بیان مساله
«تعریف طلاق»
از نظر اسلام و پیامبران از طلاق به عنوان امری منفور یاد می شود. در اسلام به همان اندازه که پیمان زناشویی و تشکیل خانواده مورد تاکید قرار گرفته و با وسایل گوناگون مسلمانان را تشویق نموده است، به همان اندازه انحلال آن را امری ناپسند و مبفونس دانسته جز در موارد ضروری آن را به نیکو نمی داند. در دین اسلام با توجه به عواقب شومی که از طلاق ناشی می شود و در عین حال در برخی موارد طلاق یک ضرورت اجتماعی است. منتهی برای اینکه بی جهت و به اصطلاح در غیر محل خود واقع نشود. موانع و مشکلاتی در راه تحقق آن گذاشته تا زوجین را از اقدام عجولانه بی مطالعه در مورد استفاده از طلاق باز دارد بنابراین نتیجه می گیریم هر چند اسلام طلاق را پذیرفته اما چون موانع زیادی را نیز در نظر گرفته بخصوص اینکه مسلمین را از انجام آن صریحا بر حذر داشته، لذا عملا امکان طلاق را کم کرده و به عنوان آخرین چاره از آن استمداد می جوید لوسون نویسنده مشهور آمریکا ضمن بیان آمار طلاق در این کشور چندین می گوید. طلاق با سرعت عظیمی رو به ازدیاد و انتشار گذاشته و چیزی که مایع تعجب و موجب وحشت است این است که 80% آنان به تقاضای زنان واقع می شود. همچنین خانم مونیکا دیکنس نویسنده اجتماعی و مشهور انگلیس تکثیر تعداد طلاق را در جهان ناشی از این می داند که زنان تربیت و حرکات مردان را تقلید می کنند او می گوید. به طور واقع دوام و استحکام هر ازدواجی در درجه اول بستگی به عقل و درایت خانم ها دارد. و از هر 100 ازدواجی که به جدایی منجر می شود در 99تای آنان زن ها در درجه اول مقصرند.
در حالی که برای رهایی از این بحران راه چاره بسیار است. با توجه به آنچه بیان شد باید طلاق با تعمق و تفحص عمیق مورد ارزیابی قرار گیرد و حتی الامکان از بروز آن جلوگیری شود. ولی در بعضی از موقعیت ها اثرات و عوارض آن در صورت عدم جدایی و عدم بروز طلاق خیلی عمیق تر و غیرقابل جبران خواهد بود یعنی فرزندان آن خانواده از سلامت روان و تعادل شخصیت و اعتماد به نفس کافی و احساس مسئولیت بی بهره می شوند. لذا بعضی از روان درمانگرها جدایی و طلاق را راه حل مشکلات می دانند تا از خلاقکایی و بزهکاری فرزندان آنها جلوگیری می گردد.
به هر حال طلاق در یک جامعه اثرات مخرب و جانسوزی دارد که در بسیاری از موارد غیرقابل جبران است. پس پژوهشگر بر آن شد تا به بررسی شیوع و علل طلاق در شهرستان خمین بپردازد شاید با این بررسی بتوان از شیوع آن جلوگیری کرد. به امید روزی که شاهد طلاق و از بین رفتن کانون گرم خانوادگی نباشیم.
اهداف پژوهش
هدف کلی:
تعیین شیوع و علل طلاق در شهرستان خمین در سال 1387.
