بررسی رابطه شیوه فرزندپروری و مشکلات رفتاری در دانش آموزان مقطع ابتدایی منطقه یک شهر اردبیل-
1- مقدمه :
محیط خانواده اولین و بادوام ترین عامل در تکوین شخصیت کودکان و نوجوانان زمینه ساز رشد اجتماعی، اخلاقی، عقلانی آنان است و همچنین دنیایی است که کودکان با آن آشنا می شوند، کودکان از هزاران لحظه های ظاهراً کوچک کم اهمیت زندگی اجتماعی می آموزند که چگونه رفتار می کنند برای چه چیز ارزش قائل شوند و از زندگی چه انتظاراتی داشته باشند (ماسن، پاول هنری،1370: 65).
کودکان در فضای مستقیم و غیرمستقیم بسیاری از آداب و ارزش ها را می آموزند و تجربیات گوناگون کسب می کنند و از طریق این محیط با کودکان دیگر و دنیای خارج آشنا می گردند و در این تربیت و شیوه ای که هر کدام از والدین برای پرورش کودکان خود اتخاذ می کنند تفاوت دارد شیوه های فرزند پروری اصولی است که خانواده ها برای پرورش و بالندگی کودکان خود استفاده می کنند. تأثیری که هر شیوه بر روی شخصیت کودک خواهد گذاشت بسیار موثر خواهد بود. کودک و نوجوان تحت تأثیر عوامل و شرایطی است که والدین برای او فراهم می آورند. در این میان نقش و نفوذ ما در اولین فردی که با کودک تماس و رابطه ی عاطفی دارد (همان، 1370).
روان شناسان رشد از دهه 1920 به بعد علاقه مند بودند بدانند که چگونه والدین، رشد اجتماعی و شایستگی را در کودکان پرورش می دهند. یکی از نیرومندترین رویکردها در این زمینه، مطالعه ای تحت عنوان شیو ههای فرزند پروری می باشد که توسط دارلینگ[1](1999) صورت گرفته است. شیوه فرزند پروری به عنوان مجموعه یا منظومه ای از رفتارها تعریف شده است. که تعاملات والد کودک را در طول دامنه گسترده ای از موقعیت ها توصیف می کند و فرض بر این است که یک جو تعاملی تأثیرگذار را به وجود می آورد. شیوه فرزند پروری، عاملی تعیین کننده و اثرگذار است که نقش مهمی را در آسیب شناسی روانی و رشد کودکان ایفا می کند. بحث در مورد هر یک از مشکلات فرزندان بدون در نظر گرفتن نگرش ها، رفتارها و شیوه های فرزند پروری والدین، تقریباً غیرممکن است (علیزاده و آندرایس، 2002، به نقل از رحمتی).
مشکل رفتاری به رفتار فردی اطلاق می شود که بدون پایین بودن بهره هوشی، تعادل روانی و رفتاری از اندازه عمومی اجتماع دور و دارای شدت، تکرار، مداومت در زمانها و مکانهای متعدد باشد. به طوریکه در عملکرد تحصیلی، رفتاری فرد دچار درماندگی و کاهش میزان کارایی می شود، این گونه کودکان مرتب از سوی اطرافیان بطور مستقیم یا غیر مستقیم طرد میشوند (Khazaei ، 2005، به نقل از ملک شاهی).
