پایان نامه:
جهت اخذ درجه ی کارشناسی ارشدM.A
رشته زبان و ادبیّات فارسی
درآمدی بر تمثیل
آنچه در بررسی تطبیقی و پژوهش حاضر، مدنظر قرار گرفته است نگاهی اجمالی است به مقوله ی تمثیل و مثل و نیز نوع و نحوه ی نگرش عرفای نامی ایران زمین در سده های پنجم الی هفتم - که دوره ی اوج و رونق تمثیلات عرفانی می باشد. تمثیل یا مثل بر جملات کوتاه حکمی و همچنین بر داستان های کوتاه (مثل حکایات گلستان) و یا بلند (مانند کلیله و دمنه) اطلاق می گردد.
در ادبیات غرب و به تبع آن در ادبیات فارسی فرقی میان آن دو قائل نشده اند. اما در اغلب فرهنگ های اصطلاحات ادبی جهان با اطلاق نام آلگوری (allegory) بر تمثیل، آن را به دو دسته فابل (fable) و پارابل (parable) تقسیم کرده اند.
تمثیل از سابقه ی بسیار طولانی و درخشانی برخوردار است و تقریباً همه ی ملل و اقوام از آن بهره جسته اند. نیز تمامی کتابهای آسمانی از جمله تورات، انجیل و خصوصاً قرآن مجید مقدار زیادی تمثیل در خود جای داده اند.
علاوه بر این به دلیل گرایش عامّه به آن، تأثیرگذاری بیشتر و عمیق قرآن در امر تعلیم و تربیت و نیز بعنوان روشی مؤثر و در عین حال کم خطر برای مبارزه با جوّ سانسور و اختناق بسیار ارزشمند است.
در کلّ آثار مورد نظر این پایان نامه که مشتمل بر شش مثنوی (مثنوی معنوی، حدیقه الحقیقه، منطق الطیر، مصیبت نامه، الهی نامه و اسرارنامه) است، مجموعاً چهل و پنج اثر داستانی (تمثیل) با هم اشتراک دارند. علت اصلی اشتراک صورت ظاهر روایت است که در قهرمان داستان و موضوع تمثیلات مشهود و ملموس است و گاهی هم با اختلافی جزئی تقریباً عین هم هستند.
این تمثیلات را از نظر قهرمان، درونمایه، زبان و ساختار می توان به انواع مختلف دسته بندی کرد.
تمثیلات مشترک از دو دیدگاه مفاهیم عرفانی و عناصر داستانی در خور بحث و مقایسه است. از نظر مفاهیم عرفانی که غرض نهایی طرح تمثیل است، باید گفت این تمثیلات در اغلب موارد مفاهیم تخصصی عرفانی (مانند تضاد عشق و عقل، مرتبه فنا و ...) و در دیگر موارد مفاهیم عادی اخلاقی را که مبنای مفاهیم عرفانی است؛ دربر میگیرد.
از نظر عناصر داستانی که نسبت به مفاهیم عرفانی فرعی تر می نماید، باید گفت که برخی از تمثیلات بسیاری از عناصر داستان نویسی امروزی را داراست. ولی در اغلب تمثیلات فقط به دو یا سه عنصر داستانی توجه شده است.
البته هدف اصلی، همانطور که یادآوری شد، نتیجهی تمثیل است. اگرچه علّت توجه به جنبه داستانی برای آن است که از حالت کسل کنندگی درآمده و فهم مفاهیم سنگین عرفانی بهتر قابل درک گردد.
نکته قابل توجّه این است که در بیان تمثیلات، هر یک از شعرا شیوه ی خاصی در پیش گرفته اند. به عنوان مثال شیوه ی عطّار نسبت به سنایی و مولانا ایجاز و تلخیص است و شیوه ی سنایی و مولانا اطناب و تفسیر. دیگر اینکه عطار برخلاف مولانا و سنایی که معمولاً به چندین مفهوم یا نتیجه می پردازند، به یک مفهوم یا نتیجه بسنده می کند.
