مقدمه:
جنگ بی تردید یکی ا ز شگفت انگیزترینم پدیده های اجتماعی است و بسیاری از مواقع ناخواسته در عرصه حیات بشری آفریننده تاریخ و دگرگون کننده آن بوده است.
پس جنگ یکی از متغیرهای مهم تحول حیات اجتماعی است.
در طول تاریخ جنگهای متعددی که ناشی از عوامل مختلفی بوده روی داده است و پیامدهای گوناگونی بر جای گذاشته اند. تضادهای قومی، نژادی، عقیدتی، سیاسی، اقتصادی و غیره جنگها را پدید آورده اند و باعث تلفات و صدمات سنگین انسانی، اجتماعی، روانی و اقتصادی شده اند.
هر جنگلی هم دارای کارکردها و پیامدهای مثبت و هم منفی است.
با نگاهی گذرا به گذشته کشور ایران می توان پی برد که ایران در طول تاریخ خواد اغلب با پدیده اجتماعی موجه بوده است. که تبعات مثبت و منفی فراوانی در ابعاد مختلف در پی داشته است. از میان جنگهای حادث شده، جنگ تحمیلی عراق علیه ایران آخرین جنگ ایران بود.
حال سوال اصلی این است که این جنگ تحمیلی عراق علیه ایران چه کارکردها و پیامدهای مثبتی را داشته است؟
چکیده:
این مقاله می کوشد تا کارکردها و پیامدهای مثبت جنگ تحمیلی عراق علیه ایران را بررسی نماید.
بررسی ها نشان می دهند که در جنگ عراق علیه ایران، تنها با دولت صدام رو به رو نبودیم بلکه با جهان روبرو شدیم. تجهیزات و امکاناتی که در اختیار عراق بود، جو سیاسی ای که در جهان به نفع او عمل می کرد و ارزهای نفتی ای که در اختیار او قرار می گرفت همه حاکی از این مسئله بود.
هشت سال دفاع مقدس، هشت ها بعد و روزنه برای دیدن و نگریستن دارد. این تاریخ تنها یک تاریخ جنگ نیست وگاهی چنان است که از تعریف جنگ فاصله ای باور نکردنی می گیرد و در هیچ یک از قالبهای مربوط به جنگ در نمی گنجد.
انگار با بازخوانی این رویداد، حس غریبی به ما دست می دهد که منجر به امید به فردا می شود.
واژه های کلیدی: دفاع مقدس، جنگ تحمیلی، کارکردهای مثبت، رهبر قدرتمند ملت، وحدت، پولمولوژی، ایران، عراق
بیان مسئله
جنگی که در شهریور 1359 و در بحبوحه تب و تاب های انقلابی کشور ما، از سوی استکبار جهانی به عنوان بازنگر پشت صحنه و عراق به عنوان بازیکر صحنه، بر ملت و کشور ما تحمیل شد، جدال نابرابری بود، از سوی تمام کشورهای غربی و عراق که به حول و قوه خداوند مردم و نیروهای مسلح ما توانستند از زیر بار آن با موفقیت بیرون آمده و سرافرازانه در جهان ندای حق پرستی و عدالت طلبی و آزادی خواهی ملت ایران را یک بار دیگر در گوش تمام جهانیان زنده کنند مهارت، توانایی وابتکار عمل نیروهای مسلح در طول 8 سال دفاع مقدس به گونه ای بود که پیروزی های بزرگی چون آزاد سازی خرمشهر، شکست حصر آبادان، آزادی بستان و غیره را به دنبال داشت.
