بیان مسئله
این مقاله به عنوان گزارشی از یافتههای یک پژوهش گسترده، درصدد است رابطه متغیرهای فیزیکی کلاس درس را با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان مورد بررسی قرار دهد. یافتههای مربوط به عوامل انسانی کلاس درمقالهٔ جداگانهای گزارش شده است.
به منظور انجام پژوهش، 18 کلاس اول به صورت تصادفی طبقهای و 600 دانشآموز و معلمان این کلاسها ازمدارس ابتدایی شهرستان ایذه انتخاب شدند. روش مورد استفاده در این پژوهش کمی و کیفی بوده و ابزار جمعآوری دادهها، فرمهای پرسشنامه، مشاهده و آزمون پیشرفت تحصیلی بوده است. تجزیه و تحلیل دادههای کمی پژوهش، با استفاده از نرمافزار آماری SPSS صورت گرفته است. نتایج نشان داد که اگر چه رابطهٔ معناداری بین متغیرهای فیزیکی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان مقطع متوسطه وجود ندارد، ولی این متغیرها بر نگرش معلم تأثیرگذار است و نگرش معلم نیز پیشرفت تحصیلی دانشآموزان را تحت تأثیر قرار میدهد. همچنین مشخص شد که فضاهای آموزشی مدارس کنونی ما با ویژگیهای روانی کودکان و نوجوانان سازگار نیست. بنابراین، لازم است در این رابطه اصلاحات لازم به عمل آید. متغیرهای فیزیکی، حتی اگر بر پیشرفت تحصیلی دانشآموز نیز هیچ تأثیری نداشته باشد، باید به خاطر حفظ سلامت، بهداشت و امنیت روانی آنان مورد توجه قرار گیرند.
حضور یک فرزند با هوش و درسخوان در خانواده که از همان سالهای اول تحصیل قابل تشخیص است، وظیفه والدین و به خصوص مادر را صد چندان میکند. متأسفانه مادران وظیفه خود را در این میبینند که بالای سر فرزندشان بایستند، تا او مشقهایش را بنویسد، از او درس بپرسند، دیکته بگویند و یا حتی بعضی از کارهای درسی فرزندشان را انجام دهند.
هدف و تمرکز همه این فعالیتها- فرزند- است، اما این کارها تا چه زمانی میتواند موثر باشد؟ چند درصد از والدین از چنین روشهایی به نتایج موثر و ماندگاری میرسند؟
مادرانی که علاقهمند به پیشرفت مستمر و واقعی فرزندشان هستند، باید جهت قسمتی از فعالیتها را به طرف خود برگردانند. مادران باید پا به پای فرزندان، پیش روند، اما نه در امور درسی، بلکه در رشد فکری و فرهنگی.
یک مادر منطقی، در وهله اول انتظار خودش را از خود بالا میبرد و به آنچه دارد قانع نمیشود. او همه وقتش را به امور روزمره و خنثی اختصاص نمیدهد بلکه در تربیت فرزند، وقتهایش را به زمانهایی برای سرگرمی و زمانهایی برای ارتقای اندیشه تقسیم میکند.
هدف این پژوهش بررسی عوامل موثر بروضعیت تحصیلی دانشآموزان است. برای دست یابی به این هدف،متغیرهای گوناگون مرتبط با عملکرد تحصیلی اعم از متغیرهای فردی وشخصیتی دانشآموزان ، متغیرهای مربوط به عوامل آموزشی از قبیل نگرش به رفتار معلم، مدیر، مشاور، امکانات آموزشی آموزشگاه و متغیرهای خانوادگی، از قبیل نوع روابط باسرپرست، تعداد خانوار و... را شناسایی و از طریق تدوین فرضیه، ارتباط این متغیرها را با وضعیت تحصیلی دانشآموزان ، شد .
