چکیده
موضوعی که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته عبارست است از مقایسه عملکرد تحصیلی دانش آموزان دارای والدین فرهنگی و غیر فرهنگی متوسطه در شهرستان ایذه .
در این رابطه فرضیه های مورد نظر عبارتند از اینکه بین دانش آموزان دختر دارای والدین ( پدر و مادر ) شاغل فرهنگی و غیر فرهنگی از لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد . و فرضیه دوم عبارت است از اینکه بین دانش آموزان پسر دارای والدین شاغل فرهنگی و غیر فرهنگی از لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد .
فرضیه سوم : بین دانش آموزان دختر دارای مادران شاغل فرهنگی و غیر فرهنگی از لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد .
فرضیه چهارم : بین دانش آموزان پسر دارای مادران شاغل فرهنگی و غیر فرهنگی از لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد.
فرضیه پنجم: بین دانش آموزان دختر دارای پدران شاغل فرهنگی و غیر فرهنگی از لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد .
فرضیه ششم : بین دانش آموزان پسر دارای پدران شاغل فرهنگی و غیرفرهنگی از لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد .
جامعه آماری در این تحقیق 12812 نفر بوده که تعداد 200 نفر بعنوان نمونه ای انتخاب شده ا ند .
100 نفر دانش آموز دختر ، که از این تعداد 50 نفر با والدین فرهنگی و 50 نفر با والدین غیر فرهنگی مورد مطالعه قرار گرفتند .
ملاک در این تحقیق معدل دانش آموزان بوده است .
برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تجزیه و تحلیل واریانس دو راهه و استفاده از آزمونهای پسین با مقایسه های چند گانه استفاده شده است .
نتیجه بدست آمده از این تحقیق این است که بین اشتغال والدین در آموزش و پرورش و عملکرد تحصیلی فرزندان رابطه معنا دار وجود دارد .
لازم به ذکر است فرضیه ششم که عبارت است از بین دانش آموزان پسر دارای پدران شاغل فرهنگی و غیر فرهنگی از لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد . این فرضیه تأیید نشده است
چون تحقیق انجام شده در مقطع متوسطه بوده لذا برای رسیدن به نتایج مشابه یا غیر آن پیشنهاد می شود که علاقمندان به این موضوع تحقیق را در مقاطع پایین تر مورد بررسی قرار دهند .
بیان مسئله
باید دانست که عوامل متعددی بر نگرش کودک ازخود و اعضای خانواده ی خود مؤثر است، از آن جمله می توان به عوامل اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی حاکم بر خانواده اشاره کرد که ارتباط مستقیم با سطح سواد و تحصیلات خانواده دارد. شخص باسواد امکان سلامت اقتصادی و تصمیم گیری بیشتری دارد و چنین انسانی نسبت به خود و فکر و فرهنگ جامعه بصیرت بیشتری دارد. سواد و تحصیلات، از دیدگاه اقتصادی، افراد را بهسوی رشد و توسعهی درونزاد و خلاق و هماهنگ با اجتماع و کشور هدایت می کند و از دیدگاه تخصصی، جامعه را موفق می سازد، افراد بزرگسال به عنوان عامل اساسی تولید، حتی با یک اصطلاح اقتصادی خاص که همان جمعیت فعال یا نیروی کار می باشد، مشخص میشوند.با توجه به آمار موجود، گسترش سواد کاهش رشد جمعیت و همچنین توسعه ی اقتصادی و اجتماعی و پیشرفت دانش و ... را تسهیل نموده است. تنها جوامعی توانستهاند مشکلات خود در زمینه های تغذیه، مسکن، پوشاک، بهداشت و آموزش را از میان بردارند که از سطح بالای سواد برخوردار باشند.بی سوادی، نه تنها پدیده ای قابل تأسف است، بلکه علامتی است در کنار علائم دیگر که نشان دهنده ی از خود بیگانگی میباشد و منجر به عقب ماندگی می شود. این عقب ماندگی در تعلیم و تربیت، خود معلول شالوده های نامتناسب اقتصادی و اجتماعی است و رابطه ی مستقیم با فقر عمومی و کمبود وسایل کافی به ویژه نداشتن معلم و مدرسه است.
سواد و تحصیلات خانواده یکی از عوامل مهم پیشرفت بشر در جهان امروز است. پیشرفت تکنولوژی، صنعت، بهداشت و علوم مختلف مدیون این عامل مهم است.
