مقدمه
تا کنون راه حل های متفاوتی برای مقابله با بیکاری، توسعه فعالیت شغلی و توسعه روستایی ارایه شده است.به نظر والتر گالنسون عامل اصلی بیکاری در کشورهای در حال توسعه این است که زمین نمی تواند جمعیت روزن افزون روستاها را به کارگیرد و احتمال زیادی وجود دارد که اتوماسیون در آینده بسیار نزدیک موجب تنزل مطلق اشتغال در صنایع تولیدی شود، علاوه بر آن علیرغم اینکه صنایع کوچک تولیدی و صنایع دستی آماده استفاده وسیع از نیروی انسانی است، اما این استراتژی با مشکل رقابت در بازار فروش مواجه می باشد.
با این حال برخی معتقدند که صنعتی شدن با ایجاد فرصتهای شغلی جدید، نرخ بیکاری را کاهش می دهد. کارشناسان دفتر بین المللی کار معتقدند که رشد اقتصادی، شرط لازم ریشه کن کردن بیکاری و فقر است؛ اما تنها شرط نیست.
همچنین مایکل تودارو برای اشتغال استراتژی جامع تدوین کرده و راه حل نهایی مساله بیکاری شهری را بهبود محیط روستایی می داند.
اما در ایران عمران و توسعه روستایی به مقوله ای سهل و ممتنع تبدیل گشته است. سهل، زیرا روستاها هنوز بخش عمده ای از جمعیت را در خود جای داده اند، نقشی قابل توجه در تامین امنیت غذایی و تولید ایفا می کنند و آماده پذیرش وظایفی جدی تر در اقتصاد کشور هستند و... ممتنع، زیرا این مناطق فاقد اسناد مدیریتی در سطوح مختلف می باشد و در نظام برنامه ریزی، تصمیم سازی و تصمیم گیری کشور جایگاهی قابل اعتنا و نسبت به توسعه آنها اعتقادی بنیادین وجود ندارد. از کارگزارانی آموزش دیده و معتقد به توسعه روستایی، در سطحی وسیع بهره نمی برند.
فاقد یک مدل موفق برای ترویج و توسعه آن در سطح کشور هستند. یکی از خلاء های اساسی روستا های ایران، کمبود مطالعات و تحقیقات و ضعف شناخت در مورد آنهاست. بنابراین با توجه به پیچدگی مناطق روستایی نیاز عمیق به شناخت افزونتر آنها به منظور اتخاذ تصمیمات خردمندانه آشکار می گردد.( www.farse.com)
چکیده:
یکی از اهداف کلان توسعه در اغلب کشورها و از جمله کشور ما، کاهش بیکاری و توسعه فعالیت های شغلی است. توسعه و عمران روستایی در چند دهه اخیر همواره یکی از دغدغه های اصلی توسعه در ایران و اکثر کشورهای در حال توسعه بوده است.
شناخت دقیق مسایل مربوط به روستاههای ایران از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. زیرا ریشه تمامی مشکلات و مسائل عقب ماندگی مثل فقر گسترده، نابرابری در حال رشد، رشد سریع جمعیت و بیکاری فزاینده، در مناطق روستایی قرار دارد.
یکی از اهداف کلان توسعه در اغلب کشورها و از جمله کشور ما، کاهش بیکاری و توسعه فعالیت های شغلی است. توسعه و عمران روستایی در چند دهه اخیر همواره یکی از دغدغه های اصلی توسعه در ایران و اکثر کشورهای در حال توسعه بوده است.
در بسیاری از کشورها، توسعه روستائی به مثابه راهبردی با اهمیت برای تامین نیازهای اساسی و توزیع بهینه منافع ناشی از توسعه ملی تلقی شده و بدین منظور نیز با شیوه های متعدد، الگوهای متنوعی برای توسعه روستایی تجربه شده که عمدتا دستاوردهای مطلوبی نداشته و هنوز نیز سهم جوامع روستایی جهان سوم از توسعه و پیشرفت بسیار اندک است و اکثر فقرای این کشورها یا در روستاها بسر می برند و یا شهرنشینانی عمدتا حاشیه نشین با منشاء روستایی بوده اند.
