بیان مسئله
حضور یک فرزند با هوش و درسخوان در خانواده که از همان سالهای اول تحصیل قابل تشخیص است، وظیفه والدین و به خصوص مادر را صد چندان میکند. متأسفانه مادران وظیفه خود را در این میبینند که بالای سر فرزندشان بایستند، تا او مشقهایش را بنویسد، از او درس بپرسند، دیکته بگویند و یا حتی بعضی از کارهای درسی فرزندشان را انجام دهند.
هدف و تمرکز همه این فعالیتها- فرزند- است، اما این کارها تا چه زمانی میتواند موثر باشد؟ چند درصد از والدین از چنین روشهایی به نتایج موثر و ماندگاری میرسند؟
مادرانی که علاقهمند به پیشرفت مستمر و واقعی فرزندشان هستند، باید جهت قسمتی از فعالیتها را به طرف خود برگردانند. مادران باید پا به پای فرزندان، پیش روند، اما نه در امور درسی، بلکه در رشد فکری و فرهنگی.
یک مادر منطقی، در وهله اول انتظار خودش را از خود بالا میبرد و به آنچه دارد قانع نمیشود. او همه وقتش را به امور روزمره و خنثی اختصاص نمیدهد بلکه در تربیت فرزند، وقتهایش را به زمانهایی برای سرگرمی و زمانهایی برای ارتقای اندیشه تقسیم میکند.
هدف این پژوهش بررسی عوامل موثر بروضعیت تحصیلی دانشآموزان است. برای دست یابی به این هدف،متغیرهای گوناگون مرتبط با عملکرد تحصیلی اعم از متغیرهای فردی وشخصیتی دانشآموزان ، متغیرهای مربوط به عوامل آموزشی از قبیل نگرش به رفتار معلم، مدیر، مشاور، امکانات آموزشی آموزشگاه و متغیرهای خانوادگی، از قبیل نوع روابط باسرپرست، تعداد خانوار و... را شناسایی و از طریق تدوین فرضیه، ارتباط این متغیرها را با وضعیت تحصیلی دانشآموزان ، شد .
اهداف و ضرورت تحقیق:
هدف کلی تحقیق: مقابررسی تاثیر مستمر اولیاء و مربیان در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی در شهرستان ایذه بوده است.
اهداف ویژه تحقیق:
بین دانش آموزانی که خانواده فعالی در بخش انجمن اولیا و دانش آموزانی که خانوادهایشان غیر فعال هستند چه واکنشی در مدرسه دارند
در بعد و مسئله تحصیلی دانش آموزان چه تاثیری می تواند انجمن اولیا و مربیان بگذارد
- بین دانش آموزان دختر دارای مادران شاغل فرهنگی و غیر فرهنگی از لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد.
- آیا ترغیب خانواده ها به شرکت مستمر در کلاس های آموزش خانوادهو همیاری و هم فکری در روحیه دانش آموزان از نظر روانشناسی کودمات چه تاثیر مثبتی و احیاناً منفی می گذارد .
- هماهنگی معلمان و مدیران و بخش های اداری و تربیتی بخصوص پرورش با خانواده ها و تعیین ببرنامه ریزی هماهنگ و هم سوع در آینده نگری دانش آموزان
اهمیت و ضرورت تغییر نگرش
تاریخ با ملّت بزرگی که نمی تواند نیازهای تربیتی شهروندان خود را رفع کند خوب تا نخواهد کرد.
در صورت وجود ویژگی های زیر رهبران تربیتی و آموزشی از پس پیچیدگی جهان امروز بر خواهند آمد. این ویژگی ها شامل:
1- بینش استراتژیک
2- رویکرد جهانی به معضلات کنونی
3- توان نوآوری و انطباق با تغییر
4- برخورد اخلاقی با مسائل
5- توان بالای یادگیری
6- توان بالای تغییر ذهنیت و فکرو انعقاد پذیری
7- توان آگاه کردن مردم
8- تمایل به ایجاد نظام مشارکتی و پاسخگو
با داشتن چنین ویژگیهایی هدف بزرگ آموزش و پرورش یعنی آموختن، یادگیری در زندگی و از زندگی، و فهمیدن جهان در حال تغییر تحقق می یابد و این مدیران نظام های آموزشی را مورد بازسازی قرار می دهد.
متغیر های تحقیق
نوع تحقیق، پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل،دانشآموزان شاهد مقطع راهنمایی شهرستان ایذه است. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه است.
نتایج حاکی ازآن است که:
1- بین تحصیلات والدین با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ارتباط معناداری وجود دارد.
2- رابطه عاطفی مناسب و خوب بین دانش آموزومادر موجب افزایش پیشرفت تحصیلی در دانش آموزمی شود.
