چکیده
هدف: این طرح با هدف تعیین تفاوت بین تیپ A و B از نظر میزان افسردگی انجام گرفت.
روش: مطالعه حاضر با روش علی – مقایسه ای و به صورت مقطعی در مهر ماه 1386 انجام شد.داده های این مطالعه از 276 نفر که با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب انتخاب شده بودند جمع آوری شد.و این پاسخگویان به سؤالات پرسشنامه (SD G)و (SABAT)پاسخ دادند.
نتایج: نتایج تفاوت معنا داری را بین تیپA و B از نظر میزان افسردگی نشان داد. در واقع میانگین افسردگی تیپ A بالاتر از میانگین افسردگی تیپ B بود.
بحث : نتایج تحقیق حاضر تأیید کننده نظریات ارائه شده در باب افسردگی است و تأیید کننده اینکه افراد دارای تیپ A بیشتر از افراد تیپ B در معرض افسردگی قرار می گیرند.
فصل اول:
کلیات تحقیق
بیان مسأله
در میان افرادی که به خاطر مشکلات روان شناختی به کلینیک ها مراجعه می کنند، افراد افسرده بیش از دیگران هستند. این در حالی است که برخی تحقیقات نشان می دهند که 6 تا 19 درصد از کسانی نیز که برای حل مشکلات شان در پی کمک نیستند افراد افسرده هستند (ساراسون وساراسون ، ترجمه نجاریان، اصغری مقدم و دهقانی،1377). از این رو افسردگی در سراسر جهان نه تنها به عنوان یک اختلال شایع روان پزشکی، بلکه به مثابه یک مشکل اجتماعی و ملی که سالیانه میلیون ها دلار هزینه بر دوش جامعه تحمیل می کند ارزیابی می شود. وجود برخی از عوامل نظیر، وراثت وابسته به جنس و تفاوت های هورمونی به عنوان دلایل شیوع فراوان تر افسردگی در بین زنان عنوان شده اند (کاپلان و سادوک،ترجمه رفیعی و رضاعی ،1378).
همچنین چنانچه کامر(1997)به نقل از کیوولا و هاسمن(1998 ) در تحقیقی که راجع به افراد نوعA انجام داده اند، نتایج زیر را بیان می کنند:افراد نوع A در توجه به اعتماد به نفسشان با افراد نوع B فرق دارند.بدین صورت که نوع A در کل نسبت به نوع B از اعتماد به نفس کمتری برخوردارند.این الگوهای رفتاری بدست اَمده بیان می کنند که چگونه افراد نوع A بوسیله احساسات ناخوش متناوب ،هیجان زده می شوند . و به عنوان یک نتبجه ،تلاش می کنند تا نقاط ضعفشان را اصلاح کنند و احساس تکامل کنند. اَنها از خود انتظارات بالایی دارند و اهداف مبارزه طلبانه ای برای خود قرار می دهند و اغلب از اَنچه منجر به نا امیدی اَنها می شود، نگران هستند.
برخی مدعی اند که افراد دارای شخصیت نوع Aبیشتر در معرض افسردگی قرار دارند. اما اینکه چه چیزی علل پیدایش شخصیت نوع A است ،وراثت یا محیط؟در ابتدا پاسخ دادن به این مسئله چندان ساده نیست که آیا رفتار فرد ناشی از وراثت است ؟یا محیط؟یا هر دو؟به نقل از کامر تحقیقات گذشته که بوسیله ترسن و پاتیلو(1988)انجام شده ،معتقد بودند که رفتارهای نوع در طول دوران بچگی اَنها شکل می گیردو همچنین دقیقاً مشابه رفتارهای والدین او در دوران کودکی اَنهاست.و اَنچه باعث پیشرفت رفتارهای نوع Aدر بچه ها می شود همان رفتارهای نوع Aی والدین اَنهاست.
