مقدمه:
در دنیای امروز بیشترین فرصتها برای پیشرفت وجود دارد که تا کنون در هیچ عصر و دورانی وجود نداشته اما به دلیل گستردگی و تنوع گاه انسان دچار سردگمی یا تنش های منفی مثل بی برنامه گی یا بی انگیزهگی یا انواع رفتار دیگر که انسان را به سمت پوچی سوق می دهد . دراین زمان که فرستها مانند قطره های باران مداوم بر سر انسانها فرو می ریزد آگر انسان ها قدر این فرستها و شرایط ، اجتماع ، دوران ( گذشته، حال، آینده) و . . . نداشته باشد می تواند به راحتی تمامی این فرستها را از دست بدهد و یا نمی تواند به درستی از آن استفاده کند .در دنیای امروز بهترین،بزرگترین و پر ارزش ترین سرمایه برای هر انسان زمان است و این است که یک انسان می تواند در طول عمر خود سرنوشت خود و دیگران را تعیین کند
مهمترین ابزاری که یک فرد برای رشد و پیشرفت ، تعیین هدف است. یک فرد باید مشخص کند که چه می خواهد و به کجا می خواهد برسد یک نفر باید مقصد را مشخص کند تا بتواند برای آن مسیر پیدا کند. به عنوان مثال یک نفرابتدا باید یک شهر را برای سفر انتخاب کند تا بتواند مسیر رسیدن به آن را پیدا کند تا به آن شهر برسد. بین نسل جوان ، جوانانی که دارای هدف هستند بسیار پرشور تر وموفقتر و کامیابتر هستند.
ضرورت پرداختن به این موضوع آن قدر مهم است که یک انسان به سرنوشت خود چگونه می اندیشد و چه مسیری را می خواهد طی کند. در میان جوانان یک جامعه، بیشترین قشر دانشجویان هستند که آینده سازان جامعه هستند و نقشهای تعیین کنده در جامعه را برعهده می گیرند. حال خود تصور کنید اگراین انسان بی هدف و منزوی و بی انگیزه نسبت به آینده باشد، این جامعه در ده سال آینده چگونه است و زندگی شخصی و فردی این افراد چگونه است . درمقابل جامعه ای را تصور کنید که جوانان با هدف و
با برنامه ریزی برای رسیدن به اهداف مادی و معنوی اجتماعی خود هستند تصور کنید که این جامعه در سالهای آینده چه پیشرفتی دارد و افراد در این جامعه چگونه زندگی می کنند
بشر از دیرباز به فکر پیشرفت خود و اجتماع خود بوده و برای این پیشرفت تلاشهای شبانه روزی انجام داده است ، ناعادلانه است که بگوییم تمامی این دستاورد ها امروز که حاصل تلاش گذشتگان است به صورت اتفاقی و بدون هدف کشف و اختراع بوده هرگاه موفقیتی بوده پشت آن تلاشی و هرگاه تلاشی بوده پشت آن انگیزه و هر گاه انگیزه ای بوده پشت آن هدفی قوی و مقدس بوده .
هدف در طول تاریخ همیشه این بوده، اما به شکلها مختلف . هدف از زمانهای که انسانهای اولیه به وجود آمده اند تا انسانهای که در دوران تکنولوژی هستند ،اما در هر دوران به شکل و نوع خاص خودش .
هدف در تمامی دوران به طور ذاتی همراه انسان بوده اما شاید در گذشته به معنای واقعی و تخصصی و به صورت علم به آن نگاه نمی شد و شاید به عنوان یک حس یا یک پدیده شخصی به آن می نگریستند و کمتر به خود هدف و تعیین هدف در زندگی فکر می کردند تا اینکه در سال 1891 توسط یک روان شناس و محقق به نام ریچارد بک به آن اشاره کرد و به عنوان یک نعمت کیهانی از آن نام برده شد . این فرد برای اولین بار با این پدیده ذاتی انسانی به صورت علمی برخورد کرد اما در سطح خیلی پایین و ناقص اما برای اولین بار خود گامی بزرگ بود. در سال 1931 توسط فردی بنام مک برگام که با برسی اینکه ذات هدف چگونه می تواند یک انسان را دگرگون و مسیر زندگی یک فرد را بصورت ناخودآگاه به سمت هدف سوق و تغییر دهد. وی در حین این آزمایشات بود که دریافت داشتن هدف برای انسان نه تنها باعث رویش انگیزه و حرکت به سمت آن می شود بلکه تمامی نیروهای دورنی و برونی نهفته در یک انسان شکوفا و تمامی تمرکز ناخوآگاه به سمت رسیدن به هدف گرایش پیدا می کند .در دهه 1950 تا1960 برای اولین بار رمان نویسان معتبر و ناشران معروف به سراغ داستانهای رفتند که بطور علمی در مورد تعیین هدف و انگیزه برای زندگی بود و این دوران بود که عامه مردم از این علم بهره یافتند . امروزه منابع زیادی در مورد این علم وجود دارد که ما به راحتی می توانیم از آنها استفاده کنیم .