از ویژگی های دیگر تمثیلات مشترک می توان به؛ رمزی نبودن همه تمثیل ها، تشریح و توصیف یک جنبه و کلّی گویی در مورد جنبه های دیگر آنها و مبتنی بودن بر گفتار، پرداختن به روایت با استفاده از زاویه دید سوم شخص (دید بیرونی) و ... اشاره کرد.
کلمات کلیدی موجود در این پایان نامه عبارتند از:
مَثل
تمثیل
رمز (سمبل) symbol
تمثیلات
تمثیلات مشترک
تمثیلات مشترک از دو دیدگاه مفاهیم عرفانی و عناصر داستانی در خور بحث و مقایسه است. از نظر مفاهیم عرفانی که غرض نهایی طرح تمثیل است، باید گفت این تمثیلات در اغلب موارد مفاهیم تخصّصی عرفانی (مانند تضادّ عشق و عقل، مرتبه فنا و ...) و در دیگر مفاهیم عادی اخلاقی را که مبنای مفاهیم عرفانی است، دربرمی گیرد.
لازم به توضیح است علاوه بر موارد یاد شده در خصوص تمثیلات مورد بحث این پایان نامه، تمثیلات مشترک از ویژگی های مشترک ذیل نیز برخوردارند:
الف- رمزی نبودن همه تمثیلات
ب- توصیف یک جنبه از مسائل اخلاقی و کلّی گویی در بقیهی موارد
ج- مبتنی بودن تمثیلات بر گفتار
د- حکایات از زاویه دید بیرونی (سوم شخص) بیان گردیده اند.
چکیده
در فصل اول ابتدا درباره تمثیل، سیر آن در نزد ملل و اقوام، رمز در تمثیل و ارزش و جایگاه ویژه تمثیل سخن رفته است.
فصل دوم، بخش اول شامل معرفی کلی تمثیلات شش مثنوی مورد نظر، تمثیلات مشترک، علت اشتراک و دسته بندی تمثیلات مشترک از نظر قهرمان، درونمایه، زبان و ساختار است؛ نیز در این بخش ابتدا چهل عنوان تمثیل (شامل هشتاد عدد تمثیل) ضمن آوردن مأخذ هر کدام، یک به یک از دو دیدگاه مفاهیم عرفانی و عناصر داستانی با هم مقایسه شده است.
در بخش دوم، پنج عنوان تمثیل که مشتمل بر پانزده عدد حکایت است به شیوه ایجاز و کلّی گویی، یک به یک و یا یک به دو و یا یک به چهار بررسی و مقایسه شده است.
در بخش سوم، ضمن آوردن خلاصه ای از کل پایان نامه، درباره سبک و شیوه بیان و مشترکات کلی تمثیلات بحث گردیده است.
کلّیات و تعاریف
1-1 بیان مسأله:
توجه و تدبّر و غور در این مهم که تمثیل یکی از بهترین و اثربخش ترین روشها برای ارشاد و القاء مفاهیم تربیتی و عقیدتی و ایدئولوژیکی جامعه بشری محسوب می شود و خداوند حکیم نیز در قرآن مجید، با علم بر ویژگی های روحی و اخلاقی آفریدۀ خویش (انسان) در جای جای سوره ها از روش تمثیل و مثل برای تعلیم و ارشاد نسل بشر، بهره جسته است و نیز با عنایت به خلق آثار بسیار گران سنگ و ذی قیمت توسّط عارفان صاحب ذوقی چون مولانا، عطار و سنایی در همین زمینه از یک طرف و وجود وجوه مشترک ملموس و قابل ملاحظه در بیان برخی از تمثیلات در آثار عرفای یاد شده از طرفی دیگر که گاه در نوع و نحوه بیان آن تمثیل ها و نوع نگرش و نهایتاً نتیجه گیری هر کدام از عارفان مذکور از تمثیل های مشترک، متفاوت می باشد. در این رساله مدّنظر اینجانب بوده بدینوسیله تمثیلات مشترک سه شاعر یاد شده پس از بیان ارزش تمثیل و دسته بندی آنها از نظر قهرمان، درونمایه، زبان و ساختار از دو دیدگاه مفاهیم و مضامین عرفانی و عناصر داستانی مورد مقایسه و بررسی قرار خواهد گرفت. در پایان ضمن بحث دربارۀ شیوه بیان و سبک سه شاعر و ویژگی های مشترک این تمثیلات تفاسیر و توضیحاتی آورده خواهد شد.
