مقدمه
گسترش شهرنشینی، نرخ بالای بیکاری جوانان و تورم، به تدریج فشارهایی را بر ضعیفترین اعضای جامعه یعنی زنان و کودکان وارد میآورد. در مورد پدیده بچههای خیابانی، کودکان معلول، فرزندانی که سرپرست خانواده هستند، کار کودکان و کودکآزادی اطلاعات محدودی دست است. همانند سایر کششهر نشینی
کورها، معضل کودک آزاری، به تدریج مورد شناسایی قرار میگیرد. قوانین ایران حداقل سن استخدام و شرایط استخدام افراد کم سن و سال را تعیین کرده است. در عمل، اما کودکانی که بیرون از حیطه نظارت رسمی و در مشاغل سازمان نیافته بکار اشتغال دارند و این به معنی باز ماندن آنان از تحصیل است.
با توجه به مسیر تجارت مواد مخدر که از ایران میگذرد، حمایت از کودکان در برابر استعمال غیرقانونی و خرید و فروش مواد مخدر به تدریج به صورت یک مساله درمیآید. افزایش اعتیاد به مواد مخدر ممکن است به افزایش میزان ابتلاً به ویروس ایدز منجر و به یک معضل تبدیل شود.
ایران قوانین جداگانهای برای نوجوانان معارض ندارد. امکانات موجود برای این نوجوانان معمولاً ناکافی به نظر میرسند. به طور سنتی، اکثر موسسات تربیتی و اصلاحی، ماهیتی تنبیهی داشتهاند، اما در حال حاضر آگاهی بیشتری نسبت به نیاز به اتخاذ روش انسانی و مثبت در بازپروری کودکان مشاهده میشود.
بررسیهای جدید و روشهای مشارکتی، بینش بهتری را در مورد مسائل و نظرات نوجوانان، کودکان مقیم مراکز بازپروری، بچههای خیابانی و سایر کودکانی که باید از برنامههای مبتنی بر حقوق کودک برخوردار شوند، فراهم میآورند. برگزاری جلسات نظرخواهی با سایر همکاران برنامههای توسعه و گروههای ذیربط منجر به ظهور نوعی تفاهم در مورد اولویتها شده و وحدت نظر جدیدی را پدید آورده است.
بیش از 97 درصد از کودکان بین 6 و 10 سال در مدارس ابتدایی ثبتنام میکنند و بیش از 90 درصد از آنان دوره ابتدایی را به پایان میرسانند. قرار است لایحهای به مجلس تقدیم ود که به موجب آن آموزش ابتدایی تا 9 سال تحصیلی اجباری گردد. با اینکه آموزش ابتدایی رایگان است، بسیاری از خانوادهها باید هزینههای گزافی را برای خرید لوازم التحریر، روپوش مدرسه، خوراک دانشآموزان و رفت و آمد به مدرسه تقبل کنند. این امر یکی از دلایل اصلی نفرستادن کودکان و غالباً دختران به مدرسه تلقی میشود.
فصل اول
طرح تحقیق
در گستره تاریخ از بدور تشکیل نخستین واحد اجتماعی، انحرافات اجتماعی به چشم میخورد تا جایی که میتوان چنین پنداشت که آسیبهای اجتماعی، با زندگی اجتماعی بشر عجین شده در پوشش تاریخی با توجه به شرایط و موقعیتهای مکانی و زمانی انواع مختلفی از رفتارهای مجرمانه و بزهکارانه و حالات غیراخلاقی پدیدار است.
اهمیت و ضرورت تحقیق
افزایش رو به تزاید جمعیت در دو دهه گذشته، ساخت جمعیتی کشور ما را دگرگون نموده و این امر آسیبپذیری هرچه بیشتر نوجوانان و جوانان ما را به لحاظ جمعیتی جوان چندین برابر نموده است. گسترش شهرنشینی، نرخ بالای بیکاری جوانان و تورم به تدریج فشارهایی را بر ضعیفترین اعضای جامعه یعنی زنان و کودکان وارد میآورد.
نگرانی و علاقه نسبت به مطالعه این پدیده و کشف علل و عوامل آن، شتاب فزایندهای دارد و زیانهایی که به جامعه وارد میشود، این مشکل را از دیرباز گریبانگیر ما بوده، اما مسئولین در حل این مشکل، توفیق کمی داشتهاند. تحقیق حاضر با توجه به اهمیت مساله و با درنظر گرفتن همه محدودیتها، برای شناخت بیشتر عوامل این پدیده طرحریزی شده است.
