مقدمه
روان شناسی مثبت نگر به عنوان رویکرد تازه ای در روان شناسی، بر فهم و تشریح شادمانی و احساس ذهنی بهزیستی و همچنین پیش بینی دقیق عواملی که بر آنها موثرند، تمرکز دارد. این رویکرد از منظری مثبت گرایانه با ارتقای احساس ذهنی بهزیستی و شادمانی، در عوض درمان نواقص و اختلالات سرو کار دارد. بنابراین، روان شناسی مثبت نگر تکمیل کننده روان شناسی بالینی سنتی است. فهم، درک و شفاف سازی شادمانی و احساس ذهنی بهزیستی، موضوع محوری روان شناسی مثبت نگراست (سلیگمن[1]، 2005).
تاب آوری [2]در مورد کسانی بکار می رود که در معرض خطر قرار می گیرند ولی دچار اختلال نمی شوند از این رو شاید بتوان نتیجه گیری کرد که مواجه شدن با خطر شرط لازم برای آسیب پذیری هست اما شرط کافی نیست. واژه تاب آوری را می توان به صورت توانایی بیرون آمدن از شرایط سخت یا تعدیل آن تعریف نمود. در واقع تاب آوری ظرفیت افراد برای سالم ماندن و مقاومت و تحمل در شرایط سخت و پر خطر است که فرد نه تنها بر آن شرایط دشوار فائق می شود بلکه طی آن و با وجود آن قوی تر نیز می گردد. پس تاب آوری به معنای توان موفق بودن، زندگی کردن و خود را رشد دادن در شرایط دشوار (با وجود عوامل خطر) است. این فرایند خودبه خود ایجاد نمی شوند مگر اینکه فرد در موقعیت دشوار و ناخوشایندی قرار گیرد تا برای رهایی از آن یا صدمه پذیری کمتر، حداکثر تلاش را برای کشف و بهره گیری از عوامل محافظت کننده (فردی و محیطی) در درون و بیرون خود که همواره به صورت بالقوه وجود دارد بکار گیرد(کالیو[3]،2002).
مردم در کشورهای توسعه یافته به رفاه اقتصادی دست یافتهاند. ولی، احساس نمیکنند که زندگی شان، از کیفیت مطلوبی برخوردار است. پس، رشد شاخص تولید ناخالص داخلی که معرف رشد اقتصادی است، نمیتواند تا معیار بهبود کیفیت زندگی مردم تلقی شود. از این رو، برای نخستین بار، در سال ۲۰۰۵ میلادی، واحد اطلاعاتی اکونومیست، شاخص اقتصادی و اجتماعی جدیدی را به منظور رتبه بندی کشورهای جهان ارائه نمود. این معیار رتبه بندی کشورها را شاخص کیفیت زندگی[4]، نام گذاری کرده اند.(شهین دخت،1386).
شادمانی ذهنی عبارتست از"ارزیابی های شناختی و هیجانی فرد از زندگی اش ". این ارزیابی از سویی واکنش های هیجانی به حوادث و در سویی دیگر قضاوت های شناختی5 در مورد رضایت و به سرانجام رساندن وظیفه را در برمی گیرد. بنابراین، شادمانی ذهنی مفهوم وسیعی است که تجربه هیجانهای مطلوب، سطوح پایین هیجان های منفی و رضایت بالا از زندگی را دربرمی گیرد. شادمانی ذهنی، در ادراکات و ارزیابی های افراد از زندگی شان در ابعاد هیجانی، عملکردهای روان شناختی و اجتماعی، منعکس می شود. جزء هیجانی شادمانی ذهنی شامل دو مولفه شادکامی6 و رضایت از زندگی7 است. در پژوهش حاضر نیز به این بخش از شادمانی ذهنی پرداخته شده است (کار[5]، 2003).
