مقدمه:
آیا احساس می کنید کارهایی که به اتمام رسانده اید به اندازه کافی خوب نیستند؟
آیا نوشتن مقالات و طرح ها را با هدف انجام تحقیق آنها به تعویق می اندازید؟
آیا احساس می کنید که کارها را صد در صد درست انجام دهید و در غیر این صورت فردی متوسط و یا حتی بازنده هستید؟
اگر چنین باشد در آن صورت شما به جای حرکت در مسیر موفقیت سعی در کامل بودن دارید. کمال گرایی به افکار و رفتارهای خود تخریب گرانه ای اشاره می کند که هدف آنها نیل به اهداف به شدت افراطی و غیر واقع گرایانه است. در جامعه امروزی، به اشتباه کمال گرایی چیزی مطلوب و حتی لازم برای موفقیت در نظر گرفته می شود. آرزوی کامل بودن هم احساس رضایت از خودتان می گیرد و هم شما را بیش از بیش از سایر مردم ( کسانی که اهداف واقع گرایانه ای دارند) در معرض ناکامی قرار می دهد.[1]( )
اختلال وسواسی جبری یا اختلال وسواسی فکری- عملی یک اختلال اضطرابی است. اختلال وسواسی جبری نوعی اختلال اضطرابی مزمن است که با اشتغال ذهنی مفرط در مورد نظم و ترتیب و امور جزئی و همچنین کمال طلبی همراه است. تا حدی که به از دست دادن انعطاف پذیری، صراحت و کارایی می انجامد.
در اختلال وسواسی- اجباری افکار وسواس گونه و اضطراب آور با وسواس های عملی همراه می شود. این وسواس های عملی کارهایی وسواس گونه هستند که شخص برای کوشش در راه کاهش وسواس های فکری خود انجام می دهد. این کردارها تکراری و کلیشه ای و تا اندازه ای غیرارادی هستند. وسواس شامل احساس، اندیشه یا تصویر ذهنی مزاحم است و اجبار شامل رفتاری آگاهانه و عود کننده است. ریشه بیماری وسواس اضطراب است و بیماری به دو شکل فکری و عملی بروز می کند. چنانچه بیمار در برابر انجام عمل وسواسی مقاومت کند اضطرابش بیشتر می شود. گاهی اوقات کودکان هم دچار وسواس می شوند که معمولا نشانه های آن رفتارهای پرخاشگرایانه، تکرار کلمات و یا لجبازی با اطرافیان است.
تحقیقات نشان می دهد بین یک تا سه درصد جامعه ممکن است به اختلال وسواس فکری عملی مبتلا باشند. ( )
مسئله تحقیق :
این پژوهش با فرض اینکه افرادی که کمال گرا هستند به دلیل جاه طلبی و تلاش افراطی برای عالی بودن و ترس از بازنده بودن، ترس از اشتباه کردن، و تاکید بسیار بر بایدها و استانداردها دچار وسواس فکری یا عملی می شوند. که همین بیماری وسواس فکری یا عملی خود باعث بیماری های جانبی دیگر از جمله اضطراب، افسردگی، وحشتزدگی و خوبیها و اختلالات شخصیتی دیگر در صورت عدم توجه به این بیماری خواهد شد
اهمیت تحقیق:
یکی از اختلال های روانی که نسبت به درمان بسیار مقاوم است اختلال وسواس فکری- عملی می باشد. به طوری که طبق آمارهای مختلف 25 درصد موارد کاملا بهبود می یابند و حدود 50 درصد بهبودی نسبی پیدا کرده و متاسفانه حدود 25 درصد یا بدون تغییر باقی مانده و یا حتی بدتر شده اند.