اهمیت مسئله :
بدیهی است که کشور ما به مطالعات و تحقیقات مربوط به آموزش و پرورش نوجوانان و کودکان نیاز فراوان دارد و در این میان لازم است به مسائل و مشکلات مهمی که به نحوی به پیشرفت تحصیلی دانش آموزان لطمه می زند توجه لازم مبذول گردد.
لذا تحقیقاتی ارزنده و معضل گشا در این زمینه برای رسیدن به وضع نسبتا مطلوب و ضروری به نظر می رسد که از طریق یافتن راههای پیشرفت تحصیلی از جنبه های عوامل موثر خانوادگی , آموزشی و پرورشی در این مسیر قدم های موثر و راهگشایی در جهت حل این مشکل بزرگ برداشته شود که مهمترین و پر اهمیت ترین بررسی ها و دست آوردها از مسائل و عوامل خانوادگی در جنبه های پیشرفت تحصیلی از هدفهای عمده و اساسی ما در این تحقیق می باشد.
اهداف و ضرورت تحقیق:
هدف کلی تحقیق: بررسی و مقایسه علل و عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی از نظر دانش آموزان موفق مقطع تحصیلی متوسطه دختران با نظریه دبیران آنان در سال 89-88 شهرستان ایذه
اهداف تحقیق :
1- بررسی رابطه بین میزان سواد و پیشرفت تحصیلی فرزندان
2- بررسی بین میزان سواد خانواده و نقش آن در پیشرفت تحصیلی فرزندان
دانش آموزانی که تاثیر فعالی در بخش پیشرفت تحصیلی و دانش آموزانی که افت تحصیلی غیر فعال دارند چه واکنشی در مدرسه دارند
در بعد و مسئله تحصیلی دانش آموزان چه تاثیری می تواند پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بگذارد .
- بین دانش آموزان دختر و دانش آموزان پسر از نظر تحصیلی چه تفاوت هایی وجود دارد.
- آیا ترغیب خانواده ها به شرکت مستمر در کلاس های آموزش خانوادهو همیاری و هم فکری در روحیه دانش آموزان از نظر روانشناسی کودمات چه تاثیر مثبتی و احیاناً منفی می گذارد .
- هماهنگی معلمان و مدیران و بخش های اداری و تربیتی بخصوص پرورش با خانواده ها و تعیین ببرنامه ریزی هماهنگ و هم سوع در آینده نگری دانش آموزان
اهمیت و ضرورت تغییر نگرش
تاریخ با ملّت بزرگی که نمی تواند نیازهای تربیتی شهروندان خود را رفع کند خوب تا نخواهد کرد.
در صورت وجود ویژگی های زیر رهبران تربیتی و آموزشی از پس پیچیدگی جهان امروز بر خواهند آمد. این ویژگی ها شامل:
1- بینش استراتژیک
2- رویکرد جهانی به معضلات کنونی
3- توان نوآوری و انطباق با تغییر
4- برخورد اخلاقی با مسائل
5- توان بالای یادگیری
6- توان بالای تغییر ذهنیت و فکرو انعقاد پذیری
7- توان آگاه کردن مردم
8- تمایل به ایجاد نظام مشارکتی و پاسخگو
با داشتن چنین ویژگیهایی هدف بزرگ آموزش و پرورش یعنی آموختن، یادگیری در زندگی و از زندگی، و فهمیدن جهان در حال تغییر تحقق می یابد و این مدیران نظامهای آموزشی را مورد بازسازی قرار می دهد.
متغیر های تحقیق
نوع تحقیق، پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل،دانشآموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان ایذه است. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه است.
نتایج حاکی ازآن است که:
1- بین تحصیلات والدین با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان ارتباط معناداری وجود دارد.
2- رابطه عاطفی مناسب و خوب بین دانش آموز ومادر موجب افزایش پیشرفت تحصیلی در دانش آموز می شود.
3- ازدواج مجدد مادر تاثیر منفی بروضعیت تحصیلی، عزت نفس و افسردگی دانش آموز ندارد.
