خلاصه تحقیق
از مهمترین آفات نظامهای آموزشی جهان و از جمله کشورها ، افت تحصیلی است که همه ساله به صورتهای گوناگون عمدهای از استعدادهای بالقوه انسانی و منابع اقتصادی جامعه را هدر میدهد و نابسامانیهای فردی و اجتماعی بر جای میگذارد . این پدیده بصورت مردودی - ترک تحصیل زودرس و یا صور دیگر جلوه مینماید .
طبق یک بررسی از صد کودک لازم التعلیم که وارد کلاس اول دبستان میشوند حدود 20 در صد ( دختر ) از آنان به سال چهارم متوسطه راه مییابند علل و عوامل متعددی در بروز افت تحصیلی مؤثرند که بعضاً بعنوان عوامل درون سازمانی آموزش و پرورش بحساب آمده و بعضی دیگر بعنوان عوامل برون سازمانی نظام تعلیم و تربیت یاد میشود از میان این عوامل برون سازمانی در بسیاری از موارد افت تحصیلی مولود شرایط اضطرابی و عوامل شخصیت اضطرابی فرد میباشد . اضطراب یک انتظار ناراحت کننده است و اغلب به صورت یک تنش بینام و نامشخص ظاهر میشود و ممکن است به یک تردید عینی مربوط باشد و یا یک تهدید غیر مستقیم مثل مرگ یا انتظار حادثه شوم وابسته باشد .
اضطراب واکنش فرد است به یک موقعیت ضربه آمیز و موقعیتی که در اثر بالا گرفتن تحریکات بیرونی یا درونی پدید میآید و فرد در مهار کردن آن ناتوان میباشد . اضطراب یک ناراحتی روانی و بدنی است که در اثر ناایمنی و ترس مبهم و انتظار یک بدبختی قریب الوقوع در فرد بوجود میآید و بطور کلی تهدید و ناایمنی است که منبع آن کاملاً مشخص نیست و همچنین امر اضطراب را از ترس مشخص میسازد .
اضطراب به شکلهای گوناگون در کودکان و نوجوانان دیده میشود و نمود این اضطرابها در مراتب مختلف تحول به صورت متفاوت دیده میشود . در نوجوانی اضطراب یک پدیده عادی است و اغلب به صورت ناگهانی و زمانی به صورت تدریجی ، گاه فراگیر و گسترده و گاهی مبهم و محدود ظاهر میشود .
گاهی هفتهها طول میکشد و گاهی در یک ساعت از بین میرود . اما گاهی این اضطرابها مقدمه یک سازمان یافتگی مرضی است . به هر صورت نوجوان در وضعیت اضطرابی بی پناه و درمانده است و نمیتواند علتی برای این حالت خود بیابد اما وقتی اضطراب پایدار میماند نوجوان سعی در تبیین آن میکند و اغلب آن را به صورت نگرانیهای جسمانی آشکار میسازد . ( حالتی شبیه خود بیمار انگاری از خود نشان میدهید . ) و ملاکهای تشخیص اضطراب بسته به نوع اضطراب و موقعیت آن با یکدیگر متفاوت است اما در هر حال اضطراب مشخصه اصلی بالینی است .
با توجه به مطالب بیان شده در این تحقیق میتوان اذعان داشت که عوامل شخصیت اضطرابی در اضطراب امتحان و با نتیجه در افت تحصیلی نقش بسزایی داشته و در واقع جهت دهنده وضیعت تحصیلی دانشآموزی میباشد . در این تحقیق پس از تجزیه تحلیل فرضیههای داده شده این امر به ما مسلم گشت برای رسیدن به نتیجهای معین و مشخص در مورد مساله و با توجه به ماهیت موضوع این تحقیق از نوع همبستگی یا همخوانی است و نمونه آماری آن دانشآموزان مقطع پیش دانشگاهی منطقه شبستر در سال تحصیلی 84 – 1383 میباشد که از 220 نفر جامعه آماری 140 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند . جهت گردآوری اطلاعات از تست اضطراب زانگ ( S . A . S ) و یک تست خود ساخته استفاده شده است و برای تجزیه و تحلیل یافتههای تحقیق از روش آماری مناسب استفاده گردیده است .