اختلال وسواس فکری- عملی یک ایده، فکر، تصور، احساس یا حرکت مکرر یا مصر است که با
نوعی احساس اجبار و ناچاری ذهنی علاقه به مقاومت در برابر آن همراه است. پس به طور کلی افراد وسواسی از نشانه های مختلفی رنج می برند که در حالت های شدید می تواند زندگی آنها را فلج کرده و حتی منجر به بستری شدن آنها در بیمارستان شود. برای مثال افکار وسواسی که از نشانه های اصلی اختلال است به شکل افکاری مزاحم و خود نا هم خوان که به شدت برای فرد مبتلا ایجاد اضطراب می کنند، تجربه می شوند. شخص مبتلا دچار احساس اجبار شدیدی برای انجام اعمال برای رهایی از این افکار می شود، که اعمال وسواسی نامیده می شوند. شخص است که تا چه حد اختلال وسواس می تواند برای فرد مبتلا ناراحت کننده و مخل باشد. از طرفی مجموعه ای از عوامل زمینه ساز باعث بروز این اختلال می شوند، که با شناسایی آنها می توان اقدام های لازم جهت پیشگیری از آنها را به عمل آورد عده ای از این عوامل مربوط به ویژگی های شخصیتی از دوران کودکی و همزمان با رشد فرد و در اصر روش های تربیتی والدین و بعد از آن معلمان شکل می گیرند. آگاهی در زمینه این ویژگی های منفی یا حداقل تعدیل به وجود آمدن ویژگی های منفی یا حداقل تعدیل آنها در فرد شد. از جمله ویژگی ها، کمال گرایی است. یعنی داشتن اهداف پروازانه، جاه طلبانه، مبهم و غیر قابل وصول و همچنین داشتن تلاش افراطی برای رسیدن به این اهداف2) یا به عبارت دیگر داشتن مجموعه ای از معیارهای بسیار بالا برای عملکرد که با خود ارزشیابی های انتقادی افراطی همراه است. اگرچه وجود کمال گرایی می تواند تا حدی فرد را به جلو براند، اما کمال گرایی بیش از حد و به شکل منفی می تواند زمینه ساز اختلال وسواس شود1
اهداف :
رابطه بین وسواس و کمال گرایی بررسی شود.
در صورت معنادار بودن رابطه افراد کمال گرا از وسواس احتمالی خود آگاه شوند.
در صورت معنادار بودن رابطه افراد کمال گرا انتظارات غیر واقع بینانه خود را کاهش دهند.
افراد کمال گرا با مطالعه این پژوهش دیگر ترس از نارضایتی دیگران نداشته باشند.
افراد کمال گرا با مطالعه این پژوهش دیگر ترسی از اشتباه کردن نداشته باشند.
افراد کمال گرا دیگر تاکید بیش از حد بر بایدها نداشته باشند.
افراد کمال گرا خود را بی کفایت نپندارند.
افراد کمال گرایی که وسواس دارند به دنبال راه حل و درمان بروند.
تعاریف نظری و عملی :
تعریف نظری کمال گرایی:
کمال گرایی معمولا به عنوان یک ویژگی شخصیتی در نظر گرفته می شود که با تلاش برای بی عیب بودن و وضع استاندارهای بسیار بالایی برای عملکرد مشخص می شود و با گرایش به ارزیابی منتقدانه رفتار خود و دیگران همراه است ( فلت و هویت q 2002 ؛ فراست، مارتین، لاهارت و روزنبلت، 1990). هاماچاک (1978) معتقد است کمال گرایی به افکار و رفتارهای خود تخریب گرانه ای اشاره می کند که هدف آنها رسیدن به اهداف به شدت افراطی و غیر واقع گرایانه است. پاچت(1984) کمال گرایی را به عنوان کوششی برای یک کمال غیر واقعی که مردم را در برابر آشفتگی محافظت می کند که با تعدادی از مسایل روانشناختی مرتبط است تعریف می کند. ساداث و اسلنی (2001) کمال گرایی را به عنوان دنبال کردن بهترین و بالاترین کیفیت در زمان حال و آینده و در زمینه های ذهنی و جسمی و تحصیلی و کارهای و ... تعریف می کند. این تئوری ذهنی از ایجاد یک زندگی خوب و دقیقا مطابق میل شروع می شود که البته این خصوصیت، زندگی را در یک مسیر مشخص محدود می کند.( استوبر و اتو 2006)
تعریف عملیاتی کمال گرایی : مقیاسی است بر پایه مقیاس لیکرت چهار گزینه ای کاملا مخالف (=1) مخالف (=2) موافق ( =3) و کاملا موافق (=4) که ویژگی های حساسیت بین فردی تلاش برای عالی بودن، نظم و سازماندهی، ادراک فشار از سوی والدین، هدفمندی و استاندارهای بالا برای دیگران را می سنجد. ( به نقل از سمائی.1389)
تعریف نظری وسواس:
یک اختلال اضطرابی که در آن، ذهن فرد از افکار مهار نشدنی و پایدار لبریز شده و فرد را مجبور به تکرار مجدد اعمال شخصی می کند که سبب درماندگی در کارکرد روزانه اش می شود.