اهداف جزئی
1) تعیین شیوع طلاق در دوران عقد در قشر کارمندی در شهرستان خمین در سال 1387
2) تعیین شیوع طلاق در دوران عقد در قشر غیرکارمندی در شهرستان خمین در سال 1387
3) تعیین شیوع طلاق در دوران عقد در قشر با درآمد بالا در شهرستان خمین در سال 1387
4) تعیین شیوع طلاق در دوران عقد در قشر با درآمد پایین در شهرستان خمین در سال 1387
5) تعیین شیوع طلاق در دوران پس از عقد در قشر کارمندی در شهرستان خمین در سال 1387
6) تعیین شیوع طلاق در دوران پس از عقد در شهرستان خمین در سال 1387
7) تعیین طلاق در دوران پس از عقد در قشر با درآمد بالا در سال 1387
8) تعیین شیوع طلاق در دوران پس از عقد در قشر با درآمد پایین در سال 1387
9) تعیین شیوع طلاق در دوران عقد در شهرستان خمین در سال 1387
10) تعیین شیوع طلاق در دوران پس از عقد در شهرستان خمی در سال 1387
11) تعیین مشخصات دموگرافیک نمونه در شهرستان خمین در سال 1387
12) تعیین علل فرهنگی اجتماعی طلاق در شهرستان خمین در سال 1387
13) تعیین علل اخلاقی- مذهبی طلاق در شهرستان خمین در سال 1387
14) تعیین علل اقتصادی طلاق در شهرستان خمین در سال 1387
15) تعیین ارتباط مشخصات دموگرافیک با علل فرهنگی اجتماعی در شهرستان خمین در سال 1387
16) تعیین ارتباط مشخصات دموگرافیک با علل اخلاقی مذهبی در شهرستان خمین در سال 1387
17) تعیین ارتباط مشخصات دموگرافیک با علل اقتصادی در شهرستان خمین در سال 1387
هدف کاربردی
تعیین راهکارهایی برای کاهش یا پیشگیری از طلاق
سوالات پژوهش
1) علل فرهنگی اجتماعی طلاق چیست؟
2) علل اخلاقی مذهبی طلاق چیست؟
3) علل اقتصادی طلاق چیست؟
4) ارتباط بین علل فرهنگی اجتماعی با مشخصات فردی نمونه ها کدامست؟
5) ارتباط بین علل مذهبی اخلاقی با مشخصات فردی نمونه ها کدامست؟
6) ارتباط بین علل اقتصادی با مشخصات فردی نمونه ها کدامست؟
7) آیا طولانی بودن دوران نامزدی می تواند در شیوع طلاق نقش داشته باشد؟
8) آیا عدم آشنایی زوجین می تواند در شیوع طلاق نقش داشته باشد؟
9) آیا تفاوت های فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی زوجین می تواند در شیوع طلاق نقش داشته باشد؟
10) آیا ازدواج قبل از بلوغ اجتماعی و فکری می تواند در شیوع طلاق نقش داشته باشد؟
11) آیا آشنایی های مجازی و اینترنتی و دوستی های خیابانی می تواند در شیوع طلاق نقش داشته باشد؟
12) آیا نحوه آشنایی زوجین می تواند در شیوع طلاق نقش داشته باشد؟
13) آیا سن افراد می تواند در شیوع طلاق نقش داشته باشد؟
14) آیا شغل افراد می تواند در ایجاد طلاق نقش داشته باشد؟
15) آیا سطح تحصیلات می تواند در شیوع طلاق نقش داشته باشد؟
16) آیا محیط زندگی می تواند در شیوع طلاق نقش داشته باشد؟
تعریف واژه ها
طلاق:
طلاق در پارسی به معنای بیزاری و جدایی کامل است. در اصطلاح حقوقی عبارتست از ایفای تشریفاتی که به موجب واگذاری حق طلاق در شرایط طبیعی و غیرظالمانه به مرد، نه کاشف از بی توجهی به زنان و نه طرفداری از مردان، بلکه با توجه به مصالح خانواده و در راستای دیگر ضوابط فقهی است. هر چند در موارد خاصی نیز زن حق دارد از دادگاه طلاق بخواهد، اضافه بر این زن می تواند با تعیین شرایط ضمن عقد در پیمان زناشویی هر وقت بخواهد از مرد طلاق بگیرد.
محققی به نام یوآن اظهار می کند که وقتی ازدواج از هم می پاشد در اثر چندین نوع طلاق ایجاد می شود.
1- طلاق عاطفی: زمانی رخ می دهد که ازدواج دستخوش تباهی می شود اما ممکن است بعد از حکم طلاق ادامه یابد.