بی سوادی در تمام ابعاد زندگی انسان می تواند تأثیر بسزایی داشته باشد، مخصوصاً در بهداشت، رشد اقتصادی، رشد فرهنگی، رشد و تربیت فرزندان، بی نظمی و ناهنجاری کودکان، رشد اشتغال و غیره مطالعات نشان داده است که هرچه آسیب های روانی بیشتر باشد، موقعیت اجتماعی شخص را پایین تر می آورد و عواملی چون فقر، بی کاری، تعداد فرزندان، اعتیاد، طلاق و ... که همه موجب پایین آمدن موقعیت اجتماعی و فرهنگی شخص می شود و آشفتگی ها یا آسیب های روانی را به وجود می آورد معمولاً افرادی که در سطح پایین اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زندگی می کنند، سطح تحصیلات کمتری نسبت به افراد همسال خود دارند و میزان تحصیلات در این خانواده ها به شدت اُفت پیدا می کند.
در حقیقت در برخی از این خانواده ها، سواد مقوله ی بیگانه ای است.
تأثیر عمیقی که این موقعیت اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی پایین، بر روی افراد خانواده و جامعه برجا می گذارد، موجب بی نظمی و آشفتگی روانی می گردد، البته این آشفتگی روانی را در طبقات مختلف جامعه می توان دید.
شیوه های انحرافی ایجاد علایم روانی بیماری اقدام به خودکشی بستری شدن قطع ارتباط با واقعیت، در طبقات پایین اجتماع، بیشتر دیده می شود.
مسائل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، به عنوان پیش فرض این مشکل مطرح است و در واقع هدف بررسی اثرات اقتصادی اجتماعی این مسئله به عنوان یک متغیر مهم بر وضعیت روانی است. در این جا سواد و تحصیلات را به عنوان یک متغیر ملاک، لحاظ نموده که قابل سنجش بیشتری است.
اهمیت و ضرورت تحقیق:
اهمیت این پژوهش در آن است که با شناخت عمیق تر و بیش تر دانش آموز و دانستن مسائل و ویژگی های خاص هر گروه از کودکان و نوجوانان، نخست قادر به تشخیص آنها از سایر کودکان می شویم و دوّم ارائهی راه حل ها و راهنمایی های مناسب، جهت رفع و یا حداقل، بهبود مشکلات این گروه از دانش آموزان می باشد.
از آنجایی که سواد و سطح تحصیلات خانواده،میزان بداخلاقی و خوش اخلاقی خانواده ، موقعیت اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، بر سلامت روانی، تأثیر بسزایی دارد و از آنجایی که سلامت روانی و یا آشفتگی روانی، بر آموزش و پرورش و بهداشت روحی و روانی و رشد و تربیت دانش آموز تأثیر دارد، می بایست شناخت عمیق تری از سطح سواد و تحصیلات و طبقات مختلف اجتماعی بهدست آوریم و به اضطراب ها، ترس ها، مشکلات خانوادگی کودک و حتی غنا و فقر کودک، پی برده و در جهت خدمت صحیح تر به کودکان استفاده کنیم.
اهداف تحقیق:
هدف این بررسی، شناخت ویژگی های خانواده ی دانش آموز بی سواد و با سواد و تحصیل کرده و مقایسه ی آن با یکدیگر در جهت دستیابی به ویژگی های روانی این دانش آموز و نگرش آن هانسبت به خود و نسبت به فضای حاکم بر خانواده می باشد.
بدیهی است با شناخت بهتر ویژگی های این افراد به لحاظ عاطفی و نیز آگاهی یافتن از علل و عوامل ناهنجاری ها و آسیب های روانی، می توان گام های مؤثری در جهت رفع مشکلات آنان برداشت.
متغیر های تحقیق
در این پژوهش به بررسی میزان سواد دار بودن و یا کم سواد و یا بی سواد بودن خانواده های دانش آموزان مقطه ابتدایی شهرستان ایذه مورد بررسی قرار می گیرد.و برای رسیدن به این هدف متغیرهای ناهمسان خانواده، بی سوا، کم سواد، باسواد، دانش آموزان، و میزان راهبرد و پیشرفت و روحیه روانی دانش آموزان را به عنوان متغیر مستقل و تاثیر پذیر در نظر گرفته شده اند که با شاخص سازی کردن این متغیرها رابطه آنها با ناسازگاری و بی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مورد بررسی قرار می گیرد.