اختلال وسواسی جبری نوعی اختلال اضطرابی مزمن است که با اشتغال ذهنی مفرط در مورد نظم و ترتیب و امور جزئی و همچنین کمال طلبی همراه است تا حدی که به دست دادن انعطاف پذیری صراحت و کارایی می انجامد.( )
تعریف عملیاتی وسواس:
یک اختلال اضطرابی می باشد که توسط پرسشنامه افکار وسواس (OBQ-44) سنجیده می شود که در این پرسشنامه سه حوزه شناخت ( ناتوانی در تحمل، عدم اطمینان، ارزیابی بیش از حد خطر و تهدید و همچنین کمال طلبی) را مورد سنجش قرار می دهد. ( ابراهیم خانی .1384)
متغیر تحقیق :
کمال گرایی و وسواس دو متغیر این پژوهش هستند که کمال گرایی متغیر مستقل و وسواس متغیر وابسته این پژوهش می باشد. و سن، تحصیلات، جنسیت از متغیرهای کنترل گر این پژوهش و متغیر کمال گرایی یک متغیر پیش بین می باشد.
آیا کمال گرایی چیز خوبی هست؟ کدام داوطلب دوست ندارد جزء نفرات برتر کنکور شود؟ کدام بازیگر دوست ندارد که جزء بهترین ها شود؟ کدام.....
با این حساب کمال گرایی چیز خوبی هست بهتر است بگوییم « کمال گرایی نرمال» چیز خوبی است. کمال گرایان نرمال استاندارهای بالایی برای خود در نظر می گیرند اما در موقع لزوم استاندارهایشان را پایین می آورند و انعطاف پذیری در استاندارها چیز خوبی هست چون هیچ استانداردی وحی منزل نیست اما آنچه که از آن نهی شده است و روانشناسان گفته اند، « کمال گرایی مطلق» است. روانشناسان افرادی را که کمال گرایی مطلق دارند را کمال گرایان نا به هنجار می نامند. پس هرجا در این متن کلمه کمال گرا را به کار بردیم منظور « کمال گرای مطلق » است. افراد کمال گرا خود را کاملا محدود و متعهد به انجام کارهای جزئی و کوچک می نمایند. برای اتمام هر کار کوچکی مصر باقی می مانند. هیچ گاه حس نمی کنند که کارشان را به درستی انجام داده اند. آنها درباره خطا بسیار متعصب و بی گذشت اند و خود را به باد انتقاد می گیرند. افراد کمال گرا چنان وقتی در فعالیت های جزئی خود به خرج می دهند که گاهی اهداف کلی و ارزشمند خویش را فراموش می کنند.1
تعریف کمال گرایی :
کمال گرایی یکی از ویژگی های شخصیت است (فروست، لاهارت و روزنبلت 1991) کمال گرایی را به منزله مجموعه ای از معیارهای بسیار بالا برای عملکرد تعریف کرده اند که خود با ارزشیابی انتقادی افراطی همراه است ( فروست هایمبرگ هولت و مانیا.1993)
کمال گرایی معمولا به عنوان یک ویژگی شخصیتی در نظر گرفته می شود که با تلاش برای بی عیب بودن و وضع استاندارهای بسیار بالا برای عملکرد مشخص می شود و با گرایش به ارزیابی منتقدانه رفتار خود و دیگران همراه است ( فلت و هویت 2002؛ فراست، مارتین، لاهارت و روزنبلت. 1990) هاماچک (1978) معتقد است کمال گرایی به افکار و رفتارهای خود تخریب گرایانه ای اشاره می کند که هدف آنها رسیدن به اهداف به شدت افراطی و غیر واقع گرایانه است. ( پاچت.1984)
کمال گرایی را به عنوان کوششی برای یک کمال غیر واقعی که مردم را در برابر آشفتگی محافظت می کند که با تعدادی از مسایل روانشناختی مرتبط است تعریف می کند ( ساداث و اسلنی 2001)
کمال گرایی را به عنوان دنبال کردن بهترین و بالاترین کیفیت در زمان حال و آینده و در زمینه های ذهنی جسمی و تحصیلی و کارها و... تعریف می کند. این تئوری ذهنی از ایجاد یک زندگی خوب و دقیقا مطابق میل شروع می شود که البته این خصوصیت، زندگی را در یک مسیر مشخص محدود می کند. ( استوبر و اتو 2006)