نگاه ذهنی به کیفیت زندگی شهری را می توان محصول ادراکات فردی و رضایت شهروندان از زندگی در محیط شهر دانست. اما نگاه عینی که از داده های ثانویه به دست می آید قابل لمس تر بوده و با آثار و نتایج کیفیت در زندگی اجتماعی قابل شناسایی است. به طور مثال خصوصیاتی که خانوار ها به عنوان سبک زندگی به خود می گیرند یا وضعیت تحصیلاتی افراد یک محله نمودی عینی از وضعیت کیفیت زندگی شهری است. جای توجه است در پژوهش های انجام شده به ندرت ترکیبی از شاخص های عینی و ذهنی به کاربرده شده است. (والویس و همکاران، 2004)
شادکامی چندین جزء اساسی را دربر می گیرد ؛ جزء هیجانی که فرد شادکام از نظر خلقی، شاد و خوشحال است، جزء اجتماعی، که فرد شادکام از روابط اجتماعی خوبی با دیگران برخوردار است و می تواند از آنها حمایت اجتماعی دریافت کند و سرانجام جزء شناختی، که باعث می شود فرد شادکام اطلاعات را به روش خاصی پردازش کرده، مورد تعبیر و تفسیر قرار دهد که در نهایت، باعث احساس شادی و خوش بینی در وی می گردد. از این رو، در شادکامی، ارزشیابی افراد از خود و زندگی شان می تواند، جنبه های شناختی، مثل قضاوت در مورد خشنودی از زندگی و یا جنبه های هیجانی از جمله خلق یا عواطف، در واکنش به رویدادهای زندگی را در برگیرد (والویس [6]و همکاران، 2004)
بنابراین در این پژوهش سعی کرده ایم به بررسی رابطه تاب آوری و و کیفیت زندگی و شادکامی در بین معلمین شهرستان نیر بپردازیم تا شاید بتوانیم راه کاری به برخی از مشکلات و موانع شغلی معلمان یافته و در جهت ارتقا سطح سلامت روانی آنها بپردازیم.
بیان مسئله
واژه تاب آوری را می توان به صورت توانایی بیرون آمدن از شرایط سخت یا تعدیل آن تعریف نمود. در واقع تاب آوری ظرفیت افراد برای سالم ماندن و مقاومت و تحمل در شرایط سخت و پر خطر است که فرد نه تنها بر آن شرایط دشوار فائق می شود بلکه طی آن و با وجود آن قوی تر نیز می گردد.
روانشناسان امروزه به سلامت روانی و شادکامی اهمیت فراوان می دهند (کاید گپ و صالحی، 1386).سلیگمن[7] (2003) پیش بینی کرده است تا سال 2015 از هر ده نفر انسان ساکن در کره زمین یک نفر دچار افسردگی خواهد شد به همین دلیل امروزه مطالعات مربوط به شادکامی و عوامل مرتبط با آن از جمله مهمترین اولویت های روانشناسی قرار گرفته است.شادی عامل بسیار مهمی در زندگی است که از آن طریق فرار همیشه دارای یک حس خوب درباره زندگی خود و دیگران است و فرد احساس نومیدی را از خود دور می کند و ضعف های خود را می پذیرد.اگر چه از شادکامی تعاریف مختلفی شده است و لی آرجیل[8] (1989) شادکامی را ترکیبی از عاطفه مثبت، رضایت از زندگی و عدم وجود عواطف منفی مثل افسردگی و اضظراب می داند.داینر[9] و راترز[10] (2003) شادکامی را بر حسب سه مؤلفه فراوانی و شدت احساسات مثبت، وجود سطوح متوسطی از رضامندی در طول یک دوره زمانی و عدم وجود احساسات منفی مانند اضطراب و افسردگی تعریف می کنند.همچنین سلمیکین (2003) شادکامی را به عنوان برون گرایی پایدار در نظر گرفته و حاضر نشان شناخته است، از زمانی که عواطف مثبت به عنوان کانون شادکامی مورد توجه واقع شده، نقش شادکامی در تسهیل جامعه پذیری و تعادل مطلوب با دیگران آشکار گردیده است.متغیی دیگر ما امیدواری است.امید نیرویی هیجانی است که تخیل را به سمت موارد مثبت هدایت می کند.امید به انسان ها اغنرژی می دهد و مجهزشان می کند و مانند کاتالیزوری برای کار و فعالیت عمل می کند.امید به ما انعطاف پذیری،نشاط و توانایی خلاصی از ضرباتی را که زندگی بر ما تحمیل می کند، می دهد و باعث افزایش رضایت از زندگی می شود (پریچت، 2004، ترجمه عنقائی، 1384).امیدواری پیوندی است میان رفتار های مرتبط با هدف و باور های فرد برای رسیدن با این اهداف.میزان امیدواری بالا با بهزیستی بیشتر همراه است.امیدواری از طریق تجارب موفقیت آمیز زندگی افزایش می یابد و به واسطه ی تجارب شکست تقلیل می یابد (یو[11]، فرلنگ[12]، فیلیکس[13]، شارکی[14] و تانیگوا[15]، 2008).
سوالاتی که در این پژوهش مطرح است :
آیا بین کیفیت زندگی با شادکامی رابطه وجود دارد ؟
آیا کیفیت زندگی معلمین میتواند شادکامی آنها را پیش بینی کند ؟
آیا تاب آوری با شادکامی و کیفیت زندگی رابطه وجود دارد ؟
[1] Seligman
[2] Resiliency
[3] corelio
[4] Qli
[5] car
[6] Valvis
[7] Seligman
[8] Rjyl
[9] Daynr
[10] Ratrz
[11] Yu
[12] Frlnk
[13] Felix
[14] Shark
[15] Tanigva