش امنیت و همبستگی ملی و سیاسی گردد.
8- فرضیه ها (در صورت لزوم) یا سوالهای تحقیق:
1) ضعف جامعه مدنی تا چه حد در شکل گیری حرکتهای تجزیه طلبانه مورد نظر موثر بوده است؟
2) ضعف حکومت مرکزی چه نقشی در شکل گیری جنبش های تجزیه طلبانه مورد نظر داشته است؟
3) حمایت کشورهای خارجی تا چه حدی در تکوین حرکتهای قومی و تجزیه طلبانه دهه اول انقلاب دخیل بوده است؟
4- چه راه حل های برای جلوگیری و مقابله با تجزیه طلبی ؟ امنیت فراگیر می توان در نظر گرفت؟
مقدمه:
پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 محصول ائتلاف چند طبقه ای چند قومی مردم ایران بود. هممچنان که این ائتلاف احاد مردم از هر گروه، قومیت و طبقه در برابر رژیم ستم شاهی شکل می گرفت و موجبات سقوط آنرا فراهم می ساخت به همان سرعت نیز انقلاب با طیف بسیار متنوعی از درخواست ها از سوی نیروهای مختلف روبرو شد در هر سه مقطعی که ما با وفور حرکتهای قومی و تجزیه طلبانه مواجه هستیمه (بعد از انقلاب مشروطه و ؟ شکل گیری دولت ملی و سلسه پهلوی ، شهریور 1320 و سقوط رضا شاه و انقلاب اسلامی سال 1357) این سیل تقاضاها و خواسته ها به حق و ناحق وجود دارد. انقلاب اسلامی نیز با هجوم تقاضا ها از اقصی نقاط کشور مواجه شد. طیف گسترده نیروهای درگیر در انقلاب نیز خود دلیل برکثرت تقاضاها و خواسته های متنوع است.
از طرف دیگر در شرایط انقلابی سالهای اولیه انقلاب ما با سربر آوردن دوباره حرکتهای قومی و تجزیه طلبانه مواجهیم ، عواملی مثل ، ضعف تا قدرت دولت مرکزی، عدم استقرار کامل نهادهای انقلابی جدید و مشخص نبودن وظایف آنها، فقدان تجزیه اداره کشور و تعدد مراکز تصمیم گیری و از طرفی حمایت و دخالت کشورهای خارجی زمینه ساز شکل گیری دوباره این حرکتها شد.
از بهمن 1357 زنجیره به هم پیوسته تقاضای قومی و به دنبال آن خشونت های قومی و محلی آغاز شد. کردها در شمال غرب ایران اولین ودر عین حال مهم ترین مهره آغازین این بازی بودند. در ماههای بعد به ترتیب در ترکمن صحرا و خوزستان نیز ما شاهد حرکتهای قومی هستیم در این فصل حرکتهای قومی در کردستان و خوزستان را به دلیل اهمیت ویژه و از طرفی سابقه حرکتهای مشابه در گذشته را بررسی می کنیم.
کردستان:
همانطور که پیشتر اشاره شد کردها دارای سابقه طولانی در مبارزات برای کسب استقلال اند. مهمترین جلوه این حرکتها شکل گیری جمهوری خود مختار مهاباد در 1324 است. بعد از فروکش کردن غائله مهاباد کردها و گروههای کردی با وجود کوله باری از سوابق مبارزاتی، حدود سه دهه انفعال سیاسی و سیاست انزواگرایانه را پیشه خود ساختند. در طول این مدت رهبران گروههای سیاسی کرد در بهترین حالت تا سیاست صبر و انتظاار و یا راه مهاجرت را در پیش گرفتند.
بعد از نزدیک به سه دههه انفعال سیاسی در کردستان همزمان با وقوع انقلاب اسلامی کردستان نیز حالت بحرانی به خود کی گیرد.