فرضیهی تحقیق
1 در دانش آموزان راهنمایی پسران که والدین آن ها تحصیلات بالا تری دارند،ناهنجاری رفتاری کمتری نسبت به دیگران وجود دارد.
2 در دانش آموزان راهنمایی پسران که مخصوصاً مادر آن ها تحصیلات بالاتری دارند، ناهنجاری رفتاری کمتری نسبت به دیگران که مادرانشان بی سواد و یا کم سواد هستند وجود دارد.
3 در دانش آموزان راهنمایی پسران که پدر آن ها تحصیلات بالاتری دارند ناهنجاری رفتاری کم تری نسبت به دیگران که پدرانشان بی سواد و یا کم سواد هستند وجود دارد.
4 در دانش آموزان راهنمایی پسران که والدین آنها هردو بی سواد و یا کم سواد هستند، ناهنجاری رفتاری بیشتری نسبت به دیگران وجود دارد.
فرضیه های تحقیق :
در این پژوهش با توجه به اهداف این طرجح تحقیق چند فرضیه تدوین شده است که به شرح زیر می باشند :
بین سواد پدر خانواده و تحصیل دانش آموز رابطه معنی داری وجود دارد.
بین اخلاق والدین در خانواده و تحصیلی دانش آموز در مدرسه رابطه معنی داری وجود دارد.
بین ناسازگاری خانواده (بد اخلاقی پدر و مادر) با پیشرفت آن روز دانش آموز رابطه معنی داری وجود دارد.
فرضیه اول:( بین دانش آموزان دختر دارای والدین ( پدر و مادر) باسواد و بی سواد از لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد).
فرضیه دوم: (بین دانش آموزان پسر دارای والدین باسواد و بی سواداز لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد).
فرضیه سوم: (بین دانش آموزان دختر دارای مادران باسواد و بی سواد از لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد).
فرضیه چهارم:(بین دانش آموزان پسر دارای مادران باسواد و بی سواد از لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد).
فرضیه پنجم: (بین دانش آموزان دختر دارای پدران شاغل باسواد و بی سواد از لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد
فرضیه ششم:(بین دانش آموزان پسر دارای پدران شاغل باسواد و بی سواد از لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد.
ادبیات و پیشینه تحقیق :
اندیشهی بشر همواره نعمتی گران قدر بوده است. این وجه افتراق با سایر موجودات سبب شده است، تا انسان در رهگذر تاریخ و در طول زمان به تکامل رهنمون شود. آدمی، از آغاز پا نهادن به این کره ی خاکی با مشاهده ی پدیدهها، مفاهیم و تصورات اولیه ای در ذهن خویش یافت، سپس در پی مفاهیم اسباب و علل پیدایش پدیده ها و رویدادها و تحولات، به تفکر و تجربه روی آورد و در هر مرحله گامی پیشتر فرا نهاد.
خط و زبان، از ابداعات مهمی است که بعدها توسط بشر پدید آمد و انتقال تجربه ها و تفکرات افراد به یکدیگر را میسّر ساخت. بدین ترتیب، دانش ناچیز بشر در دوران های اولیه به دوران بعد لبریز شده و در سیر تکاملی خود پیچیده تر و جامع تر گشت. اکنون گنجینهی گران بهای بشر، علم و دانش که دستاورد قرن ها مرارت و تلاش خستگی نا پذیر بشری است در قالب کتاب ها، نشریه ها و نوشته های گوناگون در آمده است.
برای ورود به این حوزه و دستیابی به این ذخایر نیز، کلیدی جز درک و فهم و توانایی خواندن و نوشتن و تحصیلات، شناخته نشده است؛ و اگر چه کسب مهارت های خواندن و نوشتن، خود به معنای شعور و آگاهی نیست، لیکن ابزارهایی مؤثر در راه رشد و تعالی انسان خواهد بود.
بی سوادی با فقر و ناهنجاری، پیوند مستقیم دارد و در محروم ترین مناطق کشورهایی که دچار کمبود منابع طبیعی هستند، در بین فراموش شده ترین، گروه های انسانی و کسانی که از نارسایی ها و کمبودهای مهم و اساسی مانند: غذا، بهداشت، مسکن، بیکاری و... رنج می برند به گسترده ترین شکل ممکن وجود دارد.