با شناخت کلی از جامعه امروزه و همچنین نسل قبل و فعلی که بستر ساز رشد نسل آینده هستند می توان به سادگی حدس زد که درصد زیادی از نسل دانشجو و عامه مردم متأستفانه دچار یک بحران بی هدفی نسبت به آینده در نتیجه یک بی برنامه گی نسبت به کارهای خود هستند و متأستفانه این مثتاق درجماععه ایرانی است که : ( هرچه پیش آید خوش آید) که مانند یک معزل در خیلی از جوانان و تفکر آنان رشیه دوانده و آنها را دچار بی انگیزه گی و گاها ً دچار انحرافات زیادی کرده اند.
ارائه فرضیات در تحقیق
فرضیات قابل إرائه من در این تحقیق عبارتند از :
هرچه فرد در زندگی دارای هدف و برنامه باشد زودتر باشد و سریعتر می توانند به موفقیت برسد.
هر چه یک فرد اهداف قابل لمس برای خود وآگاهی کافی نسبت به آنها داشته باشد زودتر میتواند به اهداف خود برسد.
اهداف تحقیق
هدف اصلی تحقیق در این موضوع شناسایی و ضعیت روحیه آینده نگری در نسل دانشجو و اینکه تا چه حد به صورت جدی به آینده خود می نگرنند وچه برنامه ریزی برای آینده خود کرده اند
اهداف فرعی که در این تحقیق به دنبال آن هستیم و قابل ذکر و بیان هستند عبارتند از:
1- جمع آوری اطلاعات و تجربیات نسل دانشجو برای تعیین هدف و برنامه ریزی
2- چاره جویی برای مشکل بی هدفی در نسل جوانان بخصوص نسل دانشجو
- بیان چهارچوب نظری در مورد هدف
سرنوشت ما در آینده نسبت به اهداف امروز ما و چگونگی تأمل ما در مورد آینده و اجتناب آنها در امروز متغیر است همان طور که یک فرد تحصیل کرده در امروز در قبل برای خود مشحص کرده بود که باید رد دانشگاه برود و به تحصیل بپردازد و تمام مشکلات و محدویت های تحصیل را هم پذیرفته و تحمل کرد . می توانست در همان زمان امتحان یا آمادگی برای کنکور به سراغ تفریح یا کار دیگر برود و اوقات خود را به گونه ای دیگر مصرف کند ؛ اما تصمیم گرفت به تحصیل بپردازد و تحصیل کند و پس از نشست و تحصیل کرد و تمام مشکلات آنرا پذیرفت و در امروز جواب تلاش خود را گرفت و به عنوان یک تحصیل کرده وارد اجتماع شد. اما اگر به سراغ تفریح یا کار دیگر به غیر از تحصیل در دانشگاه می رفت آیا سرنوشتی اینگونه اشت ؟
آیا به عنوان یک فرد تحصیل کرده وارد اجتماع می شد یا به عنوان یک فرد عامه و ساده ؟
پس با توجه به مثال فوق مشخص شد که تعیین هدف در امروز و تلاش امروز ما و قبول محدویت های آن سرنوشت ما را در آینده رقم می زند. پس به جرأت می توانم بگویم که امروز هرچه هستیم _ چه خوب و چه بد،چه عالی وپیروز و چه ضعیف و شکست خورده،چه پیشرفته و چه عقب مانده _ حاصل تلاش و تفکر ما در گذشته است .
این مورد ، مورد تنها یک انسان در یک مورد تنها نمی باشد .بلکه ممکن است مربوط به یک جمع گروه یا اجتماع باشد . البته ممکن است نوع اهداف متفاوت باشد اما جنس هدف و جنس سرنوشت تمام این افراد یکی است .
در مورد چهارچوب این تحقیق من مدل زیر را دریافته و ارائه می نماییم که به شرح زیر است »
Y= f ( x1¹ , x2 , x3 , x4 )
X1= f ( a1 , a2 , a3 )
که به صورت زیر قابل تعریف است :
هدف = x1
برنامه ریزی = x2
تلاش = x3
إراده = x4
- - - - - - - - - - - - - - -
باور هدف = a1
روحیه در مورد هدف = a2
آگاهی در مورد
واژگان کلیدی:
هدف
برنامه ریزی
تلاش
إراده
باور
- هدف
هدف یا مقصد در یک موضوع ، کار ویا در بستر کلی در کل زندگی به عنوان یک تعیین کننده و مشخص کننده و مقصد راه می توان بیان نمود که مانند یک راهنمای آشکار و یا یک نشانه برای رسیدن به کمال و موفقیت در انتخاب راه و گام برادشتن در مسیر صحیح می باشد .
