مقدمه :
احساس نیاز به امنیت ، الفت ،محبت ، همراهی و همدردی از جمله مسایل سرشتی و فطری انسان است . نخستین مرجعی که بطور عمیق و ریشه دار ، طبیعی و سالم جوابگوی نیازهای مذکور است ، کانون مصفای خانواده است . خانواده به عنوان اولین نهاد اجتماعی و نخستین پرورشگاه شخصیت های انسانی ، از دیر باز مورد توجه پژوهشگران ، اعم از جامعه شناسان ، روانشناسان و متخصصان تعیلم و تربیت قرار داشته است . رویکرد نظریه پردازان به مسئله تاثیر محیط و عوامل محیطی بر پرورش و رشد قوا و استعدادهای انسان و اهمیت این عوامل در دوران کودکی ، مسئله آموزش والدین را به عنوان یک راه و روش کار مطرح ساخت .
بیان مسئله :
مدارس بعنوان دومین واحد متشکل مکان مناسبی برای بررسی و تنظیم برنامه های متناسب جهت آموزش والدین هستند . نخستین کوششها جهت آموزش والدین از مدارس آغاز شده و هم اینک نیز عمده برنامه برنامه های آموزشی والدین در همین مکانها و با کمک و مساعدت مربیان مدارس و اساتید دانشگاهها صورت می گیرد . در اینجا این سئوال مطرح است که آیا آموزش والدین طی این جند سال که از عمرش می گذرد مفید بوده است ؟ به اظهار متصدیان و برنامه ریزان ، برنامه های آموزش خانواده در مدارس ، آنطور که باید و شاید نتوانسته است به هدف خود برسد و محتاج بررسی و پژوهش عمیقتر و بیشتری است .
اهداف :
هدف پژوهش حاضر ، آگاهی از تاثیر برنامه آموزش خانواده (مادران) در تغییر نگرش والدین (پیشگیری) و کاهش آسیبهای روانی اجتماعی (اضطراب ، افسردگی ، پرخاشگری) دانش آموزان (فرزندان والدین تحت آموزش) بوده است .
سئوالهای پژوهشی :
آیا آموزش خانواده به شیوه بحث و سخنرانی ، نمایش فیلم موجب پیشگیری یا کاهش آسیبهای روانی اجتماعی نوجوانان دختر می شود ؟
همچنین در گزارش سئوالات پژوهشی در قالب فرضیه نیز مطرح شده است . مبنی بر اینکه آموزش خانواده به شیوه بحث و سخنرانی ، نمایش فیلم موجب پیشگیری یا کاهش آسیبهای روانی اجتماعی نوجوانان دختر می شود .
جامعه و نمونه :
جامعه آزمودنیها در این پژوهش عبارت بودند از مادران دانش آموزان مقطع متوسطه شهر ورامین . در این پژوهش نمونه ای به حجم 90 نفر از مادران و همچنین فرزندان آنها (دانش آموزان) مورد بررسی قرار گرفتند که 60 نفر از مادران تحت آموزش خانواده قرار گرفتند (30نفر روش بحث و سخنرانی و 30 نفر از طریق نمایش فیلم) و 30 نفر باقی مانده تحت هیچ شیوه آموزشی قرار نگرفتند . نمونه بر پایه یک نمونه برداری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند .
ابزار گرد آوری داده ها :
در این پژوهش از دو پرسشنامه نگرش سنج (محقق ساخته) و 90 S C L [1][1]برای جمع آوری داده های مورد نیاز استفاده شده است .
روش تجزیه و تحلیل اطلاعات :
در تحلیل داده های حاصل از این پژوهش از روشهای آماری تحلیل واریانس و کوواریانس استفاده شده است .
نتیجه گیری و تفسیر یافته ها :
نتایج حاکی پژوهش نشان داد که : آموزش خانواده موجب تغییر نگرش مادران و در نتیجه پیشگیری و کاهش مشکلات روانی اجتماعی نوجوانان می شود . این نتایج با تحقیقات الدر(1965) و کرسو (1975) هماهنگی دارد ، این پژوهشگران به این نتایج دست یافته بودند که در شرایط یکسان ، فضای خانواده تاثیر جمعی بر رفتار دانش آموزان در مدرسه دارد و دیگر آنکه نتیجه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بطور کلی تا حد زیادی (80درصد) با نگرش مثبت والدین به امر تحصیل همبسته است . از طرف دیگر از بین دو شیوه مورد مطالعه (بحث و سخنرانی و نمایش فیلم ) ، شیوه بحث و سخنرانی تاثیر بیشتری در پیشگیری و کاهش مشکلات نوجوانان داشته است .
پیشنهادات :
پیشنهاد شده است ، آموزش پدران نیز مدنظر قرار گیرد ، برنامه های تعلیماتی رادیو و تلویزیون نیز فعال شود ، مدرسین کلاسهای آموزش خانواده از بحثهای تکراری خودداری نمایند و بیشتر به مباحث کاربردی پرداخته و از نمایش فیلم نیز بهره گیرند ، از تعویض استاد در هر جلسه خودداری شود ، قبل از برگزاری آموزش خانواده پیش آزمون از والدین بعمل آید ، تا بر آن اساس کار آموزش شروع شود ، تهیه جزوه و کتابهای کم حجم آموزش خانواده برای والدینی که نمی توانند حضور فیزیکی داشته باشند