- مقدمه
سیر، توسعه و تکامل سازمان ها همزاد با تکامل خواست ها ، نیازها و علائق و آمال های بشر است. در گذشته های دور فلسفه ایجاد و شکل گیری سازمان ها بر ایده کاهش هزینه مبادله استوار بود . کارکرد اساسی سازمان ها به عنوان محل تجمع و مبادله خدمات گیری و خدمات دهی بشر مطرح که ماحصل آن بهره مندی انسانها از خدمات بیشتر با هزینه کمتر بود . در دوران معاصر سازمان ها مفهومی کاملاً متفاوت با گذشته را به خود اختصاص داده اند . کارکردهای آنها بسیار گسترده و انتظارات جامعه نسبت به سازمان ها دائماً رود به تزاید است .
در عصر کنونی تحولات شگرف دانش مدیریت ، وجود نظام ارزشیابی را اجتناب ناپذیر نموده است ، بگونه ای که فقدان نظام ارزیابی در ابعاد مختلف سازمان اعم از ارزیابی در استفاده از منابع و امکانات، اهداف و استراتژیها را به عنوان یکی از علائم بیماریهای سازمان قلمداد می نماید . هر سازمان به منظور آگاهی از میزان مطلوبیت و مرغوبیت خود بالاخص در محیط های پیچیده و پویا نیاز مبرم به نظام ارزیابی دارد . از سوی دیگر فقدان وجود نظام ارزیابی و کنترل در یک سیستم به معنای عدم برقراری ارتباط با محیط درون و برون سازمانی تلقی می گردد که پیامد آن کهولت و نهایتاً مرگ سازمان است. مطالعات نشان می دهد فقدان نظام کسب بازخورد امکان انجام اصلاحات لازم برای رشد ، توسعه و بهبود فعالیت های سازمان را غیرممکن مینماید و سرانجام این پدیده ، مرگ سازمانی است . بنابراین به دلیل وجود رابطه مستقیم بین ارزیابی و کنترل با بقاء و حیات یک سیستم ، لازم است ارزیابی عملکرد در ابعاد سازمانی ، فردی و… بصورت جدی دنبال شود .
2-ادبیات تحقیق
2-1-تعریف ارزیابی عملکرد
ارزیابی عملکرد در بعد نحوه استفاده از منابع اساساً در قالب شاخص های کارآیی بیان میشود. اگر در ساده ترین تعریف نسبت ستاده به داده را کارآیی بدانیم نظام ارزیابی در واقع میزان کارآیی تصمیمات مدیریت درخصوص استفاده از منابع و امکانات را مورد سنجش قرار می دهد که عمده ترین شاخص آن صرفه اقتصادی یا بهینه بودن فعالیت ها می باشد .
ارزیابی عملکرد دربعد سازمانی معمولاً مترادف با اثربخشی فعالیتهاست . منظور از اثربخشی میزان دستیابی به اهداف و برنامه ها با ویژگی کارآ بودن فعالیت ها و عملیات است . به فرآیند سنجش و اندازه گیری عملکرد دستگاهها در دوره ای مشخص به گونه ای که انتظارات و شاخص های مورد قضاوت برای دستگاههای ارزیابی شونده شفاف و از قبل به آن ابلاغ شده باشد ، ارزیابی عملکرد اطلاق میگردد.
در نگرش سنتی مهمترین هدف ارزیابی ، قضاوت و یادآوری عملکرد بوده درحالیکه در نگرش نوین ، فلسفه وجودی ارزیابی بر رشد ، توسعه و بهبود ظرفیت ارزیابی شونده . متمرکز می باشد . پیامد وجود نظام ارزیابی مبتنی بر دیدگاه نوین ، بهبود کارکرد و نهایتاً اثربخشی فعالیت های سازمان است .
فرآیند ارزیابی عملکرد شامل مراحل زیر می باشد :
1- تدوین و تنظیم شاخص های ارزیابی عملکرد
2- تدوین و برقراری معیارهای (استاندارد) عملکرد
3- ابلاغ و اعلان انتظارات و شاخص ها به ارزیابی شونده
4- سنجش (اندازه گیری ) عملکرد واقعی
5- مقایسه عملکرد با استانداردهای هر شاخص
6- اعلان نتایج به دستگاه ارزیابی شونده و بحث در خصوص چگونگی نتایج
7- اقدام به منظور بکارگیری عملیات اصلاحی در راستای بهبود و توسعه عملکرد با توافق سازمان مورد ارزیابی
2-2-نحوه اندازه گیری و ارزیابی عملکرد
در این تحقیق برای ارزیابی عملکرد و تعیین رتبه استانها از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شده است .
فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP ) 1 یکی از معروفترین فنون تصمیم گیری چند منظوره است که اولین بار توسط توماس - ال و ساعتی (1378)ابداع گردید . این روش در هنگامی که عمل تصمیم گیری با چند گزینه رقیب و معیار تصمیم گیری روبرو است، می تواند استفاده گردد . معیارهای مطرح شده می تواند کمی و کیفی باشند . اساس این روش تصمیم گیری بر مقایسات زوجی نهفته است . تصمیم گیرنده با فراهم آوردن درخت سلسله مراتب تصمیم ، آغاز می کند . درخت سلسله مراتب تصمیم ، عوامل مورد مقایسه و گزینه های رقیب مورد ارزیابی در تصمیم را نشان می دهد . سپس یک سری مقایسات زوجی انجام می گیرد . این مقایسات وزن هر یک از فاکتورها را در راستای گزینه های رقیب مشخص می سازد . در نهایت منطق AHP به گونه ای ماتریسهای حاصل از مقایسات زوجی را با همدیگر تلفیق می سازدکه تصمیم بهینه حاصل آید .