شرایط کشورما در زمان تهاجم عراق به ایران:
پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 برای خیلی از کشورها ناخواسته بود و از نظر آنان منافعشان به خطر افتاده بود. در جریان یک مبارزه سیاسی در مقابل پناهندگی شاه به آمریکا، سفارت آمریکا در تهرا ن به تصرف دانشجویان پیرو خط امام در آمد، آمریکا تاب چنین تحقیری را نداشت. لذا با حمله نظامی به طبس تلاش کرد که این حقارت را جبران کند لیکن به صورتی مخفیانه شکست خورد، از این رو آمریکا در یک بررسی منطقه ای جهت مهار گسترش انقلاب اسلامی و نیز جبران شکست های پی در پی خویش، قصد داشت در مسائل مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی و همه ابعاد که ایران را به انزوا بکشاند. لیکن همه راهها را به نوعی امتحان و آزمایش کرد. اما به نتیجه ای نرسید وقتی دیدند که از هیچکدام از این راهها نمی توانند به سرعت به اهداف خودشان برسند بحث جنگ را پیش کشیدند. با توجه به مساحت ایران و وضعیت منطقه و بعد مسافتی، کشورهای غربی نمی توانستند به طور مستقیم درگیر شوند؛ از این رو از عراق کمک گرفتند. با توجه به اینکه در آغاز جنگ عمده یگانهای درگیر مسائل داخلی و سرگرم خنثی کردن توطئه های مختلف وسائل جانبی بودند، از نظر دشمنان موقعیت برای حمله مناسب بود و جنگ را بر ما تحمیل کردند. در ابتدای جنگ، عراق تبرخی از شهرهای ما ار به تصرف در آورد و وارد ایران شد و دیدگاهشان این بود که بیایند. ظرف چند روز استان خوزستان را جدا کنند.
بعد از دو سال وقتی استکبار دید به اهداف خود نمی رسد، از روشهای مختلف عراق را ؟ کرد. جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، جنگ یک کشور علیه کشور دیگر نبود. بلکه جنگ دنیا و یا کشورهای بزرگ با ایران بود. اگر غیر از این بود همان ابتدای جنگ تحمیلی عراق از هم پاشیده می شد. بعد از عملیات بیت المقدس، عراق به نوعی نیروهایش را برداشت و به خاک خودش رفت. ولی شدیدا کشورهای بزرگ حمایت کردند. یک سری سدها و موانع پدافندی و سیم خاردارهای و مین های قوی برای عراق پیش بینی کردند. شرکت های بزرگ عراق را حمایت کردند. و مدرن ترین وسایل جنگی را به این کشور دادند. روز کار ادامه پیدا کرد تا این که ایران در سال 67 قطعنامه را پذیرفت مسیر تاریخ جنگ ایران و عراق را می توان انجام عملیات های مهم و تاثیر گذار در داخل خاک ایران بسیج نیروهای مردمی و قطعنامه ذکر کرد.
آنچه چیزی که ما در طول جنگ تجربه کردیم در استثنایی ترین شرایط تاریخ یک ملت بود در نظر بگیرید که آیا یک ملت بیشتر از این می توانست در معرض فشار باشد که ؟ آن را ببندند، هر لحظه در معرض تهدید و بمباران باشد، پایتخت آن در معرض موشک باران باشد، اقتصاد آن در معرض فشار باشد و حسابهای آن در جهان خارج بسته بشود یا وقتی که به او کالا می فروشند، نرخ بیمه ها برای آن بالاتر باشد، کشتیهای نفتی اش که ؟ غرق چند کشتی، نفت را به نقطه ای دور مثل تنگه هرمز انتقال می دهند، در معرض بمباران باشد، به تلمبه خانه های نفتی آن حمله بکنند یا جوانهای کشور را بکشند و همه جهان علیه او متفق باشند.
ولی ملت ما در زمینه اقتصادی، سیاسی و مذهبی روی پای خود ایستاد و این تجربیات مربوط به کل تاریخ ملت ماست و مربوط به همین روزهایی است که در آن زندگی می کنیم و نمی توانیم از کارکردها و پیامدهای مثبت جنگ به راحتی بگذریم.
1- امام خمینی (ره) دستاورد بزرگ جنگ عراق علیه ایران را استقلال و غیر متعهد بودن در مقابل قدرتهای بزرگ و نترسیدن از آنها می دانست.
2- یکی از کارکردهای مثبت جنگ عراق علیه ایران ما همچنان باید حفظش کنیم این است که آن ترس در این جنگ فرومی ریزد: ترس از مرگ، ترس از شهادت و جان دادن در راه عقیده و ارزشهایی که ارزش آنها بیشتر از حیات و زندگی است.
در واقع زندگی انسان ها هم به همین دلیل اهمیت پیدا می کند. یعنی اگر فضیلت و برجستگی ای برای انسان هست، به این خاطر است که او می تواند از جان و تمام امکانات خود به نفع اهداف و آرمانهایی والاتر صرف نظر کند و این مقوله ای است که نباید آن را دست کم بگیریم شاید این یکی از بزرگترین مسائل دفاعی ما در جهان پرآشوب باشد.