1-2- بیان مسئله:
هر خانوادهای شیوههای خاصی را در تربیت فردی و اجتماعی فرزندان خویش به کار میگیرد، این شیوهها که شیوههای فرزندپروری نامیده میشوند متأثر از عوامل مختلف از جمله عوامل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و ... میباشد (هاردی و همکاران، 1993). شیوههای فرزندپروری یک عامل تعیینکننده و اثرگذار است که نقش مهمی در آسیبشناسی روانی و رشد فرزندان بازی میکند. طبق دسته بندی بامریند شیوه های تربیتی والدین در یکی از سبک های فرزندپروری مستبدانه، مقتدرانه و سهل گیرانه قرار می گیرد. والدین مستبد معمولا دارای تعامل سرد همراه با کنترل زیاد با فرزندان هستند، در حالی که والدین مقتدر، کنترل همراه با رابطه گرم و پاسخگویی به فرزندان را شیوه خود می دانند. در مقابل والدین سهل گیر از فرزندان خود انتظارات اندکی داشته و هیچ گونه کنترل و پاسخگویی هم نسبت به آنان ندارند (رجایی و همکاران، 1387). بحث در مورد هریک از مشکلات فرزندان بدون در نظر گرفتن نگرشها، رفتارها و شیوههای فرزندپروری تقریبا غیرممکن است. همچنین روانشناسان مدت هاست عنوان کرده اند که عملکرد والدین بر شکل گیری افکار، رفتار و هیجانات کودکان تاثیر معناداری دارد.
روان شناسان رشد از دهه 1920 به بعد علاقه مند بودند بدانند که چگونه والدین، رشد اجتماعی و شایستگی را در کودکان پرورش می دهند. یکی از نیرومندترین رویکردها در این (1999) زمینه، مطالعه ای تحت عنوان شیوه های فرزند پروری می باشد که توسط دارلینگ صورت گرفته است. شیوه فرزند پروری به عنوان مجموعه یا منظومه ای از رفتارها تعریف شده است که تعاملات والد کودک را در طول دامنه گسترده ای از موقعیت ها توصیف می کند و فرض بر این است که یک جو تعاملی تأثیرگذار را به وجود می آورد. شیوه فرزند پروری، عاملی تعیین کننده و اثرگذار است که نقش مهمی را در آسیب شناسی روانی و رشد کودکان ایفا می کند. بحث در مورد هر یک از مشکلات فرزندان بدون در نظر گرفتن نگرش ها، رفتارها و شیوه های فرزند پروری والدین، تقریباً غیرممکن است (فرزادفرد، 1387)
یکی از متغیرهای مهم تاثیرگذار بر مشکلات رفتاری دانش آموزان شیوه های فرزندپروری والدین می باشد. بامریند[2] (1971) در زمینه شیوههای فرزندپروری تحقیقهای گستردهای انجام داده و براساس تحقیقاتش، سه شیوه فرزندپروری مقتدرانه، مستبدانه و سهلگیرانه را تشخیص داده است که براساس ابعاد گرمی و کنترل با هم در تفاوت هستند والدین سهلگیر سطح بالای گرمی و کنترل رفتاری پایین دارند، این والدین اجازه میدهند که کودکان بر طبق میلشان و با کمترین نظم و انضباطی رفتار کنند. والدین مستبد پایینترین گرمی و پذیرش و سطح بالای کنترل رفتاری را دارند، این والدین بسیار سختگیر و به جای قوانین به معیارهای محدود خودشان می چستند. والدین مقتدر سطح بالای گرمی و کنترل رفتاری دارند. راهنماییهای منطقی کودکان و نوجوانان از ویژگیهای سبک والدین مقتدرانه است.
والدین مسامحه کار یا بی توجه، هم در پاسخ دهندگی و هم درخواست کنندگی، پایین هستند. آنها خود را در تربیت بچه ها درگیر نمی کنند و به نظر می رسد که مراقبتی بر روی بچه ها ندارند و حتی ممکن است آنها را هرگز نپذیرند. به گزارش بامریند (1991)، بچه های این گروه از والدین، مشکلات رفتاری از قبیل پرخاشگری و کج خلقی های تکرارشونده دارند. همچنین نوجوانان آنها به سمت مسائل ضداجتماعی گرایش پیدا می کنند، مواد مخدر مصرف می کنند، اهداف درازمدتی نداشته و احتمالاً در اعمال بزهکارانه شرکت می کنند (Baumrind, D.، 1972).