تداوم بی سوادی سدی عظیم در راه توسعه است و مانع از آن می شود که میلیون ها نفر مرد و زن، عنان زندگی خود را در دست بگیرند.چکیده
موضوعی که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته عبارست است از مقایسه عملکرد تحصیلی دانش آموزان دارای والدین فرهنگی و غیر فرهنگی متوسطه در شهرستان ایذه .
در این رابطه فرضیه های مورد نظر عبارتند از اینکه بین دانش آموزان دختر دارای والدین ( پدر و مادر ) شاغل فرهنگی و غیر فرهنگی از لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد . و فرضیه دوم عبارت است از اینکه بین دانش آموزان پسر دارای والدین شاغل فرهنگی و غیر فرهنگی از لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد .
فرضیه سوم : بین دانش آموزان دختر دارای مادران شاغل فرهنگی و غیر فرهنگی از لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد .
فرضیه چهارم : بین دانش آموزان پسر دارای مادران شاغل فرهنگی و غیر فرهنگی از لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد.
فرضیه پنجم: بین دانش آموزان دختر دارای پدران شاغل فرهنگی و غیر فرهنگی از لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد .
فرضیه ششم : بین دانش آموزان پسر دارای پدران شاغل فرهنگی و غیرفرهنگی از لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد .
جامعه آماری در این تحقیق 12812 نفر بوده که تعداد 200 نفر بعنوان نمونه ای انتخاب شده ا ند .
100 نفر دانش آموز دختر ، که از این تعداد 50 نفر با والدین فرهنگی و 50 نفر با والدین غیر فرهنگی مورد مطالعه قرار گرفتند .
ملاک در این تحقیق معدل دانش آموزان بوده است .
برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تجزیه و تحلیل واریانس دو راهه و استفاده از آزمونهای پسین با مقایسه های چند گانه استفاده شده است .
نتیجه بدست آمده از این تحقیق این است که بین اشتغال والدین در آموزش و پرورش و عملکرد تحصیلی فرزندان رابطه معنا دار وجود دارد .
لازم به ذکر است فرضیه ششم که عبارت است از بین دانش آموزان پسر دارای پدران شاغل فرهنگی و غیر فرهنگی از لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد . این فرضیه تأیید نشده است
چون تحقیق انجام شده در مقطع متوسطه بوده لذا برای رسیدن به نتایج مشابه یا غیر آن پیشنهاد می شود که علاقمندان به این موضوع تحقیق را در مقاطع پایین تر مورد بررسی قرار دهند .
بیان مسئله
باید دانست که عوامل متعددی بر نگرش کودک ازخود و اعضای خانواده ی خود مؤثر است، از آن جمله می توان به عوامل اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی حاکم بر خانواده اشاره کرد که ارتباط مستقیم با سطح سواد و تحصیلات خانواده دارد. شخص باسواد امکان سلامت اقتصادی و تصمیم گیری بیشتری دارد و چنین انسانی نسبت به خود و فکر و فرهنگ جامعه بصیرت بیشتری دارد. سواد و تحصیلات، از دیدگاه اقتصادی، افراد را بهسوی رشد و توسعهی درونزاد و خلاق و هماهنگ با اجتماع و کشور هدایت می کند و از دیدگاه تخصصی، جامعه را موفق می سازد، افراد بزرگسال به عنوان عامل اساسی تولید، حتی با یک اصطلاح اقتصادی خاص که همان جمعیت فعال یا نیروی کار می باشد، مشخص میشوند.با توجه به آمار موجود، گسترش سواد کاهش رشد جمعیت و همچنین توسعه ی اقتصادی و اجتماعی و پیشرفت دانش و ... را تسهیل نموده است. تنها جوامعی توانستهاند مشکلات خود در زمینه های تغذیه، مسکن، پوشاک، بهداشت و آموزش را از میان بردارند که از سطح بالای سواد برخوردار باشند.بی سوادی، نه تنها پدیده ای قابل تأسف است، بلکه علامتی است در کنار علائم دیگر که نشان دهنده ی از خود بیگانگی میباشد و منجر به عقب ماندگی می شود. این عقب ماندگی در تعلیم و تربیت، خود معلول شالوده های نامتناسب اقتصادی و اجتماعی است و رابطه ی مستقیم با فقر عمومی و کمبود وسایل کافی به ویژه نداشتن معلم و مدرسه است.
سواد و تحصیلات خانواده یکی از عوامل مهم پیشرفت بشر در جهان امروز است. پیشرفت تکنولوژی، صنعت، بهداشت و علوم مختلف مدیون این عامل مهم است.