2- طلاق قانونی
3- طلاق اقتصادی که در رابطه با پول و توافق های مالی مانند مهریه است.
4- طلاق هم والدی که در ارتباط با نگه داری و سرپرستی از فرزند، خانواده های تک والدی یا حق ملاقات با فرزندان است.
5- طلاق اجتماعی که در زمینه تغییر روابط یا جمع دوستان همسر رخ می دهد.
6- طلاق روانی: که در حضور مسائل مربوط به بازیابی خود پیروی کرده و مشکلات مربوط به فکر کردن براساس ضمیر«من» و «نه ما» است. منظور محقق از واده طلاق نه طلاق عاطفی و روانی و نه طلاق اقتصادی
بلکه فقط طلاقی است که در دفاتر ازدواج و طلاق ثبت شده است. ممکن است زن و شوهر مدتی قبل از آنکه کارشان به دادگاه بکشد هیچ رابطه ای که نشان دهنده زوج بودن آن دو باشد نباشد اما منظور محقق همانگونه که توضیح دادم فقط طلاق قانونی است.
شهرستان خمین
شهرستان خمین بین 50 درجه و 3 دقیقه طول جغرافیایی و 23 درجه و 38 دقیقه عرض جغرافیایی در جنوب استان مرکزی واقع شده است. شهرستان خمین از طرف شمال به اراک و شازند، از مشرق به محلات، از جنوب به گلپایگان و از مغرب به الیگودرز ختم می شود. این شهرستان در محل اتصال سه استان مرکزی و لرستان و اصفهان قرار دارد. شهرستان خمین دارای یک مرکز شهر، یک مرکز بخش، دارای هفت دهستان به نام های آشناخور، چهارچشمه، حمزه لو، خرم دشت، رستاق، صالحان، گله زن می باشد و همچنین دارای 201 آبادی دارای سکنه می باشد. براساس آخرین سرشماری که در آبان ماه 1375 انجام گرفت جمعیت شهرستان 118424 نفر بود که از این تعداد 57/47 درصد نقطه شهری و 43/52 درصد در نقاط روستایی سکونت داشتند. از تعداد 118424 نفر جمعیت شهرستا 58489 نفر مرد و 59935 نفر زن بودند. که در نتیجه نسبت جنسی برابر 98 بدست آمد.
اما منظور محقق از شهرستان خمین کلیه کسانی که در این شهر ازدواج کرده چه بومی و چه غیربومی و طلاق گرفته اند.
فصل دوم
- چهار چوب پنداشتی
مفهوم ازدواج و طلاق
جوامع بشری از دیرباز پیوند میان زن و شوهر را ازدواج نامیده است اگر در خلال دوره های تاریخی، انواع گوناگونی ازدواج پدید آمده، اما به هر حال پیوسته تشابهات و عناصر نسبتا ثابتی در آنها وجود داشته است. تاکنون تعاریف متفاوتی از ازدواج صورت گرفته که باالطبع در فرهنگ ها، سنن و آداب و رسوم ملل گوناگون دارد. بررسی و موشکافی این تعاریف به ما امکان می دهد تا با توجه به عناصر اصلی آنها تعریف روشن و شفافی از ازدواج ارائه دهیم به همین دلیل در اینجا به انعکاس برخی از تعاریف یاد شده می پردازیم. ازدواج فرآیندی است از کشش متقابل بین دو فرد- یک مرد و یک زن- که برخی از شرایط قانونی را تحقق بخشیده اند و مراسمی برای برگزاری زناشویی خود برپا داشته اند به طور کلی عمل آنها مورد پذیرش قانون قرار گرفته و بدان ازدواج اطلاق شده است "ازدواج برخوردی است دراماتیک بین فرهنگ و طبیعت، یا میان قوائد اجتماعی و کشش جنسی"
تعریف ازدواج در فرهنگ معین چنین آمده" ازدواج رابطه ای حقوقی است برای همیشه یا مدت معین بوسیله عقد مخصوص بین زن و مرد حاصل شده به آنها حق می دهد که از یکدیگر تمتع جنس برند.