اهداف تحقیق
هدف از تحقیق، رسیدن به جواب مسائل و مشکلات از طریق علمی است. هدف اساسی این تحقیق، شناخت دیدگاههای بچههای خیابانی نسبت به عوامل زمینهساز گرایش به انحرافات اخلاقی بزهکاری و .... و تهیه پرسشنامه به منظور شناسایی بیشتر این کودکان، کشف عوامل و علل این معضل و انعکاس عوامل مربوط به ادارات و نهادهای مربوطه جهت استفاده از امکانات و توان آنها در رفع و تعدیل این معضلات و شناخت عوامل خانوادگی و ... میباشد.
ارائه فرضیه
فرضیه عبارت است از تصور، حدس منطقی یا احتمالاتی درباره نتایج تحقیق، تحقیق حاضر جهت پاسخ به این پرسش طرحریزی و اجرا شده است که چه عواملی در ایجاد و گسترش این معضل دخالت دارد که در این راستا چند فرضیه تنظیم و تدوین شده است:
آیا بین ویژگیهای خانوادگی با معضل پدیده کودکان خیابانی رابطه وجود دارد؟
آیا بین عوامل شخصیتی و روانی کودکان و نوجوانان با بزهکاران اخلاقی رابطه وجود دارد؟
آیا بین عوامل محیطی و اجتماعی با این معضل رابطهای وجود دارد؟
آیا بین دختران و پسران، این میزان متفاوت است؟
عوامل موثر بر ایجاد این پدیده چه میباشد؟
روش تحقیق
جهت کسب اطلاعات مورد نیاز در این تحقیق از روشهای زیر استفاده شده است:
روش کتابخانهای؛
استفاده از منابع؛
گزارشها؛
فصل دوم
موقعیت طبیعی استان گلستان
استان گلستان با مساحتی برابر 20460 کیلومترمربع از شمال به جمهوری ترکمنستان، از کنوب با استان سمنان، از شرق به استان خراسان و از غرب به دریای مازندران و استان مرکزی محدود میشود و در محدوده سه حوزه مهم آبخیز رودخانههای گرگانرود، قرهسو و اترک قرار دارد. با توجه به موقعیت جغرافیایی و وضعیت توپوگرافی از تنوع آب و هوایی برخوردار است و دارای سه اقلیم سرد و کوهستانی، معتدل و خشک میباشد. میزان بارندگی آن بین 200 تا 800 میلیمتر میباشد. از نظر وسعت از شش استان کشور (اردبیل، ایلام، چهارمحال و بختیاری، گیلان، کهکیلویه و بویراحمد و همدان) وسیعتر است.
موقعیت سیاسی
استان گلستان از ده هزار سال قبل، مسکن اقوام مختلف بوده است. در گذشته نامهای مختلفی داشته است. نام یونانی آن هیرکانی بوده است و در کتب پهلوی به اسم گورکان آمده است. هم اکنون از این منطقه به نامهای گرگان و دشت گرگان و گنبد و منطقه گرگان نام برده میشود. در حال حاضر این استان از 11 شهرستان، 21 بخش، 50 دهستان، 1075 روستا و 18 شهر تشکیل شده است.
موقعیت اجتماعی و ترکیب قومی و نژادی
جمعیت ساکن در استان به دو گروه یا بخش عمده تقسیم میشوند. نخست فارسها یا فارسیزبانان و دوم ترکمنها که به دو گروه یموت و گوکلان تعلق دارند.
موقعیت فرهنگی
این منطقه از نظر فرهنگی و آداب و رسوم همانند بسیاری از مناطق و استانهای کشور دارای فرهنگی اسلامی بوده و زبان اکثر آنان فارسی است. گویش غالب در منطقه گرگانی میباشد. ترکمنهای منطقه علاوه بر زبان ترکمنی، به زبان فارسی آشنایی داشته و در مجاورت عمومی از آنان استفاده میکنند.
دین مردمان این منطقه اسلام است. فارسها مذهب شیعه و ترکمنها هم دارای مذهب سنی حنفی هستند. مراکز مهم علمی و فرهنگی موجود عبارتند از:
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی گرگان، دانشکده پرستاری و مامایی گرگان، دانشگاههای آزاد اسلامی گرگان، علیآباد، آزادشهر، پیام نور گنبد و بندرترکمن، حوزه علمیه امام خمینی گرگان، مرکز بزرگ اسلامی کشور و دهها مدرسه علمیه شیعه و اهل سنت از مرکز فرهنگی استان به شمار میرود[1].