بی سوادی در تمام ابعاد زندگی انسان می تواند تأثیر بسزایی داشته باشد، مخصوصاً در بهداشت، رشد اقتصادی، رشد فرهنگی، رشد و تربیت فرزندان، بی نظمی و ناهنجاری کودکان، رشد اشتغال و غیره مطالعات نشان داده است که هرچه آسیب های روانی بیشتر باشد، موقعیت اجتماعی شخص را پایین تر می آورد و عواملی چون فقر، بی کاری، تعداد فرزندان، اعتیاد، طلاق و ... که همه موجب پایین آمدن موقعیت اجتماعی و فرهنگی شخص می شود و آشفتگی ها یا آسیب های روانی را به وجود می آورد معمولاً افرادی که در سطح پایین اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زندگی می کنند، سطح تحصیلات کمتری نسبت به افراد همسال خود دارند و میزان تحصیلات در این خانواده ها به شدت اُفت پیدا می کند.
در حقیقت در برخی از این خانواده ها، سواد مقوله ی بیگانه ای است.
تأثیر عمیقی که این موقعیت اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی پایین، بر روی افراد خانواده و جامعه برجا می گذارد، موجب بی نظمی و آشفتگی روانی می گردد، البته این آشفتگی روانی را در طبقات مختلف جامعه می توان دید.
شیوه های انحرافی ایجاد علایم روانی بیماری اقدام به خودکشی بستری شدن قطع ارتباط با واقعیت، در طبقات پایین اجتماع، بیشتر دیده می شود.
مسائل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، به عنوان پیش فرض این مشکل مطرح است و در واقع هدف بررسی اثرات اقتصادی اجتماعی این مسئله به عنوان یک متغیر مهم بر وضعیت روانی است. در این جا سواد و تحصیلات را به عنوان یک متغیر ملاک، لحاظ نموده که قابل سنجش بیشتری است.
اهمیت و ضرورت تحقیق:
اهمیت این پژوهش در آن است که با شناخت عمیق تر و بیش تر دانش آموز و دانستن مسائل و ویژگی های خاص هر گروه از کودکان و نوجوانان، نخست قادر به تشخیص آنها از سایر کودکان می شویم و دوّم ارائهی راه حل ها و راهنمایی های مناسب، جهت رفع و یا حداقل، بهبود مشکلات این گروه از دانش آموزان می باشد.
از آنجایی که سواد و سطح تحصیلات خانواده،میزان بداخلاقی و خوش اخلاقی خانواده ، موقعیت اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، بر سلامت روانی، تأثیر بسزایی دارد و از آنجایی که سلامت روانی و یا آشفتگی روانی، بر آموزش و پرورش و بهداشت روحی و روانی و رشد و تربیت دانش آموز تأثیر دارد، می بایست شناخت عمیق تری از سطح سواد و تحصیلات و طبقات مختلف اجتماعی بهدست آوریم و به اضطراب ها، ترس ها، مشکلات خانوادگی کودک و حتی غنا و فقر کودک، پی برده و در جهت خدمت صحیح تر به کودکان استفاده کنیم.
اهداف تحقیق:
هدف این بررسی، شناخت ویژگی های خانواده ی دانش آموز بی سواد و با سواد و تحصیل کرده و مقایسه ی آن با یکدیگر در جهت دستیابی به ویژگی های روانی این دانش آموز و نگرش آن هانسبت به خود و نسبت به فضای حاکم بر خانواده می باشد.
بدیهی است با شناخت بهتر ویژگی های این افراد به لحاظ عاطفی و نیز آگاهی یافتن از علل و عوامل ناهنجاری ها و آسیب های روانی، می توان گام های مؤثری در جهت رفع مشکلات آنان برداشت.
متغیر های تحقیق
در این پژوهش به بررسی میزان سواد دار بودن و یا کم سواد و یا بی سواد بودن خانواده های دانش آموزان مقطه ابتدایی شهرستان ایذه مورد بررسی قرار می گیرد.و برای رسیدن به این هدف متغیرهای ناهمسان خانواده، بی سوا، کم سواد، باسواد، دانش آموزان، و میزان راهبرد و پیشرفت و روحیه روانی دانش آموزان را به عنوان متغیر مستقل و تاثیر پذیر در نظر گرفته شده اند که با شاخص سازی کردن این متغیرها رابطه آنها با ناسازگاری و بی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مورد بررسی قرار می گیرد.