البته می توان عوامل بسیاری را در افسردگی دخیل دانست ،مثل جنسیت افراد،سن افراد،تحصیلات، وضعیت تأهل،محیط ،نژاد،وضعیت اقتصادی و سبک زندگی، درون گرایی – برون گرایی ،سابقه افسردگی در خانواده و... اما شاید به جرأت بتوان گفت یکی از علل مهم افسردگی ،داشتن شخصیت نوع A است .پژوهش حاضر بر اَن بود تا به این مسئله پاسخ دهدکه اَیا رابطه ای بین شخصیت نوع Aو افسردگی وجود دارد؟
اهمیت و ضرورت تحقیق
افسردگی شایع ترین اختلال روان پزشکی محسوب می شود و نه تنها بیش از تمامی اختلالات روانی دیگر ذهن متخصصان و نظریه پردازان بهداشت روانی را به خود معطوف داشته است، بلکه بیش از تمام موضوعات روان شناختی و روان پزشکی در مورد آن مطالعه شده است. به طوری که طی یک مرور و بازنگری در زمینه موضوعات روان شناختی، مشخص شد که افسردگی بیشترین تعداد مقاله و گزارش علمی را به خود اختصاص داده است (کامر، 1997). با این همه، باز هم افسردگی از جمله اختلالات روانی است که از نظر میزان شیوع، مقایسه شیوع افسردگی در بین دو جنس، طبقه بندی های مختلف افسردگی و عوامل زمینه ساز، تسریع کننده و نگهدارنده محل مناقشه قرار دارد. لذا به نظر می رسد هر گونه مطالعه و پژوهش در خصوص افسردگی از اهمیت خاصی برخوردار است. به خصوص مطالعه بر روی گروه زنان که شیوع افسردگی در بین آنها بیش از مردان گزارش شده است.
همان طور که اشاره شد، افسردگی بیش از سایر اختلالات روانی مورد توجه واقع شده است، از این رو بیش از سایر اختلالات روانی در مورد آن اطلاعات منتشر شده و عملاً ادبیات نظری و پژوهشی افسردگی در قیاس با سایر اختلالات روانی از غنا و تنوع بیشتری برخوردار است. نه تنها در ایران بلکه در سراسر دنیا افسردگی از نظر میزان شیوع، بعد از اختلالات اضطرابی مقام دوم را دارا است (پالاهنگ و همکاران، 1375؛ صادقی، صابری و عصاره، 1379). آمارها نیز نشان می دهند که بیش از 75 درصد از تخت های بیمارستان های روانی را نیز افراد افسرده اشغال کرده اند (داداش زاده و همکاران، 1378).
امروزه مسئله افسردگی باعث شده که محققان در پی یافتن علل مختلف افسردگی باشند.بکی از دلایلی که برای افسردگی بیان می کنند ،داشتن شخصیت نوع A است و به نظر میرسد افرادی که دارای شخصیت نوع A هستند بیشتر در معرض افسردگی قرار دارند.
هدف تحقیق
تعیین تفاوت بین تیپA و تیپB از نظر میزان افسردگی است.
فرضیه تحقیق
بین تیپ Aوافسردگی رابطه وجود دارد.
متغیرهای پژوهش
1-متغیر مستقل:افسردگی
2-متغیر ملاک:تیپA
3-و متغیرهای کنترل عبارتند از :
-جنسیت
-سن
-رشته تحصیلی
-وضعیت تأهل
-سابقه افسردگی
تعریف مفاهیم:
1-افسردگی
افسردگی از جمله اختلالات عاطفی و خلقی است، به طوری که برای شخص عادی حالتی مشخص با غمگینی و گرفتگی و بی حوصلگی، و برای پزشک، گروه وسیعی از اختلالات خلقی با زیر شاخه های متعدد را تداعی می کند. خصوصیات اصلی و مرکزی حالات افسردگی کاهش عمیق میل به فعالیت های لذت بخش روزمره می باشد( ربر2، 1996، ص 197). همچنین در سطح معمول بالینی، افسردگی نشانگانی است که تحت سلطه ی خلق افسرده است و بر اساس بیان لفظی و یا غیر لفظی عواطف غمگین، اضطرابی و یا حالت های بر انگیختگی نشان داده می شود ( دادستان، 1376، ص271).