و همچنین مشکل رفتاری به رفتار فردی اطلاق می شود که بدون پایین بودن بهره هوشی، تعادل روانی و رفتاری از اندازه عمومی اجتماع دور و دارای شدت، تکرار، مداومت در زمانها و مکانهای متعدد باشد. به طوریکه در عملکرد تحصیلی، رفتاری فرد دچار درماندگی و کاهش میزان کارایی می شود، این گونه کودکان مرتب از سوی اطرافیان بطور مستقیم یا غیر مستقیم طرد میشوند و در مدرسه مرتب از انها گله و شکایت دارند.
یکی از حادترین مشکلات دانش آموزان در کلاس درس، لکنت زبان است. لکنت زبان یعنی اینکه کودک نتواند کلمات را بطور منظم و روان بیان کند، به طوریکه توجه دیگران را جلب نماید. کودک بطور دقیق خود می داند که چه می خواهد بگوید ولی قادر نیست آنرا به راحتی و روانی بیان کند و بطور غیر ارادی حرف یا کلمه ای را می کشد یا تکرار می کند و یا وقفه ای در بیان کلمات او بوجود می آید، و بالاخره با فشار و سختی کلمه را بیان خواهد نمود (Kaplan H, Sadock B، 2002، به نقل از ملکشاهی ). مشکلات رفتار ی در کودکان انواع دارد که شامل لکنت زبان، جویدن ناخن، شب ادراری و غیره می باشد.(ملکشاهی، 1385).
نتایج تحقیقات زیادی بیانگر این است که از لحاظ آماری بین سبک های فرزند پروری و مشکلات رفتاری نوجوانان ارتباط معنی داری وجود دارد (ارگیز و همکاران، 2006، به نقل از آهنگر انزابی). انگریست و همکاران (1996) بیان نمودند که سبک های فرزند پروری در کاهش رفتارهای پرخطر نوجوانان موثر است و نتایج تحقیقات (ویلدرو، والت، 20024؛ اسمال و لاستر 1994، )بیانگر این است که والدینی که وقت بیشتری را صرف سرپرستی فرزندانشان می کنند، دارای فرزندانی هستند که کمتر به سمت رفتارهای پرخطر و نامناسب متمایل می شوند.
در پژوهشی با عنوان بررسی مشکلات و راه حلهای رفتاری دانش آموزان مدارس راهنمایی استان همدان که بر روی 1100 دانش آموز انجام گرفت مشکلات خانوادگی به عنوان یک طبقه از مشکلات نوجوانان مطرح شده است. یافته های این پژوهش نشان داد که بیشترین مشکلات دانش آموزان، مشکلات شخصیتی آنان بود. در جستجو برای یافتن علل بروز مشکلات شخصیتی در بین عوامل شخصی چون سن، جنسیت، ترتیب تولد، وجود نقص عضو و وضعیت تحصیلی و عوامل خانوادگی نظیر تعداد افراد خانواده، سرپرست خانواده، ویژگیهای مربوط به هر یک از والدین یعنی وضعیت حیات، سن، میزان تحصیلات، نوع شغل، درآمد ماهانه و ازدواج مجدد و همچنین حضور سایر افراد در خانواده، روابط والدین با یکدیگر و با فرزندان بیشترین تأثیر را در بروز مشکلات شخصیتی نوجوانان داشت.(زارعی،1389).
در پژوهش حاضر، یکی از سؤالات اصلى این بود که چند درصد کودکان (دانش آموزان) مشغول به تحصیل در دورۀ ابتدایى در منطقه یک شهر اردبیل مبتلا به مشکلات رفتاری هستند . دومین مساله اساسى در پژوهش حاضر این بود که چه رابطه ای بین مشکلات رفتاری دانش آموزان دوره ابتدایى و شیوه های فرزند پروری وجود دارد؟
1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق
دوران کودکی از مهمترین مراحل زندگی است که در آن شخصیت فرد پایه ریزی شده و شکل می گیرد. اغلب اختلالات و نا سازگاریهای رفتاری پس از دوران کودکی ناشی از کمبود توجه به دوران حساس کودکی و عدم هدایت صحیح در روند رشد و تکامل است. این بی توجهی منجر به عدم سازش و انطباق با محیط و بروز انحرافات گوناگون در ابعاد مختلف برای کودک می باشد (ملکشاهی، 1385).