فرضیهی تحقیق
1 در دانش آموزان راهنمایی پسران که والدین آن ها تحصیلات بالا تری دارند،ناهنجاری رفتاری کمتری نسبت به دیگران وجود دارد.
2 در دانش آموزان راهنمایی پسران که مخصوصاً مادر آن ها تحصیلات بالاتری دارند، ناهنجاری رفتاری کمتری نسبت به دیگران که مادرانشان بی سواد و یا کم سواد هستند وجود دارد.
3 در دانش آموزان راهنمایی پسران که پدر آن ها تحصیلات بالاتری دارند ناهنجاری رفتاری کم تری نسبت به دیگران که پدرانشان بی سواد و یا کم سواد هستند وجود دارد.
4 در دانش آموزان راهنمایی پسران که والدین آنها هردو بی سواد و یا کم سواد هستند، ناهنجاری رفتاری بیشتری نسبت به دیگران وجود دارد.
فرضیه های تحقیق :
در این پژوهش با توجه به اهداف این طرجح تحقیق چند فرضیه تدوین شده است که به شرح زیر می باشند :
بین سواد پدر خانواده و تحصیل دانش آموز رابطه معنی داری وجود دارد.
بین اخلاق والدین در خانواده و تحصیلی دانش آموز در مدرسه رابطه معنی داری وجود دارد.
بین ناسازگاری خانواده (بد اخلاقی پدر و مادر) با پیشرفت آن روز دانش آموز رابطه معنی داری وجود دارد.
فرضیه اول:( بین دانش آموزان دختر دارای والدین ( پدر و مادر) باسواد و بی سواد از لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد).
فرضیه دوم: (بین دانش آموزان پسر دارای والدین باسواد و بی سواداز لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد).
فرضیه سوم: (بین دانش آموزان دختر دارای مادران باسواد و بی سواد از لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد).
فرضیه چهارم:(بین دانش آموزان پسر دارای مادران باسواد و بی سواد از لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد).
فرضیه پنجم: (بین دانش آموزان دختر دارای پدران شاغل باسواد و بی سواد از لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد
فرضیه ششم:(بین دانش آموزان پسر دارای پدران شاغل باسواد و بی سواد از لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد.
ادبیات و پیشینه تحقیق :
اندیشهی بشر همواره نعمتی گران قدر بوده است. این وجه افتراق با سایر موجودات سبب شده است، تا انسان در رهگذر تاریخ و در طول زمان به تکامل رهنمون شود. آدمی، از آغاز پا نهادن به این کره ی خاکی با مشاهده ی پدیدهها، مفاهیم و تصورات اولیه ای در ذهن خویش یافت، سپس در پی مفاهیم اسباب و علل پیدایش پدیده ها و رویدادها و تحولات، به تفکر و تجربه روی آورد و در هر مرحله گامی پیشتر فرا نهاد.
خط و زبان، از ابداعات مهمی است که بعدها توسط بشر پدید آمد و انتقال تجربه ها و تفکرات افراد به یکدیگر را میسّر ساخت. بدین ترتیب، دانش ناچیز بشر در دوران های اولیه به دوران بعد لبریز شده و در سیر تکاملی خود پیچیده تر و جامع تر گشت. اکنون گنجینهی گران بهای بشر، علم و دانش که دستاورد قرن ها مرارت و تلاش خستگی نا پذیر بشری است در قالب کتاب ها، نشریه ها و نوشته های گوناگون در آمده است.
برای ورود به این حوزه و دستیابی به این ذخایر نیز، کلیدی جز درک و فهم و توانایی خواندن و نوشتن و تحصیلات، شناخته نشده است؛ و اگر چه کسب مهارت های خواندن و نوشتن، خود به معنای شعور و آگاهی نیست، لیکن ابزارهایی مؤثر در راه رشد و تعالی انسان خواهد بود.
بی سوادی با فقر و ناهنجاری، پیوند مستقیم دارد و در محروم ترین مناطق کشورهایی که دچار کمبود منابع طبیعی هستند، در بین فراموش شده ترین، گروه های انسانی و کسانی که از نارسایی ها و کمبودهای مهم و اساسی مانند: غذا، بهداشت، مسکن، بیکاری و... رنج می برند به گسترده ترین شکل ممکن وجود دارد.
تداوم بی سوادی سدی عظیم در راه توسعه است و مانع از آن می شود که میلیون ها نفر مرد و زن، عنان زندگی خود را در دست بگیرند.