AHP داوریها و ارزشهای شخصی را به شیوه ای منطقی ترکیب می نماید . فرآیند فوق به قدرت تصور ، تجربه و دانش برای ساخت سلسله مراتب یک مساله وابسته می باشد و همچنین مواردی چون : منطق ، دانش ذاتی و تجربه ارائه قضاوتها ، لازمه AHP می باشند . با استفاده از AHP در خواهیم یافت که چگونه عناصر بخشی از مساله را به عناصر بخش دیگر مساله مرتبط سازیم تا نتیجه ترکیب بدست آید . مدل فوق ترکیبی برای تشخیص ، درک و ارزیابی اثرات متقابل یک سیستم می باشد .
دستاوردهای استفاده از فرآیند سلسله مراتبی به شرح زیر می باشد :
1- شیوه عملی برای برخورد موفقیت آمیز با انواع روابط کاربردی در یک شبکه پیچیده
2- ابزاری قدرتمند برای ترکیب طرح ریزی انجام شده و مطلوب بطریقی که بر هم اثرمتقابل دارند و قضاوت های همه کارکنان مدیریت را منعکس می سازد . بازده این فرآیند ، قوانین واضح برای اختصاص منابع در بین پیشنهادات استراتژی جدید و جاری می باشد .
3- شیوه ای جدید برای :
-ترکیب داده ها با قضاوت های عینی درباره عوامل ناملموس
-ترکیب قضاوت های افراد و رفع کشمکش ها دربین آنها
-اعمال تحلیل حساسیت و تجدید نظر با هزینه های پایین
-استفاده از اولویت های متوسط و حاشیه ای برای هدایت اختصاص منابع
-افزایش گنجایش و توانایی مدیریت برای اعمال موازنه سازی
4- تکنیکی برای تکمیل دیگر تکنیک ها برای انتخاب پروژه ها و فعالیتها
5- جایگزینی ذهنی برای انواع طرح ریزی ها جهت آینده و حمایت در مقابل خطرات و بیثباتی ها
6- وسیله ای برای کنترل و هدایت عملکرد سازمانی بسوی اهداف متغیر
3-روش تحقیق
این تحقیق براساس هدف ، کاربردی است ، زیرا نتایج حاصل از آن در ارزیابی و رتبهبندی مدیریت شعب بانک کشاورزی کاربرد دارد و درواقع پاسخی است به یک معضل و مشکل عملی در دنیای واقعی . از نظر روش گردآوری اطلاعات نیز توصیفی از نوع میدانی است ، زیرا به فرآیندهای جاری و آثار مشهود و یا روندهای در حال گسترش توجه دارد و اطلاعات موردنظر از طریق پرسشنامه و بررسی اسناد و مدارک جمع آوری شده است .
جامعه آماری این تحقیق مدیران و معاونین مدیریت شعب بانک کشاورزی در استان ها میباشند و با توجه به شناخت از جامعه آماری و تایید اساتید محترم راهنما و مشاور ، 14 نفر از مدیران و 14 نفر از معاونین استانها به عنوان نمونه آماری انتخاب و پرسشنامه برای آنان ارسال گردید که از این تعداد 22 مورد در تحزیه و تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفت .
4-بررسی و بحث
همانگونه که بیان گردید به هنگام استفاده از AHP در ابتدا باید یک درخت سلسله مراتب مناسب که بیان کننده مساله تحت مطالعه است ، فراهم گردد . سطح اول هر درخت بیان کننده هدف تصمیم گیری است . دراین تحقیق هدف ، ارزیابی و رتبهبندی استانها بر مبنای فاکتورهای کارآیی و اثربخشی میباشد. سطح آخر هر درخت نیز بیان کننده گزینه هایی است که با یکدیگر مقایسه می شوند و برای انتخاب در رقابت با یکدیگر هستند . درتحقیق حاضر گزینه ها ، استانها می باشند . سطح یا سطوح میانی نشان دهنده فاکتورهایی هستند که ملاک مقایسه گزینه ها می باشند .
قبل از پرداختن به تعیین رتبه استانها ، به چگونگی تعیین اولویت هریک از استانها بر مبنای معیارهای بکار گرفته شده برای تعیین کارایی و اثربخشی آنها ، می پردازیم . از آنجا که مقادیر کمی معیارهای بکار رفته جهت تعیین بهترین سیستم در ادارات ستادی بانک کشاورزی موجود بوده و بنابراین به جای طراحی پرسشنامه مجزا برای استخراج اولویت استانها بر مبنای معیارهای مذکور، از اطلاعات گردآوری شده فوق ، استفاده گردید . از آنجا که مقادیر برخی از معیارها بصورت عدد، برخی به صورت میلیون ریال و برخی نیز به صورت رتبه ارائه شده اند ، به منظور حل مشکل فوق و تعیین رتبه استانها از فراوانی نسبی استفاده شده است که به منزله رتبه هر استان تلقی می گردد .
جدول شماره 1 اولویت فاکتورها ، جدول شماره 2 اولویت معیارهای کارآئی ، جدول شماره 3 اولویت معیارهای اثربخشی ، جدول شماره 4 رتبه بندی استانها به روش تجربی ( وضع موجود ) و جدول شماره 5 رتبهبندی استانها بر مبنای معیارهای اثربخشی و کارائی ( وضع پیشنهادی ) را نشان می
(جداول و نمودار در فایل اصلی موجود است)