برای آنکه کودک بتواند مراحل طبیعی رشد و نمو را بگذراند و دارای شخصیت محکم و باثباتی شود محیط مناسبی لازم است. در این نردبان رشد ونمو، محیط، خانواده، مدرسه و بالاخره اجتماع هریک دارای نقش مشخصی می باشند، ولی از همه مهمتر نقش محیط مدرسه و خانواده یعنی چگونگی برخورد و ارتباط والدین و مربیان با کودک است .
خانواده به عنوان یک سیستم اجتماعی شامل گروهی از افراد است که از طریق ازدواج، تولید مثل و پرورش فرزندان باهم زندگی می کنند.این سیستم و سازمان اجتماعی در طول تاریخ، نقشی حیاتی برای رشد و پیشرفت واجتماعی شدن نوع انسان بازی کرده است. خانواده بدون شک مهمترین سازمانی است که بسترساز رشد و رفاه جسمی، روانی و اجتماعی وی به تعادل (فیزیکی، روانی و اجتماعی) است (موسوی، 1383). تحقیقاتی که در زمینه شیوه های فرزند پروری و مشکلات رفتاری کودکان انجام گرفته اهمیت انجام این تحقیق را دو چندان می کند.
در درجه دوم نیز باید به این مورد دقت کرد که شناسایی میزان شیوع مشکلات رفتاری در دانش آموزان می تواند در برنامه ریزی برای پیشگیری از این مساله و حتی حل این مساله ما و مسئولان امر را یاری رساند. البته این امر نیازمند شناسایی عواملی است که باعث ایجاد مشکلات رفتاری در دانش آموزان می گردد که این امر خود بر اهمیت مساله می افزاید.
با وجود ارتباط تنگاتنگ بین مشکلات رفتاری با شیوههای فرزندپروری، بسیاری از خانوادهها از این ارتباط آگاهی ندارند، بنابراین یکی از اهمیت ها و ضرورتهای این پژوهش دادن آگاهی به خانوادهها در این خصوص میباشد.
1-4- اهداف تحقیق
1-4-1- هدف کلی:
بررسی رابطه شیوه فرزندپروری و مشکلات رفتاری در دانش آموزان مقطع ابتدایی منطقه یک شهر اردبیل.
1-4-2- اهداف جزئی:
بررسی رابطه شیوه فرزندپروری قاطع و مشکلات رفتاری در دانش آموزان مقطع ابتدایی منطقه یک شهر اردبیل.
بررسی رابطه شیوه فرزندپروری سهل گیرانه و مشکلات رفتاری در دانش آموزان مقطع ابتدایی منطقه یک شهر اردبیل.
بررسی رابطه شیوه فرزندپروری استبدادی و مشکلات رفتاری در دانش آموزان مقطع ابتدایی منطقه یک شهر اردبیل.
1-5- فرضیه های تحقیق
بین شیوه فرزندپروری و مشکلات رفتاری در دانش آموزان رابطه وجود دارد.
بین شیوه فرزندپروری قاطع و مشکلات رفتاری در دانش آموزان رابطه وجود دارد.
بین شیوه فرزندپروری سهل گیرانه و مشکلات رفتاری در دانش آموزان رابطه وجود دارد.
بین شیوه فرزندپروری استبدادی و مشکلات رفتاری در دانش آموزان رابطه وجود دارد.