ازدواج در اسلام، یکی از ساز و کارهای منطقی کار برای و تعادلی است. که برای هدایت صحیح و سالم التذا ذات جنسی افراد جامعه سفارش شده است. و بدان معنی است که لذایذ جنسی بایستی به کانون گرم و با نشاط خانواده محدود شود و محیط جامعه برای کار و فعالیت باقی بماند. توصیه های اسلام مبنی بر اینکه زنان و مردان در خارج از کادر زناشویی و لزوما حتما باید پاک و بی آلایش باشند. همه و همه برای این است که کانون بنیادین و اساس خانواده از خطر فروپاشی مصون و محفوظ بماند و اجتماع از شادابی پاکی و سلامت لازم برخوردار گردد به عبارت دیگر ازدواج نوعی مصونیت از گناه و آلودگی و زوج است قرآن کریم صراحتا در این مورد می فرماید: همسرانتان پوشش عفاف شما و شما پوشش عفاف آنها هستید. پیامبر اکرم هم در این خصوص می فرماید: ازدواج سنت من است پس هر که از این سنت روی برگرداند از من نیست. این اصل کلی است که هر انسانی برای حرکت در مسیر رشد و بلوغ حیات سالم نیازمند حل یک سری از مسائل مشکلات خاصی است که در کمین می باشد و ازدواج از موضوعاتی است که باعث پیشرفت انسان در مسیر رشد و کمال می گردد. ازدواج به عنوان راه حل اجتماعی کارآمد و کاربردی، وسیله ای برای سامان دادن و ثبات زندگی فردی و اجتماعی و اهرمی برای رهایی از پرتگاه تباهی است. نادیده گرفتن ازدواج و سستی بنیاد آن در جوامع غربی و کشورهای توسعه یافته گواهی روشن در نمایش بی بند و باری و حرکت بی وقفه و برق آسا به سوی فساد و هرزگی و انحرافات جنسی و اخلاقی است که بحران های خطرناکی برای تمدن غرب بوجود آورده است.
اما در این مسیر ممکن است مشکلاتی بوجود آید که در ادامه زندگی مشترک را ناممکن سازد و نهایتا به طلاق ختم می شود.
به عبارت دیگر خانواده نخستین سنگ بنای اجتماع، طبیعی ترین نهاد اجتماعی و همزاد انسان تلقی می شود. در متون دینی آمده که افزایش انسان به صورت زوجی از مرد و زن به شکل خانواده بوده است. جامعه بشری بدون خانواده بر پا نمانده و تشکیل خانواده با وجود تنوع مذهب ها و عرف ها و آداب اجتماعی یک پدیده طبیعی و فردی است. لکن در هیچ دوره ای مانند: عصر ما، خطر انحلال کانون خانواده را تهدید نکرده است.
طلاق از مهم ترین پدیده های حیات انسانی تلقی می کنند. این پدیده دارای اضلاعی به تعداد تمامی جوانب و ابعاد جامعه انسانی است نخست یک پدیده روانی است زیرا به تعادل روانی نه تنها دو انسان بلکه فرزندان، بستگان. دوستان و نزدیکان آنها اثر می نهد. در ثانی پدیده ای است اقتصادی. زیرا به از هم پاشیدگی خانواده به عنوان یک واحد اقتصادی می انجامد و از بین رفتن تعادل روانی انسان های موجبات بروز، اثراتی سهمگین در زندگی اقتصادی آنان را نیز فراهم می سازد. گذشته از این طلاق پدیده ای موثر بر تمامی جوانب جمعیت در یک جامعه است. زیرا از طرفی بر کمیت جمعیت اثر می کند چون تنها واحد مشروع و اساسی تولید مثل یعنی خانواده را از هم می پاشد و از طرف دیگر بر کیفیت جمعیت اثر می کند.
چون موجب می شود فرزندان محروم از نعمت های خانواده تحویل جامعه گردند که به احتمال زیاد، فاقد شرایط لازم در راه احراز مقام شهروندان یک جامعه اند