بانک جهانی سرانجام به این باور رسیده که توسعه روستایی، راهبردی برای بهبود زندگی اجتماعی و اقتصادی روستاییان فقیر و تلاشی همه جانبه برای کاهش فقر است که بویژه با افزایش تولید و ارتقاء بهره وری در محیط روستائی میسر می گردد. توسعه روستایی با نوین سازی جامعه روستایی بایستی این جامعه را از انزوای سنتی بیرون آورد و با اقتصاد ملی عجین سازد.
به همین جهت توسعه روستائی تلاشی فراگیر است و به محدوده یک بخش خلاصه نمی شود و کلیه بخش ها و زمینه های اجتماعی، اقتصادی، فیزیکی و .... توسعه را در بر می گیرد .در ایران گر چه از ابتدای قرن حاضر تلاش های پراکنده ای برای توسعه روستایی آغاز گردیده و در تدوین بر نامه های عمرانی کشور نیز تا حدودی مورد توجه قرار گرفته است اما تغییر و تحول در جامعه روستایی ایران با انقلاب اسلامی ابعاد گسترده و عمیقی یافت، هر چند به تناسب دگرگونی ها بر مسائل و چالش های توسعه روستایی نیز افزوده شد، بطوری که امروزه ضمن آن که بسیاری از مسائل دیرینه کماکان بجای مانده، چالش های نوینی نیز سر بر آورده اند.
پیشینه توسعه
پیشینه توسعه بسیار وسیع است و دارای قدمتی همزمان با تغییرات طبیعی و اجتماعی در سطح کره زمین می باشد. از دیدگاه طبیعی، سابقه توسعه، همزمان با تحولات زمین شناسی است و از منظر اجتماعی برابر با ظهور جوامع بشری اولیه می باشد. در ابتدا بحث از توسعه بیشتر با اصطلاح تکامل و پیشرفت انجام می شد.
این کاربرد در آثار هربرت اسپنسر، سن سیمون، مارکس و ... وجود دارد. به مرور زمان اصطلاح توسعه جایگزین پیشرفت و تکامل گردید، داروین، هربرت اسپنسر و مارکس از پیشگامان اندیشه تکامل و توسعه در قرون جدید محسوب می شود.
جهانی شدن مقوله «توسعه» در طرح مسائل توسعه یافتگی بعضی کشورها و در مقابل، توسعه نیافتگی برخی دیگر، عمدتا پس از جنگ جهانی دوم و به دنبال بحث های اساسی در دوره بازسازی آغاز شد.
از دهه 1950به بعد و در ارتباط با دگرگون سازی ساختاری کشورها و سرزمین ها، اصطلاح رشد مطرح شد که بیشتر بار اقتصادی داشت، منظور از رشد اقتصادی بطور کلی گسترش فعالیت های اقتصادی از طریق بهره گیری وسیع تر از منابع به منظور دستیابی به سطحی بالاتر از تولید اقتصادی بود. بعبارت دیگر رشد اقتصادی با افزایش سطح تولید ملی مترادف گردید.
رواج مفهوم امروزی توسعه که بیشتر جنبه ای نسبی دارد، به دهه 1960 باز می گردد. پیش از آ ن مفاهیمی مانند آباد سازی (استعمار)، اصلاح، عمران، بهسازی، ترویج و نهایتا رشد طی سالها مطرح بودند. اما با رشد شتابان صنعت و تکنولوژی در جهان و گسترش شهرنشینی عقب ماندگی مناطق روستایی جهان بیش از پیش نمایان شد.
و چون روستاییان نسبت به شهرنشینان درآمد کمتری داشته و از خدمات اجتماعی، رفاهی و آموزشی ناچیزی برخوردار بودند لذا در جهت رفع فقر شدید مناطق روستایی، بهبود سطح و کیفیت زندگی روستاییان، ایجاد اشتغال و افزایش بهره وری آنان بحث (توسعه روستایی) مطرح گردید.