یافتههای نهایی
با توجه به نتایج تحقیق ، عدم موفقیت دانشآموزان و احیاناً عقب ماندگی آنها در دروس مختلف بررسی دقیق لازم دارد و برای جبران آن ابتدا باید ریشهیابی شود و مشخصاً عواملی که در ایجاد آن مؤثر بودهاند کشف گردد و در رفع هر یک از آنها برنامهریزی و تلاش شود .
پیشگفتار
اکثر ما در روبرو شدن با موقعیت های تهدید آمیز یا فشارزا احساس تنش و اضطراب میکنیم . اینگونه احساسات واکنشهای بهنجاری در برابر فشار روانی هستند . اضطراب امتحان بخصوص اضطراب کنکور به عنوان پدیدهای رایج که به وفور در مراکز آموزشی و تحصیلی دیده میشود همبستگی بالایی با عملکرد موفق یا ناموفق دانشآموز دارد . آرکین وهمکاران ( به نقل از باندالوس و همکاران 1995 ) اضطراب امتحان را ناشی از احساس ناکار آمدی و درماندگی داشته و آنرا با کاهش عملکرد و مرتبط میدانند . وقتی فرد در خصوص کارآیی و توانایی ذهنی خود در موقعیت امتحان دچار نگرانی و اضطراب شود به نحوی که موجب کاهش و افت عملکرد واقعی میشود میتوان گفت وی دچار اضطراب امتحان است .
دانش آموز دارای اضطراب امتحان ، فردی است که به خوبی مواد موضوعات درسی کلاسی و دوره را فرا گرفته ، اما به دلیل اضطراب قادر به بیان دانستههای خویش در امتحان نمیباشد . لذا انتظار میرود بین نمرههای اضطراب امتحان و نمرههای دروس رابطه معکوس وجود داشته باشد تحقیقات متعددی روی تأثیر اضطراب صورت گرفته است و بر همین اساس متخصصان تعلیم و تربیت اضطراب تحصیلی و امتحان را بر دو دسته تقسیم میکنند : ( مسدد ، 1373 )
1 ) اضطراب تسهیل کننده یا تسریع کننده
2 ) اضطراب ناتوان کننده
تحقیقات متعددی توسط پژوهشگران بسیاری در زمینه وجود رابطه بین اضطراب امتحان و نمرههای امتحان انجام یافته است . دیفن باکر و داتیز ( 1978 ) در مطالعات خود دریافتند دانش آموزان دارای اضطراب امتحان بالا ، نسبت به گروه دارای اضطراب پایین ، نگرانتر ، آشفتهتر و بیتوجهتر هستند این حالت موجب افت عملکرد آزمودنیهای مضطرب میشود و نتایج آنها را کاهش میدهد .
متغیرهای زیادی با اضطراب امتحان رابطه دارند که در میان نقش اضطراب عمومی و کلی مهمتر است . اضطراب عمومی و کلی حالتی است که در آن تشویش و نگرانی ناتوان کننده فرد بسته به موضوع خاصی نیست و حالت آزاد و منتشر دارد ، اضطراب امتحان با اضطراب عمومی و کلی رابطه معنی داری دارد . به عبارتی هر قدر میزان اضطراب عمومی فرد بالاتر باشد میزان اضطراب امتحان وی نیز بالاتر است .