2-شخصیت نوع A
افراد دارای شخصیت نوع A خصوصیاتی دارند که به نظر می رسد هم تأثیر منفی و هم تأثیر مثبت روی زندگی فرد دارند.از جمله :عجول(کم صبر) هستند،کینه ای،عصبی،شلوغ و پر سر و صدا،تند مزاج،تحریک کننده،توانا برای انجام چندین پروژه همزمان ،تلاش برای پیشرفت،زرنگ،هوشیار،مضطرب،تلاشگر(تلاش برای دستیابی به بیشترین چیز در کمترین زمان)،دارای حس رقابت اجباری،ناظر،پر انرژی،عدم تمایل به انتخاب،نکته سنج،عجول و کم طاقت تمایل به کار کردن تنها،داشتن دندانهای سالم و محکم (کامر1977).
فصل دوم:
مبانی نظری و
پیشینه ی تجربی تحقیق
مقدمه
اصولاَ بقراط به عنوان اولین دانشمندی شناخته می شود که با عنوان کردن عارضه ی سودا نظریه ی علت شناسی افسردگی را مطرح کرده است. می توان مالیخولیا را معادل اصطلاح سودا فرض کرد که امروزه به عنوان نوع خاصی از افسردگی محسوب می شود. اگرچه، در طول قرون متمادی اصطلاح مالیخولیا پایدار مانده است، ولی همواره محل مناقشه و ابهام بوده است (دادستان، 1376). کراپلین نیز در 1889 بیماری مانیک دپرسیو را مطرح ساخت و فروید هم در 1915 در مقاله ی مشهور خود درباره ی ملانکولی نوشت: به احتمال قوی یک عامل جسمی در آرامش حال بیمار در هنگام شب دخالت دارد (کلایتون و بارت، ترجمه سلطانی فر، 1369).
در طول تاریخ علم، نه تنها در بین متخصصان، بلکه در بین مردم نیز حالت های ناراحتی و غمگینی بیش از شادی توجه ها را به خود معطوف ساخته است. حتی به نظر می رسد، روان شناسان به اندوه بیش از شادکامی علاقه مند هستند. در 20 سال گذشته، پژوهشگران بیش از 42000 مقاله در خصوص افسردگی، 30000 در مورد اضطراب، 8500 در مورد خودکشی و نزدیک به 6000 در مورد رنج نوشته اند. در حالی که تنها 1436 مقاله در مورد شادکامی بیان شده است و سهم سخنرانی های در مورد شادی نیز از این کمتر و تنها به 835 سخنرانی محدود می شود ( کامر، 1997).
مهمترین نکته ای که در مورد افسردگی باید دانست این است که اگرچه همه ی مردم گاهی دچار غم و اندوه، بد خلقی و بی حوصلگی می شوند، ولی نباید آن را با افسردگی یکی دانست. در واقع، مهم ترین تفاوت اندوه و افسردگی در این است که اندوه گذرا است، در حالی که افسردگی سمج بوده و به زودی بر طرف نمی شود ( بارلو و دوراند، 1995)
اما سؤالی که در این میان مطرح است این است که :اَیا داشتن شخصیت نوع A زمینه ای برای بوجود اَمدن افسردگی است؟قابل ذکر است که تا کنون تحقیقات زیادی در این زمینه انجام نشده است و تحقیقات انجام شده در زمینه ی شخصیت نوع A بیشتر بر روی بیماریهای قلبی می باشد.شناسایی ابتدایی شخصیت نوع A به عنوان یک عامل جدید و مستفقل و مؤثر در بیماریهای قلبی در سال 1950 و 1960 اَغاز شد .این تحقیق با مطالعات همگانی سنتی که از قبل منتشر شده بودند فرق داشت.. بدین صورت که نه فقط از عامل های فیزیولوژی ،بلکه همچنین از جمله عوامل روانشناسی و اجتماعی به حساب می اَمدند که به پیشرفت ابن الگوی رفتاری کمک می کردند.(کامر،1997 ). اما دسته ای از تحقیقات انجام شده در زمینه ی رابطه ی بین شخصیت نوع A و افسردگی ،بر وجود تفاوت از نظر افسردگی در بین افراد دارای شخصیت نوع A و نوعB تأکید دارند. این تحقیق بر اَن است که نقش شخصیت نوع A را در ابتلاء به افسردگی نشان دهد .