1-6- تعاریف مفهومی و عملیاتی:
متغیر مستقل
شیوه های فرزند پروری
شیوه های فرزندپروری به روش هایی اطلاق می شود که والدین در برخورد با فرزندان خود اعمال می کنند که می تواند در رشد و تکامل فرد در دوران کودکی و خصایص بعدی شخصیت وی تاثیر فراوان و عمیق داشته باشد (مومنی و امیری، 1386).
شیوه قاطع و اطمینان بخش: والدین در عین گرم و صمیمی بودن با فرزندان خود، کنترل کننده و مقتدر هستند (مومنی و امیری، 1386).
شیوه سهل گیرانه: در این شیوه خانواده ها به خاطر آزادی عمل بسیار فرزندان اعتماد بنفس بچه هایش بیش از حد رشد می کنند لذا هر چه دلش می خواهد دنبالش می رود (مومنی و امیری، 1386).
شیوه استبدادی: والدین کمترین مهرورزی و محبت را از خودشان نشان می دهند- پرتوقع بوده و پذیرای نیازها و امیال کودکان نیستند (مومنی و امیری، 1386).
متغیر وابسته
مشکلات رفتاری :
اصطلاحی است که روانشناسان، روانکاوان، روان پزشکان آن رامترادف بارفتارنابهنجارتعریف کرده اند مشکلات رفتاری به دوبعد متمایز تقسیم می شوند.1. مشکلات کرداری2. مشکلات شخصیتی
مشکلات کرداری شامل:آشفتگی، بیقراری، بی حرمتی کردن، بیش فعالی، بی طاقتی، تمرد، توجه طلبی، تندمزاجی، جنگ ودعوا، ...
مشکلات شخصیتی شامل: آمادگی آشفتگی، احساس حقارت، اضطراب، افسردگی، انزوای اجتماعی، حساسیت بیش ازانداز....
تعاریف عملیاتی:
شیوه فرزندروری: جهت عملیاتی کردن متغیر شیوه فرزندروری از پرسشنامه شیوه فرزندروری بامریند استفاده شده است. آزمون شیوه های فرزند پروری بامریند: بامریند برای تحقیقات خود پرسشنامه ای را طراحی کرد که به نام خود او معروف شد، این پرسشنامه شامل 30 سوال است. در مقابل هر سوال 4 گزینه با عناوین (کاملا موافقم، موافقم، تقریبا مخالفم و مخالفم) قرار دارد که به ترتیب از صفر تا چهار،نمره گذاری می شود.از جمع سوالات مربوط به هرشیوه، سه نمره مجزا به دست می آید. برای هر والد، شیوه ای که بیشترین نمره را به خود اختصاص دهد، به مثابه شیوه فرزندپروری آن والد درنظر گرفته می شود. ضریب پایایی و روایی این آزمون در پرسشنامه های مختلف در حد بسیار مقبولی نشان داده شده است.در ایران نیز اسفندیاری (1374) روایی این آزمون را طبق نظر صاحب نظران، روانشناسان گزارش کرده است که از روایی بالایی برخوردار است و پایایی این آزمون را برای شیوه سهل گیرانه 69/0، برای شیوه استبدادی 77/0 و برای شیوه دموکراتیک73/0گزارش کرده است. تنکابنی(1379) نیز ضریب پایایی پرسشنامه را برابر 72/0 گزارش داده است (به نقل از گلعلی زاده،1390).
مشکلات رفتاری : دکوریک و همکاران (1997، به نقل از نوم، دکوویک و میبوس، 1999) که دارای 18 پرسش است و بر پایه مقیاس چهار درجه ای لیکرت به صورت هرگز، 1-3 بار، 4-10 بار و بیش از 10 بار رتبه بندی شده است. ضریب پایایی بدست آمده برای این مقیاس 83/ بود. نمره های این پرسش نامه می تواند از صفر تا 54 در نوسان باشد. نمره بالاتر مشکلات رفتاری بیشتر را در آزمودنی نشان می دهد. هم چنین در این پرسش نامه 16 پرسش چمعیت شناختی نیز گنجانده شده است.
[2] -Bomrind