مقدمه :
نوروزهای اضطرابی را به شکل زیر تعریف میکنند ، « ترکیبات گوناگون از تظاهرات جسمانی و روانی اضطراب که قابل انتساب به خطری واقعی نباشند و به صورت حملهای کوتاه مدت یا ماندگار رخ میدهند . ( گلدر و همکاران ، 2989 )
در باره پیدایش اضطراب مشکل آفرین ، هیچ نظریه سادهای وجود ندارد . نخستین دیدگاه به درکی مبتنی بردانش روان پویایی از این اختلال تعلق دارد . واژه اضطراب ، ترجمه واژه « axgst » است که فروید آن را برای ترکیبی از برانگیختگی فیزیولوژیکی و عاطفه منفی بکار برد . او اضطراب نوروتیک را تظاهری از تعارضات ناخودآگاه تلقی میکرد . ( فروید ، 1926 ) بعدها نظریه پردازان یادگیری اظهار کردند که اضطراب ، یک صفت یا خصوصیت شخصیت نیست بلکه از طریق یادگیری کلاسیک ، عامل یا جانشینی کسب میشود و میتواند در نتیجه خطر محیطی واقعی یا خطری خیالی پدید آید . همچنین حالات اضطرابی به ویژه آن وقایعی که تهدید آور تعبیر میشوند . با رویدادهای خارجی استرسزا ملازمند ( فنیلی – جونز و بروان ، 1981 ) بعلاوه این یافته که اضطراب مشکل آفرین در میان خویشاوندان افراد مبتلا به نوروزهای اضطرابی متداولتر از عموم جمعیت است ( نویس و همکاران 1978 ) ، میتواند از نظریه ژنتیکی بودن پیدایش اضطراب مشکل آفرین حمایت کند . بدیهی است که این عقاید ناهمساز نیستند . اگر چه اضطراب میتواند بازتابی از حالاتی درونی نظیر نگرانیهای کلی باشد اما معمولاً با رویدادهای استرسزا نیز همراه است و به نظر میرسد که برخی از افراد نسبت به آن آسیب پذیرتر از سایرین باشند در ارزشیابی فرد لازم است همه عوامل سبب شناختی ممکن بررسی شوند .
اضطراب پدیدهای طبیعی است و همگان آن را در وهلهای احساس میکنند . اضطراب پاسخی ضروری به استرس است و فرد را به هنگام مواجهه با خطر ، برای فعالیت و کنش آماده میکند در مواقع بسیاری ، چنین پاسخی عقلانی و حتی حیاتی است .
به هنگام وجود خطر یا استرس واقعی بدن از طریق رهاسازی آدرنالین خود را برای کنش آماده میسازد و احساسات بدنی اضطراب آشکار میشود . گرچه در این مواقع ، پاسخ استرس میتواند عملکرد جسمی و روانی را تسهیل کند ولی هر گاه از حد معینی فراتر رود در این کنشها اختلال ایجاد میکند . برای مثال هر گاه آدرنالین باعث تا خون بیشتری به عضلات برسد ، تنش عضلانی افزایش یابد . بدن خود را کاملاً برای گریز و یا جنگیدن آماده میکند . با این حال ، پس کشیده شدن خون از پوست ممکن است منجر به بی حسی شود ، تنش عضلانی مقاوم ، باعث بروز درد میگردد ، افزایش تنفس منجر به نفس نفس زدن ( هیپرونتیلاسیون ) میشود ، تپش شدید قلب و هم چنین تعریق قابل ملاحظه نشانههایی هشدار دهندهاند . نگرانی فرد به دلیل پاسخهای فیزیولوزیک بدن او به استرس ، میتواند به جای آنکه به او قدرت ببخشد ، او را ناتوان کند . به همین ترتیب ، در پاسخ به استرس ، تغییراتی روان شناختی نیز رخ میدهند که باعث هوشیاری و تمرکز هر چه بیشتر ما میشوند که این امر به هنگامی که لازم است به سرعت بیندیشیم و زمانی برای حواسپرتی در اختیار نداریم . مسلماً به سود است « زمانی که هشیاری » به حساسیت مفرط و نگرانی مزمن تبدیل شود ، پاسخ روانشناختی به استرس دیگر کارآمد نیست . این واکنش به نوبه خود تمرکز حواس و حافظه را مختل میکند .
اضطراب بر بسیاری از جنبههای عملکرد آدمی از توانایی ادراکی ، یادگیری و حافظه گرفته تا اشتها عملکرد جنسی و خواب تأثیر میگذارد ، اضطراب مشکل آفرین میتواند بر دامنه گستردهای از توانائیهای آدمی تأثیرات نامطلوبی بگذارد و خود را به اشکال بسیار متفاوتی نشان میدهد .