در ایران نیز به عنوان یکی از مراکز اولیه و مهم تمدن بشری، برنامه ریزی و توسعه به مفهوم کلی و عمومی آن سابقه زیادی دارد. وقتی که می خواهیم نقش روستا را در فرایند توسعه ملی بشناسیم باید ابتدا روشن کنیم که روستا چیست، منظور از توسعه چیست و ارتباط این دو با هم چگونه است؟
تعریف روستا
در منابع مختلف، تعاریف گوناگونی از روستا شده است، که یکی از تعاریف که هم جامع به نظر می رسد و هم می توان با توجه به شرایط امروزی از یک روستا یاد کرد این است: که روستا عمدتا یک واحد همگن طبیعی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و کالبدی است که از یک مرکز جمعیت و محل کار و سکونت( اعم از متمرکز، پیوسته و یا پراکنده) با حوزه و قلمرو معین ثبتی و یا عرفی تشکیل می شود و اکثریت ساکنان شاغل دائمی آن به طور مستقیم و یا غیر مستقیم به یکی از فعالیتهای اصلی زراعی، باغداری، دامداری، صیادی، صنایع روستایی و یا ترکیبی از این فعالیتها اشتغال دارند و از آن ارتزاق می نمایند و پیوند فرهنگی و اجتماعی عمیقی ما بین جامعه آن برقرار است .
توسعه روستایی چیست؟
تا کنون تعاریف زیادی درباره توسعه روستایی مطرح شده است. بنا بر تعریف، توسعه روستایی، جزئی از برنامه های توسعه هر کشور می باشد که برای دگرگون سازی ساخت اجتماعی- اقتصادی جامعه روستایی بکار می روند.
اینگونه برنامه ها را که دولت ها و یا عاملان آنان در مناطق روستایی پیاده می کنند، دگرگونی اجتماعی بر اساس طرح و نقشه نیز می گویند.
این امر در میان کشورهای جهان سوم که دولت ها نقش اساسی در تجدید ساختار جامعه به منظور هماهنگی با اهداف سیاسی و اقتصادی خاصی به عهده دارند، مورد پیدا می کند. از سوی دیگر توسعه روستایی را می توان عاملی در بهبود شرایط زندگی افراد متعلق به قشر کم درآمد ساکن روستا و خودکفاسازی آنان در روند توسعه کلان کشور دانست .
توسعه روستایی به معنی حفظ یا گسترش روستا نیست یعنی نباید به این مقوله این گونه فکر کرد . نباید فکر کرد که با توسعه روستایی می خواهیم روستا ها را گسترش دهیم و یا روستا ها را حفظ کنیم؟ بطور مرسوم وقتی می گوییم توسعه روستایی، این عبارت این معنی را می رساند که روستاهای موجود کشور یا باید حفظ شوند یا گسترش پیدا کنند.
در حالی که هر دوی این معانی غلط است. توسعه روستایی را باید همان باز سازی روستا بدانیم. بازسازی روستا از دیدگاه فکری، اندیشه ای، آموزشی، تکنولوژی و تولید. این امور را باید توسعه اقتصادی انجام دهد.
پس هدف، بازسازی کامل جامعه روستایی است. لذا توسعه روستایی را باید به مفهوم باز سازی جامعه روستایی در نظر گرفت.توسعه فرایند نو سازی و باز سازی جامعه بر اساس اندیشه ها و باور های تازه است.
الان باید دید که فرایند توسعه که خود ناشی از فرایند تحول فکری و اندیشه ای، و نهاد سازی است و سامان های تازه ای به زندگی می بخشد چه ارتباطی با توسعه روستایی به معنای مورد اشاره ما دارد؟در این ارتباط بحث دو سویه ای وجود دارد. اولا این که روستا در فرایند توسعه عمومی جامعه چه نقشی دارد؟ثانیا این که توسعه عمومی بر روستا چه تاثیراتی می گذارد؟ آیا واقعا می توان انتظار داشت که روستا در تحول اندیشه جامعه نقش موثری داشته باشد؟
این اندیشه ها و بصیرت های تازه در دوران مدرن شامل سه اندیشه اصلی علم باوری، انسان باوری و آینده باوری است.