3- ازدواج مجدد مادر تاثیر منفی بروضعیت تحصیلی، عزت نفس و افسردگی دانش آموز ندارد.
4- شاغل بودن مادر تاثیر مثبتی بروضعیت تحصیلی فرزندان دارد.
5- ارزیابی دانش آموز از عوامل آموزشی نظیر معلم، مدیر، مشاور، آموزشگاه و محیط آموزشی برعملکرد تحصیلی او تاثیرمیگذارد.
6- تربیت تولد در دانشآموزان شاهد، ارتباطی با پیشرفت تحصیلی، عزت نفس وافسردگی ندارد.
7- بین عملکرد تحصیلی، عزت نفس و افسردگی دانشآموزان شاهد ساکن در مجتمع های مسکونی بنیاد شهید انقلاب اسلامی، تفاوت معنا داری وجود ندارد. اما بین رضایتمندی از سکونت در مجتمع و پیشرفت تحصیلی رابطه معناداری وجود دارد.
8- وجود دوستان صمیمی و همکلاسی پیشرفت تحصیلی رامی افزاید.
9-دانشآموزان پسر،افسردگی کمتری نسبت به دختران شاهددارند.
10- باوجودی که میزان افسردگی در دختران شاهد بیش از پسران می باشد،اما عملکرد تحصیلی دختران بهتر از پسران بوده است.
11- بین عزت نفس وپیشرفت تحصیلی دانشآموزان درتمام پایه ها، ارتباط معنا داری وجود داشته است.
فرضیه تحقیق
در این تحقیق ، محقق در صدد است که مقایسه عملکرد تحصیلی دانش آموزان دارای والدین شاغل فرهنگی و غیر فرهنگی مقطع راهنمایی پسرانه در مدارس شهرستان ایذه از طریق پرسش شوندگان مورد تجزیه و تحلیل و ارزیابی قرار دهد و از روش اسناد ومدارک موجود مشخص نماید ..
بین دانش آموزان پسر دارای والدین شاغل فرهنگی و غیر فرهنگی از لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد .
بین دانش آموزان دختر دارای مادران شاغل فرهنگی و غیر فرهنگی از لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد .
بین دانش آموزان دختردارای پدر فرهنگی وغیر فرهنگی از لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد.
بین دانش آموزان پسر دارای پدر فرهنگی و غیر فرهنگی از لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد .
تفاوت نظام اجتمایی مدنی در دانش آموزان پسر دارای ولدین شاغل ودانش آموزان پسر غیر وادین شاغل .
بررسی و ارزایابی یک سال تحصیلی (9ماه) بین این دو قشر پسران دارای والدین غیر شاغل و شاغل از نظر لیست و بارم نمرات.
بررسی و نگرش بین حضور مستمر وادین شاغل و غیر شاغل در مدارس و ایفای نقش در مدارس فرزندان.
نقش معلمان ضمن تقویت ارزشهای معنوی و انسانی، استعداد و توانایی فرد رابرای فهمیدن، قضاوت کردن، تفکر انتقادی و اظهار عقیده پرورش می دهند.
ادبیات و پیشینه تحقیق :
نتایج چندین مطالعه، همبستگی شایان توجهی (6/0-4/0) بین پیشرفت تحصیلی و خودپنداره توانایی را نشان داده است (بروک اور2، 1981: مارش3،1984؛ اسکالویک4، 1986). بین نقش انجمن اولیا و مربیان 3/0 تا 4/0 یافته شده است (روبین5 1978؛ اسکالویک، 1984، 1986) . از طرف دیگر هانسفورد6 (1982) طی تحقیق خود رابطه معناداری (همبستگی در حدود 6/0) بین خود پنداره توانایی و عزت نفس کلی به دست آورد (بیابانگرد، 1380).
بر اساس یک الگوی منطقی هر فردی می تواند چهار الگوی احتمالی علّی را مطرح کند که هر یک از آن ها را می توان به صورت نظری مورد بحث قرار داد (اینارام7 و همکاران، 1990 به نقل از میرعلی یاری، 1379).
الف علت ب : بر اساس اصل ارزیابی انجام شده (روزنبرگ، 1979) فردی ممکن است پیش بینی نماید که پیشرفت تحصیلی و نقش انجمن اولیاء بر خودپنداره اش، از طریق ارزیابی های دیگر افراد مهم تأثیر می گذارد. شبیه همین پیش بینی ممکن است بر اساس تئوری مقایسه اجتماعی انجام شود ( فستینگر1، 1954) . طبق این تئوری، پیش بینی فرد به عملکردش درگروه اجتماعی مورد مقایسه ( به ویژه در میان همکلاسان که اهمیت زیادی دارند)، بستگی دارد. (راجرز، اسمیت و کلمین، 1987). مطابق نظر(دیویس، 1978) دانش آموزان ممکن است در صورتی که خودشان را با اکثریت همکلاسی هایشان مقایسه نمایند، اشتیاق نسبتاً پایینی داشته باشند. پارکر و مارش (1984) نیز نظری مشابه همین نظر، از طریق فرضیه «چهارچوب داوری»2 مطرح می نماید. مطابق این مدل، تغییر خودپنداره احتمالاً پیامد افزایش موفقیت و پیشرفت است تا این که متغیری ضروری برای پیشرفت (میرعلی یاری، 1379) .