3- بعد از جنگ در صحنه های اندیشه ای طوری مطرح می شود که ما دیگر با خطری روبرو نیستیم و در این زمینه احساس آرامش می شود ولی باید بگویم که دلیل این احساس آرامش در فرو ریختن ترس از مرگ واین امر از شجاعت است. به این دلیل است که ملت غبارها و ترس و ذلت را از رخ و قامت خود به کناری زده است وگرنه جهان، جهانی پرمخاطره است.
4- امام خمینی می فرمایند: شما شیعه همان هستید که می فرمود اگر همه عالم در مقابل من بایستند تنها در مقابل می ایستم آن ایمان است که او را آن طور در مقابل همه چیز می ایستاند.
ملت ما چنین تحولی را پیدا کرده، این خصوصیت در جان تمام ملت ما وجود دارد، اگر امروز در داخل کشور امنیت دارمی و کسی مستقیم با ما درگیر نمی شود، چون دنیا تجربه کرده که با یک ملت زنده و بیدار و شجاع روبرو هستند.
ملتی که از مرگ به خاطر آرمانهایش نمی هراسد.
5- امام در سال 1367 فرمودند: (از آخرین پیامهای امام خمینی):
هر روز ما در جنگ برکتی داشتیم که در همه صحنه ها از آن بهره جسته ایم، انقلابمان را در جنگ به جهان صادر کردیم. امروز اگر در جهان اسلام تحولی هست به برکت این جنگ است.
البته نه این که ما جنگ خواسته باشیم بلکه همین دفاع مقدس و جنگی که به ما تحمیل شد و ایستادگی ملت ما بزرگترین عامل برای صدور انقلاب ما به جهان بود. ما مظلومیت خویش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نمودیم. ما در جنگ پرده از چهره تزویر جهانخواران کنار زدیم.
6- ما در جنگ یاد گرفتیم که روی پای خودمان بایستی و ابهت دو ابر قدرت شرق و غرب را شکستیم و دوست و دشمن خود را خوب شناختیم.
7- ریشه های انقلاب پربار اسلامی خود را در جنگ محکم کردیم. اگر این دفاع مقدس را که ما ناخواسته و تنها به خاطر وظیفه وارد آن شدیم نداشتیم ریشه های انقلاب نمی توانست در این کشور استوار شود.
8- کشور از یک سیستم ایمنی پایدار برخوردار شد، چرا که در گذشته ایران بخ خاطر عدم تامین امنیت و ندتشن سیستم ایمنی نمی توانست پیشرفت کند و هسته دفاع در کشور شکل گرفت و همه مردم احساس کردند میتوانند از هویت دینی، ایرانی و اسلامی خودا دفاع کند.
9- ما در جنگ حس برادری و وطن دوستی را در نهاد یک یک مدمان بارور کردیم. این جنگ یکی زا سرنوشت سازترین جنگهای تاریخ ملت ما در مقایسه با جنگهایی که در گذشته داشتیم بوده و شاید بتوان آن را تنها با جنگهایی که در اوایل اسلام داشتیم و مردم ما به اسلام روی آوردند مقایسه کرد.
10- پی بردن به این قضیه که در مواقع دشواری و سختی ودر مواقعی که مسائل سرنوشت ساز برای یک ملت پیش می آید و خطر کردن لازم است چنین نیست که همه اقشاری که در این کشور هست به طرز یکسان خطر کنند در طول جنگ آنهایی که جنگیدند و در کلام امام خمینی هست همین زاغه نشینان، طبقات ضعیف و مستضعف بود. از محلات جنوب شهر و قشرهای ضعیف و شهرهای دور افتاده. نه اینکه از کسانی که ثروتمند بودند در جبهه شرکت نکرد بلکه آنها استثنا بودند.
امام خمینی فرمودند: این به برکت زاغه نشینان این قشر محروم ؟ بوده است، آنکه این همه جوانان را داد، این قشر محروم است. بیایند بشمارند، چند نفر از آن مرفه ها چند نفر از آنهایی که الان نشسته اند بدگویی می کنند برای جمهوری اسلامی، چند نفر از آنها به جبهه رفته اند؟ آنها چند شهید داده اند؟ مگر یکی که از آنا منفصل شده باشد ممکن است که یک نفر از آن خانه مرفه منفصل شده باشد و حزب ا... شده باشد. او برود. اما این که است، هر چه شهید است می بینید که مال این قشر مظلوم است.