پایان نامه
جهت دریافت درجه کاردانی
در رشته ارتباط تصویری (گرافیک)
هنر گرافیک همچون پوستهای است که هسته حیاتی و فرهنگ ملی را به صورت زیبایی ارائه مینماید. هسته یا محتوای هنرگرافیک بر پایه فرهنگ ملی قراردارد.
در این رساله سعی بر آن شده که از بحث وسیع و گسترده گرافیک ، که یکی از شاخههای این رشته ، استندهای تبلیغاتی است ، تعریف مختصری بیان شده است.ه
قابل ذکر است که برای ایجاد ارتباط بین اجتماع و دادن اطلاعات به افراد احتیاج به تبلیغات قابل ذکر است که برای ایجاد ارتباط بین اجتماع و دادن اطلاعات به افراد احتیاج به تبلیغات داریم. تبلیغات جنبههای گوناگونی دارد. تبلیغات عمومی و تبلیغات بازرگانی ، که در همه این موارد گرافیک محیطی نقش بسیار فراوانی را در جامعه امروزی ایفاء میکند که خود نیز تقسیمبندی و انواع مختلفی را دارا میباشد.
گرافیک محیطی شامل دو بخش است. گرافیک محیطی دوبعدی و گرافیک محیطی سهبعدی
( حجمی ) ، که حیطه عمل بسیار گستردهای دارد. گرافیک محیطی میتواند جنبه اطلاعرسانی یا حال8ت تأکید نسبت به موضوعی را داشته باشد و یا جنبههای فرهنگی و اجتماعی و در آخر جنبههای تبلیغاتی ، که همه این عوامل کیفیت و عناصر بصری را دربرمیگیرند.
در بخش گرافیک محیطی ، استندها یکی از موضوعاتی میباشند که در امر اطلاعرسانی و تبلیغات در جامعه امروزی کاربرد فراوانی دارند.
به طور کلی استندها را میتوان به دو شاخه تقسیم نمود :
1- استندهایی که برای شناسائی یک مکان بکار میروند.
2- استندهایی که برای تبلیغات هستند ، که در این شاخه ، استندهای تبلیغاتی مورد بررسی قرارگرفته است.
استند های تبلیغاتی طرحهایی هستند که طرح موضوع مورد نظر را بصورتی برنامهریزی میکند که فرم نهایی به تنهایی و با امکانات ویژه در محل مناسب خود قرارگیرد و سوژه مورد نظر را به خوبی معرفی نماید. استندهای تبلیغاتی را نیز میتوان به دو دسته تقسیم نمود :
استندهایی که در فضای باز قرارمیگیرند و استندهایی که در فضای بسته کاربرد دارند و درباره هریک از این موارد توضیح داده شده است.
قابل ذکر است این رساله در چهار فصل هنر گرافیک ، تبلیغات ، گرافیک محیطی و استندهای تبلیغاتی مورد بررسی قرار گرفته است.
هنر گرافیک
تعاریف بسیاری برای هنر گرافیک وجود دارد که هر کدام در زمان و دورهای خاص پاسخگوی این هنر بودهاند. با گذشت زمان و پیشرفت تکنولوژی ، تعاریف نیز دستخوش تغییراتی میشوند اما آنچه در تمامی آنها مشترک میباشد ، این مضامین هستند.
1- ارتباط و تعامل انسانی و اجتماعی
2- عناصر ترسیمی ( خط ، نقطه ، سطح )
3- گزارش ( متن و نقشه )
4- تکثیر
در تعاریف هنر گرافیک چنین میخوانیم :
گرافیک از نظر لغوی به معنای « ترسیم » و « نگارش » است. بر این مبنا گرافیک هنری است که ترسیم کردن و نگارش ، ارکان اصلی آن را تشکیل میدهند. هنرگرافیک عبارت است از : گونه هنرهای تصویری که در وهله نخست به منظور تکثیر یا آفرینش ( روپرودوکسیون ) آفریده میشوند. واژه گرافیک از مصدری یونانی به معنای نوشتن میآید و ریشه آن در اصل به معنای « خراشیدن » و « فقر کردن » است. کسی که به هنر گرافیک میپردازد ، « هنرمند گرافیک » نامیده میشود.