4- شاغل بودن مادر تاثیر مثبتی بروضعیت تحصیلی و یا پیشرفت تحصیلی فرزندان دارد.
5- ارزیابی دانش آموز از عوامل آموزشی نظیر معلم، مدیر، مشاور، آموزشگاه و محیط آموزشی برعملکرد تحصیلی او تاثیرمیگذارد.
6- تربیت تولد در دانشآموزان شاهد، ارتباطی با پیشرفت تحصیلی، عزت نفس وافسردگی ندارد.
7- بین عملکرد تحصیلی، عزت نفس و افسردگی دانشآموزان شاهد ساکن در مجتمع های مسکونی بنیاد شهید انقلاب اسلامی، تفاوت معنا داری وجود ندارد. اما بین رضایتمندی از سکونت در مجتمع و پیشرفت تحصیلی رابطه معناداری وجود دارد.
8- وجود دوستان صمیمی و همکلاسی پیشرفت تحصیلی رامی افزاید.
9-دانشآموزان پسر،افسردگی کمتری نسبت به دختران شاهددارند.
10- باوجودی که میزان افسردگی در دختران شاهد بیش از پسران می باشد،اما عملکرد تحصیلی دختران بهتر از پسران بوده است.
11- بین عزت نفس وپیشرفت تحصیلی دانشآموزان درتمام پایه ها، ارتباط معنا داری وجود داشته است.
روش تحقیق :
روش تحقیق در این پژوهش توصیفی از نوع پیماشی است. در تحقیق توصیفی پژوهشگر به مطالعه ی جامعه می پردازد بدون اینکه دخل وتصرفی در آن بنماید.
پیشینه ی تحقیق
در تحقیقی کرمی و عساکره (1386) با عنوان «شناسایی علل افت تحصیلی دانش آموزان دختر سال اول متوسطه بندر امام خمینی (ره)» که بوسیله ی پرسشنامه ی محقق ساخته ی 30 سؤالی انجام شد با جامعه ی آماری 610 نفری و نمونه ی آماری 291 نفری دختران پایه ی اول متوسطه ی منطقه ی بندر امام خمینی (ره) مهمترین علل افت تحصیلی از دیدگاه دانش آموزان عبارت بوده است از:
1- عامل شخصی و خانوادگی با 16 ماده.
2- عامل معلم با 10 ماده.
3- عامل نظام مدرسه ای با 4 ماده.
در این تحقیق مهمترین عوامل ایجاد کننده افت تحصیلی از دیدگاه معلمان عبارت بوده است از 1- ضعف انگیزه و بی هدفی دانش آموزان، 2- توجه روزافزون به مد و آرایش، 3- عدم اعتماد به نفس، 4- عدم ارتباط صحیح با دبیران و کم توجهی بعضی از دبیران به دانش آموزان پر تلاش.
در تحقیقی دیگر جباری (1385) با عنوان «بررسی علل و عوامل افت تحصیلی درس ریاضی دوره راهنمایی از دیدگاه دانش آموزان و دبیران منطقه بندر امام خمینی» که به وسیله ی پرسشنامه ی محقق ساخته 34 سؤالی انجام شد با جامعه ی آماری 1557 نفری دانش آموز و 30 نفر دبیر و نمونه آماری 409 نفری دانش آموزان دوره ی راهنمایی منطقه ی بندر امام خمینی چنین بدست آوردند که:
عامل افت تحصیلی درس ریاضی از دیدگاه دانش آموزان دو عامل مؤثر 1- عامل معلمبا 17 ماده ، 2- عامل شیوه های مطالعه با 6 ماده، مهمترین عوامل و ماده هایی هستند که از دیدگاه
دانش آموزان باعث افت تحصیلی در درس ریاضی می باشند. در این تحقیق مهمترین عوامل ایجاد کننده افت تحصیلی از دیدگاه معلمان عبارت بوده است از عدم ممارست و تمرین کافی دانش آموزان در منزل، کم بودن ساعات تدریس هفتگی، نداشتن علاقه و انگیزه ی تحصیلی در دانش آموزان ، وجود تک ماده (تبصره) در سالهای قبل در درس ریاضی، عدم وجود وسایل کمک آموزشی سمعی- بصری در مدارس، توجه دانش آموزان به مسائل غیر رسمی در حین تدریس معلم، امکانات و فضای آموزشی نامناسب کلاس های درس.