علم باوری : یعنی بشر پذیرفته که شاخه ای از معرفت هایش که از آن بعنوان علم یاد می کنیم، از اهمیت ویژه برخودار است.
انسان باوری : به این معنی که جامعه امروز ایده، یا اندیشه اصالت فرد و انسان را پذیرفته و ایده اصالت نجبا و اشراف را رها کرده است. بعبارت دیگر در دنیای مدرن وقتی کودکی به دنیا می آید. به همین اعتبار که این کودک از انسان زاییده شده، محترم است.
آینده باوری: دو اندیشه علم باوری و انسان باوری با اندیشه سوم یعنی آینده باوری کامل شده است. در این اندیشه نگرش قدیمی به زندگی تغییر کرده است. در گذشته فردی که بدنیا می آمد این طور فکر می شد.
که از پیش سرنوشتش تعیین شده است. مثلا اگر پدر کشاورز بود فرزند هم به احتمال قریب به یقین باید کشاورز می شد. اگر پدر آهنگر بود فرزند باید آهنگر می شد و ... اما دنیای جدید این اندیشه را عوض کرده است.
توسعه پایدار روستایی
آنچه امروزه در مورد توسعه در مناطق روستایی مطرح است، توسعه پایدار روستایی است. توسعه پایدار توسعه ای است که بتواند نیازهای کنونی بشر را تامین کند بدون آن که توانهای محیطی و زیستی نسل های آینده را در تامین نیازهایشان به مخاطره اندازد. هدف اصلی توسعه پایدار، تامین نیازهای اساسی، بهبود و ارتقا سطح زندگی برای همه، حفظ و اداره بهتر اکوسیستم ها و آینده ای امن تر و سعادتمندانه تر بیان می شود.
توسعه ای که در مناطق روستایی بیشتر مورد نظر است و لازم است برنامه ریزان روستایی مد نظر داشته باشند به شرح زیر است.
توسعه باید«تغییری» در جهت بهبود شرایط برای اکثریت مردم باشد.
مردمی که از توسعه سود می برند باید بیشتر از مردمی باشند که از آن متضرر می شوند.
توسعه باید دست کم مردم را نسبت به تامین حداقل نیازهای زندگیشان یا نیازهای ضروری زندگیشان مطمئن سازد.
توسعه باید با نیازهای مردم هماهنگی و مطابقت داشته باشد.
توسعه باید باعث تشویق خود اتکایی گردد.
توسعه باید بهبود طولانی و مستمر را به ارمغان آورد.
توسعه نباید باعث تخریب محیط زیست طبیعی باشد.
هدف های استراتژی توسعه روستایی ایران متکی بر اصلهای زیر است.
کاهش شدت جریان مهاجرت های روستاییان به شهر، بنحوی که مهاجرت روستایی رابطه معقول و متعادلی با توسعه خدمات، صنعت و کشاورزی پدید آورد.
تمرکز یافشرده کردن جمعیت در محیط روستایی ، جهت پدید آوردن مراکز روستایی بزرگتر تا روستاییان بتوانند تحت پوشش شبکه خدمات قرار گرفته و در عین حال پوشش کافی جمعیتی برای استقرار صنایع در محیط روستایی فراهم آید.
انتظام بخشیدن به زراعت و دامداری در محیط روستا
تقویت کردن و تنوع بخشیدن به اشتغال غیر کشاورزی در محیط روستا
توسعه تعاونی های زراعی و دامداری در میان روستاییان
توسعه اراضی اشباع در چارچوب نظام تعاونی جهت بالا بردن میزان تولید
بنابراین باید برای رسیدن به توسعه روستایی، خصوصا توسعه پایدار روستایی توجه به تعریف و اهداف توسعه و همچنین بکار گیری استراتژیهایی که برای توسعه روستایی در ایران درنظرگرفته شده لازم است. ضمنا در استراتژیهای فوق باید به مسئله پایداری توسعه روستایی نیز دقت لازم صورت گیرد
ضرورت توسعه روستایی
چرا توسعه روستایی همچنان حائز اهمیت است؟
در برخی محافل، توسعه روستایی موضوعی منسوخ شده تلقی می شود این بدان معنی نیست که از شیوع یا شدت فقر روستایی در کشور های جهان سوم در سال های اخیر کاسته شده است.