در زبان فارسی گرافیست نیز به معنای هنرمند گرافیک مرسوم شده است.[1] لفظ گرافیک به معنای مراحل ماشینی و نیمه ماشینی جهت بازسازی قصورات و کلام است. در برگیرنده فعالیتهای بیشمار و با ارزش هنری و اجتماعی است ، که برجستهترین آنها را کتاب چاپی تشکیل میدهد.[2]
2- حوزهای در هنرهای بصری که اساساً مداد چاپ شدنی ( تصاویر ، نقوش و نوشتهها ) را دربرمیگیرند.
امروزه « طراحی گرافیکی » در سینما و تلویزیون نیز کاربرد دارد.
صفحهآرایی ، تصویرسازی ، طراحی و نشانه و حروف ، تبلیغات دیواری ، استندها و بستههای کالاها از زمینههای فعالیت طراح گرافیک محسوب میشود. سابقه این فعالیتها به کارهای ویلیام ماریس ، لیسیتسکی[3] و باهاوشماعی[4] مدرسه هنری - بازمیگردد[5].
طراحی گرافیک ، به صورتی که ما امروزه میشناسیم ، تا زمان انقلاب صنعتی یعنی قرن نوزدهم وجود نداشت در این زمان با پیشرفت فنون چاپ و کاغذسازی ، امکان استفاده از تزئینات و تصاویر بدیع ، همراه با متن نوشته شده به وجود آمد و نقاشان و هنرمندان گرافیک توانستند نتایج درخشان در کار خود حاصل کنند[6].
گرافیک در درجه اول شامل طراحی ، نقاشی و نوشتاری میشود ، اما یک تعریف ثانویه در فرهنگ لغات چنین میگوید : « زنده و بیانگر »[7] و این کلمات کمک میکند تا بتوانیم مفهوم به کارگیری زمان ، مهارت و انرژی را در ارتباط با کل کار درک کنیم[8].
1-1- تاریخچه کوتاهی از هنر گرافیک
عدهای آغاز هنر گرافیک را اختراع و گسترش صنعت چاپ میدانند ، و عدهای دیگر شروع تصویرگری و گرافیک به معنای امروزی آن را به دوره انسانهای غارنشین نسبت میدهند. تفاوت این دو نظریه به دلیل تفاوتی است که هنرمندان گرافیک در تعریف این هنر قائل هستند. پررنگ دانستن یکی از عوامل مؤثر در طراحی گرافیک ( ارتباط ، عناصر بصری ، عناصر نوشتاری و تکثیر ) میتواند تعریف و تاریخچهای متفاوت از این هنر بدست دهد. علت اختلاف نظرها درباره آغاز پیدایش این هنر نیز از این روست ، چرا که تأکید بیش از حد بر تکثیر به برداشت تقارن زمانی اختراع صنعت چاپ و هنر گرافیک میانجامد ؛ و از دیگر سوی بررسی عناصر بصری از گذشته - دوره غازنشینی - تا به حال و برجسته نشان دادن این دوران به برداشتن متفاوت از جهت بعد زمانی میانجامد.
سؤال دیگری که در اینجا مطرح است درباره مرز زمانی بین گرافیک قدیم و گرافیک نوین میباشد برخی صنعت چاپ را سر منشأ پیدایش گرافیک نوین دانسته و برخی دیگر بکارگیری عناصر حرکت را ، سرآغاز آن میدانند پیش از ابداع صنعت چاپ ، نقش آفرینی و خطاطی کتابها ، توسط نقاشان و خطاطان آن دوره انجام میگرفت.