این هدف است که انسان را به سمت و سوی مشخص سوق می دهد . تعیین هدف در مراحل و مقاطع و یا در برحه های زمانی در یک انسان باعث کاهش لغزش ها و طی کردن مسیر های بیراهه ور در نهایت باعث افزایش کارایی و بهره وری و پیشرفت انسان در مسیر اصلی و دلخواه خویش می شود . همان طور که گفته شد تعیین هدف رابطه مستقیم و تعیین کننده ای در سرنوشت یک انسان در زندگی دارد.
به عنوان مثال شما یک فرد هدفمند با خصوصیات هدفمندی ودارای یک برنامه ریزی اهداف مشخص و معین و یک لیست اهداف smart « که هر سه واژه در فصل جاری تعریف و مورد بحث قرار میگیرد .» است، در نظر گرفته که دارای تمرکز منسجم نسبت به فعالیت های فردی که دارای پیشرفت چشمگیر نسبت به همه همتراز های و همسنین خود است.
وحتی کلیه رفتار و تفکر او نسبت به اطراف خود بسته به نگرش و اهداف وی تعریف و در چهارچوب رسیدن به اهداف در مسیر درست گام بر می دارد.
به عنوان مثال :
شما یک تیر انداز قابلی هستید به شما دو تیر کمان آماده برای رها شدن می دهند .
اولی را بدون هدف و به صورت دلخواه به سمت و بدون نقطه در نظر بگیرید و تصور کنید به چه صورت تیر پرتاب می شود ؛ نه داری هدف مشخصی است و نه میزان نیروی که باید به کمان فشار وارد کنید تا شدت رها شدن تیر با آن برسی شود؛بدون هدف وبی هوده ونه مشخص است که تیر به کجا رفت .
و اما تیر دوم ،
تیر دوم را به شما می گویند باید به یک سیبل درفاصله پنجاه متری بزنید و شما هم تیر انداز قابلی هستید؛ واضح است که تمام تمرکز خود را روی سیبل و تمام نگاهتان را روی مرکز سیاه سیبل در نظر می گیرید, پس می دانید که به کجا می خواهید تیراندازی کنید و فاصله را هم می دانید و مهارت هم دارید و می دانید برای پنجاه متر فاصله چه میزان باید به کمان فشار آورید و نه فشار کمتر وارد کنید و نه فشار بیشتر ؛ پس از رها شدن تیر، تیر به مرکز سیبل می نشیند.
حال اگر بخواهیم دو اتفاق پیش آمده را باهم برسی و مقایسه کنیم :
تیر اول بدون هدف و نا پیدا رها شد و نه مشخص است که به کجا می رود ونه مشخص شد که چقدر باید برود نه مشخص شد چقدر نیرو وارد شود وبعداز رها شدن تیر، تیر به کجا رفت
تیر دوم با هدف و تمرکز رها شد ؛ می دانستیم با ید به کجا بنشیند«مرکز سیبل» ومی دانستیم که به اندازه فاصله مورد نیاز که تیر باید طی کند«پنجاه متر» به کمان فشار آوریم ؛ نه بیشتر و نه کمتر و حتی ما جهت باد را هم در نظر می گیریم و بعد از رها شدن می دانستیم تیر در مرکز هدف نشسته
حال اینجا یک سوال مهم پیش می آید و این هم این است که:
جنس هر دو تیر یکی بود! جنس هرد کمان هم یکی بود! مهارت ما هم در تیر اندازی هم که یکی بود! پس چرا یک تیر اینچنین به هدر رفت و یک تیر به دل مرکز نشست؟
جواب:
این هدف است که مشخص کننده مسیر و تعیین کننده سرنوشت هر انسان است.
اگر انسان را همان تیر و فاصله طی شده را عمر انسان و نیروی تفکر و اندیشه را کمان و قدت اراده را نیرویی که به کمان وارد شده در نظر بگیریم دیگر واضح است . تنها تفاوت بین تیرها سیبل است.
پس انسان ها به این گونه هستند تنها تفاوت در سرنوشت بین انسانها معمولی و موفق همان هدف است.
1-1- تعریف هدف از دیدگاه متخصصین هدف
تعریف عمده ای و واحدی که می توان از تمامی تعایف این استادین می توان بهرداری کرد به شرح زیر است:
آنچه که فرد می داند که چه می خواهد و شدیداً خواستار رسیدن و بدست آوردن آن باشد و برای رسیدن به آن از هیچ نوع تلاشی چه جسمی و چه ذهنی و روحی باز ندارد.
در بالابردن کارایی فردی مهترین اصل روشن بودن هدف است اگر یک هدف به طور واضح و روشن تعرف شده باشد و دارای چهارچوب منطقی از لحاظ فرد برای رسیدن به آن با تمام وجود کار و تلاش می کند و اینجاست که فرد تمامی نیروهای فردی استفاده و باعث رسیدن به هدف خود میشود.