بلکه در بخش های بزرگی از جهان این موضوع کاملا بر عکس است.و دلیل آن این است که در طی ده تا پانزده سال گذشته اولویت های دولت ها و الگو های بسیاری از کارگزاری های کمک کننده در حال تغییر بوده است.
بانک جهانی، بر اساس تعریف محافظه کارانه اش، تعداد افرادی را که در کشورهای جهان سوم همچنان در فقر بسر می برند و با فلاکت و ناامنی ناشی از فقر دست به گریبان اند را بیش از یک میلیارد نفر برآورد می کند، در بسیاری از کشورها بخصوص در جنوب صحرای آفریقا و جنوب آسیا، روستایبان فقیر نیمی از کل جمعیت را تشکیل می دهند.
در طی دهه 1970، الگوهای غالب در میان کارگزاری های یاری دهنده، توسعه بر کاهش فقر متمرکز بود، با اذعان به اینکه اکثریت خانواده ها، به خصوص در نواحی روستایی، عمدتا از منافع رشد اقتصادی کلان بی نصیب بودند. بالا بردن سطح قابلیت ها و آسایش فقرا می توانست آنها را بیشتر در شکل دهی اقتصاد و جامعه شان سهیم کند.
بر این اساس انتظار می رفت که در طرح های دولتی و مورد حمایت کمک کنندگان به نیازهای اولیه، توجه شود و میزان بهره وری این اکثریت فراموش شده افزایش یابد.توجه خاص به فقر زدایی در دهه 1980 تحت الشعاع فرمول نئوکلاسیکی قرار گرفت.
توسعه روستایی« ضرورتها و راهبردها»
چنانکه می دانیم اقتصاد کشور های جهان سوم از جمله کشور ما اغلب بر تولیدات کشاورزی متکی است.و فعالیت های کشاورزی هم، غالبا در روستاها انجام می شود.
لذا از یک طرف به خاطر بهبود بخشیدن به روشهای سنتی تولیدات کشاورزی و بهره برداری بهینه از زمین و منابع تولید و توزیع محصولات کشاورزی و متعاقب آن تخفیف گرسنگی و محو فقر و از طرف دیگر به منظور نو سازی اجتماعی و فرهنگی روستاها که خود منبعث از توجه به مسائل انسانی و ضرورت های سیاسی است، موضوع توسعه روستایی و اهمیت آن آشکار می گردد و برای همین هم هست که گفته اند مشکلات آینده جهان سوم اعم از بیکاری، فقر، کمبود درآمد، گرسنگی، کمبود تولید و غیره باید در روستاها حل و فصل گردد.
بنابراین توسعه روستایی به خاطر حل مشکلات مزبور و مخصوصا برآوردن نیازهای اساسی مردم روستایی از اهمیت و اولویت خاصی برخوردار است.بررسی ضرورت های توسعه روستایی یک بحث کلی و دامنه داری است که نمی توان آن را در چند صفحه خلاصه کرد. لذا ما در اینجا به حد کفایت به بررسی آن می پردازیم.
بطور کلی ضرورت توجه به توسعه روستایی ناشی از عوامل زیر است:
توسعه کشاورزی
توزیع بهینه جمعیت
استفاده از ظرفیت های تولیدی
باز سازی ظرفیت های تولیدی
باز سازی اقتصاد کشور
عدالت اجتماعی، رفع فقر و محدودیتهای اجتماعی.
توسعه با شرایطی همراه است این شرایط عبارتند از:
میزان زیاد و پایدار پس اندازهای داخلی
سرمایه گذاری بخش عمده ای از آن پس اندازها در صنایعی که به جای فناوری های کاراندوز از فناوری های کاربر بهره گیرند
میزان نسبتا آهسته رشد جمعیت