با آمدن صنعت چاپ امکانات تکثیر و انتشارات گسترش یافت و قشرهای انبوه مردم به مصرف آثاری کشانده شامل ؟ مذکر ارزان و در دسترس بوده و به سهولت و سادگی درک شود.[9] در این زمان ، گرافیک سنتی با حفظ در خصوصیتش یعنی خط و نقش ، اضافه شدن چاپ و تکثیر ، گام به مرحله نوین خود گذاشت ، در حدود عملکرد گرافیک سنتی میتوان هنر خطاطی ، نقاشی دوبعدی ، طراحی و کندهکاری را وارد نمود. طراحی نقوش ، چه منفرد چه بر روی سفالینهها و حجاریها و غیره ، همگی با اصول گرافیکی طراحی و اجرا شدهاند. طرحها ساده و مختصر و حریم متجسم شده ، با خود بیانی تصویری و ارتباطی را مطرح میکنند و هر کدام از آنها بیانگر نوع نیازمندیها و مفاهیم تصویری و ارتباطی ، از فضا ، فرهنگ و محیط زندگی خود میباشند.
هدفی که این نقوش در کاربرد تصویری خود به دنبال میکنند ، همان هدفی است که در گرافیک دنبال میشود.
1-2- بررسی علم ارتباط تصویری و بصری
در عصر تکنولوژی معنای هنر و همچنین شکل و کاربرد آن و به طور کلی بیان بصری تغییر به سزایی نموده است. با اختراع دستگاه چاپ و بعد دوربین عکاسی و استفاده روزافزون از وسایل مشابه نظیر دوربین فیلمبرداری و کاربرد آن در سینما و تلویزیون ، آموزش بصری و یا به عبارت دیگر فراگیی سواد بصری را صورت بخشیده ضرورتی که از سالها قبل از آن باید مورد توجه قرار
میگرفت. « سواد بصری ، علم چگونه دیدن و تجربه نمودن است ».[10] برای کسی که به طور طبیعی میتواند ببیند ، عمل دیدن مستلزم صرف نیروی بسیار اندک است زیرا این عمل به طور خودکار از طریق سلسله اعصاب انسان انجام میپذیرد. پدیدههای موجود در طبیعت و محیط را با بسیاری از جزئیاتشا میبینیم و همه عناصر بصری موجود در آنها را تشخیص میدهیم. هرچند ما به صورت طبیعی و خودکار و بسیار سهل و ساده میبینیم. ولی هنوز از درست و واقعی دیدن آگاهی نداریم. هر سیستم ارتباطی متشکل از سمبولهایی است که ساخت بشر هستند. کلام یکی از این سمبولهاست که در روزگاران گذشته به صورت تصاویر ساده ترسیم می شد ، و نتیجه تجربیات و احساسات بشر بوده است. در جهان بیش از سه هزار زبان رایج وجود دارد که هرکدام خصوصیات خاص و مستقل خود را دارند. در واقع آنچه به عنوان یک پدیده بصری در برابر دیدگان ما قرارمیگیرد ، مجموعهای از عناصر بصری[11] هستند که اگر دارای ترکیبی وحدت یافته باشند با مفهوم جلوه میکنند. این عناصر بصری عبارتند از : نقطه ، خط ، قطع ، حجم ، بافت ، رنگ ، سایه رنگ.
« کیفیات بصری » نیز عبارتند از سیستمن ، تعادل ، تناسب ، کشش و غیره. کیفیات بصری کیفیاتی هستند که روند سازمان دادن به بعضی از عناصر بصری مطرح میشوند. روند سازمان
دادن به عناصر بصری بوسیله کیفیات بصری را میتوان با واژه عام طرح یا Design بیان نمود. عناصری که ذکر شد در واقع ماده خام و اولیه تمام تصاویر به شمار میروند و بوسیله آنهاست که انواعی از اشیاء و پدیدهها در محیط به صورت بصری ظاهر میگردند.