چکیده:
این پژوهش به منظور بررسی رابطه شادکامی، امیدواری با هوش معنوی انجام گرفته است.
جامعه آماری پژوهش حاضر شامل 130 نفر از دانشجویان دانشکده ادبیات و علوم انسانی شهرستان نمین می باشند که به صورت تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه های شادکامی، امیدواری و هوش معنوی را تکمیل نمودند.
برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش همبستگی استفاده شده است.
مقدمه:
بیشتر از یک قرن است که مراجعین برای طرح مسائل، مشکلات، نقائض و کمبودهای خود به روان درمان گران مراجعه می کنند، با توجه به اینکه، که بحث و بررسی در این موارد، می تواند درمان کننده باشد.روان درمانی، با تأکید بر نقائض و کمبود های گامهای بلند و بزرگی برداشته است.اگر چه تأکید بر آسیب شناسی روانی تا حد زیادی خلاصی از علائم را باعث شده است، اما لزوماً باعث افزایش امید و شادمانی نگردیده است، موضوعی که هنوز هم در فرایند درمان نادیده گرفته می شود.عقیده بر این است که شادمانی باید به طور آشکار و صریح در روان درمانی پیگیری شود، چرا که در سلسله مراتب اهداف درمانی، بالاترین جایگاه را به خود اختصاص می دهد.و همچنین این عقیده وجود دارد که استفاده از روانشناسی مثبت مزایا و محاسن زیادی دارد از جمله اینکه، می توان با ترکیب عقاید نظری افرادی مثل راجرز و تحقیقات جدید تر روانشناسی مثبت به بهترین وجه ممکن به افرادی که به دنبال کاهش پریشانی، افزایش امید و شادمانی و تسهیل رشد و تکامل خود هستند مکم نمود.بدین ترتیب نقش و جایگاه درمان مثبت به خوبی روشن می شود.از این طریق می توان در جهت مفهوم سازی مثبت از سلامت روان حرکت کرد، حرکتی که راجرز به مفهوم «انسان با عملکرد کامل1» و مازلو با مفهوم «تحقیق خویشتن2» انجام دادند.مازلو، بنیانگذار روانشناسی انسانگرا3، شاخه ای از روانشناسی مثبت4 را تشریح کرد که در آن خواستار توجه بیشتر به هر دو جنبه مثبت و منفی تجارت انسان گردید، او عقیده داشت علم روانشناسی، بیشتر نقائض، بیماری ها و کمبودهای انسان را برای ما آشکار کرده است و کمتر در مورد استعداد ها، توانمندیها، فضائل و آرزوهای قابل تحقق، یا حداکثر ظرفیت روانشناختی انسان صحبت کرده است.پژوهش در روانشناختی مثبت و سایر علوم مرتبط نشان داده اند افرادی که هیجانات مثبت و خوش بینی را تجربه کرده باشند، عمر طولانی تری خواهند داشت.همچنین افراد امیدوار و شادمان روابط اجنماعی قویتری با دوستان، همسر، همسایگان و بستگان خود دارند.
یکی از متغییر هایی که با سلامت روان و متغییر های مرتبط با آن رابطه ی معنی داری دارد هوش معنوی است.(مک دونالد و همکاران،2000).المرو و همکارانش در بررسی تحقیقات انجام گرفته در مورد اثرات معنویت بر سلامت فرد دریافتند که معنویت با بیماری کمتر و طول عمر بیشتر همراه است.افرادی که در جهت گیری معنوی هستند، هنگام مواجه با جراحت، به درمان بهتر پاسخ می دهند و به شکل مناسبتری با آسیب دیدگی و بیماری کنار می آیند و میزان افسردگی در آنها کمتر است.هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه شادکامی، امیدواری با هوش معنوی می باشد.