گروههای سیاسی کرد سردمدار این مبارزه برای کسب خود ختار ی از دوللت جدید التاسیس می شوند. هر چند کردها نیز مانند سایر گروههای قومی در اقصی نقاط کشور در آستانه پیروزی انقلاب به جنبش سرنگونی رژیم پهلوی پیوستند، اما به دلایلی زمینه برای حرکتهای خشونت آمیز علیه دولت مرکزی نو مهیا شد.
* جریانهای اصلی سیاسی کرد در آستانه انقلاب اسلامی:
در حوادث کردستان طیف وسیعی از نیروها شرکت داشتند اما در یک طبقه بندی می توان به دو گروه مشخص اشاره کرد گروههای کرد و گروههای غیر کرد.
از جمله مهمترین گروههای کردی حزب دموکرات کردستان و سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان ایران یا همان «کومله» است.
زمینه های پیدایش حزب دموکرات به پیش از انقلاب می رسد. در سال 1324 قاضی محمد رئیس فرقه دموکرات کردستان، حزب دموکرات کردستان ایران ، را با شعار خودمختاری برای کردستان و دموکراسی برای ایران تأسیس کرد. بعد از پایان غائله کردستان و یک دوره رکود حزب دموکرات ایران به صورت سازمان ایلتی حزب توده مجدداً شروع به فعالیت کرد اما بعد از کودتای 28 مرداد 1332 و شکست کامل حزب توده، حزب دموکرات نیز متلاشی شد و بسیاری از سران آن دستگیر و اعدام شدند، عده ای نیز به عراق فرار کردند و به فعالیت خود ادامه دادند. این حزب پس از پیروزی انقلاب دوباره تجدید حمایت کرد. بعد از انقلاب این حزب از دو جناح عمده سیاسی و نظامی تشکیل شده است. جناح سیاسی که در رأس آن غنی بلوریان از زندانیان بنام حزب توده در دوره شاه قرار داشت و مورد حمایت شوروی بود و جناح نظامی به رهبری عبدالرحمن قاسملو تحت حمایت عراق بود.
سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان ایران نیز از جمله گروههای مهم کردی است. زمینه های پیدایش این گروه به پیش از انقلاب می رسد اما اعلام موجودیت کومله به بعد از انقلاب و بهمن 57 می رسد. مشیِ این گروه در برابر جمهوری اسلامی مبتنی بر یک تضاد آشتی ناپذیر قرار داده شده بود.
البته شخصیت های مهم دیگری وجود داشتند که وزنه های قابل توجهی در منطقه به شمار می آمدند. منجمله سید عزالدین حسینی امام جماعت اهل تسنن شهر مهاباد و احمد مفتی زاده روحانی اهل سنندج.
در همان روزهای اول انقلاب احمد مفتی زاده اقدام به تأسیس «حزب مساوات اسلامی» در شهر سنندج کرد. وی از طرف مطبوعات به عنوان رهبر مسلمانان اهل سنت کردستان شناخته می شد و سرپرستی شورای انقلاب شهر سنندج را نیز بر عهده داشت . نکته ای که باید به خاطر داشت این است که گروههای سیاسی که در کردستان فعالیت می کردند تنها موط به گروههای سیاسی کردی نبود بلکه گروهها و تشکیلات چپ گرا نیز در منطقه فعال بودند.از جمله این گروههای غیر کرد سازمان چریک های فدائی خلق ایران است که نقش بسیار فعالی در شورش ها در سال 1358 ایفا کرد. سازمان انقلابی زحمتکشان کرد یا همان کومله که نشریه «شورش» ارکان سازمانی آن می باشد نیز تلفیقی از اعضای کرد و غیر کرد بود. سازمان پیکار برای آزادی طبقه کارگر نیز یک گروه مارکسیستی – لنینیستی است که حضوری فعال در قضایای کردستان داشت اما نسبت به کومله بسیار محدود تر بود.
(پایان نامه این پروپوزال در سایت وجود ندارد)