پولادی (1375) در پایان نامه ی خود با عنوان بررسی عوامل افت تحصیلی در دبیرستان های پسرانه شهرستان اهواز که بوسیله ی پرسشنامه انجام گرفت با جامعه آماری کلیه ی دانش آموزان پسر اول تا چهارم رشته های مختلف دبیرستانهای پسرانه شهرستان اهواز در سال تحصیلی 73-72 و نمونه ی آماری 400 نفر 10 عامل به عنوان عوامل مهم افت تحصیلی در دبیرستانهای اهواز استخراج شد. که در مجموع این 10 عامل به مقدار 47% از کل واریانس افت تحصیلی را تعیین می کنند عناوین 10 عامل انتخاب شده عبارتند از:
1- مسائل مربوط به برنامه ریزی آموزشی.
2- مشکلات خانوادگی و سلامتی.
3- مشکلات محیطی – آموزشگاهی.
4- مسائل مربوط به رشد.
5- مسائل اجتماعی- رفتاری.
6- مسائل مربوط به امتحان.
7- مسائل مربوط به کتب درسی.
8- مسائل آموزشی.
9- مسائل عمومی.
10- اختلافات خانوادگی.
الف: تحقیقات انجام شده در خارج از کشور عبارتند از :
1-یکی از مهمترین مطالعات در این زمینه توسط کوپر در سال 1971 انجام شده است.یافته های کوپر نشان میدهد :1- فراگیری مهارت تحصیلی بطور شخص میزان خود خود پنداره فرد را افزایش میدهد.
2- انهایی که مهارتهایی را که قبلا"یادگرفته بودند و وقتشان را در تمرین می گذرانند خود پنداره روانی خود را حفظ کرده ولی پیشرفتشان قابل ذکر نبود.
3-افرادیکه صاحب عملکرد بالایی در یک زمینه تحصیل هستند از خود پنداره بالاتری نسبت به انان که در سطح پایین تری هستند برخوردار باشند.
ب: تحقیق دیگری مربوط به جوزف جی گروبر از دانشگاه کنتاکی است.
به علت طولانی بودن نتایج تحقیق و اینکه نتایج این تحقیق از حوصله این خلاصه خارج است ،پیشنهاد میشود در این مورد به اصل تحقیق مراجعه شود.
ج: تحقیقات کولین و اسنایدر در سال 1975 بر روی دانش آموزان و با پیشرفت تحصیلی بالا و و دانش آموزان افت تحصیلی پایین حاکی است که:
1-دانش آموزان با پیشرفت تحصیلی نسبت به دانش اموزان با افت تحصیلی نگرش مثبت تری نسبت به روحیه اشان دارند.
2-یک ارتباط مثبت بین نگرش خود،نسبت به بدن و شرکت انان در مدارس و کلاس های جبرانی وجود دارد.
3-تجزیه و تحلیل خود پنداره دانش آموزان با پیشرفت تحصیلی و دانش اموزان با افت تحصیلی و مطالعات مربوط به تصور خود از بدن نشانگر یک ارتباط مثبت بین خود پنداره و عزت نفس و ارتباطی منفی بین اضطراب و ایمنی فرد،خصوصا" در دانش آموزان می باشد.
4-تحقیقات فالکنین نشان میدهد:
1-نمرات دانش آموزان در تمام حوزه های خود پنداره به نحو معنا داری بهتر و بیشتر از نمرات غیر دانش آموزان با پیشرفت تحصیلی دارد.