روش انجام تحقیق
روش تحقیق علی- مقایسه ای است. جامعه آماری 1109 نفر و نمونه مورد نظر شامل 400 دانش آموز
(135 نفر مدرسه تدین، 255 نفر آزادگان) از دو دبیرستان وابسته به دو ناحیه آموزشی یک و سه شهر آبادان که یکی دارای پیشرفت بالای تحصیل و دیگری دارای پیشرفت پائین تحصیل می باشند. نمونه گیری به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای در جامعه دانش آموزان و سرشماری در جامعه معلمان صورت گرفت. این دو ناحیه از سوی آموزش و پرورش کل استان خوزستان ، بر اساس قبولی خردادماه دانش آموزان، با عنوان نواحی با پیشرفت بالا و پیشرفت پائین معرفی گردیدند.
سپس از هر ناحیه یک مدرسه با نظر اداری آموزش و پرورش همان ناحیه، انتخاب گردید. (مدرسه تدین از ناحیه یک به عنوان مدرسه ای با پیشرفت تحصیلی پائین و مدرسه آزادگان از ناحیه سه به عنوان مدرسهای با پیشرفت تحصیلی بالا).
از طریق پرسشنامه محقق ساخته، اطلاعات مورد نیاز جمع آوری شد. این پرسشنامه شامل 32 سئوال بود که در اختیار دانش آموزان قرار گرفت.
روایی پرسشنامه که توسط اساتید محترم دانشگاه شهید چمران بخش علوم تربیتی و دو تن از اساتید دانشگاه شهید چمران اهواز انجام شد با کسب روایی 7/87% مورد تأیید نهایی قرار گرفت و پایایی پرسشنامه از روش آزمون مجدد انجام شد که ضریب اعتبار آن 95/0 درصد محاسبه شد.
برای تجزیه و تحلیل داده ها ابتدا با استفاده از جدولهای فراوانی، نمودارهای ستونی و بافت نگار، توصیفی از ویژگیهای عمومی (مشخصات فردی)، سئوالهای پرسشنامه و متغیرهای تحقیق ارائه گردید و سپس با استفاده از آزمون t دو نمونه ای و آزمون من-ویتنی تأثیر عوامل آموزشی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دبیرستانهای تدین و آزادگان قرار گرفت.
عمده نتایج بدست آمده نشان می دهد که روشهای تدریس بر پیشرفت تحصیلی ریاضی تأثیر داشته است. و همچنین روش تدریس تمرین و تکرار و پرسش و پاسخ معلمان ریاضی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مؤثر بوده است اما ویژگیهای عمومی تدریس، شیوه تدریس سخنرانی و مباحثه ای در پیشرفت تحصیلی ریاضی تأثیر نداشته است.
عملکرد تحصیلی، (افت یا پیشرفت تحصیلی) تحت تاثیر ابعاد متعدد زیستی، روانی و اجتماعی قرار دارد. این عوامل در چهار گروه، شامل؛ عوامل مربوط به دانش آموز،خانواده،مدرسه،آموزشگاه و عوامل مربوط به اجتماع و محیط خارج از مدرسه دسته بندی می شوند.
هدف این پژوهش بررسی عوامل موثر بروضعیت تحصیلی دانشآموزان شاهد مقطع راهنمایی استان همدان است. محقق برای دست یابی به این هدف،متغیرهای گوناگون مرتبط با عملکرد تحصیلی اعم از متغیرهای فردی وشخصیتی دانشآموزان، متغیرها ی مربوط به عوامل آموزشی از قبیل نگرش به رفتار معلم، مدیر، مشاور، امکانات آموزشی آموزشگاه و متغیرهای خانوادگی، از قبیل نوع روابط باسرپرست، تعداد خانوار و... را شناسایی کرده و از طریق تدوین فرضیه، ارتباط این متغیرها را با وضعیت تحصیلی دانشآموزان شاهد، تبیین نموده است.
ابزار گرد آوری داده ها :
فرم شماره یک هدایت تحصیلی به اضافه کارنامه تحصیلی ترم سوم دانش آموزان، ابزار اصلی تحقیق حاضر بوده اند.