1-2- اهمیت و ضرورت تحقیق
با توجه به جایگاه و منزلت ویژه ادب منظوم عرفانی و سابقه درخشان آثار عرفانی در تاریخ ادبیات میهن عزیزمان، همچنین شخصیت برجسته و ممتاز پیشگامان و و طلایه داران عرصه ادب و عرفان، همچون سنایی غزنوی، عطار و مولانا، با لحاظ قرار دادن اینکه آثار علمی و نقد و بررسی های فراوانی در خصوص تمثیلات و سایر آثار سه عارف نامی مطروحه صورت گرفته، ضرورت ایجاب می نمود بُعدی از ابعاد آثار مذکور که همانا وجود قابل ملاحظۀ تمثیل های مشترک می باشد مورد بررسی، کنکاش و تطبیق قرار گیرد تا افق اندیشۀ هر یک از شعرای یاد شده بیشتر مورد و تفحّص قرار گیرد.
1-3- اهداف تحقیق:
الف) یادآوری ارزش و قابلیت تمثیل در بیان یک یا چند مفهوم عرفانی یا اخلاقی
ب) بررسی تطبیقی تمثیلات مشترک شش اثر منظوم عرفانی که جزو شاهکارهای ادب پارسی محسوب می شوند. همچنین پرداختن به علّت اشتراک آنها از دو دیدگاه مفاهیم عرفانی و عناصر داستانی.
ج) تبیین نتیجه مورد نظر هر یک از شاعران مورد بحث که با طرح تمثیل ها و حکایاتی مشترک، منظور و هدفی خاصّ را دنبال می کنند.
1-4- سؤالات تحقیق:
الف) چه مقدار از تمثیلات آثار منظوم مورد بحث، مشترک هستند و علّت اشتراک آنها کدامند؟
ب) آیا موضوع و قهرمان تمثیل نیز در هر یک از حکایات و تمثیلات مشترک، یکسان می باشد؟
ج) علت استفاده از تمثیل و مثل در متون عرفانی و ادبی چیست؟
د) نتیجه ای که هر یک از شعرا از یک تمثیل مشترک اتّخاذ نموده اند چه تفاوتی دارد؟
1-5- پیشینۀ تحقیق
همانطور که پیش تر اشاره شد، درباره تمثیلات عرفانی، بررسی و نقدهای صورت گرفته است اما این رساله از دو نظر یعنی شیوه کار و نیز کمّیّت آن با بقیه فرق دارد. بعنوان مثال شاید درباره تمثیلات یک شاعر بحثی شده باشد و یا اینکه در مورد چند تمثیل بحث هایی مطرح گردیده باشد، اما اینکه تمامی تمثیلات مشترک سنایی، عطّار و مولانا از دو جنبه مفاهیم عرفانی و عناصر داستانی مورد بحث و بررسی قرار گیرد، سابقه ندارد.
1-6- روش انجام تحقیق:
ابتدا با مراجعه به کتابهای مثنوی، حدیقه و آثار عطار، حکایات و تمثیل هایی که به طور مشترک در این آثار وجود داشت، شناسایی گردید و بر روی فیش های تحقیق با ذکر شناسنامه و آدرس دقیق مطلب نوشته شد، و سپس با بهره گیری از منابع و مآخذ مرتبط با موضوع تحقیق و رسالات و مقالاتی که در خصوص تمثیلات این سه شاعر و عارف نامی خلق گردیده اند، جهت پربار تر شدن پایان نامه مورد استفاده و خوشه چینی قرار گرفت. پس از بررسی و مطالعه تمثیلات شاعران مورد تحقیق و با بهره گیری از مقالات و کتبی که به بررسی تطبیقی مشترک این سه عارف نامی کشورمان پرداخته اند فیش برداری گردید و جداول مربوطه تنظیم شد سپس خلاصهی تمثیل هر شاعر در چند سطر توضیح داده شد و نیز به منابع و مآخذ هر تمثیل که هر یک از شعرا از آن ها بهره جسته اند و همینطور مفاهیم عرفانی هر تمثیل و نهایتاً درباره سبک و شیوه بیان داستان و فنّ داستان نویسی هر شاعر مورد بحث و تحقیق قرار گرفت تا مقایسهای گویا و بسیط در خصوص تمثیلات مشترک به عمل آمده باشد و نگرش و دیدگاه هر یک از عرفا (سنایی، عطار و مولانا) و نوع برداشت و استنباط هر کدام از تمثیلات مذکور و نتیجه ای که در نهایت منظور نظر ایشان بوده به تفصیل بیان گردید.