فصل سوم
تعریف کودکان خیابانی
کودکان خیابانی، به کودکانی اطلاق میشود که در شهرهای بزرگ برای ادامه بقای خود مجبور به کار یا زندگی در خیابانها هستند. به گزارش یونسکو، کودکان خیابانی، بچهها و نوجوانان ولگرد و آوارهای هستند که با گدایی و دستفروشی و نظایر آن روزگار میگذرانند و معمولاً در کوچهها و پیادهروها میخوابند. این کودکان چه در حال زیر و رو کردن آشغالها باشند، چه کفشها را واکس بزنند و چه در تقاطع شلوغ خیابانی گدایی کنند، فشارسنجهای زنده جوامعی هستند که در وضع تنشآلود قرار دارند.
کودکانی که در خیابانها کار میکنند، کودکانی که به طور عمده در کشورهای در حال توسعه زندگی میکنند، ولی در کشورهای مرفه هم وجود دارند، زائیده برخی از پیچیدهترین پدیدههای اجتماعی در جهان امروز از قبیل شهرنشینی سریع، رشد جمعیت و افزایش تفاوت درآمدها هستند.
بر پایه گزارشهای بدست آمده، شمار کودکان خیابانی در سراسر جهان به 145 میلیون نفر افزایش یافته است و بیشتر آنها در قاره آفریقا و آسیا زندگی میکنند. یافتههای سازمان بهداشت جهانی حاکی از کودکان خیابانی در گوشه و کنار جهان، اکثراً مورد سوء استفادههای جنسی قرار میگیرند و انواع بیماریها از جمله جذام و ایدز در میان آنها مشاهده شده است.
اغلب این کودکان که بدرفتاری و بیتوجهیهای والدین از خانه میگریزند و درآمدهای کمزحمت، آزادیهای بیحد و حصر، زندگی لاقیدانه و ... باعث نیرومند شدن این انگیزه میشود. در خیابانها مورد سوء استفاده و بهرهکشی بیشتری قرار میگیرند.
در بسیاری از موارد این کودکان بدون آنکه هویت قانونی داشته باشند، بوسیله جنایتکاران سازمانه یافته باند گسترهای خیابانی و کارفرمایان سودجو و فاسد فریب میخورند و به توزیع مواد مخدر و فحشا کشیده میشوند.
عواملی مانند مهاجرت، ناهماهنگی فرهنگی با محیط شهرهای بزرگ و .... موجب میشوند آنها در این سنین به جای حضور در کانون گرم خانواده به صورت بچههای ولگرد و بیخانمان برای سیر کردن شکم خود در خیابانها پرسه بزنند و باروری آوردن به مشاغل کاذب و بعضاً خلاف چهرهای نه چندان خوشایند به شهرهای بزرگ ببخشند.
کودکان خیابانی که کار میکنند، بعد از این جزئی از مناظر شهری تمام دنیا هستند، به ویژه در مناطق فقیر جنوب، محروم از شادیهای طبیعی کودکی و جوانی، بسیاری از آنان بیشتر مواقع از بینوایی یا زیر گلولههای تنفر میمیرند. آنهایی که از این امر جان سالم بدر ببرند، برای زنده ماندن مبارزه میکنند، آواره هستند یا در تیرهبختی رشد میکنند و رنج خود را با فرار به فکر و خیال بوسیله رفتارهای اغلب خود ویرانگر فریب میدهند. با وجود همه اینها میخواهند زندگی کنند. آنها به علت نادانستگیهای خود و خانواده در خیابانها رشد و آینده تیره و تاری را پیش روی خود مجسم میکنند، بیسرپناه و بیآنکه هیچگونه حقوقی داشته باشند.
آنها میلیونها نفری هستند که هرگز به مدرسه نرفتهاند، یا خیلی زود آنرا رها کردهاند. در بزرگسالی آنها بیسواد یا در وضعیت بهتر کمسواد خواهند بود، رنج و عذابی جانکاه به انتظار آنها نشسته، عذابی دائمی به جهت گرسنگی، تشنگی، کارهای سخت و مزد کم، بیماریهای بومی، تنهایی، فقدان محبت، آزارهای پلیسی، اذیتهای قضایی، داردالتادیبها، زندانهای کثیف، مواد مخدر، اسارت تحت ادای کار خانگی یا بردگی کاملاً کوتاه مدت، فحشا، خشنونتهای جنسی و بیماریهای خطرناکی مانند ایدز که این اعمال به همراه میآورند. کودکانی که در خیابان بکار مشغولند، به طور عمده در کشورهای در حال توسعه زندگی میکنند، اما در کشورهای مرفه وجود دارند که زاییده برخی از پیچیدهترین پدیدههای اجتماعی جهان امروز از قبیل شهرنشینی سریع جمعیت و افزایش تفاوت درآمدها است.