فصل اول
کلیاتی درباره تمثیل و مثل
تمثیل:
تمثیل در لغت به معنای: «مثل آوردن»، «نگاشتن پیکر»؛ «تصویر کردن چیزی»، «عقوبت کردن»، «مُثله کردن برای سیاست و تنبیه»؛ «داستان، افسانه، کنایه، تقلید و درآوردن تشبیه» است. (علی اکبر دهخدا، لغت نامه)
با توجه بر این که یکی از معانی تمثیل، مثل آوردن است و نیز چون گاهی تمثیل و مَثَل به صورت مترادف و با هم مختلط می شوند، ابتدا به توضیح و تشریح مَثل می پردازیم سپس معنای واقعی و جامع تمثیل را مشخص می کنیم.
مَثل در لغت به معنی شبیه، مانند، حدیث، روایت، برهان و مِثل است. (بند ریگی، ترجمه منجدالطّلّاب، 1374: ذیل کلمه مَثَل)
«کلمه ی «مَثل» در هشتاد آیه و کلمه ی مِثل در هشتاد و یک آیه در قرآن مجید آمده است و شکل جمع هر دو کلمه، اَمثال می باشد.
همچنین کلمه ی مَثَل در قرآن کریم در معانی متفاوت ذیل استعمال شده است:
الف) به معنی «حکایت تمثیلی» (پرابل) شاهد= «وَاضرِب لَهُم مثلاً رَجُلَین ...» «(ای رسول ما حکایت) دو مرد (یکی مؤمن و یکی کافر) را برای امت مثل بیاور که ...)» (س18/آیه 32)
ب) به معنی داستان های گذشته در تواریخ ایّام ماضیه به اعتبار آنکه محل تأمّل و عبرت باشند. شاهد= «وَ لمّا یأتِکُم مَثَلُ الّذینَ خَلَوا مِن قَبلِکُم...» (س/آ؛ 2/214) (خیال نکنید به بهشت داخل می شوید بدون تحمّل سختیها که پیش از شما بر گذشتگان آمد...)
ج) به معنی «شبیه»؛ شاهد= «وَ إذا بُشِّرَ أحَدُهُم بِما ضَربَ لُلرّحمن مَثلاً...» (43/17) ( و حال آنکه به هر کدام از مشرکان دختری که به خدا نسبت دادند مژده دهند...)» (حکمت، امثال قرآن، 1361: 118 ، به نقل از المعجمُ المفهوس الفاظ قرآن، بدون ترجمه فارسی)
د) به معنی «صفت»؛ شاهد= «للَّذینَ لا یؤمنونَ بالآخرَهِ مثل السّوء» (16/60) اوصاف کسانیکه به خدا ایمان ندارند زشت و ...
ه) به معنی «نمونه کامل» شاهد= «اِن هُوَ الّا عَبدٌ اَنعَمنا عَلَیهِ و جَعَلناهُ مَثلاً» (43/59) عیسی نبود جز بنده خاصی که ما او را به نعمت رسالت برگزیدیم و بر بنی اسرائیل مَثل قرار دادیم.» (حکمت، امثال قرآن، 1361: 120)
«کلمه «مَثل» را در فارسی گاهی به داستان یا دستان، نمون، سان، حال و صفت ترجمه کرده اند. رشید الدین میبدی، صاحب کشف الاسرار، در ترجمه قرآن کریم مَثل را به همه ی این معانی برگردانده است. اما خود کلمه مَثل در ادبیات فارسی بیش از معادل های فارسی آن استعمال دارد. میبدی معمولاً این معادلهای فارسی را برای مَثل در مواردی بکار برده است که جمله یا عبارت به شکل: «مثلِ ... مثلِ....» یا «مثل... کَمثل...» بیان می شود. این صورتِ بیان معمولاً مقایسه میان دو چیز یا دو امر را بر اساس تشبیه بیان می کند.
مَثل حکم «مضاف» را دارد و آنچه بعد آن ذکر می شود در حکم «مضاف الیه» است:
«انّما مَثَلُ الحیوهِ الدّنیا کَماءٍ أنزلناهُ مِن السّماء...» (36/24) همانا مثل زندگانی دنیوی مانند آبی است که از آسمان فرو فرستادیم... » (پورنامداریان، رمز و داستان های رمزی، 1368: 139)
ابن اثیر می گوید: یکی از معانی مثل، تشبیه است: «مَثَلُ الشَّیء باشَّیء: سَوّاهُ و شبهَهُ بِهِ، جَعَلُه مِثلِهِ». شبیه کردن چیزی به چیزی دیگر (یعنی) مساوی قراردادن و شبیه به آن را آوردن و به جای آن قرار دادن است. » (همان مأخذ: 140)
«وی (ابن اثیر) در «الجامع الکبیر» تمثیل را این چنین معنی می کند: «تشبیهی است بر سبیل کنایه بدین گونه چون اراده اشارت به معنا کنی، الفاظی به کاربری که دلالت بر معنایی دیگر داشته باشند که مقصود تواست. مثل اینکه بگوییم: فلانً نقی الثّوب، یعنی فلان، پاکیزه است بدین قصد که از عیب مبرّاست.» (شفیعی کدکنی، 1370 : 144، به نقل از نقدالشعر قدامه، ص 88)
تمثیل به عبارتی دیگر، «مثال کردن چیزی و یا گریز زدن به یک واقعیت تاریخی، داستانی و قرآنی و ... به اقتضای کلام که مناسبتی و رابطه ای منطقی با آن داشته باشد. این صنعت چنان است که شاعر در یک مصراع و یا در یک بیت مثلی آورده و از آن برای بیان هر چه بهتر مقصود خویش بعنوان مثال بهره جوید. مثال؛ ظهیر فاریابی:
کمال ذاتی او خود ز شرح مستغنی است به ماه تاب چه حاجت شب تجلّی را
این صنعت را اصطلاحاً ارسال المثل می گویند.
مَثل ممکن است به شکل یک داستان از زبان حیوانات و اشیاء و یا حتی از زبان اشخاص باشد. از این رو بزرگان ادب پارسی و صرّافان سخن داستان هایی را که از زبان حیوانات و غیر انسان است، امثال نامیده اند و گفته اند: «حکما، هنگامی که قصد تبلیغ و موعظه دارند آن را به طریق ضربِ امثال بر زبان حیوانات و آنچه آن را نطق نیت می گویند، نظیر آنچه در کتاب کلیله و دمنه و مانند آن وجود دارد». (پور نامداریان، رمز و داستان های رمزی: 114، به نقل از رسائل اخوان الصّفا، ج 4: 113)
تا اینجا تعریفات گوناگونی از منابع متفاوت فارسی و عربی درباره تمثیل و مثل ذکر شد. همانطور که مشاهده گردید، در ادبیات فارسی و عربی بین مَثل و تمثیل و انواع آن هیچ فرقی قائل نشده اند مثلاً در قرآن مبین «مَثل و تمثیل به یک معنی بکار رفته است از طرفی انواع آنها نیز فقط یک نام دارند.
در اینجا لازم است ضمن تمییز آنها از هم به انواع آن اشاره شود. البته جدا ساختن مثل از تمثیل چندان کار معنادار و معقول نیست. مگر اینکه به طور قراردادی مثل را به یک شکل و در یک اسلوب و تمثیل را به شکلی و اسلوبی دیگر تعریف کرد. ولی باز هم متذکر می گردد در کل، مثل و تمثیل به یک معنی هستند اما دسته بندی آن به انواع و اقسام منطقی به نظر نمی رسد.
مثل یا تمثیل به دو دسته تقسیم می شود: یکی آنکه جملات کوتاه که احتمالاً منشأ داستانی دارند و در یک یا حداکثر دو جمله بیان می شود. در این زمینه کتاب هایی موجود است که در برگیرنده مثل هایی گردآوری شده می باشند مانند «امثال» میدانی و یا امثال و حِکم دهخدا. نوع دیگر که بیشترین بحث و قصد اینجانب در تحقیق حاضر می باشد تمثیل یا مثل از نوع داستانی است. به عبارتی دیگر در این نوع تمثیل یک قصه یا داستان به عنوان مثل یا نمونه برای یک مشبَّه آورده می شود در نتیجه تمثیل که مشبّه به موضوع یک مفهوم موردنظر ماست، هدف و غرض ذهنی و نیت درونی ما را به صورت محسوس و ملموس بیان می کند.
درباره انواع تمثیل در صفحات بعدی بطور مفصل بحث خواهد شد. اما معمولی ترین و رایج ترین انواع تمثیل همان است که آن را به دو دسته فابل (Fable) و پارابل (parable) تقسیم می کنند. «فابل» تمثیلی است که قهرمانان آن حیوان ها هستند و «پارابل» تمثیلی است که قهرمانان آن انسان می باشد. این تقسیم بندی در اغلب فرهنگ های غربی نیز مصداق دارد. (پورنامداریان، رمز و داستانهای رمزی، 1368: 116)
استعمال تمثیل در خارج از حوزه ادبیات (Analogy):
علاوه بر ادبیات استعمال اصطلاح تمثیل در فقه و منطق نیز با مفهومی کاملا متفاوت مورد استعمال قرار می گیرد. تمثیل را در فقه، قیاس شرعی می گویند. به این معنی که به سبب اشتراک علت در دو چیزی، حکم آن را هم یکی بدانیم: «الخَمرُ حرامٌ لإنّهُ مُسکِرٌ». (شراب حرام است چون مسکر و مدهوش کننده است)؛ پس آبجو هم حرام است چون مسکر و مدهوش کننده است.
تمثیل در منطق هم بدین معنی است: تسرّی حکم چیزی در چیز دیگر جزئی به سبب مشابهت. مثال: رودخانه سفیدرود به دریا می ریزد. پس لابد رودخانه کارون هم به دریا می ریزد. تمثیل مفید علم قطعی نیست مثلاً ممکن است رودخانه ای به دریا نریزد. (شمیسا، گزیده منطق الطیر، انتشارات نشر قطره، سال 1373: مقدمه)
بر همین اساس خواجه نصیرالدین طوسی در اساس الاقتباس تمثیل را استدلال می نامد و می گوید: «استدلال چنان بود که از حال یک شبیه بر حال دیگر شبیه دلیل سازند». (شفیعی کدکنی، صورخیال در شعرفارسی:84 (به نقل از اساس الاقتباس: 594)
بررسی جایگاه تمثیل در نزد ملل و اقوام
الف- تمثیل از نظر اقوام بدوی:
در نظر این اقوام تمثیل به معنایی که در نظر ملل متمدن است وجود نداشت ولی در زبان آنها تمثیلات و تعبیرات و تشبیهاتی وجود دارد که می توان گفت جرثومه ابتدائی پارابلها و فابلها هستند، افسانه هایی که شامل تشبیهات به زندگانی جانوران و نباتات یا اشیاء غیر زنده است و به آنها نوعی شخصیت بخشیده و قولی یا فعلی را به ایشان منتسب داشته اند. در نزد اقوام وحشی و حتی هوتن توت ها (نژاد وحشی آفریقایی و استرالیایی) و زولوها (مردم ساکن جنوب آفریقا) از این گونه تمثیلات و تشبیهات کم و بیش به لهجه های محلی وجود دارد که بعضی به کل فاقد ارزش و نتیجه اخلاقی است و برخی هم دارای نتایج اخلاقی مانند «فوائد دوستی» و «مضرّات دشمنی و حق ناشناسی و بی دینی» هستند. (علی اصغرحکمت، امثال قرآن:13- 47 : با تلخیص کلی از کتاب مذکور)